سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

نشانه‌های مسئولان جامعه اسلامی در کلام امام علی(ع)

در اندیشه حضرت علی(ع) هیچ خطری برای جامعهٔ اسلامی، همچون خطر بر سر کار آمدن افراد فاقد اهلیت یا کم صلاحیت نیست.

به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ آنچه در سعادت جامعه نقش اساسی دارد، شایستگی و جامع الشرایط بودن مدیران و کارگزاران آن جامعه است؛ امام علی(ع) در خطبه‌ها و در نامه خود به مالک اشتر ویژگی‌های یک مسئول در جامعه اسلامی را بیان می‌نمایند که مطالعه ان به همه مسئولان توصیه می‌گردد.

خلاصه ای از نامه امام علی(ع) به مالک اشتر

هرگاه قدرتى را که در اختیارت هست، تو را گرفتار غرور و کبر کرد به بزرگى و عظمت حکومت پروردگار بنگر که چگونه قدرتى بر تو دارد و تو را بر خود آن قدرت نیست. با این نگرش طغیانت سرکوب می‌گردد و تندبات فروکش می‌کند و عقل بر باد رفته ‏ات باز می‌گردد.

با خدا و مردم و خویشاوندان و هر رعیتى که دوست می‌دارى از جانب خود با انصاف رفتار کن که اگر چنین نکنى ستمکارى و کسى که به بندگان خدا ستم کند خداوند به جاى بندگانش با او دشمن است.

بنابراین کارى که از میان همه کارها باید بیشتر دوست داشته باشى اعتدال در راه حق و همگانى کردن عدالت و تلاش براى جلب رضایت مردم است. زیرا نارضایتى توده مردم اثر خشنودى خواص را از بین میبرد و ناخشنودى خواص در حالى که اکثر مردم راضى باشند، اثرى ندارد و به حساب نمی‌آید.

به تحقیق، آنهایى که حامى دین و موجب کثرت مسلمین و آماده پیکار با دشمنانند توده مردمند پس تو باید با این گروه همراه باشى و به سوى ایشان میل و رغبت نشان دهى. و بین مردم با کسى از همه بیشتر دشمن باش که در عیبجویى مردم اصرار دارد زیرا مردم عیب‌هایى دارند که شخص حاکم براى پوشاندن آنها سزاوارتر است.

در آنچه امور شهرهایت را محکم مى‏‌کند و برقرارى نظمى که مردم قبل از تو داشته‌‏اند، با علماء و دانشمندان زیاد به گفتگو بنشین و با حکیمان فراوان مجالست نما.

طبقه پائین جامعه نیازمند و دردمند مى‌‏باشند، همان‌هایى که یارى و کمک کردن به ایشان ضرورى است و در دستورات الهى درباره وسعت‏‌دادن به وضعیت معیشتى آنان سفارش شده است و براى هر یک از ایشان حقّى به اندازه‏‌اى که کارهایشان را اصلاح کند به عهده زمامدار گذارده شده و این طور نیست که رئیس حکومت بتواند از عهده حقیقت آنچه پروردگار مقرر فرموده برآید. مگر با سعى و کوشش و مدد خواستن از حضرت او و آماده کردن خویش بر این که حق را به کار بندد و شکیبایى در برابر همه امور خواه آسان و یا سنگین و سخت.

بنابراین توجه کن براى فرماندهى سپاه خویش فردى را انتخاب کن که به نظرت از دیگران خیرخواه‏تر و در برابر فرمان پروردگار و رسول خدا و امامت مطیع‌‏تر باشد. از میان اشخاص پاکترین و بردبارترین را برگزین.

و هیچگاه خدمات تو به آنها در نظرت بزرگ جلوه نکند و حمایتى که نسبت به آنها متعهد شده‏ اى کوچک مشمار گر چه اندک باشد زیرا محبت به آنها باعث مى‌‏شود اهل خیر شوند و به تو خوش‏بین گردند. و از رسیدگى به کارهاى کوچک آنان را به اعتماد وارسى کارهاى بزرگ وامگذار، زیرا آنان به احسان مختصر تو در کارها سود مى‌‏برند.

دنبال هواى نفس رفتن و به رأى دیگران توجه نکردن از موارد ظلم و خیانت محسوب مى‌‏شود. کارگزاران خود را از اهل تجربه و حیاء، از خانواده‏‌هاى پاکدامن و از کسانى که سبقت در اسلام دارند برگزین که از نظر اخلاق بزرگوارترین و از نظر آبرو محفوظ‌تر و طمع‏شان کمتر و عاقبت‌‏نگرى‌‏شان فزون‌تر است.

معاملات باید آسان انجام گیرد، به طورى که موازین عدالت رعایت شود و به فروشنده و خریدار اجحاف نگردد و اگر پس از نهى تو کسى جنسى را احتکار کرد او را مجازات کن و در کیفر دادن زیاده‏‌روى مکن. سپس از خدا بترس و از خدا بترس در باره طبقه پائین جامعه همان‌هایى که براى گذراندن زندگى تدبیرى ندارند، از مساکین و محتاجان و آنان که در شدت فقر به سر مى‏‌برند و یا گرفتار بیماریهاى طولانى هستند.

 بهترین ساعات عمرت را آن وقت بدان که با خداى خلوت کرده‏اى و مشغول عبادت و بندگى او هستى و اگر چه همه اوقات از آن پروردگار است، در صورتى که نیت‌ها پاکیزه باشد و مردم در آن اوقات در آسایش به سر برند. باید در بهترین اوقاتى که دین خود را در آن، خالص براى خدا اختصاص می‌دهی به برپایى و اجباتى که مخصوص خداست مشغول باشى پس بخشى از شب و روز تن خود را خاص پرستش و بندگى حضرت او قرار ده.

اصولا زمامداران داراى بستگان و خویشاوندانى هستند که خوى برترى‏‌جویى دارند و اهل زورگویى و بى‌‏انصافى در معاملات مى‏‌باشند تو ریشه ظلم آنها را با همه علل و اسبابش برکن و به هیچ‌یک از اطرافیان و خویشاوندان زمینى را به عنوان بخشش واگذار مکن.

اگر مردم در باره تو گمان ستمگرى بردند عذر و دلیلت را آشکارا بر ایشان بیان کن و با دفاع از خود گمانشان را برطرف ساز، که در این کار نفس خویش را مطیع ساخته و با مردم مدارا نموده و به حاجت خویش رسیده و مردم را به راه حق وادار ساخته‏‌اى.

هر کارى را در جاى خود قرار ده و هر عملى را در موقع خودش به انجام برسان. و بپرهیز از اختصاص دادن چیزى به خود در حالى که حق همه مردم در آن یکسان است. و برحذر باش از غفلت از چیزى که بدان توجه داشته باشى و آن در برابر دید همگان است و همه آن را مى‌‏دانند، بنا بر این تو مسئول کارى هستى که خود انجام نداده‌‏اى و بزودى پرده از روى کارها کنار مى‏‌رود و داد مظلوم از تو گرفته خواهد شد.

در هنگام خشم خویشتندار باش و تندى مکن و دست و زبانت را در اختیار داشته باش. و از همه این کارهاى زشت با عجله نکردن و حمله را عقب انداختن مالک نفس خویش شو تا خشمت فرو نشیند و عنان اختیارت در دستت قرار گیرد و هیچگاه به چنین قدرتى نمى‏‌رسى مگر آنکه زیاد به یاد مرگ و بازگشت به سوى پروردگار باشى.

برخی از ویژگی‌های مسئولان در کلام امیرالمؤمنین علی(ع)

حضرت علی(ع) در نهج البلاغه، خطبه ۱۷۲ می‌فرمایند: «ای مردم همانا سزاوارترین مردم به این امر (خلافت و زمامداری) کسی است که تواناترین آنها بر اجرای امور و داناترین به فرمان خداوند در فهم مسائل باشد»

حسن تدبیر معیاری ضروری برای زمامداران و مدیران می‌باشد؛ به بیان امیرالمومنین(ع): «چهار چیز دلیل برگشت (روزگار و اوضاع و احوال دولت ها و حکومت هاست)، بدی تدبیر و زشتی تبذیر و کمی عبرت گرفتن و بسیاری مغرور شدن»

یکی از ویژگی های مدیر شایسته، داشتن قدرت و توانایی است. زیرا مدیر قدرتمند و توانمند می تواند در جهت رسیدن به اهداف سازمان حرکت نماید و هر گونه مانع را از جا بردارد. امام علی(علیه السلام) در نامه ۶۱ به کارگزار نالائق خود، عدم قدرت و توانایی او را تذکر می دهد و مورد ملالت قرار می دهد.

امام علی(ع) در تبیین اخلاق مدیریت و شیوه های برخورد مدیران با مردم، عالی‌ترین رهنمود را دارند تا مدیران بتوانند مردم را جذب کرده و رابطه صادقانه ای با مردم داشته باشند. حضرت در نامه ۱۹ به یکی از مدیران فرمود: «همانا دهقانان مرکز فرمانداریت، از خشونت و قساوت و تحقیر کردن مردم و سنگدلی تو شکایت کردند، من درباره آنها اندیشیدم، نه آنان را شایسته نزدیک شدن یافتم، زیرا که مشرکند، و نه سزاوار قساوت و سنگدلی و بدرفتاری هستند زیرا که ما با هم پیمانیم، پس در رفتار با آنان، نرمی و درشتی را به هم آمیز، رفتاری توام با شدت و نرمش داشته باش، اعتدال و میانه روی را در نزدیک کردن یا دور نمودن رعایت کن».

امانتداری در بیت‌المال از منظر امام علی(ع)

امام علی(ع) به اشعث بن قیس فرماندار آذربایجان نامه‌ای نوشتند و فرمودند: «همانا پست و فرمانداری برای تو وسیلۀ آب و نان نبوده، بلکه امانتی در گردن تو است، باید از فرمانده و امام خود اطاعت کنی؛ تو حق نداری نسبت به رعیت استبداد ورزی، و بدون دستور به کار مهمی اقدام نمایی؛ در دست تو اموالی از ثروت های خدای بزرگ و عزیز است، و تو خزانه دار آنی تا به من بسپاری؛ امیدوارم برای تو بدترین زمامدار نباشم».

امام علی بن ابیطالب(ع) به زیاد بن ابیه که معاون عبدالله بن عباس حاکم شهرهای بصره و اهواز و فارس و کرمان بود نامه ای نوشت و در این نامه او را از خیانتی که ممکن است نسبت به اموال مسلمانان انجام گیرد بر حذر داشته و از عواقب و کیفر آن در صورت وقوع مطلع گردانیده و فرموده: «همانا من به راستی به خدا سوگند می خورم، اگر به من گزارش کنند که در اموال عمومی خیانت کردی، کم یا زیاد، چنان بر تو سخت گیرم که کم بهره شده، و در هزینۀ عیال، درمانده و خوار و سرگردان شوی».

حضرت سه امر را به عنوان آثار خیانت در بیت المال بیان کرده است:
1- تمام کمالات دنیا و آخرت او از بین خواهد رفت.
2- ثروت اندوختۀ او را می گیرد و مبتلا به نقصان و کمبود مال می کند.
3- کم آبرو مي شود. اين سخن بدان معنا است كه بايد آبروی خیانتکار را ریخته و او را به مردم معرفی کرد تا کسی فریب او را نخورد.
4- بارهای گناه پشت سر او را سنگین می کند و او خود اسباب این سنگینی را فراهم نموده است.

کلام و سیره معصومین (ع)، درس زندگی سعادتمند در این دنیا و رستگاری آخرت برای انسان است. معارف اهل بیت فقط به یک بعد انسان نمی‌پردازد و انسان را در تمام ابعاد وجودی رشد می دهد. براین اساس می توان چنین نتیجه گیری نمود که در رویکرد اسلامی، نظامی جامع و همه جانبه در مقام تعریف ویژگی های مدیران مد نظر است که ابعاد درونی ساختاری، رفتاری را بصورت همزمان پوشش می‌دهد.

انتهای پیام/

 

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
۱۴:۱۸ ۰۳ تير ۱۴۰۰
چگونه میتوان باور کرد که در یک جامعه اسلامی زندگی میکنیم درحالیکه بجای عیب پوشی عیبجویی ، بجای بخشش و خیرخواهی بخل و حسادت، بجای دستگیری دست شکستن، بجای عزت و احترام تحقیر و توهین، بجای قناعت حرص و طمع و زیاده خواهی، بجای تلاش تنبلی، بجای انصاف و مروت بیرحمی و رذالت، بجای صداقت دروغ، بجای یکرنگی هزار رنگی، بجای امید یاس ، بجای شادی رنج ، بجای ارامش اشوب و پریشانی، بجای قانون گرایی قانون گریزی و قانون شکنی، بجای چاپلوسی و ذلت ازادگی و عزت، بجای فرصت طلبی فرصت دهی، بجای خودخواهی دگرخواهی، بجای فردگرایی جمع گرایی و اتحاد، بجای غرورو تکبر تواضع، بجای کسب علم بطالت، بجای گذشت و بخشش انتقام، بجای مدنیت توحش، بجای تحمل شکوه ، بجای تمجید تخریب، بجای محاسن نقائص و معایب، بجای دوستی کینه و دشمنی، بجای سازندگی سرگرمی، بجای صرفه جویی اصراف، بجای راه بیراه، بجای همسری برتری ، بجای پیشنهاد انتقاد ، بجای حرکت توقف ، بجای دارو زهر، بجای فریاد سکوت، بجای منطق تعصب و بجای وقعگرایی خیالبافی و سنت گرایی ، بجای امانت خیانت ، بجای چشم پاکی چشم هیزی است.