از 4 سال پیش تیراندازی را در فرهنگسرای بهمن آغاز کردم و دراین رشته بسیار موفق بودم. به دلیل سن کم نمی توانستم درمسابقات رسمی تیراندازی شرکت کنم. در کنار باشگاه تیراندازی ما کلاس آموزش دارت بود. من در زمان استراحتم به کلاس دارت می رفتم و کم کم جذب این رشته شدم. از سال 92 نیز مقام آوری ها و مدال گیری هایم درمسابقات مختلف آغاز شد.
بله در سال 96 بود که موفق شدم در بخش انفرادی و دوبل درمسابقات جهانی ژاپن به طلا دست پیدا کنم و در بخش تیمی به نقره برسم.
وضعیت بسیار خوب است. دارت توسعه قابل توجهی داشته و سطح بازیکنان نیز ارتقا پیدا کرده است. بعد از اعزام تیم ملی به ژاپن و کسب مقام قهرمانی، علاقمندان دارت چند برابر شده اند. مسئولان هم تلاش می کنند این رشته را همگانی کنند.
برای من که به مدال طلای جهانی رسیدم سال خوبی بود اما حوادث زیادی هم رخ داد که غمگینم کرد.
اتفاق بدی نداشتم.
تمرکزم را روی درسم گذاشته ام و کمتر سراغ دارت می روم چون امتحانات نهایی را پیش رو دارم. به میزان تمرینانم در سال آینده درمسابقات مختلف حضور پیدا می کنم.
امیدوارم درسال 97 ورزش بانوان بیشتر دیده شود و زنان در ورزش به حق خود برسند. این روزها فقط صحبت از فوتبال است. بسیاری از دختران مانند من مدال آوری کرده اند اما هنوز دیده نشده اند.
میزان عیدی به کرم میزبان بستگی دارد ( با خنده ). یکی از خاله هایم خیلی خوب عیدی می دهد. بعد از او هم همه به من عیدی می دهند. البته دلار گران شده است فکرنمی کنم کسی عیدی بدهد.
من اهل تهرانم. ما هم مانند دیگران سفره هفت سین پهن می کنیم.
فقط یک قسمت از تخته دارت سینگل نام دارد. دیگه چیزی نداریم.
اول برای دیگران دعا می کنم و از خدا می خواهم در سال جدید همه شاد و خندان باشند و اتفاقات خوبی رخ دهد. بعد هم برای سلامتی خانواده ام دعا می کنم.
اگر بچه کوچک تر درفامیل داشته باشیم شاید 500 تومان عیدی بدهم. اما خدا رو شکر درفامیل کوچک تر از من نداریم.
آجیل ومیوه را خیلی دوست دارم. البته آجیل هم گران شده است. (می خندد) کاش هندوانه هم جز میوه های عید بود.
96 خیلی زود گذشت.هر عید من را به یاد زود گذر بودن عمر می اندازد.
بهترین خاطرات عید برای من دورهمی های خانوادگی است.
عید بهترین جا تهران است.
اساس پیک شادی مشکل دارد.( می خندد) فکر می کنم حذف هم شده باشد. اما امسال همه معلم ها یک عالمه تکلیف داده اند.
سیزده بدر با خانواده به دل طبیعت می رویم وسبزه ها را هم پرت می کنیم. البته سبزه هم گره می زنیم. (با خنده )
ای نوبهار خندان از لامکان رسیدی
چیزی بیار مانی از یار ما چه دیدی
خندان و تازه رویی سرسبز و مشک بویی
همرنگ یار مایی یا رنگ از او خریدی
بله بچه خواهرم سوفیا عید به دنیا می آید و من خاله می شوم. اولین کلمه ای که به سوفیا یاد می دهم "دارت " است. امیدوارم راه من را ادامه بدهد.
انتهای پیام/