متن شعر:
زهرا گر زراست، پیامبر اباذراست
زرگر همیشه با خبر از قیمت زر است
از حسن خلق و رحمت پیغمبری چنین
باید خداش هدیه دهد دختری چنین
دختر چه دختری؛ بگو مادر پدر
حوریهای که آمده در کسوت بشر
دختر چه دختریست، که معراج مصطفی است
هم تاج اوست احمد و هم تاج مصطفی است
دختر چه دختریست؛ که به قول پیامبرش
هرشب حیا نشسته دو زانو برابرش
دختر چه دختریست، که لبخندش آفتاب
ماه است گوشوار و گلوبندش آفتاب
دختر چه دختریست؛ در اوصاف اوست که
آب وضوش باعث خلق ملائکه
دختر چه دختری که بهشت است منجلی
در خانهای که اوست همسر علی
همسر چه همسری نفس مرتضی علی
در سینه اش به جای تپش بانگ یا علی
همسر چه همسریست که عین روایت است
بی بی؛ نیم اش نبوت و نیمی اش ولایت است
همسر چه همسریست، نه سال بی وضو
نام علی نبرده و علی نیز نام او
همسر چه همسری که تمام وقار بود
در آسمان برادر او ذوالفقار بود
همسر چه همسریست که فقر اختیار کرد
تنها به شوق سائل میل انار کرد
همسر چه همسریست؛ به او قبله مایل است
شام زفاف پیراهنش سهم سائل است
پیراهن عروسی خود را که داد گفت:
پیراهن حسین مرا در میآورند.
همسر چه همسری که فقط احترام کرد
جای تمام شهر به حیدر سلام کرد
همسر چه همسریست که اگر چشمم شکسته است
بر سینه اش جمال علی نقش بسته است
بی بی جان! بی نور مِهری به سعادت نرسید
بی مُهر تو، امضای عبادت نرسید
گفتند که صد جا تو به فریاد رسی
در کوچه، ولی کسی به دادت ...