نامه های عاشقانه آلبرت انیشتین به همسر اولش، میلوا ماریچ، همواره بسیار رمانتیک و دوست داشتنی انگاشته شده اند اما این تمام ماجرای رابطه بین او و همسرش نبود. همان مردی که نوشته بود دیوانه همسرش است، مجموعه ای از دستورالعمل های ظالمانه و سختگیرانه را نیز برای او در این نامه ترسیم کرده بود که از همسر خود انتظار رعایت آن ها را داشت.
ازدواج شکست خورده
اگر چه امروزه شهرت چندانی نداشته و همیشه زیر سایه شهرت شوهر نابغه اش باقی ماند، اما میلوا ماریچ نیز در زمان خود دانشمند برجستهای بود. وی یکی از معدود زنانی بود که در موسسه پلی تکنیک زوریخ درس خواند؛ همان جایی که وی با انیشتین دیدار کرده و عاشق او شد. این زوج به مدت ۱۱ سال در کنار هم ماندند و دارای ۲ فرزند پسر به نامهای هانس آلبرت و ادوارد نیز شدند. اما دیگر زمان جدایی آنها رسیده بود و انیشتین در آخرین تلاش خود برای حفظ رابطه شوهر و همسری با ماریچ، فهرستی از درخواستها و دستورالعملها برای همسرش نوشت که وی باید آنها را رعایت میکرد.
او امید داشت با مصالحه و رعایت کردن این اصول از جانب ماریچ، این دو دستکم به خاطر فرزندانشان کنار هم باقی بمانند. اما هیچ کدام از دستورالعملهایی که وی برای همسر خود تعیین کرده بود با معیارهای همسرداری امروزی همخوانی نداشته و در بسیاری از موارد ظالمانه بنظر میرسند.
فهرست درخواستهای آلبرت انیشتین از همسرش
آلبرت انیشتین از همسر خود انتظار داشت که مانند یک خدمتکار به او خدمت رسانی کند و در مقابل انتظار هیچ مهربانی و محبتی را نداشته باشد. وی از همسر خود خواست که خانه اش را تمیز کرده و روزی ۳ بار برای وی غذا بپزد، اما از او انتظار داشت که در صورت خواست انیشتین خیلی سریع اتاق را ترک کرده و یا به اشاره او ساکت شود. اینها تنها موارد معدودی از درخواستهای انیشتین از همسر خود بود. بر اساس این دستورالعمل، ماریچ باید کارهای زیر را بدون داشتن هیچ چشم داشتی انجام میداد:
به یاد داشته باشید که انیشتین این فهرست از درخواستها را در سال ۱۹۱۴ به همسر خود ارایه داد، اما با استانداردهای آن زمان نیز این درخواستها ظالمانه و غیرانسانی به نظر میرسید.
جدایی انیشتین و همسرش
خوشبختانه ماریچ با رفتار زننده و غیرمحترمانه انیشتین و همچنین درخواستهای غیرمعقول و ظالمانه او کنار نیامد. او تنها چند ماه بعد خانه مشترکشان در برلین را ترک کرده و دو پسرشان را نیز با خود برد. دانشمند برجسته ما چنان سرگرم کارهای تحقیقاتی اش بود که متوجه غیبت همسر و دو فرزندش نشد و رفتن آنها زیاد برایش اهمیت نداشت که نگران باشد.
او بعد از رفتن همسر و فرزندانش در یادداشتی نوشت که در آپارتمان بزرگش زندگی میکند بدون این آرامش و راحتی او کوچکترین کاهش داشته باشد. در واقع وی از رفتن همسر و فرزندانش ناراحت نبوده و این موضوع برای وی نگران کننده نبود. اما زمانی که ماریچ در سال ۱۹۱۹ درخواست رسمی طلاق داد، رفتار آلبرت انیشتین بسیار بدتر نیز شد.
روابط عاشقانه آلبرت انیشتین
بعد از این که انیشتین و همسرش به طور رسمی از هم جدا شدند، وی با همسر دومش، السا، ازدواج کرد. این دو عموزاده هم بودند، اما تا دوران بزرگسالی ارتباط و یا حتی ملاقاتی بین آنها صورت نگرفته بود. انیشتین از سال ۱۹۱۲ گاهگاهی با السا دیدار داشت از این رو بعید نیست که در دوران ازدواج با ماریج نیز با دختر عموی خود رابطه داشته است.
به نظر میرسید که السا با رعایت کردن اصول درخواستی انیشتین هیچ مشکلی ندارد، اما این بدین معنا نیست که انیشتین با وی رفتار خوبی داشت یا دست از کارهای ناشایست خود برداشته بود. انیشتین به همسر دوم خود نیز وفادار نماند و با دستیار شخصی اش، بتی نیومن، وارد رابطه شد.
انیشتین و السا در سال ۱۹۳۵ به ایالات متحده نقل مکان کردند و السا درست یک سال بعد درگذشت. اما مرگ همسر نیز کوچکترین تاثیر منفی بر روی نابغه داستان ما نداشته و او را ناراحت نکرد. او بعد از مرگ همسرش در یادداشتی چنین نوشت:” من بسیار عالی با زندگی در اینجا کنار آمده ام. من مانند یک خرس در غار خود زندگی میکنم. این زندگی خرس مآبانه با مرگ همسر عزیزم تقویت شده است؛ همسری که رابطه بسیار بهتری نسبت به من با دیگران داشت
تئوری شادی آلبرت انیشتین
در حالی که بنظر میرسد انیشتین در مواجهه با زنان و خانواده اش بسیار درمانده و بی ملاحظه بود، اما وی ایدههای هوشمندانه جالبی در این زمینه داشت. کتاب «تئوری شادی» او سال گذشته میلیونها دلار در ایالات متحده فروش داشت. وی که پول کافی برای انعام دادن به یک پیشخدمت ژاپنی نداشت تصمیم گرفت برای او یک توصیه هوشمندانه بنویسد. وی در این یادداشت خود چنین نوشت:” یک زندگی آرام و فروتنانه شادی بسیار بیشتری نسبت به دنبال کردن موفقیت و بیقراری و تلاش مداوم را با خود به همراه خواهد داشت”.
منبع:روزیاتو
انتهای پیام/
انیشتین کافر دیوانه آخرش راهی جهنم شد
مارو چه به قضاوت.
زن و مرد فرقی نداره؛ فطرت آدم ها و تصمیماتشون تعیین میکنه چطور رفتاری داشته باشن.
اگر واقعی خبری که خوندم درست باشه و اقرارقی توش نشده باشه
وزن کردن همچین قوانین ظالمانه و خیانت و ..... واقعا غیر اخلاقیه
و درواقع نمیشه گفت چون دانشمند خوبی بوده آدم خوبی هم بوده باشه
ولی هنوز اطلاعات حتمی در این باره نداریم !!!
پس اگر تا الان تمرکزمون رو روی نظریه های دانشمنده به جا زندگی خصوصیشون گذاشته بودیم , الان اینطوری زندگی نمیکردیم
اگر سازندگان مواد مخدر انسان های خوبی باشند و به فکر بشریت. در آن صورت انیشتین هم خوب بوده!
دوم اینکه لطفا تا وقتی که زندگینامه این مرد بزرگ رو کامل نخوندین انقدر الکی نیاین یه نظری تایپ کنین.
همسر اول انیشتین کاملا براش مشکل سازی کرده بود و بیماری داشت و انیشتین رو اذیت میکرده و بچه های ناقص براش آورده بود انیشتین هم با کمال احترام پیشنهاد طلاق داد تا هر دو طرف اسوده بشن.
اما همسرش قبول نکرد و انیشتین به ناچار این قواعد رو وضع کرد.
لطفا مسائل رو با هم قاطی نکنید، هر کس تو هر جایگاهی باید به دیگران احترام بزاره ، خدمت انیشتین به علم فیزیک قابل تقدیره ولی رفتارش با همسر فیزیکدانش قابل بخشش نیست
البته که خوندن این متن باعث تنفر من از انیشتین شد مطمعنم شما آقایون بزرگوارررررررررررررررر با خوندن این متن عاشق انیشتین شدید ، چون دوست دارید یه نفر( چه بسا زنی بالاتر از خودتون ) مفد براتون کار کنه
باید بهتون بگم اگه دنبال خانومی هستید که وقت و انرژیشو به جای تلاش برای پیشرفت و موفقیت شخصی خودش برا غذا پختن و همالی کردن برا شما مردای بی همه چیز تلف کنه ، بهتره برید یه خدمت کار استخدام کنید ، نه اینکه ازدواج کنید
وسلام
با آرزوی روزی که شما مردا تقاص ظلمی که به زنا کردید رو ده برابر بدترش پس بدید
مطمعنم اون روز میرسه...
خدانگهدار
بی توجهی ،بی احترامی وبی محبتی ،وقدرنشناسی عامل دلسردی بسیاری از خانمهاست
کسی که چیزی را کشف می کند خیلی معمولی تر از کسی است که چیزی را اختراع می کند.
آنچه کشف می شود وجود دارد ولی آنچه اخترا ع می شود بسیار شگفت انگیز و قابل احترام است.
بنابر این مخترعین از جمله گراهابل و ادیسون و.... انسانهای والاتر و باهوش تری بوده اند!!
برای اون ۷ نفری که به تو لایک دادن متاسفم
گفتنش سخته ولی این به خاطر روح بزرگ پدر بزرگ است
ترجمه اش کجاست ؟