سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

علائمی هشدار دهنده که به شما می‌گویند افسردگی خفیف دارید

تشخیص افسردگی خفیف کار چندان ساده‌ای نیست چرا که بسیاری از علائم آن می‌تواند شبیه به واکنش‌های احساسی عادی و معمول به نظر برسد.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ در حالیکه به نظر می‌آید افسردگی خفیف مشکل جدی نیست اما تغییر در خلق و خو می‌تواند تشدید شود و اغلب تشخیص صحیح آن برای درمان افسردگی در مراحل اولیه حائز اهمیت است.

تغییرات قابل توجه در خلق و خو و رفتار می‌تواند نشان دهنده افسردگی خفیف باشد و همچنین می‌تواند حساسیت‌های فیزیکی را هم افزایش دهد.

از جمله علائم شایع آن می‌توان به مواردی چون تندخویی، افکار منفی، احساس غیرمعمول خستگی، احساس ناامیدی، احساس غمگین بودن، عدم تمرکز، احساس بی انگیزه بودن، تمایل به تنها بودن و داشتن بدن‌دردهای بی‌دلیل اشاره کرد.

تغییرات رفتاری نیز می‌تواند نشان دهنده افسردگی باشد. الگوی خواب تغییر می‌کند و اشتهای فرد افزایش یافته یا کم می‌شود. همچنین مبتلایان به افسردگی خفیف ممکن است به مصرف مواد مخدر رو آورند.


بیشتربخوانید : چرا آمار خودکشی در بهار بالا است؟


مراجعه به پزشک اغلب روش خوبی برای شروع مقابله با افسردگی است. پزشک می‌تواند ارزیابی کند کهیا افسردگی عامل بروز این علائم بوده و شدت بیماری را نیز تشخیص دهد. همچنین چندین تست آنلاین طراحی شده که قادر به تشخیص علائم افسردگی هستند. یکی از آنها پرسشنامه PHQ-۹ است که در سال ۱۹۹۹ طراحی شده است. این تست شامل ۹ پرسش است که پزشکان در بسیاری از کشورها برای تشخیص و نوع افسردگی آنها را از بیمار خود می‌پرسند.

اغلب افسردگی خفیف با اعمال تغییرات کوچکی در سبک زندگی قابل درمان است. این راهکارها شامل تغییر در الگوی خواب و رژیم غذایی یا بهبود توازن بین کار و زندگی روزمره است.

طبق اعلام سازمان جهانی بهداشت (WHO) در سال ۲۰۱۷ افسردگی علت اصلی بیماری و از کار افتادگی در سراسر جهان بوده است. همچنین افسردگی می‌تواند طیف وسیعی داشته باشد چرا که یک عامل منحصر در بروز آن نقش ندارد.

زنان بیش از مردان احتمال دارد دچار افسردگی شوند. نظرات متفاوتی در این مورد مطرح شده که از آن جمله می‌توان به بلوغ، بارداری و قاعدگی اشاره کرد.

آمارها در کشورهای مختلف متفاوت است اما افسردگی در گروه‌های زیر شایع‌تر است:

- افرادی که دچار ورشکستگی اقتصادی شده‌اند

- افرادی که به بیماری‌های جسمی و مزمن مبتلا هستند

- در کودکانی که والدین مبتلا به افسردگی دارند

- در افراد مبتلا به دیگر انواع بیماری‌های روانی همچون اضطراب

همچنین بسیاری از داروها می‌توانند موجب بروز افسردگی شوند.


علائم افسردگی عبارتند از :

1- تغییرات در سطح انرژی یا فعالیت
•    کاهش انرژی: این نخستین علامت است و تشخیص آن بسیار ساده می باشد. به طور خلاصه یعنی اینکه حس کنید به قدر هفته گذشته یا ماه گذشته انرژی ندارید. نه اینکه تمام روز خسته باشید بلکه فقط انرژی کمتری نسبت به سابق داشته باشید.

•    خستگی: افسردگی می تواند باعث خستگی جسمی شود. خوابیدن و استراحت شما را سر حال نمی آورد و حتی صبح ها پس از بدار شدن از خواب هم احساس خستگی می کنید. خمیازه کشیدن، بدن را به این طرف و آن طرف کش دادن و چرت زدن از نشانه های خستگی است.

•    سستی و رخوت: کسی که دچار افسردگی باشد ممکن است به طور غیرعادی بی حال و خواب آلوده باشد. یا در حالت متداول تر ممکن است ساعت ها بدون انجام هیچ کاری روی صندلی بنشیند، نه اینکه به چیزی واکنش نشان ندهد بلکه به انجام هیچ کاری علاقه مند نباشد و از نظر جسمی و روحی احساس سنگینی کند.

•    کاهش فعالیت: این مورد ممکن است در نتیجه کاهش انرژی، خستگی و سستی و رخوت باشد یا آنکه مستقل از این عوارض باشد. به هر حال، اگر سطح فعالیت های معمولی فرد شروع به کاهش کند این امر ممکن است از علائم افسردگی باشد.

•    بی خوابی یا پرخوابی: درازکشیدن ولی بیدار و نگران ماندن، ناتوانی در استراحت کردن، احساس تنش درونی داشتن یا فکرهای مختلف کردن، پرخوابی برعکس بی خوابی است. یعنی زیادتر از حد معمول خوابیدن.

•    ازدست دادن علاقه به فعالیت های لذت بخش و شادی آور: مثلا شما به طور معمول از والیبال بازی کردن با دوستان تان بسیار لذت می بردید و حال، دعوت آنها را رد می کنید. همیشه عاشق کارهای باغبانی و نگهداری از گل و گیاه بودید ولی امسال حوصله اش را ندارید.

•    کناره گیری اجتماعی

2- تغییرات فیزیکی
هرکس که فکر می کند افسردگی فقط با مغز افراد سر و کار دارد یا تاکنون به افسردگی دچار نشده یا از آن چیز زیادی نمی داند. افسردگی نه تنها بر روی ذهن انسان ها اثر می گذارد بلکه علائم فیزیکی مهمی نیز به جا می گذارد. برخی از آنها را در بخش 1 ذکر کردیم (کاهش انرژی یا کاهش فعالیت) و در اینجا به برخی دیگر اشاره می کنیم.

•    کم اشتهایی یا پراشتهایی: افراد افسرده به عنوان مسکن به غذا روی می آورند. بنابراین هم کاهش وزن و هم افزایش وزن می تواند از نشانه های افسردگی باشد. یکی از دلایلی که افراد هنگام افسردگی به غذا و مخصوصا غذاهای پرچربی روی می آورند این است که کربوهیدرات ها سطح سروتونین مغز را بالامی برند. همچنین، افزایش کورتیزول نیز به عنوان یکی از عوامل ذخیره نامناسب چربی در بدن انگاشته می شود.

•    بی قراری یا کندی روانی- حرکتی: بی قراری روانی- حرکتی عبارت است از افزایش فعالیت آن هم بیشتر به دلایل ذهنی تا جسمی. نشانه های متداول آن شامل قدم زدن، پیچاندن یا فشار دادن دست ها، با انگشت روی میز زدن یا کف پا را به زمین زدن و سایر رفتارهای بدون وقفه مشابه است. کندی روانی- حرکتی برخلاف مورد پیش به آهستگی فعالیت های فکری و جسمی اشاره دارد. در این حالت، کارهای معمولی مانند مسواک زدن یا غذا خوردن ممکن است به صورتی غیرعادی کند و با طمانینه انجام شوند.

3- درد هیجانی (Emotional Pain)
    غمگینی طولانی
    گریه غیرقابل کنترل و غیرقابل توضیح
    احساس گناه
•    احساس پوچی
    از دست دادن اعتماد به نفس
•    احساس ناامیدی
    احساس بی پناهی

این علائم، به ویژه اگر تک تک در نظر گرفته شوند، منحصر به افسردگی نیستند. برای مثال، احساس بی پناهی ممکن است واکنش منطقی به قرار گرفتن در یک شرایط دشوار باشد. اما در حالت افسردگی، احساس بی پناهی به صورت های زیر است:

•    آمیخته با انواع دیگر دردهای هیجانی
    آمیخته با انواع دیگر علائم افسردگی
    تداوم یافتن بیش از یک زمان معقول
    شدیدتربودن بیش از یک حد معقول

هریک از عوارض بالا ممکن است به عنوان واکنش طبیعی به یک رویداد غم انگیز مثل مرگ نزدیکان یا از دست دادن کار پدید آید اما طولانی شدن بیش از حد آن باید به عنوان علائم افسردگی مورد بررسی قرار گیرد. در نظر گرفتن این پدیده، به ویژه در افرادی که دارای سابقه افسردگی هستند حائز اهمیت است.

4- حالت های روحی دشوار
•    تحرک پذیری: تقریبا همه این حالت را تجربه کرده اند. تحریک پذیری علت های بی شماری می تواند داشته باشد. یک سردرد، خواب بد، یک صورت حساب پیش بینی نشده، فرا رسیدن وقت دندان پزشک و هر عامل استرس زای دیگری می تواند باعث آن شود اما هنگامی که دلیل واضحی برای اینکه چرا یک چیز کم اهمیت و کوچک باعث ناراحتی می شود وجود نداشته باشد و این حالت روزها و هفته ها در فرد باقی بماند، به احتمال زیاد افسردگی عامل آن است.

•    خشم: خشم نهایت تحریک پذیری است. یک فرد افسرده ممکن است بابت یک چیز کم اهمیت یا حتی هیچ چیز به حالت انفجار برسد. اگر خشم دوام یافت یا ترساننده شد در اسرع وقت به فکر چاره باشید.

•    اضطراب و نگرانی: این مورد به چند طریق ممکن است وجود داشته باشد. برای مثال، فردی ممکن است درباره بعضی موضوعات عادی روزمره، نگرانی وسوسه داشته باشد برای شام چه غدایی درست کنم؟ شکل دیگری از این حالت موقعی است که فرد در مورد تمام موضوعات اضطراب داشته باشد: باید به لوله کش تلفن کنم. اگر امروز نباید چی؟ اضطراب ممکن است شکل عمومی تری نیز داشته باشد و همراه با افکار عجولانه باشد. معمولا فرد مضطرب در حالت بی تصمیمی به سر می برد.

•    بدبینی: داشتن نگاهی منفی نسبت به همه چیز: هیچ کس مرا دوست ندارد. امروز هم روز بد دیگری در پیش خواهد بود. در حالتی که بدبینی ناشی از افسردگی وجود داشته باشد، منفی باقی خواهد بود. در حالتی که بدبینی ناشی از افسردگی وجود داشته باشد، منفی بافی به صورت مبالغه آمیزی در می آید.

•    بی تفاوتی: لباس های کثیف انباشته شده، صورتحساب ها پرداخت نشده و شما بی خیال هستید. دوستی به شما تلفن می کند و مشکلش را با شما درمیان می گذارد. اما شما فقط ساکت نشسته اید و گوش می کنید و حرف های او هیچ احساسی را در شما بر نمی انگیزد.

•    خود انتقادی: هرکس اشتباه می کند اما فرد افسرده اشتباهاتش را بزرگ جلوه می دهد: «من امروز خسته به نظر می رسم» تبدیل به «من زشت هستم» می شود. «من در محاسبه موجودی حسابم اشتباه کرده ام» به «من در ریاضیات کودن هستم» تبدیل می شود. منفی باقی بیش از حد درباره خود، از علائم افسردگی است.

5- تغییر در الگوهای فکری
گرچه علائم زیر همگی تحت عنوان «تغییر در الگوهای فکری» دسته بندی شده اند اما هریک از آنها می توانند آثار قابل ملاحظه ای روی رفتار انسان داشته باشند. این علائم چون بیشتر روی نحوه کار کردن تاثیر می گذارند توسط همکاران زودتر قابل تشخیص می باشد:

•    عدم تمرکز: این به دو شکل امکان پذیر است. یکی اینکه صرف نظر از اینکه چقدر سعی می کنید، اما نتوانید روی کاری که در دست دارید یا کتای که در حال مطالعه اش هستید یا صحبت های سخنرانی که در جلسه اش حضوردارید یا روی رژیم غذایی که در پیش گرفته اند تمرکز کنید از سوی دیگر، ممکن است توجه شما از موضوعی منحرف شود بدون آنکه خودتان آگاهی داشته باشید تا وقتی که ناگهان به خود آیید.

•    بی تصمیمی: امروز برای رفتن به سر کار چه لباسی بپوشم؟ کدام یک از این سه پروژه اولویت بیشتری دارد؟ بهترین روز برای وقت گرفتن از دکتر چه روزی است؟ در حالت افسردگی، تصمیم گیری ساده هم ممکن است مشکل ساز گردد.

تصمیم گیری های پیچیده می تواند غیرممکن شود. مردم معمولا فکر می کنند که فرد افسرده، آدم آرام و گوشه گیری است اما چنین فردی وقتی در گوشه و تحت فشار قرار گیرد، می تواند واکنش هایی نظیر انفجارهای هیجانی نشان دهد.

•    مشکلات حافظه ای: این مشکلات می تواند در اثر تمرکز ضعیف بروزکند. یعنی شما به دلیل عدم تمرکز چیزی را که به تان گفته شده است نشنیده اید و در نتیجه نمی توانید آن را به یاد آورید. اما افسردگی می تواند مستقیما نیز روی حافظه تاثیر گذارد به نحوی که چیزی که به فرد گفته شده، یا خود فرد شنیده یا خوانده است و یک زمان به یاد داشته بعدا فراموشش شود.

•    بی نظمی: این علامت منحصر به افسردگی نیست. افرادی که به شیدایی خفیف (hypomania) دچارند نیز معمولا آدم های بی نظمی  هستند. اما در این حالت ممکن است فرد از این بابت احساس ناراحتی نکند.مثلا شما علی رغم به هم ریختگی اتاق تان، دقیقا می دانید که هرچیز کجا قرار دارد. اما در شرایط افسردگی، بی نظمی فرد را ناراحت می  کند و باعث می شود که او حتی احساس بدتری هم پیدا کند زیرا اگر افسردگی وجود نداشت اقلا فرد می توانست برای حل این مشکل اقدام کند.

6- دلشمغولی نسبت به مرگ
هرچند سه موردی که در زیر آمده ممکن است به نظر سه عبارت مختلف برای مفهوم سازی یک مورد بیایند اما درواقع، آنها اشکال مختلفی از دلمشغولی نسبت به مسئله مرگ هستند.

•    فکر مرگ: فکر کردن درباره مرگ ممکن است به شکل تصور و تخیل مرگ خود فرد باشد. برای مثال، فرد ممکن است خود را خوابیده در داخل قبر تصور کند به اتفاقاتی که در مراسم خاکسپاری اش می افتد فکر کند و درباره این موضوع فکر کند که مردم پس از مرگش چه می گویند یکی از عبارت هایی که مردم، بدون منظور خاصی، زیاد به کار می برند این است که «ای کاش مرده بودم.» اما بیان این عبارت از سوی یک آدم افسرده باید جدی گرفته شود، پیش از آنکه این گونه افکار به واقعیت بپیوندد.

•    فکر خودکشی: در این حالت بیان «ای کاش مرده بودم.» کم کم به فکر کردن درباره تحقق آن پیش می رود. فرد افسرده ممکن است در رویارویی با یک اتفاق پراسترس به فکر خودکشی بیفتد و به طور واقعی برای این عمل برنامه ریزی کند. چه فرد برنامه مشخص برای خودکشی در ذهن داشته باشد و چه نداشته باشد، فکر کردن درباره خودکشی باید بسیار جدی گرفته شود. از جمله پرخطرترین عوامل برای انجام خودکشی می توان به تلاش قبل برای خودکشی، حضور عوامل مهم استرس زا در زندگی و دسترسی به سلاح سرد و گرم اشاره کرد.

•    احساس مرگ: کسی که احساس مرگ یا بریدن از زندگی می کند، گروهی از علائمی که در 5 بخش قبل ذکر شده را به همراه دارد. این علائم عبارتند از:

    ناامیدی
•    بی تفاوتی
•    از دست دادن علاقه به فعالیت های لذت بخش
•    سستی و رخوت
•    کناره گیری اجتماعی

• مجموعه این عوامل در زمره علائم افسردگی قرار می گیرد. با شناخت این عوامل می توانیم در صورت مبتلا بودن به افسردگی، برای درمان خود اقدام کنیم.

منبع: جام جم/ بیتوته

انتهای پیام/

علائمی که خبر از افسردگی خفیف دارد

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۷۶
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
۲۳:۳۲ ۲۰ شهريور ۱۴۰۱
وای من خیلی حالم بده انگار قلبم داره در میاد میشه یکی بیاد باهاش حرف بزنم لطفا
ناشناس
۰۱:۲۲ ۰۹ شهريور ۱۴۰۱
چرا من تاریکی دوس دارم وقتی بیدارمیشم میبینم صبح شده خیلی ناراحت میشم
ناشناس
۲۳:۳۴ ۱۲ اسفند ۱۴۰۰
واقعا دیگه خسته شدم
و به زودی هم خودکشی میکنم خلاص میشم
سارا
۱۵:۴۹ ۰۲ اسفند ۱۴۰۰
خوب
۲۳:۵۸ ۱۲ بهمن ۱۴۰۰
هعیی
Jddhd
۲۲:۰۸ ۱۷ دی ۱۴۰۰
فقط هرکاری میکنید گول مواد مخدر رو نخورید که اگه یبار بکشید دیگه نکشید افسردگیتون هزار برابر بدتر میشه مدیتیشن هم مبخواید کنید باید مربی داشته باشید وگرنه بدترتون میکنه سرگرم باشید وقتی دست کار میکنه مغر کمتر کار میکنه
ناشناس
۱۶:۱۱ ۰۹ دی ۱۴۰۰
من خیلی وقته افسرده هستم اینو میدونم من هنوز بچه ام ۱۱ سالمه اما دارم چیزیو تجربه میکنم که تاحالا نکردم کمکم کنید
narges
۲۳:۵۶ ۲۸ آذر ۱۴۰۰
سلام من توی ماه مرداد افسرده شدم فقط هم ۱۳ سالمه قبل اینکه شروع کنم شاید فکر کنید مسخره بازی در میارم ولی واقعا حالم داغونه ماجرای افسردگی خفیف من از این شروع شد که یه جوجه عروس هلندی خریدم و وابسته اش شدم فقط هم ۲۰ روزه بود وقتی خریدم اونو بعد آوردم تو خونمون و تمام اعضا خانواده عاشق اون شدن و منو اون جوجه عاشق هم اون منو مثل مامانش می دونست و هر وقت صداش میکردم با اون سن کم اون هر جوری شد با کوچیکی خودش و قدم های اروم خودش می آمد پیشم و در کمال ارامش کنار من می خوابید و سرشو می گذاشت روی لپ من گذشت و گذشت و من بزرگ شدن اون خوشگل و جذاب رو با چشم های خودم می دیدم و وقتی که به سه ماهگی رسید یاد گرفت که وقتی من اونو صدا میزنم با پرواز بیاد پیشم و وقتی می آمد تقاضا نوازش میکرد و منم ناز اون میکردم خیلی من و اون عروس هلندی به هم وابسته بودیم تا اینکه یه بیماری خیلی سخت گرفت( با اینکه من خیلی خوب به اون می رسیدم هم از نظر تغذیه هم از نظر جا و مکان ) شاید باورتون نشه ولی بیشتر بدنش عفونت گرفت و و همچنین عفونت معده!!! و بنابراین هر چی میخورد بالا می اورد و من واقعا کاری از دستم بر نمی آمد یک هفته گریه و زاری یه هفته بدبختی و بی خوابی و واقعا شرایط دامپزشک رفتن رو نداشتم و خیلی ناراحت بودم تا اینکه ۲۶ مرداد مرد و من اون موقع افسردگی شدید گرفته بودم و الان افسردگی ام خفیفه تو جمع ها میخندم ولی ته دلم غوغاست و واقعا اصلا حال خوبی ندارم و هر کاری میکنم حالم خوب نمیشه تروخدا راهنمایی کنید هر کاری هست انجام دادم ولی انگار نه انگار که اصلا کاری کردم من که حالم خوب بشه خواهش میکنم اگه میدونید چیکار کنم بگید شبا همش اروم گریه میکنم و خودم رو سرزنش میکنم کمکم کنید
ناشناس
۱۵:۵۶ ۲۱ بهمن ۱۴۰۰
برو یه جوجه دیگه بخر بزرگش کن
من
۰۱:۲۸ ۲۲ ارديبهشت ۱۴۰۱
درکت میکنم خیلی سخته، من چهار تا از پرنده هام رو ک خیلی بهشون وابسته بودم از دست دادم و نتونستم کاری کنم براشون.. سالمرگشون براشون گریه میکنم و تو دلم زنده نگهشون میدارم ...
Samyar
۰۷:۲۱ ۲۸ آذر ۱۴۰۰
ایشالله مهدی جان ممنون از این دعای قشنگت منم یازده سالمه،چهار پنجم این ها رو دارم
Mehdi
۰۸:۲۴ ۱۳ آذر ۱۴۰۰
امیدوارم حال هممون خوب بشه
مرتضی
۲۳:۲۵ ۰۸ آذر ۱۴۰۰
سلام من چند سال پیش افسردگی داشتم خیلی حال خوبی نداشتم خیلی دوران بدی بود ولی پیش روانپزشک رفتم بهم گفت خودت باید به خودت کمک کنی،همراه با رژیم غذایی و ورزش و تفریح و شادی و رقص و آهنگ و میتونی آواز هم بخون.همین کاراها کردم و چند سالی خوب شدم و از افکاری که داشتم و کارهایی که میکردم خنده ام میگرفت ولی میترسیدم دوباره افسردگی نیاد سراغم،ولی برای انجام کاری باید یک کاری که عادت کردم باید بزارم کنار همین حالت ترس و اضطراب چند وقتیه دوباره حالت بدی بهم دست میده مخصوصا بعد شام خوردن حالت افسردگی و خواب آلودگی و خسته گی سراغم اومده راهکارشم بلدم ولی نمدونم چرا نمیشه واقعا خسته شدم.احتیاج به کمک دارم خواهشن راهنماییم کنم،احساس میکنم سرطان خون یا تومور مغزی یا انواع مریضی ها را دارم مثل گدشته این افکار را داشتم ولی بعد خوب شدن هیچ بیماریی نداشتم،ممنون میشم راهنماییم کنید.
ناشناس
۰۲:۲۱ ۰۶ آذر ۱۴۰۰
کسایی که پیام منومیبینین وافسردگی دارین حتما سعی کنید هفته ای سه بار به زورم شده برین پیاده روی تو پارک یا طبیعت از روز اول که میرین تغییرات رو احساس میکنین برای درمان افسردگی عالیه حتما امتحان کنید کلا مودتون عوض میشه
ژین
۱۹:۲۱ ۱۶ آبان ۱۴۰۰
من هرچند وقت یک بار اینطوری میشم و دیگه هیچکاری نمیکنم ممکنه چندروز الکی تو رخت خواب باشم و الکی تو نت بگردم و هی فکر کنم چرا کسی بهم پیام نمیده یا چرا فلانی بهم توجه نمیکنه یا چرا خانوادم و از دست دادم چرا هنوز مجردم چرا تنهام و...
.
۱۵:۵۲ ۲۳ تير ۱۴۰۰
من همشو دارم ولی به کسی نمیگم چون براشون مهم نیست
حــ ـســ ـیــ ـن
۱۷:۳۶ ۱۵ خرداد ۱۴۰۰
خب...
هرچی گفتی دارم و تجربش کردم...
درضمن چیز دیگری هم دارم... برای همه منبع انگیزم درحالیکه آرزوی مرگ خودمو میکنم...
ناشناس
۲۰:۵۴ ۲۶ اسفند ۱۳۹۹
ب دلایل افسردگی کودکان و نوجوانان آموزش های مجازی و برنامه شاد هم اضافه کنید
فاطمه
۱۱:۱۴ ۰۸ اسفند ۱۳۹۹
من واقعا دلم میخواد بمیرم راحت شم...همه این علائمو دارم...همش خودمو تو قبر تصور میکنم و از فکر کردنش لذت میبرم...
دوس دارم صبح پا نشم و جنازم زودتر بره تو خاک آروم بگیرع...
دیگه واقعا خسته شدم از این زندگی.هرکی میمیره میگم خوشبحالش کاش من جاش بودم.خدایا مرگ منو برسون
زهره
۱۳:۵۷ ۰۵ اسفند ۱۳۹۹
سلام
فکر می کنم من هم افسردگی خفیف گرفتم.از همون موقع که کرونا اومد.از بس تو خونه موندیم اینجوری شدیم.فکر کنم آمار افسردگی به خاطر این شرایط بیشتر شده.امیددارم زود تموم شه این اوضاع.
علی
۱۰:۲۱ ۰۱ اسفند ۱۳۹۹
بدبخت شدیدم رفت.همه این رفتارها و ناامیدی ها از یه جایی سرچشمه میگیره.گذشته انسان.بله وقتی گذشته ات بد بوده باشه تاثیرش تو آینده میذاره.فقط یه کلام،وقتی روحیه نداشته باشی تو زندگی،اونوقت تو فقط یه مرده متحرکی.
ناشناس
۰۳:۱۷ ۲۷ بهمن ۱۳۹۹
من خودم حس میکنم افسردگی دارم چون در هفته فقط یکی دو روز حالم خوبه و بعدش همچی یهو خراب میشه بدون دلیل ،یا اینکه در روز ۳یا۴ ساعت انقد انرژی دارم که نگو اما بعدش بدون دلیل بازم اون حال بی خود میاد سراغم گریه های کنترل نشدنی دوست دارم خودم تنها باشم تحمل همچی برام سخت میشه یه نفر از خانوادم ک یه چیز میگه سریع عصبی میشم و شروع میکنم به پرخاشگری البته اولش که میخواد شروع شه میرم تو خودم بی تفاوتی نسبت به همچی و همه کس بعد کم کم عمقی میشه و دیگه کنترلش دست من نیست انگار تو یه دنیای دیگم خیلی حسه بدیه اون لحظه فقط میخوام بشینم گریه کنم و اینکار رو هم میکنم اما نه جلو بقیه و این حال ۷یا۸ ساعت همرامه یا بیشتر و وقتی به خودم میاد از اتفافا زیاد جیزی یادم نیست انگار همش یه خواب بوده و فقط احساس هایی که اون موقع داشتم رو یادم میمونه.
سعی کردم به خانوادم بگم افسرده هستم و بریم پیش یه دکتر و واقعا حس میکنم که بهش نیاز دارم اما اونا انگار که یه حرف بدی رو زدم میگفتن اینو نگو و اومدن از بدبختی های بقیه حرف زدن ک تو هیچی کم نداری و .... انگار که این حال دست خود آدمه آخه کی دوست داره این حال رو داشته باشه
مرگ
۱۸:۱۲ ۰۷ بهمن ۱۳۹۹
خدا تو قران گفته اگه خودکشی کنی میری جهنم
مرگ
۱۸:۱۰ ۰۷ بهمن ۱۳۹۹
اگه نظر منو میخونید هرگز خودکشی نکنید
مرگ
۱۷:۵۶ ۰۷ بهمن ۱۳۹۹
دوستان سلام من قبلا افسرده بودم و الان خوبه خوبم راستی دوستانی که میخواند بمیرند خودکشی نکند زندگی ارزش داره چرا میخواید بمیرید فقط کافیه خوش اخلاق بشی ورزش کنی و بخندید همین
مرگ
۱۱:۴۵ ۰۱ بهمن ۱۳۹۹
من 11سالمه و به مرگ علاقه دارم حالم از زندگی بهم میخوره
مرگ
۱۱:۴۱ ۰۱ بهمن ۱۳۹۹
شما رو نمیدونم ولی من میخوام بمیرم
دختر روانی
۱۸:۵۱ ۱۶ دی ۱۳۹۹
هی هی من دیگه از این دنیاحالم بهم میخوره دیگه هچکی واسم مهم نی هرچقدرم به هرکی چیزی بگم چیزی نمیفهمن چون تو این دنیا همه تنهان تنهام میمونن اصلا بعضی وقتا افسردگی خوبه همیشم بد نیس چون میفهمی اول اخر باید از این دنیا بری چه زود تر چه دیر تر وقتی بری از دست همه خلاص میشه همه حتی خانوادت
امیر
۱۸:۳۰ ۲۴ آذر ۱۳۹۹
سلام افسرده نباشید بزنید بترکونید
.
۱۲:۲۵ ۲۳ آذر ۱۳۹۹
سلام.من یه دختر ۱۰ سالم که ده برابر هم سن و سالام میفهمم.خیلی چیز ها توی زندگیم دیدم حس میکنم مثل یه ادم سی سالم.یه اتفاق بدی اخیرا برام افتاده که خیلی بد بود.حالا هیچ دوست یا فامیلی ندارم که بتونم باهاش حرف بزنم.مامان بابام هم زیاد دوستشون ندارم.الان افسردگی شدید دارم ولی هیچ کس نمیدونه.نمیدونم بگم یا نگم.همش به فکر خودکشی هستم دیگه نمیدونم چیکار کنم.
ناشناس
۱۷:۳۴ ۲۷ آبان ۱۳۹۹
سلام من افسردگی دارم افسردگیم خیلی بده هر وقت که تنها میشم همش گریه میکنم من الا ۱۳ سالمه باورم نمیشه که توی ۱۳ سالگی افسردگی گرفتم ولی به فکر خودکشی نمیوفتم و کل این علاعم رو دارم واقعا دارم دیوانه میشم حافظم ضعیف شده بهم کمک کنین حالم بده
ناشناس
۱۱:۰۰ ۳۰ اسفند ۱۳۹۹
منم همسن شما هستم و همه این علائم رو دارم فقط ب فکر خودکشی نیستم ،دقیقا من هم حافظم ضعیف شده ...
کمک کنید لطفا
مرتضی
۲۰:۴۶ ۰۹ آذر ۱۴۰۰
مشکل ما مشکل جامعه است .اقوام هم که میان برای عیادت یا دیدن ،مدام آیه یأس و ناامیدی میخونند،از کسانی که بیماری افسردکی دارند نقطه به نقطه تعریف میکنند،اینکه فلان خانم یا آقا رفت فلان مطب دم در افتاد مرد یا از مرگ و انواع مریضی تعریف میکنند به مریض انرژی مثبت نمیدند مدام منفی،آخه چه وضعشه
اتنا
۰۷:۱۳ ۲۶ آبان ۱۳۹۹
خواهش میکنم اگه افسرده ید به یه دکتر مراجعه کنید از افسردگیه شدید دوقطبی گرفتم امیدوارم این اتفاق برایه شما نیوفته
هدیه
۱۳:۱۰ ۲۰ آبان ۱۳۹۹
خوب بود
سوسن
۱۲:۱۹ ۱۸ آبان ۱۳۹۹
ای کاش افسردگی اصلا وجود نداشت واقعا سخت هست
مهسا
۱۷:۲۳ ۰۸ آبان ۱۳۹۹
نسبت به همه چیز بی تفاوت شدم . الان به خاطر این بی تفاوتی ها خیلی از دوستام رو از دست دادم . اول فکر میکردم به خاطر این نسبت ب بقیه بی تفاوت شدم چون خودم برای خودم ارزش پیدا کردم ولی الان میفهمم ک زیادی بی تفاوت بودن باعث میشه هم بقیه رو ناراحت کنم و آخرش خودم احساس گناه کنم
Arge
۰۳:۵۷ ۲۹ مهر ۱۳۹۹
هعی. واقن زندگی داغونه
شهرزاد
۰۰:۱۵ ۲۱ مهر ۱۳۹۹
عشق چیز بدیه خرابت میکنه بد هااا بد خرابت میکنه
هاتف
۰۱:۱۸ ۱۷ مهر ۱۳۹۹
با این شرایط اقتصادی هممون افسرده ایم والا
هستی
۱۶:۳۲ ۲۴ شهريور ۱۳۹۹
وای خدا باورم نمیشه
هستی
۲۰:۱۷ ۲۳ شهريور ۱۳۹۹
وای خدا باورم نمیشه
زهرا
۰۳:۰۱ ۰۳ شهريور ۱۳۹۹
سلام
ناشناس
۱۶:۴۵ ۰۲ تير ۱۳۹۹
همه رو دارم، با اینکه هیچ دلیلی برای افسردگیم وجود نداره!
تازه دچار اضطراب و استرس شدید هم هستم و همه چیز رو با چاشنی تلخ و نگرانی نگاه میکنم.
ولی نگران نباشین،الان همه دچارش هستن
سکینه
۱۹:۱۳ ۲۳ خرداد ۱۳۹۹
سلام وقتتون به خیرمن دوماهی هست فکرمیکنم خودم گم کردم به آیینه نگاه میکنم اصلانمیشناسم خودمو
ناشناس
۱۲:۳۰ ۱۲ خرداد ۱۳۹۹
میگن مرگ حق است خدایــــا من حقمو میخوام
ناشناس
۲۰:۱۳ ۰۳ خرداد ۱۳۹۹
من تو ذهنم فقط يه چيز بيدار ميشم ميخابم هر لحظه باهامه انقدر ك خستم ميكنه همه حا همراهمه حتي تو خنده هام
هيچجوري برطرف نميشه
سمیرا
۰۰:۴۵ ۰۲ خرداد ۱۳۹۹
من خیلی از نظر روحی وضعیتم داغونه کمکم کنین
حمید حسینی
۱۹:۴۰ ۰۹ ارديبهشت ۱۳۹۹
سلام ۲۹ سال سن دارم و مدت دو هفته میشه خیلی حالم بده بد یعنی به محض که تنها میشوم حالم بد میشه مثلا اگر با تلفن با کسی حرف میزنم یا از نزدیک با کسی در حال حرف زدن هستم و فکرم مشغول هست حالم خوب هست ولی همین که تنها میشوم یا تلفن قطع میشه یهو حالم بد میشه نمیتونم یک جاه بنشینم نمیتونم بخوابیم میتونم مثلا کدام کار دیگری بکنم هر چیزی دور پیشم که هست وقتی بهش نگاه میکنم حالم بدتر میشه یک حالتی هست نمیتونم با زبان بیان کنم فقط باید فکرم مشغول باشد وگرنه سری حالم بد میشه نمیدونم چیکار کنم این حالت را ۶ سال پیش داشتم خوب شدم ولی الان دوباره این طوری شدم. اگر امکانش هست رهنمایی کنید ممنون میشم
عسل
۱۲:۴۳ ۰۸ ارديبهشت ۱۳۹۹
من بعضیاشو دارم
هرکاری کردم حالم عوض شه
کارایی ک دوسدادم انجام دادم
خرید و تیپ زدن و ... اهنگ گوش دادن
اما هرکار میکنم حالم عوض نمیشه
حتی ب خواستگار خیلی خوب دارم ک ارزوی هر دختریه اما من انقد توی خودمم اونوهم رد کردم با اینکه خیلی دوسم داشت اصلا نمیدونم چمه
همیشه ذوق داشتم اشپزی کنم بیرون برم اما دیگ ذوقشو ندارم
میدونید خیلی هم تنهام
به دونه دوست هم ندارم باهاش برم بیرون خوش بگذرونم
اهل دوس پسر و این حرفام نیستم
۲۴ سالمه
خیلی سختی کشیدم توو زندگیم
تازه زندگیم داره خوب میشه
بجا اینکه خوشحال باشم ناراحتم .ناراحتیی ک نمیدونم از کجاس و برای چیه
من الان باید خوشحال باشم چون هدفم مشخص شده و بهش نزدیک شدم تما غمگینم
ناشناس
۰۳:۰۱ ۲۹ فروردين ۱۳۹۹
من همشودارم هیچ گونه کاری هم نمتونم انجام بدم بارسوم هست که ایجووری میشم وقعا خلیی اوضام بده گوشمونمی تونم جواب بدم .....
ناشناس
۰۱:۱۴ ۲۷ فروردين ۱۳۹۹
هه حالم پس خیلی بده خیلی داغونم
ناشناس
۰۶:۲۳ ۲۵ اسفند ۱۳۹۸
من که الان 15سالمه همه اینا دارم چه برسه بزرگ شدم
Fm
۲۲:۵۲ ۲۴ اسفند ۱۳۹۸
سلام من ۲۰ سالمه پدرمو توی بچگی از دست دادم تاهمین چند ماه پیش همیشه مثبت فکر میکردم هیچوقت کم نمیاوردم خیلی تلاش کردم تادانشگاه خوب قبول شدم اعتماد ب نفسم بالا بود اما الان همه چی تغییر کرده ی تفاوت شدم دیگه از هیچی ناراحت نمیشم خوشحالم نمیشم صب که بیدار میشم دلم نمیخاد از جام بلند شم همش از بچگیم خاطرات بدمو مرور میکنم و حسرت میخورم باید چیکارکنم تاخوب بشم حتی وقتی میام توی یه سایت تا درباره افسردگی مطلبی رو بخونم بعدازدوخط ولش میکنم هیچ کاریو درست انجام نمیدم قبلا هوش خیلی بالایی داشتم اما الان واقعا حتی متوجه اتفاقای دوروبرمم نمیشم احساس میکنم دارم حافظمو ازدست میدم
فرنوش
۰۲:۴۳ ۱۱ دی ۱۳۹۸
نمیدونم چی باید بنویسم
قرصی که ضررش کم باشه بهم بگین
مرسی
افسانها فشار
۲۳:۳۸ ۰۸ دی ۱۳۹۸
سلام من ی دختر ۱۹ سالم از ا۴ سالگی پایی نامردم موندم تا خوانوادم راضی بشن حالا که بهش رسیدم ی افسردگی دید گرفتم خیلی شدید حالم بعضی روزا خیلی بد میشه ولی تنها امیدم فقط بخداس شما هایی که افسردگی دارین فقط به خدا امید داشته باشین با خدا باش
علی
۲۳:۴۲ ۲۲ آبان ۱۳۹۸
سلام دوستان این علایم ذکر شده را ۹۵ درصد مردم ایران دارند پس الکی خودتونا نترسونید و سرزنش نکنید همیشه پایین دستی را ببینید افراد معلول را ببینید افراد زندانی افرادی که مریضهای سخت و ناعلاج دارند و غیره و سپس یه نگاه به زندگی خودتون بندازید که به خاطر یک سری مشکلات پیش پا افتاده که اکثرا دارند خودتونا رنج میدین و همیشه شکر گذار خداوند باشید التماس دعا
الف
۲۲:۰۳ ۱۷ آبان ۱۳۹۸
الان که اینو می نویسم تو فکر هستم بعداز سفر فردا ،برگشتم خانه خودکشی کنم .....دختری جوان و زیبا که از شدت تنهایی و ترس بارمسئولیت زیاد کم آوردم
جمشید ملک
۱۵:۴۵ ۲۴ مهر ۱۳۹۸
من تمامش را دارم نمیفهمم چی کاری کنم
ساناز
۲۲:۲۳ ۳۰ شهريور ۱۳۹۸
من همه رو دارم اونم خیلی شدید
سارینا
۱۰:۲۸ ۲۸ شهريور ۱۳۹۸
باورم نمیشه که افسرده شدم
همشو دارم
شیدا
۰۷:۳۱ ۲۸ شهريور ۱۳۹۸
من خیلی پرش فکر دارم وتوذهنم همش محاکمه میکنم این واون وخودم تاجایی که عصبی میشم
Z.m
۱۹:۳۰ ۲۴ شهريور ۱۳۹۸
سلام
عجیبه که در لیست افراد مبتلا به افسردگی قرار گرفتم ..
اش
۰۱:۲۴ ۰۳ شهريور ۱۳۹۸
من پدرم را از دست دادم ولی سعی کردم قوی باشم .... اما همسرم بد خلق شد وافسرده دوست داشتم بعد بابام به اون تکیه کنم اما همراهم نشد ... فکر میکنم از سردی او من افسرده شدم خیلی از لحاظ اخلاقی به او وابسته شدم ...الان بیشتر دلتنگ بابا میشم وبا دوتا بچه احساس شدی تنهایی دارم ... میترسم از شوهرم الکی الکی متنفرشم
ناشناس
۰۱:۵۷ ۰۹ مرداد ۱۳۹۸
منم چند وقتیه عصبی و بی قرارم بعد ۱۰ سال مشکلات حاد خانوادگی تازه که مشکلات دارن تموم میشن من قاط زدم موندم چکار کنم
ناشناس
۱۲:۳۱ ۲۵ تير ۱۳۹۸
دوستان دارو های افسردگی حال شمارو بدتر میکنه بهتر نمیکنه به نظرم شما قویی تر از اونی هستید که در مقابل این بیماری جا بزنید
علی شیراز
۱۵:۰۹ ۲۳ تير ۱۳۹۸
ما هیچ چیزمون نیست..خداروشکر کنید که الان زنده هستید و دارید این نوشته رو میخونید و نفس میکشید
Nm
۲۳:۵۷ ۲۰ تير ۱۳۹۸
مم هم بیشتر حالت ها رو دارم
ناشناس
۲۳:۲۵ ۱۶ تير ۱۳۹۸
خخخخ همه رو دارم که
ناشناس
۱۶:۵۲ ۰۱ تير ۱۳۹۸
من هم این علائم‌رو دارم وبه شدت دارم از زندگی کناره گیری میکنم نگران هستم هرچی میخوام مثل قبل مبارزه کنم بااین حالات نمیتونم
ناشناس
۱۷:۱۹ ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۸
منم همه رو دارم ای خدا کمکم کن
ناشناس
۱۵:۵۱ ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۸
،من همه رو دارم ک
ناشناس
۰۰:۳۱ ۲۷ بهمن ۱۳۹۷
امان از افسردگي
ناشناس
۰۰:۳۱ ۲۷ بهمن ۱۳۹۷
لعنتیییی........
مهرسا
۱۴:۴۳ ۱۶ مهر ۱۳۹۷
من تقریبا بیشتر این علائم رو دارم اینارو قبلا توی مقاله افسردگی خیلیا خونده بودم خیلی نگران خودم شدم اگه میشه راه های غیردارویی درمان افسردگی رو بذارید ممنون
bn
۲۱:۱۹ ۱۶ فروردين ۱۳۹۷
با خوندن این مطلب زیاد نگران خودتون نشید چون اینا مشخصات 99 درصد مردمن
اکبر
۱۸:۰۰ ۱۶ فروردين ۱۳۹۷
خدا را شکر درملت اصلأ خودکشی یا نداریم یاکمه.تنها مشکل جوانان بیکار هستند که اگر مشغول شوندوازدواج کنندمسکن داشته باشند بهترین کشورسالم و بدون افسردگی داریم مسیولین خواهشاً رسیدگی کنید کم بشه افسردگی و استرس و بیکاری و اشتغال و ازدواج بیشتر بشه.دادن وام های بلند مدت و مسکن مهر وضمانت نخواستن ویارانه بشه ضمانت نامه بانکی وقطع نکردن یارانه‌ها ی کارگران و کارمندان زحمتکش
ناشناس
۱۷:۲۸ ۱۵ شهريور ۱۳۹۸
یکی از مهم ترین دلایل افسردگی همین درگیر شدن با عشق یکطرفه و احساس گناه و بی ارزشی بعدش هست!
مسعود
۱۶:۰۳ ۱۶ فروردين ۱۳۹۷
من همشو دارم از وقتی هم که رفتم خدمت بیشتر شده
ناشناس
۱۵:۲۴ ۱۶ فروردين ۱۳۹۷
اووووووو.همه رو دارم که