در این بین اما در کنار زندگی هنری و کاری، سلامتی و وضع جسمانی محب اهری، در این سالها با نشیب و فراز همراه شده است.
از سال 79 نشانه های بیماری در بدن محب اهری نمایان شد، بیماری طاقت فرسا که البته با چند دوره شدت و ضعف نتوانست محب اهری را از پا بیندازد.
حالا پس از نزدیک به دو دهه دست و پنجه نرم کردن با این بیماری، دیدن محب اهری از نزدیک شما را به تعجب وا میدارد. امید به زندگی، انرژی فوق العاده، جدیت و پشتکاری که تنها از این مرد 67 ساله بر میآید.
با آرزوی سلامتی برای این هنرمند کشور گفتگویی با ایشان انجام داده ایم که در ادامه آن ر امشاهده میکنید.
*آقای محب اهری؛ کمی از روند شکل گیری نمایشی که در حال حاضر در دست دارید، بگویید
از حدود سال 85 با گروه تئاتر مستقل کار میکنم و تا به امروز نزدیک به 9 نمایش را به صحنه بردهایم. این روزها مشغول اجرای نمایش غول بزرگ مهربان هستیم که 4 سال پیش با همین گروه اجرا شده. در اجرای مجدد حضور عمو فیتیلهایها را نیز در کار داریم. در خصوص بازی خودم اما به دلیل انرژی زیادی که کار میطلبد، منتظرم از نظر جسمی بهتر شوم و تاثیر درمان به حدی بشود که بتوانم نقشم را بازی کنم.
*امروزه شرایط کار برای بچه های تئاتر چگونه است؟ آیا زمینه های مورد نیاز فراهم است؟
به اعتقاد من زمینه کار بسیار فراوان است و مشکل از گروه های اجرایی است. ما بسیار کم تلاش می کنیم و انتظار بازده زیاد داریم. اکثر گروههای تئاتری انتظار دارند که دنبالشان بروند، امکانات در اختیارشان قرار دهند و چه و چه ...
اما گروه تئاتر ما اصلا چنین تفکری ندارد، آمادگی گروه ما در حدی است که در حال حاضر با یک تمرین کوتاه توانایی اجرای تمام نمایش های گذشته را داریم. دائم خودمان را مرور و هر روز تمرین میکنیم، چه اجرا داشته باشیم و چه نداشته باشیم.
*استقبال از کارها چطور بوده است؟
صادقانه باید بگویم که از روزی که در فرهنگسرای انقلاب با چند مخاطب محدود شروع به کار کردیم، واقعا تعداد برایمان تفاوتی نداشت؛ 4، 40، یا 400 تماشاگر در روند کاری ما خللی ایجاد نمیکرد. از طرفی هر نمایشی برای ما مخاطب دائم را جذب می کند و این مخاطبان ثابت از روابط عمومی گروه پرس و جوی کارها هستند.
گروه تئاتر ما در هر اجرایش دو رکورد را شکسته، صحت حرف من نیز بصورت کاملا مکتوب موجود است: یکی تعداد مخاطب و دیگری مبلغ فروش، در همین اجرای غول بزرگ مهربان، با وجود دوری سالن، تعطیلات عید و خستگی مسافرها، به طور متوسط هر شب میزبان 250 تماشاگر هستیم.
متاسفانه برخی از گروهها، با تلاش خیلی کم انتظار بازگشتی زیاد دارند و در این بین تبدیل به ستاره هایی میشوند که سوسویی زده و بعد محو می شوند. برای ما اما نمایش بسیار اهمیت دارد، با وجود خستگی کار و تمرینات به شدت منظم و نفس گیر که گاهی از 9 صبح تا 12 شب به طول میانجامد، وقتی برای تلف کردن نداریم. در کل با نگاهی کاملا حرفه ای نسبت به ریزترین مسائل برخورد میکنیم و مسائلی که شاید از نظر کسی مهم نباشد، برای کل گروه ما حساسیت برانگیز و مهم است.
به جرات میتوانم بگویم برخورد حرفه ای و نظم گروه تئاتر ما، می تواند به عنوان الگوی آموزشی برای بچه های تئاتر مورد استفاده قرار بگیرد.
*از مسائل مالی گروه برای ما بگویید؟ مشکلات یا کمبودهای موجود.
ما کاملا مستقل هستیم و تمام تکیه مان به مخاطب است، از این جهت طبیعی است که بیشتر اوقات به شدت از لحاظ مالی زیر فشار میرویم، بیشترین بار هم بر دوش خانم کریمی است.
بر خلاف اینکه گاهی می بینیم گروه ها تا زمان دریافت مبلغ تعیین شده ابتدایی کار را شروع نمی کنند، کار برای ما از زمان بستن قرارداد آغاز می شود. خانم کریمی شب و روز و تعطیلی ندارد، اغراق نیست که بگویم بچه ها را کلافه می کند. خود من به شخصه با وجود اینکه حالم خوش نیست اما همواره در صحنه حاضر میشوم تا وظیفه خودم را هر چند کوچک در قبال مخاطب انجام داده باشم.
این نمایش 6 فروردین به صحنه رفت، تاریخی که با تعطیلی گسترده همراه بود، اما برای گروه تئاتر ما به صورت جدی کار را پیگیری میکند.
*از وضعیت جسمانی تان برای ما بگویید.
بیماری مشکلی است مانند سایر مشکلات که ممکن است برای هر کسی پیش بیاید. در این بین برخورد ما بسیار مهم است، آیا بایستی احساس افسردگی کنیم؟ این غلط است، هنوز لحظاتی از زندگی در دستمان است، دم و بازدم و احساس داریم. نمیشود همه اینها را نادیده گرفت و افسرده شد. بیماری ام را پذیرفته ام و بسیار خوشحالم که همچنان زندگی و کار میکنم.
در حال حاضر پیگیر مراحل درمانم هستم. گاهی مسائل مالی بسیار سخت میشود که تا به امروز با کمک صندوق اعتباری هنرمندان تامین شده است. به هر حال وضعیت اقتصادی کشور سخت است و در چنین موقعیتی نمیتوان قدم های برداشته شده را نادیده گرفت. شخصا قدردان دوستانم هستم؛ حتی برای یک تماس. مشکل فعلی ام قیمت و نبودن دارو است، چون برخی از آنها را باید سفارش داد.
بخشی از مشکلات را هم با حضور در فضای کاری می گذرانم، نشاط بچه ها در تمرینها مثل یک دوره شیمی درمانی برایم موثر است. به هرحال گاهی شرایط سخت می شود و درد زیاد است. لحظاتی از وقتم را هم با گیاهان خانه ام می گذرانم و لذت میبرم.
* کمی از این روحیه بیشتر برایمان بگویید.
در حقیقت نوع برخورد خیلی موثر است، من همیشه به افرادی که خیلی در خود فرو رفته اند، میگویم این روحیه چه چیزی را حل میکند؟ باید سعی در برطرف کردن مشکل داشت. به هرحال ما در حال از دست دادن زمان زندگی هستیم؛ پس باید روحیه خود را حفظ کنیم. گمان نکنید این حرفها را از سر شکم سیری میگویم، نه؛ من درد دارم و درد خیلی سخت است.گاهی اوقات ساعت ها در خیابان راه می روم تا بتوانم کمی درد را تحمل کنم. از طرفی وضعیت دارویی ام هم سخت است ولی راز زندگی به داشتههاست. هنوز دستانم کار میکند، چشمانم میبیند و گوشهایم میشنود. اگر همین حالا از من بپرسید منتظر چه چیزی هستی میگویم منتظر گرمای تابستانم و در عین حال از بهار هم استفاده می کنم.
مشکل این است که ما به داشته هایمان فکر نمیکنیم، میلیون ها چیز داریم که حتی به آنها فکر نمیکنیم. شما ببینید این همه امکانات در کشور است اما عده ای به نبودن ها توجه میکنند. انگار باید برایشان فرش قرمز پهن کرد، همه چیز به اندازه کافی هست و در این بین همه چیز به تلاش ما مربوط می شود. ما در خانه نشستهایم و انتظار پیشرفت داریم؛ در حالی که کار کردن انسان را به نشاط می آورد، ذهن را باز و نگرش را عوض می کند. وقتی تمرکزمان به زندگی، زیبایی و داشته های آن باشد قطعا پیشرفت حاصل خواهد شد. باید ساعات تلاشمان را بیشتر کنیم تا به موفقیت دست پیدا کنیم.
گفتگو از سمیه سلامت
انتهای پیام/