در این مقاله با عنوان "آیا آمریکا به دستیابی سعودیها به سلاح هستهای کمک خواهد کرد؟" آمده است:
کشوری که پتانسیل ساخت سلاح هستهای را داشته باشد، در حال حاضر آخرین چیزی است که خاورمیانه به آن نیاز دارد. با این حال، اگر دولت آمریکا طرح عربستان برای ساخت 16 راکتور هستهای را به خوبی مدیریت نکند، این موضوع ممکن است به واقعیت بپیوندد.
سعودیها نمیگویند که میخواهند پس از اسرائیل به دومین دارنده سلاح هستهای در منطقه آشوبزده خاورمیانه تبدیل شوند. آنها مصرانه میگویند که قصدشان از ساخت رآکتور اتمی تنها تولید انرژی برای مصرف داخلی است اما شواهد فزایندهای وجود دارد که نشان میدهد عربستان سعودی برای رقابت با رقیب منطقهای خود - ایران - گزینه ساخت سلاح هستهای را نیز مدنظر دارد.
در سالهای گذشته، تلاشهای دولت اوباما برای عقد قرارداد انتقال فناوری هستهای صلحآمیز به عربستان به دلیل امتناع سعودیها از دادن تعهد قانونی برای چشمپوشی از غنیسازی اورانیوم و بازپروری پلوتونیوم (که میتوانند برای تولید سوخت لازم برای تسلیحات هستهای مورد استفاده قرار گیرند) با شکست مواجه شد؛ تعهدی که امارات متحده عربی برخلاف عربستان، آن را در سال 2009 پذیرفت و برنامه هستهای صلحآمیز خود را در چارچوب پیمان منع اشاعه آغاز کرد.
به همین دلیل، اکنون تحت ریاست جمهوری فردی (اشاره به ترامپ) که از یک سو به فکر منافع و نیازهای اقتصادی آمریکاست و از سوی دیگر، روابط نزدیکی با رهبران عربستان برقرار کرده است، مذاکرات جدیدی در این خصوص در جریان است. از لحاظ نظری، ترامپ در موقعیتی است که میتواند سعودیها را وادار به پذیرش "استاندارد طلایی" کند. او میتواند برای سعودیها چنین استدلال کند که خرید سوخت غنیشده برای راکتورها از تامینکنندگان خارجی به لحاظ اقتصادی مقرون به صرفهتر از تولید آن در داخل عربستان است.
عقد چنین قراردادی حتی ممکن است روابط عربستان و آمریکا را مستحکمتر نیز بکند؛ اما در حال حاضر درباره اینکه دولت ترامپ چه محدودیتهایی را در توافق هستهای خود با عربستان ممکن است برای سعودیها در نظر بگیرد و اینکه آیا سعودیها این محدودیتها را خواهند پذیرفت یا خیر، پرسشهای زیادی وجود دارد.
تحمیل شرایط سخت به عربستان ممکن است این کشور را مجبور کند نیازهای هستهای خود را از روسیه یا چین یا حتی از فرانسه و کره جنوبی که قوانین منع اشاعه را به طرف مقابل تحمیل نمیکنند، تامین کند که این مسئله به زیان شرکتهای آمریکایی خواهد بود. اما قصور در اعمال محدودیتهای کلیدی در هر توافقی نیز دست عربستان را برای استفاده از فناوری هستهای برای تولید سلاح باز خواهد گذاشت و این به معنای شکست تلاشهای چندین ساله آمریکا برای جلوگیری از گسترش سلاحهای هستهای خواهد بود.
آمریکا از چندین دهه پیش به دنبال این بوده است که کشوری که با آن قرارداد منعقد میکند غنیسازی اورانیوم یا بازپروری پلوتونیوم انجام ندهد و مواد و فناوری هستهای آمریکا را در اختیار یک کشور ثالث قرار ندهد اما سعودیها اصرار دارند که به موجب پیمان منع اشاعه هستهای (NPT) این حق را دارند که به غنیسازی اورانیوم و بازپروری پلوتونیوم بپردازند.
اگر چنین اختلافنظرهایی بار دیگر باعث به بنبست رسیدن مذاکرات میان آمریکا و عربستان شود، شاید آمریکا فرصت تحمیل شروط امنیت هستهای و منع اشاعه خود بر برنامه هستهای عربستان را کلا از دست بدهد. به همین دلیل، پیشنهاد «رابرت اینهورن» مذاکرهکننده هستهای سابق دولت آمریکا شاید ارزش بررسی را داشته باشد اما تنها در صورتیکه سایر تلاشها برای تحمیل استانداردهای سختگیرانه به عربستان با شکست مواجه شود. طبق پیشنهاد او، سعودیها باید متعهد شوند که برای یک دوره 15 ساله از غنیسازی و بازپروری اورانیوم صرفنظر کنند.
نیویورک تایمز در پایان سرمقاله خود آورده است: اما در نهایت کنگره نیز باید از حق خود برای اعمال نظر در توافق هستهای دولت آمریکا با عربستان استفاده کند. تحمیل بازرسیهای سرزده از تاسیسات هستهای عربستان همانند آنچه که ایران پذیرفته است، نیز میتواند جزو شروط مطرحشده در این توافق باشد. با توجه به نگرش دولت ترامپ درباره تسلیحات هستهای، مسئولیتپذیری کنگره بر آینده هستهای نه تنها عربستان، بلکه ترکیه، مصر و سایر کشورهایی که به دنبال قدرت هستهای هستند نیز تاثیرگذار خواهد بود.
انتهای پیام/