سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

یادداشت؛

دود مضر است بفرما گلوله!

70 سال از روز نکبت و تاسیس رژیم نامشروع اسرائیل می‌گذرد و اکنون فقط پیرمردها و پیرزن‌های کهنسال فلسطینی آن روزها را به یاد دارند. اما گذشت زمان این داغ را سرد و این ننگ را پاک نکرده است.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ «محمد صرفی» در سرمقاله روزنامه «کیهان» نوشت:

مجید 24 ساله و ساکن نوار غزه است. شغل او شکار پرندگان است و مانند هزاران فلسطینی دیگر هر روز باید برای کار خود به مناطق مرزی غزه با مناطق تحت ‌اشغال رژیم صهیونیستی برود. کاری که به آن لقب «سفر مرگ» داده‌اند. مجید می‌گوید:
«هر روز پیش از خروج از منزل، مادرم را می‌بوسم چون هرگز معلوم نیست زنده برگردم.» این خلاصه‌ای از زندگی 2 میلیون ساکن نوار غزه است. منطقه‌ای که «بزرگ‌ترین زندان جهان» نام دقیق و بامسمایی برای آن است.
غزه با 360 کیلومتر مربع مساحت به عنوان سومین منطقه پرتراکم جمعیتی جهان، 11 سال است که از زمین و هوا و دریا در محاصره کامل ارتش رژیم صهیونیستی قرار دارد. حکومت مصر که از جنوب با غزه مرز مشترک دارد، دیگر زندانبان غزه است و سرنگونی رژیم حسنی مبارک نیز تغییری در همدستی شرم‌آور قاهره با تل‌آویو در محاصره غزه ایجاد نکرد.

سال 1998 فرودگاه بین‌المللی یاسر عرفات در شهر رفح (جنوب غزه) افتتاح شد. فرودگاهی که سه سال بیشتر عمر نکرد و بلدوزرهای نظامی رژیم صهیونیستی باند آن را شخم زدند و مسئولان فتح از سال 2005 تا کنون مشغول مذاکره برای بازگشایی آن هستند! در حالی که بر اساس توافق میان فتح و تل‌آویو قرار بود اهالی غزه تا شعاع 20 مایلی ساحل مدیترانه اجازه قایقرانی و ماهیگیری داشته باشند اما این شعاع به کمتر از 9 مایل کاهش یافته و قایق‌های جنگی این رژیم به بهانه‌های واهی به ماهیگیران شلیک می‌کنند و امنیتی وجود ندارد.

روی زمین وضعیت از دریا هم بدتر است. اسرائیلی‌ها در مرزهای زمینی غزه، منطقه حائل تعریف کرده‌اند. منطقه‌ای که عملاً تا عمق یک و نیم کیلومتری ناامن است و تردد در آن می‌تواند با شلیک‌های سربازان صهیونیست، باعث مجروحیت و حتی مرگ شود. همان منطقه‌ای که هر روز هزاران فلسطینی کشاورز و کارگر و شکارچی و... برای سیر کردن شکم خود و خانواده‌شان مجبور به رفتن به آنجا هستند. آنها هر روز به «سفر مرگ» می‌روند. رژیم اشغالگر قدس به این محاصره نیز اکتفا نکرده و دیوارکشی دور این زندان دومیلیونی را از دو سال پیش آغاز کرده است. با هواپیما مناطق مرزی را با سموم مختلف سمپاشی می‌کنند تا این خاک حاصلخیز را به زمین سوخته و لم یزرع تبدیل کنند.

عده‌ای از مردم غزه که عملاً از سوی جهان و جامعه بین‌المللی فراموش شده‌اند، در روز زمین (10 فروردین-30 مارس) دور هم جمع شدند تا بر حق بازگشت به سرزمین‌های مادری خود تاکید کنند. 70 سال از روز نکبت و تاسیس رژیم نامشروع اسرائیل می‌گذرد و اکنون فقط پیرمردها و پیرزن‌های کهنسال فلسطینی آن روزها را به یاد دارند. اما گذشت زمان این داغ را سرد و این ننگ را پاک نکرده است. پاسخ رژیم صهیونیستی به این تجمع‌کنندگان بی‌سلاح و دست خالی که بخش قابل توجهی از آنان زن و کودک بودند، گلوله بود و بمباران با پهپادهای مسلح. اتفاقی که دیروز هم رخ داد و تا کنون بیش از 20 تن به شهادت رسیده و قریب به 2000 نفر مجروح شده‌اند. پروپاگاندای جهانی صهیونیسم در دنیا وارد عمل شده و مشغول توجیه این جنایت است. بی‌بی‌سی و نیویورک تایمز و سی‌ان‌ان، نام این کشتار را «درگیری‌ها» گذاشته اند! درگیری میان دو گروهی که یک طرف به انواع و اقسام جنگ‌افزارها مسلح است و هیچ مانعی در برابر خود برای استفاده از آنها نمی‌بیند و طرف دیگر هم به سنگ مسلح است! بی‌بی‌سی مثل همیشه بی‌طرف است و راست می‌گوید؛ دو طرف با یکدیگر درگیرند. اسرائیلی‌ها شلیک می‌کنند و فلسطینی‌ها کشته می‌شوند. مگر درگیری چیست؟!

آمریکا کوچک‌ترین تلاش برای محکومیت لفظی و بی‌تاثیر رژیم کودک‌کش اسرائیل در سازمان ملل را وتو می‌کند و مقامات سازمان‌های بین‌المللی و کشورهای اروپایی مانند همیشه «نگرانی عمیق»! خود را از این وضعیت ابراز کرده و از دو طرف این درگیری خواسته‌اند که آرامش را بازگردانند! آنان که با ادبیات دیپلماتیک و روابط بین‌الملل آشنایی دارند به خوبی می‌دانند که «نگرانی عمیق» به چه معناست و در چه موقعیت‌هایی به کار می‌رود. عمق نگرانی جهانی به خاطر کشته و مجروح شدن هزاران شهروند غیرنظامی فلسطینی به دست ارتش صهیونیستی همانقدر است که از خودکشی نهنگ‌ها در ساحل و خطر انقراض نسل فلان حشره ابراز نگرانی می‌شود.

البته کشورهای اروپایی همیشه هم اینگونه بی‌شرمانه و عمیق نگران نمی‌شوند و آنجا که باید وارد عمل می‌شوند. نمونه اخیرش واکنش آنان به ماجرای چند هفته پیش در انگلیس که یک جاسوس سابق روس مسموم شد. آمریکا و به دنیال آن کشورهای اروپایی به سرعت وارد عمل شده و انگشت اتهام را به سوی مسکو نشانه رفته و جنگ دیپلماتیک را آغاز کردند. دیپلمات‌های روس یکی پس از دیگری اخراج و سفرا فراخوانده شدند. حالا پس از آزمایش و تحقیقات معلوم شده است که اتهامات بی‌اساس بوده است و غربی‌ها عجولانه قضاوت و عمل کرده‌اند. مسموم شدن یک نفر در لندن باعث بروز جنگ دیپلماتیک می‌شود و کشته و مجروح شدن هزاران تن در فلسطین به هیچ انگاشته می‌شود تا بار دیگر برای خوش خیالان، میزان واقعی بودن شعارهایی چون حقوق بشر به نمایش درآید.

به قول سید شهیدان اهل قلم، سید مرتضی آوینی رحمت‌الله‌علیه که این روزها مصادف با بیست و پنجمین سالروز عروج اوست؛ «این روزگار اصلاً روزگار وارونگی انسان هاست و به مقتضای این وارونگی، نه عجب اگر کلمات هم وارونه شوند و اصطلاحاً بر مفاهیمی دلالت کنند که متضاد و متناقض با معانی حقیقی آنهاست!» در این دنیای وارونه است که رژیم کودک کش اسرائیل به خود جرات می‌دهد نام ارتش خود را اخلاقی‌ترین ارتش دنیا بگذارد و وزیر جنگ این رژیم در پاسخ به انتقادها بگوید که سربازانش به وظیفه خود عمل کرده‌اند و شایسته دریافت مدال هستند!

کار از وارونگی نیز گذشته و به نوعی بلاهت مضحک و در عین حال وقیح رسیده است. فلسطینی‌ها برای در امان ماندن از گلوله تک تیراندازان اخلاقی‌ترین ارتش دنیا، صدها لاستیک ماشین را جمع کردند تا آتش بزنند و مانع دید و تیراندازی شوند. افری گاندلمن یک سخنگوی دولت نتانیاهو در این زمینه گفته است؛ «سوزاندن لاستیک‌ها باعث انتشار سموم و آلاینده‌ها شده و باعث فاجعه محیط زیستی برای فلسطینی‌ها می‌شود اما برای حماس اهمیتی ندارد!» یک مقام دیگر صهیونیستی هم برای سازمان بهداشت جهانی نامه نوشته و نسبت به آلودگی محیط زیست هشدار داده و خواسته است که مانع آلوده کردن محیط زیست از سوی فلسطینی‌ها شوند! البته آنها هم مانند بی‌بی سی راست می‌گویند و هر آدم عاقلی در دنیا می‌داند که آتش زدن لاستیک محیط زیست را آلوده می‌کند و برای سلامتی مضر است.

در چنین دنیای بلاهت آمیز و خطرناکی، هیچ تعجبی ندارد که آل‌سعود خود را رهبر دنیای عرب بنامد و درحالی که فلسطینی‌ها با گلوله داغ سلاخی می‌شوند، از صلح و حق حیات صهیونیست‌ها بگوید. در این میانه خونبار، تعجب و شکایتی از آمریکا و دنباله‌روهای آن در اروپا نیست که سنگ بنای این سلاخ‌خانه را انگلیس یک قرن پیش با اعلامیه بالفور گذاشت. مشکل اصلی فلسطین، عناصر خسته و سستی هستند که به دلایل مختلف در خود نای مبارزه نمی‌بینند و ترس و خستگی خود را پشت نقاب مذاکره و صلح‌طلبی پنهان می‌کنند. وضعیت امروز فلسطین به روشنی گویای نتیجه این بی‌راهه است. بی‌شک این وضعیت ادامه نخواهد یافت.

منبع: کیهان

انتهای پیام/

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.