در صحبت کردن باید به افعال توجه زیادی داشته باشید. بعضی افعال سبب می شود ضعیف به نظر برسید و از قدرت تأثیرگذاریتان روی کارفرما، همکاران و ... می کاهد. چرا که نشان دهنده ضعف شماست و با استفاده از آنها گویی به خودتان اطمینان کافی ندارید. پس افعال نامناسب را از دامنهی لغات خود حذف کنید و با استفاده از کلمات مؤثر به موفقیت بیشتری در محل کار برسید. اکنون قصد داریم به شما بگوییم استفاده از 6 فعل شما را در محل کار ضعیف نشان می دهد:
1.فکر کردن
کمتر کسی هست هر روز از این فعل در صحبتهایش استفاده نکند؛ مثلاً در محل کار به همکارتان می گویید: "فکر می کنم باید این پروژه را انجام دهیم." یا رئیستان می گوید: "فکر می کنم ایدهی بسیار خوبی مطرح کردی"؛ اما حالا سؤال مطرح می شود چرا نباید از "فکرکردن" در صحبتها استفاده شود؟ مسئله این است فعل "فکرکردن" با قطعیت همراه نیست و از قدرت کلماتی که به دنبالش می آید، کم می کند. فکرکردن از واژهی انگلیسی و قدیمی "thencan" گرفته شده است. این واژه به معنی دریافت، درک کردن و اندیشیدن است. در واقع، تفکر به معنای بررسی موقعیتی که در آن حضور دارید و هنوز به نتیجهی قطعی نرسیدهاید.
استفاده از واژهی "فکرکردن" در مکالمات عادی بسیار متداول است و معنای چندان مهمی ندارد؛ مثلاً "فکر کنم امروز با دوستانم به پارک بروم"؛ اما در محل کار و موقعیتهای رسمی باید از واژههایی استفاده کنید که کمی اطمینان در آن بیشتر است. برای مثال "ایدهی بسیار خوبی مطرح کردی" یا "طرحی که ارائه دادی عالی است". اگر به دنبال فعلی مناسب برای "فکرکردن" هستید از این ساختار استفاده کنید: "مطمئنم برنامهی تو نتایج خوبی در برخواهد داشت".
2.نیازداشتن
وقتی رئیستان می گوید: "من خیلی زود به این گزارش نیاز دارم"، کمی از قدرت و تأکید خود کم می کند. استفاده از واژهی "نیاز"، نوعی وابستگی را در کلام فرد نشان می دهد تا انتقال مفاهیمی چون مسئولیت و وظیفه تیمی. منظور این است رئیس باید طوری صحبت کند که اعضای تیم در آن به ضرورت مفاهیمی چون ارائهی گزارش و قبول مسئولیت انجام آن در سریعترین زمان ممکن پی ببرند.
برای مثال، مدیری به زیردست خود می گوید: "من به شما برای انجام این کار نیاز دارم". این جمله بیش از اینکه قدرت مدیر را نشان دهد، با حالتی عاجزانه بیان می شود. استفاده از واژهی "نیاز" شما را فردی نیازمند نشان می دهد. پس به جای گرفتار شدن در چنین موقعیتی بهتر است به دنبال شرایطی باشید که شما را بااعتماد به نفس تر و قویتر نشان می دهد. البته ادب و احترام را از یاد نبرید و کلامی قاطعانه و محترمانه داشته باشید. بهتر است مدیر به کارمند خود بگوید: "لطفاً این گزارش را تا روز جمعه به من تحویل بدهید".
3.خواستن
خواستن و نیاز شباهت زیادی به هم دارند. هر دو فعل نشان می دهد فرد گوینده در طلب چیزی است و فقدان چیزی در کلام و احساس او هویداست. برای مثال اگر مدیری به زیردست خود بگوید: "من می خواهم کیفیت کارت را بهبود دهی"، این جمله نشان از آن دارد مدیر در دریافت چیزی ناتوان است و به خواستهاش نرسیده است. به جای آن بهتر است از کلماتی استفاده کنید که مسئولیت را به گردن کارمند زیردست می اندازد؛ برای مثال: "عملکرد شما در تهیه این گزارش باید کیفیت بهتری داشته باشد".
این رابطه در مورد کارمندان هم صادق است. برای مثال اگر کارمند هستید و تقاضای افزایش حقوق دارید، نباید مستقیماً بگویید: "من به دنبال افزایش حقوق هستم". این جمله عدم اعتماد به نفستان را نشان می دهد و به نظر می رسد درخواستی احساساتی دارید. پس بهتر است از جملاتی چون "من معتقدم" یا "من مطمئنم" استفاده کنید که نظر قطعی شما را در مورد افزایش حقوق نشان می دهد؛ مثلاً بگویید: "من مطمئنم عملکرد من در یک سال گذشته استحقاق دریافت حقوق بیشتر را دارد." این جمله تأثیرگذاری بیشتری دارد و در مذاکره برای عقد قرارداد جدید بسیار کاربردی است.
4.حدس زدن
حدس و گمان از عدم قطعیت خبر می دهد. وقتی از این فعل استفاده می شود، انگار به دنبال پیش بینی هستیم. البته پیش بینی که فاقد اطمینان است. برای مثال مدیرعاملی به کارشناس تحلیل اطلاعات خود می گوید: "حدس می زنیم و بر این گمان هستیم سود پایان سال از سال گذشته بهتر خواهد بود". راههای زیادی وجود دارد تا این جمله به صورت قاطعانهتر بیان شود. برای مثال "ما توقع داریم سود امسال از سال گذشته بیشتر باشد یا از رقم سال گذشته پیشی بگیرد". هیچ اشکالی ندارد، از نتیجه یا خروجی چیزی اطمینان نداشته باشید. نیاز نیست به سراغ دروغ گفتن یا مبالغه بروید. تنها به جای استفاده از فعل "حدس زدن"، از افعالی استفاده کنید که اعتماد به نفس بیشتری را به شنونده انتقال می دهد.
5.امیدوار بودن
معمولاً مدیران با این فعل لب به سخن می گشایند: "امیدوارم به فروش موردنظر دست یابیم" یا "امیدوارم بتوانی این وظیفه را به درستی انجام دهی". باید توجه کنید امیدوار بودن، به جای نشان دادن حس قدرت و اعتماد به نفس، حالت دعاگونه دارد و نشان می دهد فرد گوینده کنترل و مدیریت ناچیزی روی شرایط موجود دارد.
با این حساب، از چه فعل جایگزینی باید استفاده کرد؟ برای مثال، به جای این که بگویید امیدوارم به فروش مطلوب برسیم، بگویید: "ما در پی دست یابی به فروش موردنظر هستیم" یا "من می دانم که می توانی به این وظیفه به درستی عمل کنی". این جملات قدرت و توانمندی بالای شما را نشان می دهد و حاکی از آن است شما به توانایی تیمتان و دریافت نتیجهی مطلوب آگاه هستید و به فلسفهی "هر چه پیش آید خوش آید" اعتقاد ندارید.
6.گمان کردن
تصور کنید به همراه همکارتان در حال نوشیدن چای هستید و او می پرسد: "در جلسهی هفتهی آینده شرکت می کنی؟" اگر پاسخ شما توأم با واژه گمان کردن باشد، عدم قطعیتتان را نشان می دهد و به طرف مقابل می فهمانید شرکت در این جلسه خیلی هم برایتان اهمیت ندارد. باید بدانید بیتفاوت بودن در محل کار درست نیست. انتقال چنین مضامینی در رفتار و کلام به ضررتان تمام می شود و از میزان تأثیرگذاری شما می کاهد. باید سعی کنید در ظاهر هم که شده، از خود شور و اشتیاق نشان دهید. برای مثال به همکارتان بگویید: "بله بله، حتماً حاضر خواهم شد. خیلی تمایل دارم نظر مدیران را درباره فلان موضوع بدانم".
شاید تصور کنید وقتی با همکارتان صحبت می کنید نیازی به این سیاستها نیست، اما در اصل هست. حقیقت این است به سرعت منظور شما از کلام و رفتارتان مشخص می شود و اطرافیان با گفت و گوهای غیررسمی دربارهی شما سبب تخریب شهرت و اعتبارتان می شوند. زبان و کلام شما نقش مؤثری در گفت و گوها و ارتباطات شما دارند. اغلب 6 فعل گفته شده، در کلام شما به کار می رود. پس باید نهایت دقت را به کار ببندید و با استفادهی درست از افعال و واژهها، فرصتهای خود برای تأثیرگذاری بیشتر و افزایش قدرت رهبری را تقویت کنید. توصیه می کنیم این افعال را از دامنه افعالتان بیرون بریزید تا با اعتماد به نفس بیشتری به نظر برسید.
منبع:یوکن
انتهای پیام/