حمله شیمیایی تروریستها به شهر «دوما» واقع در غوطه شرقی که در بامداد روز یکشنبه روی داد، حاکی از این است که حامیان عبری، غربی، عربی تکفیریها با احتساب هزینه گزاف سریال شکستهای اخیر خود در این منطقه راهبردی، به فکر جبران مافات افتاده و بنا دارند که با یک تیر، چند نشان بزنند.
در عملیات آزادسازی غوطه شرقی که از اسفندماه سال گذشته کلید خورد و با جنجال رسانهای اسپانسرهای تروریستها همراه بود، همه مناطق غوطه شرقی جز شهر دوما، بهطور کامل پاکسازی شد ولی به دلیل کارشکنی جیش الاسلام با خروج غیرنظامیان از این منطقه، ارتش سوریه با احتیاط بیشتری به پیشروی ادامه داده است. متعاقب ضربات سنگینی که ارتش به تکفیریهای جیش الاسلام وارد آورد، این گروه تروریستی روز گذشته بهناچار، خواستار مذاکره با دولت سوریه و برقراری آتشبس در این شهر شد که دولت سوریه بهشرط توقف حملات خمپارهای به سمت دمشق، با این درخواست موافقت کرده است.
بنابراین، دولت و ارتش سوریه، افزون بر تار و مار کردن تروریستها در بسیاری از جبههها، دست برتر را در تحولات غوطه شرقی در اختیار دارند و بر این اساس، نیازی ندارند تا با حمله شیمیایی، وجهه خود را تخریب کنند. افزون بر این، سوریه در سال 2013 تحت نظارت کشورها و سازمانهای بینالمللی ازجمله آمریکا و سازمان ملل و با همکاری روسیه، زرادخانه سلاحهای شیمیایی خود را نابود کرده بود و لذا طرح این ادعا در خصوص کشوری که داوطلبانه تسلیحات شیمیایی خود را امحا نموده، از اساس فاقد وجاهت است.
بر اساس شواهد میدانی، سوختن مهرههای داعشی در سوریه، موجب شده تا عربستان و دیگر حامیان منطقهای و بینالمللی تروریستها، بر حفظ موجودیت جیش الاسلام مصمم شوند و ازاینرو، بنا دارند ادامه حیات این گروه تروریستی درصحنه معادلات سوریه را به هر قیمتی، تضمین کنند.
حمله شیمیایی روز گذشته که به سبک ماجرای سلاحهای کشتارجمعی صدام که با دروغپراکنی و مقدمه سازیهای آمریکا و انگلیس همراه بود، همان روال را طی کرده و چندی پیش، «نیکی هیلی»، نماینده کاخ سفید در سازمان ملل به همراه «امانوئل ماکرون»، رئیسجمهور فرانسه، از عزم این دو کشور برای حمله به سوریه در صورت استفاده ارتش از سلاح شیمیایی خبر داده بودند. ماکرون در 21 اسفند 96 طی نشست خبری در هند گفته بود فرانسه، در صورت مشاهده «شواهد غیرقابلانکار» مبنی بر استفاده از سلاحهای شیمیایی برای کشتار غیرنظامیان، آماده حمله به سوریه است و «هیلی» نیز در 4 اسفند سال گذشته طی یک سخنرانی در دانشگاه شیکاگو تصریح کرد در صورت تائید گزارشها درباره استفاده ارتش سوریه از تسلیحات شیمیایی، آمریکا حملهای مشابه آوریل 2017 (فروردین 96) به این کشور ترتیب خواهد داد.
بااینحال و علیرغم اینکه «آنتونیو گوترش»، دبیر کل سازمان ملل صراحتاً اعلام کرده است که نمیتواند گزارشهای خبری درباره حمله شیمیایی به دوما را تائید کند، اما وزارت خارجه آمریکا در بیانیه جدید خود با لحنی حقبهجانب تأکید کرد: «سابقه استفاده سوریه از سلاحهای شیمیایی علیه مردم خودش، غیرقابلانکار است» !
بنابراین، بازیگران آمریکایی و سعودی از اجرای سناریوی مرگبار شیمیایی در دوما، اولاً به دنبال نجات آخرین پایگاه تروریستها در غوطه شرقی هستند و با انجام طرح دومرحلهای «حمله شیمیایی» و «درخواست مذاکره»، تلاش میکنند دولت سوریه را تحتفشار قرار داده و شانس خود را برای بازپسگیری مناطق ازدسترفته غوطه شرقی به دلیل اهمیت بالای استراتژیک این منطقه بیازمایند.
گفتنی است؛ چنانچه این ترفند عربستان برای حفظ این منطقه و تثبیت حضور تروریستها در آن، کارگر نیفتد، جیش الاسلام مجبور میشود به خواسته ارتش سوریه در خصوص تخلیه دوما و حرکت به سمت جرابلس تن دهد. جرابلس از توابع استان حلب، در مجاورت مرزهای ترکیه قرار دارد و استقرار جیش الاسلام در این منطقه، به معنای رفتن عربستان زیر بلیت ترکیه است که با توجه به نزدیکی نسبی دیدگاههای ایران و ترکیه به یکدیگر در خصوص تحولات سوریه، ابداً گزینه مناسبی نیست.
ثانیاً، آرایش جدید تیم سیاست خارجی و امنیت ملی ترامپ که از تندروهای جنگطلب تشکیلشده، عربستان را به این فکر ابلهانه انداخته است که با سوار شدن بر موج تبلیغاتی آمار تلفات غیرنظامیان این حمله (حدود 150 کشته و صدها مجروح) که بیش از آمار کشتهشدگان حمله شیمیایی خان شیخون است، ترامپ را وارد باتلاق درگیری نظامی با سوریه و متحدانش کند. این ترفند، علاوه بر تأمین هدف عربستان در خصوص بالا بردن شانس حفظ تروریستهای جیش الاسلام در غوطه شرقی و افزایش احتمال بازپسگیری این کریدور راهبردی، هدف دیگری را نیز دنبال میکند که با سخنرانی اخیر ترامپ درباره خروج قریبالوقوع آمریکا از سوریه همخوانی دارد.
پسازاین اظهارات، بن سلمان، 4 میلیارد دلار رشوه برای عدم انصراف آمریکا از حضور نظامی در سوریه در نظر گرفت، چون همانگونه که ترامپ در گفتوگوی تلفنی با یکی از حکام عرب خلیجفارس هشدار داده بود، «در صورت خروج آمریکا از سوریه آنها دو هفته هم نمیتوانند در جایگاهی که هستند، باقی بمانند» و در نتیجه، خارج شدن آمریکا از سوریه به معنای فروپاشی کامل توطئههای آل سعود خواهد بود.
نکته مهمتر اینکه، باز کردن پای آمریکا به مداخله نظامی، آنهم بهحساب شعارهای فریبنده کاخ سفید در مورد تعهد به حفظ جان غیرنظامیان، میتواند مانع باجخواهی واشنگتن از ریاض شود و در هزینههای این کشور که کمرش زیر بار سنگین جنگ یمن خمشده، صرفهجویی شایانی به عمل آورد.
ثالثاً، انفعال آمریکا در مواجهه با حمله شیمیایی دوما، ممکن است در داخل، برای ترامپ سنگین تمامشده و به وادادگی برای حفظ ارزشهای آمریکایی متهم شود.
به همین دلیل، شاید بتوان اظهارات توهینآمیز روز گذشته ترامپ علیه بشار اسد و تهدید ضمنی ایران و روسیه به دلیل حمایت از رئیسجمهور قانونی سوریه را مقدمهای برای حمله نظامی و یا حداقل، برگ برندهای برای امتیاز گیری در میدان سیاسی به شمار آورد. حمله موشکی آمریکا به پایگاه «الشعیرات» در فروردین سال 96 به بهانه حمله شیمیایی ارتش سوریه به خان شیخون، در حالی صورت گرفت که سکان هدایت دستگاه دیپلماسی واشنگتن به دست «رکس تیلرسونِ» نسبتاً میانهرو بود و اکنونکه بناست «مایک پمپئو»، رئیس پیشین سازمان جاسوسی آمریکا که رویکرد امنیتی را بر ساحت دیپلماسی ترجیح میدهد، زمام امور سیاست خارجی کاخ سفید را به دست بگیرد، قطعاً، گزینه مداخله نظامی، یکی از گزینههای جدی آمریکا در سناریوی حمله شیمیایی دوما خواهد بود.
با اینکه مداخله نظامی آمریکا در نگاه اول، شاید به نفع تروریستها به نظر آید، ولی در صورت حماقت یانکیها، برآیند کلی معادلات میدانی به ضرر آنها و تروریستها و به نفع جبهه مقاومت خواهد بود. همانگونه که دخالت نظامی آمریکا در عراق و کمکهای بیشائبه کاخ سفید به آل سعود در یمن، باعث شکلگیری ائتلاف مستحکم و فراگیر بازوان جبهه مقاومت در غرب آسیا شد، با عملیات احتمالی پنتاگون، همین قاعده بهواسطه تار و مار شدن تروریستها، تقویتشده و محاسبات کاخ سفید در سوریه، دستخوش تغییرات شگرف خواهد شد.
منبع: روزنامه حمایت
انتهای پیام/