به گزارش خبرنگار حوزه دفاعی امنیتی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، پادگان دوکوهه محفل عشاقی است که با خون خود تداوم انقلاب اسلامی را تضمین کردند، شهدایی که جان دادند تا خاک به دشمن ندهند، شهدایی که خون دادند تا از انقلابی دفاع کنند که برپایه آموزه های اسلام با هدایت های حکیمانه امام خمینی (ره) برپا شده بود.
پادگان دوکوهه پر از پرستو های عاشقی بود که با شاهراه شهادت به معبود خود رسیدند، انسان هایی که گرچه آموزش های نظامی در دانشگاهی ندیده بودند، اما توانستند استراتژیست های نظامی را در 8 سال جنگ مبهوت خود کنند. دوکوهه پادگانی است که نشان از بی نشان ها دارد و عاشقان را به محفل خود دعوت می‌کند.
حوزه دفاعی امنیتی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان قصد دارد علاوه بر این که مروری بر زندگی این فرماندهان شهید والا مقام دوکوهه داشته باشد، یاد و خاطره این شهیدان را زنده نگه دارد و نسل جدید نیز با اسطوره‌های هشت سال دفاع مقدس بیشتر آشنا شوند.
حسین خرازی در سال 1336 در محله کوی کلم در خانواده ای بصیر و مذهبی به دنیا آمد، عشق و علاقه حسین به مسائل دینی منجر شد که در دامان اسلام رشد کرده و همواره نماز خود را از کودکی در مسجد و به جماعت اقامه کند و به دلیل صدای زیبایی که داشت به مکبری بپردازد.
حسین در دوران رژیم طاغوت با وجود خفقان و مقابله رژیم شاهنشاهی با انقلابیون در جلسات سیاسی و روشنگری شرکت می‌کرد؛ وی به مطالعه کتب سیاسی و مذهبی علاقه ویژه داشت و با رژیم پهلوی به مقابله می‌پرداخت.
حسین خرازی بعد از آنکه دیپلم خود را در سال 1355 اخذ کرد، برای انجام خدمت سربازی به مشهد اعزام شد، در آنجا نیز در محافل مذهبی و بصیرت افزایی مشارکت فعال داشت و سال 57 با اعلام امام خمینی (ره) مبنی بر ترک پادگان ها به همراه برادرش از پادگان فرار کرد.
دشمن که از پیروزی انقلاب اسلامی خشمگین بود سعی می‌کرد کشور را رو به التهاب برده و به نظام نوپای اسلامی ایران ضربه بزند، یکی از این دشمنی ها به راه انداختن آشوب کردستان بود، حاج حسین خرازی بعد از رشادت هایی كه در آزاد سازی شهر سنندج به همراه شهید رضاییان فرمانده قرارگاه تاکتیکی حمزه از خود نشان داد، در سمت فرماندهی گردان وارد عمل شده و نقش برجسته ای در آزادسازی شهرهای دیگر كردستان از قبیل دیواندره، سقز، بانه، مریوان و سردشت از خود نشان داد.
با اعلام جنگ از سوی رژیم بعث عراق علیه ایران حاج حسین به جبهه های جنگ رفت ، حسین خرازی فرمانده اولین خط دفاعی بود که در جاده آبادان - اهواز با وجود کمبود شدید امکانات و تسلیحات تشکیل شد، اما نه ماه در مقابل بعثی ها دفاعی جانانه کرد و در عملیات شکست حصر آبادان با فرماندهی هوشمندانه خود توانست دو پل استراتژیک حفار و مارد را که عراقی ها بر روی کارون نصب کرده بودند و به وسیله آن آبادان را محاصره کردند به تصرف درآورد.
در آزاد سازی بستان حاج حسین خرازی با دور زدن دشمن از چزابه و تپه های رملی بعثی ها را در شمال منطقه بستان محاصره کرد و پس از این عملیات بود که تیپ امام حسین (ع) رسمیت یافت.
نقش حسین خرازی در عملیات بیت المقدس که به آزادسازی خرمشهر منجر شد برجسته بود ،به گونه ای که یگان او جزو اولین لشکرهایی بود که از رود کارون عبور کرده و به جاده اهواز - خرمشهر رسید، شهید خرازی در عملیات های دیگر همانند رمضان، والفجر مقدماتی ، والفجر 4 و خیبر در سمت فرماندهی لشکر14 امام حسین (ع) با درایت فرماندهی کرد.
شهید خرازی در عملیات خیبر که با حمله وحشیانه دشمن همراه بود حاضر به عقب نشینی نشد، تا اینکه یکی از دستانش بر اثر اصابت ترکش قطع شد و جسم زخمی او را به عقب آوردند. لشکر14 امام حسین (ع) به فرماندهی شهید خرازی در عملیات والفجر 8، توانست لشکر گارد ریاست جمهوری عراق را شکست دهد و در منطقه فاو و کارخانه نمک پیروزی های چشمگیری را به دست آورد؛ در عملیات کربلای 5 نیز لشکر امام حسین (ع) با عبور از خاکریزهای پشت نهر جاسم که از کنار اروند رود تا جنوب کانال ماهی ادامه داشت شکست سختی به عراقی ها وارد کرد.
در عملیات كربلای 5 در جلسه‌ای با حضور فرماندهان گردان ها و یگان ها از آنان بیعت گرفت كه تا پای جان ایستادگی كنند و گفت: هركس عاشق شهادت نیست از همین حالا در عملیات شركت نكند، زیرا كه این یكی از آن عملیات های عاشقانه بوده که از حساب‌های عادی خارج است.
حاج حسین نسبت به بیت المال حساسیت فراوانی داشت و می‌گفت: وسایل و امکاناتی را که مردم مستضعف در این دوران سخت زندگی جنگی تهیه می‌کنند و به جبهه می‌فرستند بیهوده هدر ندهید. حاج حسین یك عارف به تمام معنا بود، هیچ گاه بدون وضو نبود و نمازهایش توام با گریه و ناله به درگاه خدا بود و نماز شبش ترك نمی‌شد.
سرانجام سردار شهید حسین خرازی دلاورمرد جنگ در هشتم اسفند ماه سال 65 در عملیات کربلای 5 بر اثر خمپاره ای که در نزدیکی اش منفجر شد به یاران شهیدش پیوست.
شهید خرازی در وصیت نامه خود خطاب به مردم ایران می گوید: از مردم می‌خواهم که پشتیبان ولایت فقیه باشند. راه شهدای ما راه حق است.
انتهای پیام/