گذشته از تمام اینها چیزهایی هستند که همه رئیسها دوست ندارند از شما بشنوند. در این جا به چند مورد از آنها اشاره کرده ام که باید تا جایی که میتوانید از آنها دوری کنید.
مشکل دارم
رئیس به حلال مشکلات علاقه دارند، چون باعث میشوند بار زیادی از کارها کم شود نه این که بیشتر شود. رو به رو شدن با مشکلات در زندگی امری طبیعی است، اما حل آن وظیفه خود شماست. قبل از این که سراغ رئیس بروید ابتدا راه حلهایی که فکر میکنید موثر باشند را امتحان کنید. با این کار از آنها میخواهید فقط راهنمایی تان کنند نه این که کار شما را انجام دهند.
سعی میکنم
فقط سعی کردن هیچ کاربردی ندارد شما باید انجامش دهید. به رئیس خود نگویید که سعی خواهم کرد، چون در این صورت از نظر رئیس کارمندی تنبلی میرسید که تعهد چندانی به کارهایش ندارد. شاید کاری هست که هیچوقت نمیتوانید انجام دهید، اما باید به رئیس اجازه دهید که از پیش این موضوع را بداند نه این که لحظه آخر به او بگویید فرصت نکردید انجامش دهید.
تقصیر من نبود
هیچ کس دوست ندارد مقصر باشد، اما رئیس شما از این که تقصیر را به گردن دیگران میاندازید متنفر است. مسئولیت پذیر باشید حتی اگر مشکل از شما نبوده است. در مورد اشتباهی که اتفاق افتاده صحبت کنید، به او اطمینان دهید که آن را حل خواهید کرد و دوباره چنین اتفاقی نخواهد افتاد.
من مطمئن نیستم
رئیس اطمینان دارد که بعضی کارها را به خوبی میتوانید انجام دهید. پس گفتن نمیدانم یا مطمئن نیستم نشان میدهد که اطلاعات چندانی ندارید. مطمئنا کسی از شما انتظار ندارد که همه چیز را بدانید، اما بهتر است بگویید فکر میکنم این درست باشه یا اجازه بدید برای اطمینان کمی بیشتر تحقیق کنم.
وقت ندارم
برای بعضی از کارها باید وقت بگذارید مثلا زودتر سر کار بیایید یا کمی بیشتر بمانید. بعضی چیزها جزء لاینفک کار هستند. اگر فقط در ساعاتی که قرارداد بسته اید کار کنید نه بیشتر نشان میدهید که هیچ اهمیتی به سازمان نمیدهید. البته نیازی نیست هر روز تا آخر وقت سر کار بمانید، اما گهگاهی لازم است که این کار را انجام دهید.
منبع:وب سایت بدونیم
انتها پیام/