سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

شرح و تفسير حکمت 326 نهج البلاغه

شرح و تفسیر حکمت326 نهج البلاغه با موضوع هشدار به بزرگسالان را در اینجا بخوانید.

به گزارش خبرنگارحوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛نهج البلاغه با مرور قرن‌ها نه تنها تازگی و جذابیت خویش را حفظ کرده که فزون‌تر ساخته است و این اعجاز نیست مگر به سبب ویژگی هایی که در شکل و محتوا است. این امتیاز را جز در مورد قرآن نمی توان یافت که در کلام امام علی(ع) درباره قرآنآمده است: « ظاهره انیق و باطنه عمیق، لاتفنی عجائبه و لاتنقضی غرائبه » قرآن کتابی است که ظاهری زیبا و باطنی عمیق دارد، نه شگفتی های آن پایان می‎پذیرد و نه اسرار آن منقضی می‎شود. در سخن مشابهی نیز آمده است : «لاتحصی عجائبه و لاتبلی غرائبه» نه شگفتی های آن را می‎توان شمرد و نه اسرار آن دستخوش کهنگی می‎شود و از بین می‎رود.

سخنان امام علی(ع) در فاصله قرن اول تا سوم در کتب تاریخ و حدیث به صورت پراکنده وجود داشت. سید رضی در اواخر قرن سوم به گردآوری نهج البلاغه پرداخت و اکنون بیش از هزار سال از عمر این کتاب شریف می‎گذرد. هر چند پیش از وی نیز افراد دیگری در گردآوری سخنان امام علی (ع) تلاش‌هایی به عمل آوردند، اما کار سید رضی به خاطر ویژگی هایی که داشت درخشید و ماندگار شد، چون سید رضی دست به گزینش زده بود.

و قال علیه السلام : الْعُمْرُ الَّذِي أَعْذَرَ اللّهُ فِيهِ إِلَى ابْنِ آدَمَ سِتُّونَ سَنَةً.
امام علیه السلام فرمودند : عمرى كه خداوند نسبت به فرزندان آدم در آن اتمام حجت مى كند (و عذرش را مى پذيرد) شصت سال است. (بعد از آن عذرى پذيرفته نيست).

امام علیه السلام در اين گفتار حكيمانه هشدارى به بزرگسالان مى دهد و مى فرمايد : مراقب خود باشند «هنگامى كه عمر به شصت سال رسيد ديگر عذرى (در انجام گناه و ترك واجبات) از آنها پذيرفته نيست»؛ (الْعُمْرُ الَّذِي أَعْذَرَ اللّهُ فِيهِ إِلَى ابْنِ آدَمَ سِتُّونَ سَنَةً). شك نيست كه انسان در دورانهاى مختلف عمر تحت تأثير انگيزه هاى گوناگونى است؛ در كودكى به بازى ها سرگرم مى شود و در جوانى به شهوات. هنگامى كه دوران جوانى مى گذرد و بخشى از شهوات رو به افول مى گذارد، شهوت مال و مقام و مانند آن در انسان زنده مى شود و به آن مى پردازد؛ اما هنگامى كه به دوران پيرى مىرسد كه لااقل از شصت سالگى شروع مى شود آن انگيزهها نيز در بسيارى از افراد ضعيف مى گردد مخصوصاً اگر به وضع جسمانى خود توجه كنند كه قواى آن به سرعت رو به كاهش مى رود، موهاى سر وصورت سفيد مى شوند، استخوانها ضعيف مى گردند، به تدريج قامت خميده مى شود و نشانه هاى ارتحال از دنيا يكى پس از ديگرى آشكار مى گردند.

با توجه به اين مسائل، هوس هاى پيرى در او طغيان نخواهند كرد و او به فكر آينده خويش و سراى آخرت خواهد افتاد. اين به آن معنا نيست كه اگر جوانان گناه كنند يا كسانى كه در سنين پايينتر از شصت سال قرار دارند مرتكب خلافى شوند معذورند، بلكه منظور اين است اگر جوانان و ميانسالان بتوانند عذرى براى خود در پيشگاه خدا بياورند كسانى كه به سن شصت سال و بالاتر مى رسند آن عذرها را نيز نخواهند داشت و به تعبير ديگر گناه اين افراد از گناه جوانان زشت تر و مجازات آن شديدتر است. اين در حالى است كه در بعضى از روايات سن كمترى از شصت سال در اين زمينه ذكر شده است. از امام باقر علیه السلام نقل شده كه فرمود: «إِذَا أَتَتْ عَلَى الرَّجُلِ أَرْبَعُونَ سَنَةً قِيلَ لَهُ خُذْ حِذْرَکَ فَإِنَّکَ غَيْرُ مَعْذُورٍ؛ هنگامى كه انسان به سن چهل سالگى مى رسد به او گفته مى شود كاملاً مراقب باش، زيرا بعد از اين معذور نخواهى بود».

ولى براى اينكه بعضى اين سخن را براى كسانى كه كمتر از چهل سال دارند چراغ سبزى نسبت به گناهان نپندارند امام علیه السلام در ذيل اين روايت مى فرمايد : «وَلَيْسَ ابْنُ الاَْرْبَعِينَ بِأَحَقَّ بِالْحِذْرِ مِنِ ابْنِ الْعِشْرِينَ فَإِنَّ الَّذِي يَطْلُبُهُمَا وَاحِدٌ وَلَيْسَ بِرَاقِد؛ چهل ساله براى پرهيز از گناه سزاوارتر از بيست ساله نيست، زيرا كسى كه هر دو را طلب مى كند يكى است (اعمال آنها را مىبيند) و خواب نيست». در ذيل آيه 15 سوره «احقاف» كه دوران زندگى انسان را از طفوليت برمى شمرد تا به چهل سال مى رسد و آن را دوران كمال انسان مىشمارد: (حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً) از ابن عباس نقل شده است كه مى گويد: «مَنْ بَلَغَ أرْبَعِينَ وَلَمْ يَبْلُغْ خَيْرُهُ شَرَّهُ فَلْيَتَجَهَّزْ إلَى النّارِ؛ كسى كه به چهل سال برسد و نيكى او بر بدى اش غلبه نكند آماده آتش دوزخ گردد. (ابن عباس اينگونه مطالب را معمولاً يا از پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله و يا از اميرمؤمنان على علیه السلام شنيده است)».

شيخ صدوق؛ در كتاب خصال از امام صادق علیه السلام نقل مى كند كه فرمود: «إِنَّ الْعَبْدَ لَفِي فُسْحَةٍ مِنْ أَمْرِهِ مَا بَيْنَهُ وَبَيْنَ أَرْبَعِينَ سَنَةً فَإِذَا بَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً أَوْحَى اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ إِلَى مَلَكَيْهِ قَدْ عَمَّرْتُ عَبْدِي هَذَا عُمُراً فَغَلِّظَا وَشَدِّدَا وَتَحَفَّظَا وَاكْتُبَا عَلَيْهِ قَلِيلَ عَمَلِهِ وَكَثِيرَهُ وَصَغِيرَهُ وَكَبِيرَهُ؛ انسان قبل از چهل سال در وسعت قرار دارد (خداوند كمتر بر او سخت مى گيرد) ولى هنگامى كه به چهل سال رسيد خداوند متعال به دو فرشته اى كه مأمور او هستند وحى مى فرستد كه من بنده ام را عمر كافى و طولانى دادم. از اين به بعد بر او سخت بگيريد و شدت عمل به خرج دهيد و دقيقآ مراقب اعمال او باشيد و هر كار كم يا زياد، كوچك يا بزرگى را انجام مى دهد در نامه اعمال او بنويسيد». البته منافاتى ميان اين روايات و امثال آن با آنچه از امام علیه السلام در گفتار حكيمانه مورد بحث آمد نيست، زيرا شدت عمل درباره انسانها نيز مراحلى دارد. در مرحله چهل سالگى كمتر و در شصت سالگى بيشتر است و به تعبير ديگر، حديث چهل سال اشاره به حداقل و حديث شصت سال اشاره به حداكثر است. در تفسير قرطبى و درّالمنثور ذيل آيه شريفه 37 سوره «فاطر» كه خطاب به دوزخيان است و مىفرمايد: «(أَوَلَمْ نُعَمِّرْكُمْ مَّا يَتَذَكَّرُ فِيهِ مَنْ تَذَكَّرَ)؛ آيا به شما به مقدار كافى براى بيدار و تذكر عمر نداديم و بيمدهنده الهى به سوى شما نيامد؟» از پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله چنين نقل شده است: «إذَا كانَ يَوْمُ الْقِيامَةِ نُودِىَ (أَيْنَ) أَبْناءُ السِّتِّيْنَ؟ وَهُوَ الْعُمْرُ الَّذِى قالَ اللّهُ فِيْهِ: أَوَ لَمْ نُعَمِّرْكُمْ ما يَتَذَكَّرُ فِيْهِ مَنْ تَذَكَّرَ؛ هنگامى كه روز قيامت شود، منادى ندا كند، انسان هاى شصت ساله كجا هستند؟ اين همان عمرى است كه خدا درباره آن فرموده: آيا ما شما را به مقدارى كه افراد متذكر شوند، عمر نداديم؟!». به هر روى از مجموع اين روايات استفاده مى شود كه انسان هنگامى كه به چهل سالگى مى رسد بايد بسيار مراقب اعمال خويش باشد و چون به شصت سالگى برسد بسيار بيشتر، زيرا هر لغزشى را در اين سن و سال براى او مى نويسند و عذرى در پيشگاه خدا نخواهد داشت.

انتهای پیام/

 

 

برچسب ها: نهج البلاغه ، تفسیر
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.