به گزارشحوزه موسیقی گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛مقدس‌ترین و با ارزش‌ترین استقامت، دفاع از عقیده است و بدون شک دوران هشت ساله جنگ تحمیلی عراق علیه ایران از افتخارات بزرگ و بی‌نظیر ایران اسلامی است.
شهادت زندگانی جاودانه یافتن است؛ اوج و عروج تعالی است. شهادت تکامل ایمان و نهایت خلوص قلب‌هاست. شهادت مردن تحمیلی نیست، انتخاب آزادانه و آگاهانه است؛ خلوت عاشق و معشوق است.
شما می‌توانید در ادامه شرح کوتاه زندگی شهید محمد اسماعیلی یکی از شهدای دوران دفاع مقدس را بخوانید؛
شهید محمد اسماعیلی سال 1343 در قریه درگه ارسخان به دنیا آمد و در سال 65/10/25 در نبرد با كفار بعثی در منطقه شلمچه به شهادت رسید.
پیش از این شلمچه را نمی شناختیم. شلمچه را با سپاهیان محمد(ص) می شناسیم. شلمچه را نامی نامأنوس و ناآشنا بود. شلمچه را با عاشقانش درمی یابیم. عاشقانی كه نامش را از حصیض ذلت به اوج عزت كشاند. شلمچه منای عشق و قربانگاه صدها جوان پاكباز اسلام است. هنوز شلمچه ندای تكبیر گویان را در خود دارد. هنوز از گل دسته های مسجدش سرود اذان گوش ها را نوازش می دهد. شلمچه ای كه زمین شت و نرمش به سبب قدوم مبارك فرزندان هابیل استوار و محكم گشت و لاله های سرخش را سرشك خوناب شوق و قطره های باران خون، سرختر از گذشته، پیام آور استقلال و آزادی گردید. شلمچه بار دیگر مفتخر است فرزندانش را دیدار نماید. فرزندانی كه از دشت آن سجاده و از چشمه اش جانماز ساختند و در وضوی خون شناور شدند.
برادر شهید سید محمد اسماعیلی یكی دیگر از قربانیان شلمچه است كه در سال 1342 در روستای درگه ارسخان از توابع شهرستان نقده در خانواده ای مسلمان و متدین به ضیاء هستی دیده باز گشود. از همان كودكی در محیطی معنوی شروع به بالیدن به خود و به همین علت از همان روزهای سخت انقلاب كه نوجوانی بیش نبود، در راهپیمایی ها شركت و در تمام مراسمات و مجالس مذهبی در تشكیل پایگاه های مقاومت در منطقه محمدیار و حومه نقش اول را داشت و او از اول انقلاب بسیجی بود و در خدمت سپاه چندین مرحله به جبهات جنوب آذربایجان اعزام گردید.
ایشان علاقه خاصی به امام داشتند. همیشه اظهار می نمودند نباید این مرد بزرگ را تنها گذاشت. چرا كه او: به حق از سلاله پاك پیامبر و حسین زمان است. او نه تنها ایران بلكه جهان را با آرمان های اسلام ناب آشنا و از منجلاب غرب نجات داد.
سید محمد آنچه می گفت جامه عمل می پوشانید. قول و فعلش با هم یكی بود. با اینكه در اكثر عملیات های منطقه و پاكسازی روستاها از لوث وجود ضدانقلاب شركت داشت، ولی شوق جبهه های نبرد اسلام با كفر جهانی نگذاشت تنها در یك منطقه جانبازی نماید. بلكه تمامی جبهه می خواستند به عینه شجاعت او را تماشا كنند.
شهید سه چهار روز مانده به اعزام سپاهیان محمد از طرف خانواده متقاعد می شود باید ازدواج نماید و تشكیل زندگی دهد. او در پاسخ آنان می گوید: حالا موقع این حرف ها نیست. امروز شجره طیبه اسلام نیاز به خون دارد و این یك تكلیف الهی است.
سرانجام او به همراه سپاهیان محمد در منطقه عملیاتی شلمچه مستقر و در عملیات كربلای 5 شركت و با موفقیت به پشت جبهه بازگشت. هنوز لحظاتی نگذشته بود كه برای خط مقدم جبهه نیرو اعلام نیاز شد. ایشان با عمو زاده خود سید ابراهیمی چون پرچمدار كربلا ابوالفضل العباس(س) لب تر نكرد و دوباره به میدان جهاد برگشت و عاقبت در تاریخ 65/10/25 در منطقه مذكور در نبرد با كفار بعثی بر اثر اصابت تركش از گلستان ایران رخت بربست و به سرای همیشه جاوید عروج نمود و پیكر مطهرش را در شهرستان نقده با شكوه خاصی تشییع و در گلزار شهدای روستای درگه ارسخان به ودیعت نهادند.
سلام و رحمت خدای تبارک و تعالی بر سرور شهیدان حسین ابن علی(ع) و شهدای صدر اسلام تا به امروز و با آرزوی طول عمر بر امام عزیز و پیروزی لشگریان محمدی(ص) جبهات نور علیه ظلمت و آزادی اسرایمان از زیر یوغ صدامیان و کفار زمان و آزادی کربلای حسینی به دست توانمند سپاه محمد(ص) انشاءا...
سلام علیکم مادر دلسوز و مهربان، برادران و خواهرانم، اینک توفیق الهی شامل بنده گناهکار خدا سیدمحمد شد تا با خیل سپاهیان محمد(ص) در عملیات شرکت کند. آری مادر جان، اکنون سپاهیان محمد(ص) برای احیاء دین اسلام محمدی کوله‌بار خویش بر پشت بسته و با اتکاء بر خدای متعال برای برقراری حکومت خونین اسلام و نابودی کفر و الحاد از تمامی زمین در حرکت است، حرکتی که به خاطر خداست، حرکتی که همانند سربازان امام حسین(ع)، جوان، نوجوان، پیرمرد دارد. همه عاشق هستند و در پی معشوق به راه افتاده‌اند تا به معشوق خود برسند و جان خویش را فدای مکتب اسلام کنند تا به تکلیف الهی و شرعی خویش عمل کنند و من خدا را شکر می‌کنم که از غافله عقب نماندم و به صف صف شکنان و حماسه سازان اسلام شتافتم تا در مرحله عمل به جهاد فی سبیل ا... جامه عمل بپوشانم و مادیات دنیوی را کنار زدم تا به معنویات الهی دست یابم و در خط او باشم و تنها از او کمک می‌خواهم و تنها او را می‌پرستم و امیدوارم که وظایفی که در این مأموریت بر عهده من می‌باشد به نحو احسن و رضای خدا و با کمک خدای متعال عمل کنم. انشاءا... شما ای مادر مهربان، آن شیر حلالت را بر من حلال کن و مرا از این که نتوانستم در مقابل زحمات بی‌دریغت فرزند خوبی باشم، ببخش و حلالم کن. امیدوارم انشاءا... به بزرگی خودت و به احترام خون حسین(ع) مرا حلال کنی و شما نیز ای برادران سیدعلی، ایوب و خواهران مرا حلال کنید و ببخشید از اینکه شماها را زحمات زیاد دادم و یا اذیت کردم، طلب آمرزش می‌کنم و انشاءا... صبور و بردبار همچون زینب(س) در مشکلات و بلاها صبر کنید و شکر خدا کنید [و به امام حسین گریه کنید، اشکتان رابه او بریزید و صحنه کربلا را به یاد آورید و به شهدای کربلا گریه کنید و بر من گریه نکنید و امام حسین را به یاد آورید، بر او گریه کنید. بر پیروزی رزمنده‌ها دعا کنید. از کلیه اقوام و خویشان طلب حلالیت می‌کنم و برادارن سپاهی و بسیجی مرا حلال کنند.]
مادرم و خواهرانم، اشکتان را به حسین بریزید و صحنه کربلا را به یاد آورید و به شهدای کربلا گریه کنید و بر من گریه نکنید. امام حسین را به یاد آورید و بر او گریه کنید. برای پیروزی، رزمنده‌ها را دعا کنید.
والسّلام
سید محمد اسماعیلی
انتهای پیام/