1- حمله آمریکا، انگلیس و فرانسه به سوریه موجی از نفرت را در جهان برانگیخت. این حمله بدون مجوز شورای امنیت سازمان ملل و بدون اتکا به هیچ منطقی صورت گرفته است.
وزیر خارجه کشورمان در اعتراض به این حمله گفته است: «هیچ کشوری خودسرانه حق اجرای مقررات تنبیهی علیه کشوری را ندارد.» اما ترامپ می گوید من بدون اذن کنگره و بدون اجازه سازمان ملل با کمک دو قلدر جهانی در اروپا این اجازه را دارم.
این منطق اگر رویه در حقوق بین الملل شود، به دیگران هم اجازه می دهد بر اساس تشخیص خود، آمریکا و متحدان او را به دلیل جنایات بی شمار آمریکا در منطقه، هر زمان و به هر بهانه ای لازم بود تنبیه کند. قدرت و لوازم تنبیهی هم به اندازه کافی در اختیار دارند.
اگر گفتمان موشکی باب شود، موشک های نقطه زن در ایران، یمن، سوریه، لبنان و...
می توانند به طور فعال در این گفتمان موشکی حضور پیدا کنند.
2- ترامپ با ترمیم کابینه خود، آرایش جنگی گرفته است. سایه جنگ نه تنها در ایران بلکه در کل منطقه محسوس است.
برجام نتوانست این سایه را بردارد و یک هوای آفتابی در مناسبات ما با غرب و غرب با منطقه ایجاد کند.
نباید گذاشت هزینه های این عملیات را که ترامپ از قارون های منطقه به ویژه عربستان گرفته، بتواند به عنوان درآمد در خزانه داری آمریکا با اعلام حمله محدود و تنبیهی، سند بزند.
او چندین برابر این درآمد را باید هزینه کند تا هژمونی خود را در منطقه حفظ کند. روسیه، ایران، سوریه و نیز حزب الله و حماس باید برای ترامپ، صورت حساب جدید بفرستند.
سه یاغی جهانی باید بدانند ترقه بازی آنها هزینه های گزافی خواهد داشت که باید آن را حتماً بپردازند.
3- امروز آمریکا، انگلیس و فرانسه به عنوان سه یاغی برای تحکیم استبداد جهانی شناخته شده اند. نباید بگذاریم آنها توسط امپریالیسم خبری چهره خود را بزک کنند و به تجاوزات و جنایات خود مشروعیت ببخشند. موج تظاهرات انسانی در پنج قاره باید این یاغیگری را رسوا کند.
4- مراکزی که در سوریه هدف تهاجم موشکی قرار گرفته است قبلاً توسط بازرسان سازمان ملل به بهانه های مختلف مورد بازرسی قرار گرفته بود. این هدف گیری نشان می دهد آمریکایی ها به بهانه بازرسی مراکز نظامی، اهداف شومی را در سر می پرورانند.
این بازرسی ها جنبه جاسوسی غیر مستقیم دارد. فشار آمریکا برای بازرسی مراکز نظامی ایران به بهانه فعالیت هسته ای همین هدف شوم را دنبال می کند.
آنها می خواهند گرای مراکزی را که مورد هدف بعدی قرار می دهند قبلاً از نزدیک بازرسی کرده باشند تا موشک های خود را دقیق به هدف بزنند.
5- نقش آل سعود و قارون های منطقه در این حملات، تکمیل تجاوزات و جنایات صهیونیستی در منطقه است. آنها برای صیانت از مرزهای اسرائیل تضمین کرده اند که هزینه کنند.
حمله آمریکا، انگلیس و فرانسه در روز مبعث، در پی دیدارهای بن سلمان از این سه کشور و تقاضای کمک از آنها صورت گرفته بود.
امروز آل سعود به عنوان یاور رژیم صهیونیستی و مکمل جنایات آنها مورد لعن و نفرین مسلمانان جهان هستند. آل سعود هم باید هزینه آتش بازی مختصر و محدود سه یاغی جهانی را بپردازد.
اخیراً بن سلمان با رئیس حرمسرای مسعود رجوی ملاقات کرد. او اگر مختصری عقل داشت از سرنوشت صدام عبرت می گرفت. منافقین در کنار صدام چه کردند که اکنون در کنار بن سلمان می خواهند بکنند؟ رقص شمشیر آل سعود با بیوه آل مسعود فقط می تواند چگونه مردن بن سلمان را معلوم کند.
6- حمله موشکی سحرگاه آمریکا و متحدان او در اروپا عبرت مهمی برای ما دارد. این عبرت آن است که اولاً توانایی های نظامی به ویژه موشکی خود را حفظ نموده و به سرعت توسعه دهیم.
ثانیاً فریب اروپا را نخوریم که اجرای برجام منوط به مذاکرات منطقه ای و موشکی است. آنها همان طور که به برجام عمل نکردند، به هر تعهدی که بعداً خواهند داد نیز عمل نخواهند کرد.
برجام موشکی یک سراب است. این حمله نشان داد موشک، حرف اول را در منازعات نظامی فعلی منطقه می زند. صداهایی که گاهی در داخل مبنی بر پذیرش برجام موشکی شنیده می شود، شریک جنایات و ماجراجویی ها و حمله احتمالی موشکی آمریکا هستند و آنها قطعاً خائن به ملت و کشور می باشند.
قدرت موشکی ایران امروز نقش بازدارندگی دارد. این قدرت حافظ صلح و ثبات و امنیت کشور است به طوری که وقتی آمریکا به سوریه حمله می کند، مفهوم این رخداد این است که قدرت موشکی ما حتی حافظ جان رزمندگان در خارج از مرزهای استراتژیک ماست. حماقت آمریکایی ها در حمله اول به سوریه البته بی پاسخ نمی ماند.
آنها به زودی ضربه را از جایی دریافت خواهند کرد که هرگز به آن فکر نکرده اند.
منبع: روزنامه رسالت
انتهای پیام/