سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

تفسیرآیات174-176سوره نساء

خواندن معنا و تفسير آيات قرآن كريم، به فهم درست آن و عملی كردن دستورات الهی در زندگی‌مان كمک می‌كند.

به گزارش خبرنگارحوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛قرآن سراسر اعجاز در زندگی مادی و معنوی است. اگر ما آن را با معرفت تلاوت کنیم، حتماً اثرات آن را خواهیم دید. برای آگاهی‌ و فهم بهتر و بيشتر آيات قرآن كريم هر شب تفسير آياتی از اين معجزه الهی را برای شما آماده می‌كنيم.

سوره نساء چهارمین سوره قرآن کریم است و ۱۷۶ آیه دارد. سوره نساء از نظر ترتیب نزول،بعد از سوره ممتحنه قرار دارد . همانطور که می‌دانیم ترتیب کنونی سوره های قرآن مطابق با ترتیب نزول سوره ها نیست . این سوره در مدینه و پس از هجرت پیامبر اکرم (ص) نازل شده است.

این سوره از نظر تعداد کلمات و حروف طولانی ترین سوره پس از سوره بقره است و به دلیل اینکه بیشترین مباحث آن درباره احکام زنان گردآوری شده، به سوره نساء نامیده می شود .

فضیلت و خواص سوره نساء

در فضیلت سوره نساء از پیامبر عظیم الشأن اسلام روایت شده است: «هر کس سوره نساء را قرائت کند، مانند آن است که بر همه مؤمنانی که میراثی بر جای گذاشته اند، صدقه داده است و اجری همانند آزاد کردن بنده به او خواهند داد و از شرک به دور بوده و در مشیّت الهی، از کسانی خواهد بود که خداوند از آنها در گذشته است». در کلامی از امیرالمؤمنین علی علیه السلام آمده است: «اگر فردی سوره نساء را روزهای جمعه تلاوت نماید، از فشار قبر در امان خواهد بود.» شیخ طوسی قرائت سوره نساء را بعد از نماز صبح روز جمعه، مستحب دانسته است.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُمْ بُرْهَانٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُبِينًا ﴿۱۷۴﴾
اى مردم در حقيقت براى شما از جانب پروردگارتان برهانى آمده است و ما به سوى شما نورى تابناك فرو فرستاده‏ ايم (۱۷۴)
فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَاطًا مُسْتَقِيمًا ﴿۱۷۵﴾
و اما كسانى كه به خدا گرويدند و به او تمسك جستند به زودى [خدا] آنان را در جوار رحمت و فضلى از جانب خويش درآورد و ايشان را به سوى خود به راهى راست هدايت كند (۱۷۵)

تفسير :
نور آشكار
در تعقيب بحثهائى كه درباره انحرافات اهل كتاب از اصل توحيد و اصول تعليمات انبياء در آيات سابق گرديد در اين دو آيه سخن نهائى گفته شده و راه نجات مشخص گرديده است ، نخست عموم مردم جهان را مخاطب ساخته ، مى گويد: اى مردم از طرف پروردگار شما پيامبرى آمده است كه براهين و دلائل آشكارى دارد و همچنين نور آشكارى بنام قرآن با او فرستاده شده كه روشنگر راه سعادت شما است .
(يا ايها الناس قد جائكم برهان من ربكم و انزلنا اليكم نورا مبينا)
برهان به عقيده بعضى از دانشمندان از ماده بره (بر وزن فرح ) بمعنى سفيد شدن است و از آنجا كه استدلالات روشن چهره حق را براى شنونده نورانى و آشكار و سفيد مى كند به آن ، برهان گفته مى شود.
منظور از برهان در آيه فوق چنانكه جمعى از مفسران گفته اند و قرائن گواهى مى دهد، شخص پيامبر اسلام (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) است و منظور از نور، قرآن مجيد است كه در آيات ديگر نيز از آن تعبير بنور شده است .
در احاديث متعددى كه از طرق اهلبيت (عليهمالسلام ) در تفسير نور الثقلين و على بن ابراهيم و مجمع البيان بما رسيده برهان بپيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) تفسير شده و نور به على (عليه السلام )، اين تفسير با تفسيرى كه در بالا گفتيم منافات ندارد، زيرا ممكن است از نور، معنى وسيعى اراده شود كه هم قرآن و هم امير مؤ منان على (عليه السلام ) را كه حافظ قرآن و مفسر و مدافع آن بود در برگيرد.
در آيه بعد نتيجه پيروى از اين برهان و نور را چنين شرح ميدهد: اما آنها كه بخدا ايمان آوردند و به اين كتاب آسمانى چنگ زدند بزودى در رحمت واسعه خود وارد خواهد كرد، و از فضل و رحمت خويش بر پاداش آنها خواهد افزود و بصراط مستقيم و راه راست هدايتشان مى كند.
(فاما الذين آمنوا بالله و اعتصموا به فسيدخلهم فى رحمة منه و فضل و يهديهم اليه صراطا مستقيما).

يَسْتَفْتُونَكَ قُلِ اللَّهُ يُفْتِيكُمْ فِي الْكَلَالَةِ إِنِ امْرُؤٌ هَلَكَ لَيْسَ لَهُ وَلَدٌ وَلَهُ أُخْتٌ فَلَهَا نِصْفُ مَا تَرَكَ وَهُوَ يَرِثُهَا إِنْ لَمْ يَكُنْ لَهَا وَلَدٌ فَإِنْ كَانَتَا اثْنَتَيْنِ فَلَهُمَا الثُّلُثَانِ مِمَّا تَرَكَ وَإِنْ كَانُوا إِخْوَةً رِجَالًا وَنِسَاءً فَلِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ أَنْ تَضِلُّوا وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿۱۷۶﴾
از تو [در باره كلاله] فتوا مى‏طلبند بگو خدا در باره كلاله فتوا مى‏ دهد اگر مردى بميرد و فرزندى نداشته باشد و خواهرى داشته باشد نصف ميراث از آن اوست و آن [مرد نيز] از او ارث مى ‏برد اگر براى او [=خواهر] فرزندى نباشد پس اگر [ورثه فقط] دو خواهر باشند دو سوم ميراث براى آن دو است و اگر [چند] خواهر و برادرند پس نصيب مرد مانند نصيب دو زن است‏ خدا براى شما توضيح مى‏ دهد تا مبادا گمراه شويد و خداوند به هر چيزى داناست (۱۷۶)

شان نزول :
بسيارى از مفسران در شان نزول آيه فوق از جابر بن عبد الله انصارى چنين نقل كرده اند كه ميگويد: من شديدا بيمار بودم ، پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) به عيادت من آمد و در آنجا وضو گرفت و از آب وضوى خود بر من پاشيد، من كه در انديشه مرگ بودم به پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) عرض كردم : وارث من فقط خواهران منند، ميراث آنها چگونه است ، اين آيه كه آيه فرائض نام دارد نازل شد و ميراث آنها را روشن ساخت . (روايت فوق با تفاوت مختصرى در تفسير مجمع البيان و تبيان و المنار و در المنثور و غير آنها آمده است ).
و به عقيده بعضى اين آخرين آيهاى است كه درباره احكام اسلام بر پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) نازل شده .
تفسير :
آيه فوق مقدار ارث برادران و خواهران را بيان مى كند، و همانطور كه در اوائل اين سوره در تفسير آيه 12 گفتيم درباره ارث خواهران و برادران ، دو آيه در قرآن نازل شده است يكى همان آيه 12، و ديگر آيه مورد بحث كه آخرين آيه سوره نساء است ، و اين دو آيه اگر چه در بيان مقدار ارث آنها با هم تفاوت دارد اما همانطور كه در آغاز سوره نيز بيان كرديم هر كدام به يك دسته از خواهران و برادران ناظر است آيه 12، ناظر به برادران و خواهران مادرى است ، ولى آيه مورد بحث درباره خواهران و برادران پدر و مادرى يا پدرى تنها سخن مى گويد.
گواه بر اين مطلب اين است كه معمولا كسانى كه بالواسطه با شخص متوفى مربوط مى شوند، مقدار ارثشان به اندازه همان واسطه است ، يعنى برادران و خواهران مادرى به اندازه سهم مادر مى برند كه يك سوم است ، و برادران و خواهران پدرى ، يا پدر و مادرى ، سهم ارث پدر را مى برند كه دو سوم است و چون آيه 12 درباره ارث برادران و خواهران روى يك سوم دور مى زند و آيه مورد بحث روى دو سوم ، روشن مى شود كه آيه سابق درباره آن دسته از برادران و خواهران است كه تنها از طريق مادر با متوفى مربوطند، ولى آيه مورد بحث درباره برادران و خواهرانى است كه از طريق پدر، يا پدر و مادر مربوط مى شوند به علاوه رواياتى كه از ائمه اهلبيت (عليهمالسلام ) در اين زمينه وارد شده نيز اين حقيقت را اثبات ميكند و در هر حال چنانچه يك ثلث يا دو ثلث ارث به برادر يا خواهر تعلق گرفت باقى مانده طبق قانون اسلام ميان ساير ورثه تقسيم مى شود اكنون كه عدم منافات ميان دو آيه روشن شد به تفسير احكامى كه در آيه وارد شده است مى پردازيم :
قبلا بايد توجه داشت كه آيه بعنوان پاسخ سؤ ال درباره كلاله (برادران و خواهران ) نازل شده است .
لذا مى فرمايد: از تو در اين باره سؤ ال مى كنند، بگو خداوند حكم كلاله (برادران و خواهران را) براى شما بيان مى كند.
(يستفتونك قل الله يفتيكم فى الكلاله ).


سپس به چندين حكم اشاره مى نمايد:
1 - هر گاه مردى از دنيا برود و فرزندى نداشته باشد و يك خواهر داشته باشد نصف ميراث او به آن يك خواهر ميرسد.
(ان امرؤ ا هلك ليس له ولد و له اخت فلها نصف ما ترك ).
2 - و اگر زنى از دنيا برود و فرزندى نداشته باشد و يك برادر (برادر پدر و مادرى يا پدرى تنها) از خود به يادگار بگذارد تمام ارث او به يك برادر ميرسد.
(و هو يرثها ان لم يكن لها ولد).
3 - اگر كسى از دنيا برود و دو خواهر از او به يادگار بماند دو ثلث از ميراث او را مى برند.
فان كانتا اثنتين فلهما الثلثان مما ترك )
4 - اگر ورثه شخص متوفى ، چند برادر و خواهر باشند (از دو نفر بيشتر) تمام ميراث او را در ميان خود تقسيم مى كنند بطورى كه سهم هر برادر دو برابر سهم يك خواهر شود.
(و ان كانوا اخوة رجالا و نساء فللذكر مثل حظ الانثيين ).
در پايان آيه مى فرمايد: خداوند اين حقايق را براى شما بيان مى كند تا گمراه نشويد و راه سعادت را بيابيد (و حتما راهى را كه خدا نشان ميدهد راه صحيح و واقعى است ) زيرا به هر چيزى دانا است .
(يبين الله لكم ان تضلوا و الله بكل شى ء عليم .
ناگفته نماند كه آيه فوق ، ارث خواهران و برادران را در صورتى كه فرزند در ميان نباشد بيان ميكند و سخنى از وجود و عدم پدر و مادر در آن نيامده است ، ولى با توجه به اينكه طبق آيات آغاز همين سوره ، پدر و مادر همواره در رديف فرزندان يعنى در طبقه اول ارث قرار دارند روشن مى شود كه منظور از آيه فوق جائى است كه نه فرزند در ميان باشد و نه پدر و مادر.

انتهای پیام/

برچسب ها: قرآن ، تفسیر
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.