سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

زير پوست غوطه شرقى دمشق چه مي گذرد؟

وضعیت انسانی داخل غوطه بی‌نهایت بد بود در گذشته می‌گفتیم فقیر با کمی نان خشک و زیتون زنده می‌ماند، ولی برای ما هیچ چیزی که نشان‌دهنده وجود زندگی باشد، وجود نداشت.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ گذرگاه‌هایی که دولت سوریه گشود، مملو از هزاران غیرنظامی شد که از جهنم غوطه شرقی خارج شده تا بار دیگر به زندگی بازگردند، گروه‌های مسلح با وجود اقدامات تروریستی خود نتوانستند مانع این دریای خروشان خروج شوند، چرا که اراده زندگی شایسته است انسان خود را به‌خطر اندازد و سال‌های گرسنگی،‌ ذلت و محرومیتی که تحت ظلم گروه‌های مسلح سپری کردند، زمان آن رسیده تا به پایان رسد.

خودروهای هلال احمر سوریه این مکان را پر کرده‌اند و نیازهای اساسی مردم همچون آب و غذا تأمین می‌شود، علاوه بر آنکه بیمارستان‌های میدانی به امدادرسانی اولیه به بیماران یا اشخاصی می‌پردازند که هنگام خروج از گذرگاه‌ها به‌ضرب گلوله  افراد مسلح زخمی شدند.

از یکی از زنان خارج‌شده از غوطه شرقی می‌پرسیم "اوضاع داخل غوطه چگونه بود؟"

وی پاسخ می‌دهد: وضعیت بسیار فاجعه‌آمیزی بود، حتی کلمه فاجعه‌آمیز هم برای توصیف شرایطی که ما در آن زندگی می‌کردیم، کافی نیست، ما از حموریه به‌سمت زملکا فرار کردیم و خیلی رنج کشیدیم،‌ ما از مرگ نجات یافتیم، بله از مرگ.

وضعیت انسانی داخل غوطه بی‌نهایت بد بود، ما حتی یک تکه نان کوچک را آرزو می‌کردیم، در گذشته می‌گفتیم فقیر با کمی نان خشک و زیتون زنده می‌ماند، ولی ما نه نانی داشتیم و نه زیتون و نه حتی آب، هیچ چیزی که نشان‌دهنده وجود زندگی باشد، وجود نداشت.

زن سالخورده‌ای به‌محض اینکه ما با وی دیدار کردیم، فریاد زد: خداوند ارتش سوریه را پیروز گرداند،‌ما خیلی در داخل (غوطه) رنج کشیدیم، نزدیک بود از گرسنگی بمیریم، ما مرگ را با دو چشم خود دیدیم، در داخل (غوطه) بدون غذا شب را به صبح می‌رساندیم، خداوند ارتش سوریه را زنده بدارد و بر دشمنان پیروز گرداند، از خداوند می‌خواهم که از کسانی که زندگی ما را ویران کردند منظورم از «الجیش‌الحر» انتقام بگیرد، خداوند الجیش الحر و تمام گروه‌های همدست آنها را لعنت کند،‌ خداوند ارتش سوریه را پیروز گرداند، هزاران درود بر ارتش سوریه باد.

جوانی که از جهنم غوطه خارج شده بود، به خبرنگار تسنیم می‌‌گوید: از ارتش سوریه به‌خاطر تمام کمک‌هایی که به ما کرد، تشکر می‌کنم،‌ از همه کسانی که به ما برای نجات از وضعیت ذلت‌بار داخل (غوطه) کمک کردند، تشکر می‌کنم، اما اکنون خدا را شکر می‌کنیم و سپاسگزار ارتش سوریه هستیم، بازگشتیم تا با عزت و کرامت زندگی کنیم، به آغوش وطن بازگشتیم و به‌خواست خداوند تمام سوریه را (از اشغال تروریسم) آزاد خواهیم کرد.

مادری که از غوطه خارج شده، می‌گوید: تروریست‌ها ما را از همه چیز محروم می‌کردند، آردی نداشتیم و غذایی هم برای کودکان نداشتیم.

از  وی می‌پرسیم : در آن زمان کمک‌هایی وارد غوطه شرقی می‌شد،‌ آیا چیزی از این کمک‌ها به شما هم می‌رسید؟

وی می‌گوید: افراد مسلح همه کمک‌ها را به‌سرقت می‌بردند و به ما می‌گفتند ارتش سوریه آن را بمباران کرده است،‌ کار به جایی رسید که یک لیتر روغن را 14 هزار لیر سوریه می‌فروختند (در حالی که در دمشق قیمت آن 700 لیتر بود) به همین سبب غذای آب‌پز می‌خوردیم،‌ البته اگر غذایی پیدا می‌شد.

وی می‌افزاید: من برای مردم نان گندم می‌پختم تا بتوانم قوت روزانه‌ام را تأمین کنم، من مسئول 18 نفر از کودکان و اعضای خانواده‌ام بودم،‌ در طول روز کار می‌کردم تا هزار لیره به دست آورم و آن را برای خرید نیم کیلو آرد خرج کنم،‌ تمام راه‌ها را امتحان و تلاش کردم تا خودم و فرزندانم را از غوطه خارج کنم، اما نتوانستم،‌ به‌سمت گذرگاه مخیم‌الوافدین رفتم که  ارتش سوریه باز کرده بود، ولی نتوانستم خارج شوم،‌ افراد مسلح به ما می‌گفتند ارتش سوریه به‌سمت غیرنظامیان شلیک می‌کند. به آنها گفتم "به‌سمت ما تیراندازی کنند برایم مهم نیست، می‌خواهم خارج شوم، بگذارید بمیرم، من تلاش می‌کنم فرزندانم را نجات دهم".

اوضاع انسانی دشواری وجود دارد و افراد مجروح و سالخورده از این گذرگاه خارج شده‌اند به این امید که زندگی بهتری را خارج از غوطه داشته باشند، خانواده‌ها در حالی که فرزندانشان را به‌همراه دارند، با سرعت حرکت می‌کنند، کودکانی که سال‌هاست معنای کودکی را نفهمیده‌اند، همه برای سوار شدن به اتوبوس‌های نجات که آنها را به ساحل امن خواهند برد، با هم مسابقه می‌دهند به مکانی که نه دردی هست و نه غصه و رنج.

خانواده‌ها طی سال‌های گذشته نتوانستند درد و رنج خود را آشکارا بیان کنند یا مخالفت صریح خود با افراد مسلح در خاک خود را علنی اعلام کنند، چرا که این کار را می‌کردند از سوی آنها به مزدوری برای دولت سوریه متهم شده و یا به‌ضرب گلوله به سر یا شکنجه تا سرحد مرگ مجازات می‌شدند.

فردی که پرچم سوریه را به‌دست گرفته می‌گوید: ما هفت سال در داخل (غوطه) سپری کردیم، در حالی که این پرچم را حفظ کرده و آن را در قلبم پنهان می‌کردم، هرگز نمی‌توانستم آن را خارج کنم، ولی اکنون در آغوش ارتش سوریه هستیم و آن را خارج کرده‌ام.

وی می‌افزاید: دوست دارم پیامی به شورای امنیت برسانم که برای ما اشک تمساح می‌ریزد، به این شورا اعلام می‌کنم "ببینید ما به آغوش وطنمان بازگشتیم، هرگز از دولت خود دست برنمی‌داریم، دولت برای ما پایه و اساس است، در غوطه تروریست‌ها بر ما حکومت می‌کردند و اکنون ارتش سوریه ما را از آنجا خارج کرد و نجات داد، خدا را شکر می‌کنیم".

ما هفت سال در غوطه باقی  ماندیم، که در آن مدت توانستیم منازلمان را حفظ کنیم، چرا که نمی‌خواهیم سرزمینمان را برای تروریست‌ها ترک کنیم، ما در داخل مقاومت کردیم و هنگامی که فرمان ارتش سوریه به ما رسید که خارج شویم، پس از این‌همه ایستادگی (در برابر تروریست‌ها) خارج شدیم، اینجا سرزمینمان است،‌ هرگز آن را برای تروریست‌ها باقی نخواهیم گذاشت، هرگز به هیچ تروریست سعودی یا اردنی یا عرب حاشیه خلیج فارس اجازه نخواهیم داد بر خاکمان مسلط شوند، ما این‌همه مدت مقابل تمام اقدامات تروریستی‌شان مقاومت کردیم و به این پرچم، پرچم کشورم افتخار می‌کنیم.

یک سرباز سوری که خانواده‌اش توانستند از غوطه شرقی خارج شوند، مقابل دوربین  فریاد زد: خداوند رئیس جمهور ما بشار اسد را یاری فرماید و ارتش سوریه را پیروز گرداند.

می‌پرسیم: آیا در صفوف ارتش سوریه بودی؟

که پاسخ می‌دهد: بله، قطعاً.

می‌پرسیم: خانواده‌ات کجا هستند؟

پاسخ می‌دهد: خانواده‌ام در محاصره افراد مسلح بودند، هفت سال جنگیدیم تا  توانستیم آنها را از غوطه خارج کنیم، این پدرم است، با تمام افتخار می‌گویم خداوند رئیس جمهور ما بشار اسد را حفظ بفرماید.

 از کی خانواده‌ات را ندیده بودی؟ وی پاسخ داد: از شش سال پیش آنها را ندیده بودم، آنها در محاصره و اسیر افراد مسلح بودند.

چه‌چیزهایی درباره خانواده‌ات هنگامی که در غوطه بودند، می‌شنیدی؟ وی پاسخ داد: آنها از شکنجه و ضرب‌وشتم و اهانتی که از سوی افراد مسلح به آنها می‌شد، رنج می‌بردند، آنها در گرسنگی به‌سر می‌بردند که نزدیک بود از گرسنگی بمیرند،‌ خداوند رئیس جمهور بشار اسد را محافظت بفرماید، جان ما فدای سوریه باد.

مردمی که از شهرک‌های غوطه شرقی خارج شدند، باقی ماندن و بازگشت به منازلشان را انتخاب کردند به‌عکس گروه‌های مسلح که رفتن به ادلب را انتخاب کردند، گروه‌های تروریستی که سال‌ها از غیرنظامیان به‌عنوان سپر انسانی استفاده می‌کردند، امروز این اهرم فشار خود را از دست دادند و مجبور شدند از این سرزمین خارج شوند، سرزمینی که مردم آن امیدوارند به‌زودی پس از ایمن شدن کامل آن از سوی دولت سوریه به آن بازگردند.

از اینجا ده‌ها هزار نفر از ساکنان غوطه شرقی خارج و آزاد شدند،‌ آنها رنج و درد و جراحت با همراه داشتند،‌ جراحتی که طی سال‌ها زندگی زیر چتر ظلم گروه‌های مسلح جرئت بیان آن را پیدا نمی‌کردند، گروه‌هایی که همواره از غیرنظامیان به‌عنوان اهرم فشار بر دولت سوریه استفاده می‌کردند.

منبع:تسنیم

انتهای پیام/

برچسب ها: سوریه ، داعش
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.