استخری در ابتدای گفتگو، با اشاره به نقشهایی که تا امروز بازی کرده، گفت: نقش هایی که تا امروز بازی کردم همه شخصیت مغروری داشتند. شاید به همین دلیل باشد که مردم هم چنین نظری درباره من دارند.
وی افزود: من با سریالهای دلنوازان و فاصله ها دیده شدم. اما پس از آن مدت 5 سال در تلویزیون کار نکردم. این کار نکردن کاملاً خودخواسته بود. دوست داشتم یک فضای جدید، کار با آدم های جدید و ... را تجربه کنم و برای همین از جایی به بعد وارد سینما شدم.
استخری با اشاره به اینکه همه در خانوادهاش تحصیلکرده هستند، درباره ورودش به دنیای هنر گفت: به خاطر اینکه شغل آیندهام تامین باشد، خواستم راه پدر را ادامه بدهم و مهندسی شیمی بخوانم اما نشد و در رشته مهندسی صنایع قبول شدم. البته همیشه دید خوبی نسبت به هنر داشتم. نهایتاً در دوران دانشگاه کلاس های بازیگری را شرکت کردم و در سال سوم دانشگاه، اولین کارم را با نقش اسب در تئاتر محمد رحمانیان شروع کردم (خنده).
مدیری هم در ادامه این صحبت گفت: پس با یک نقش نجیب کارت را شروع کردی. البته این را بگویم که شروع کار تو خیلی بهتر از من بود. چون اولین کاری که من در تئاتر بازی کردم. نقش لاک پشت بود. قصه جنگلی بود که یکسری حیوان در آن بازی می کردند. یک ساعت و ربع زمان نمایش بود و من باید از یک سمت صحنه می آمدم و در پایان نمایش از بخش دیگر صحنه بیرون می رفتم، همین. نه دیالوگی داشتم و نه سر و صدایی. باز خوب است تو در نقش اسب یک شیهه ای می کشیدی (خنده). مدیری در حالی این خاطره را با هنرمندی تعریف می کرد که صدای خنده جمعیت لحظه ای قطع نمی شد.
استخری همچنین درباره انزوای خود در سالهای قبل، اظهار کرد: قبل از بازیگری خیلی از خانه بیرون نمی آمدم و مدت زیادی را تنها زندگی کردم. دوستانم همیشه به شوخی می گفتند «یک روز فسیلت را از روی مبل جمع می کنیم»، اما از برهه ای به بعد وارد بازار کسب و کار شدم. از خانه بیرون آمدم و با مردم روبرو شدم. الان هم دیگر آن حالت ها از بین رفته و مشکلی ندارم.
بازیگر مجموعه تلویزیونی «فاصله ها» درباره عاشق شدنش بیان کرد: ۶ سال پیش عاشق شدم. همسرم 16 سال قبل از آشنایی مان مقیم کشوری دیگر بود و ما از طریق دوستان مشترکی که داشتیم با هم آشنا شدیم. وقتی ایشان به تهران آمدند با هم ملاقات کردیم و نهایتاً این آشنایی منجر به ازدواج شد. الان یک دختر به اسم پناه داریم.
وی همچنین درباره کسب و کار طلاسازیاش گفت: خدا را شکر از جایگاهی که الان داریم، راضی هستیم. خیلی جلوتر از چیزی هستیم که پیشبینی میکردیم. کار ما به نوعی تولید ملی محسوب می شود. تعداد زیادی استاد کار و طراح ایرانی داریم که مشغول کار هستند. من در تمام این مدت در حال سرمایه گذاری بودم و فکر برداشت و سود نبودم. می خواستم در کنار بازیگری شغلی برای گذران زندگی داشته باشم. الان خدا را شکر 60 نفر به شکل مستقیم و غیر مستقیم با ما کار میکنند و این اتفاق بزرگ و ارزشمندی است.
استخری ضمن اهدای یک ساعت به موزه دورهمی در پایان این گفتگو بیان کرد: این روزها با پدیده زود قضاوت کردن مواجهیم. از مردم عزیزم خواهش میکنم همه حرف ها را گوش و بعد قضاوت کنند. برای مثال، من پیش از این در مصاحبهای گفتم همسرم از ۱۶ سالگی کار می کرد. این امری طبیعی در خارج از کشور است اما برخی از حرف من برداشت دیگری کردند و با واکنش های تندی مواجه شدم.
اما یکی از حاشیههای جالب برنامه دیشب، سوت بلبلی مداوم یکی از تماشاگران در میان خنده و شادمانی دیگران بود. سوت بلبلی که بارها با واکنش جالب مدیری مواجه شد و او در جایی گفت: «انرژیها خیلی خوبه، خدا رو شکر. یه آقایی هم هستن که اصلاً این سوتی که می زنن، درجه یک؛ ولی بیشترش اذیت میکنه بعداً» (خنده جمعیت).
انتهای پیام/