به گزارش گروه بین الملل باشگاه خبرنگاران جوان، به نقل از شبکه تلویزیونی المنار، سید حسن نصر الله دبیر کل حزب الله لبنان در مراسم سالروز سرداران شهید گفت: به همه شما به خاطر مشارکت در این مراسم بزرگ و گرامی خوش آمد میگویم و از شما تشکر میکنم. امسال مراسم سرداران شهید را با این عنوان گرامی میداریم: «به وصیت شما پایبند بودیم». ما به وصیت سرداران شهید پایبند بودیم در حالی که بزرگترین جنگ جهانی و منطقهای علیه محور مقاومت و مسأله اصلی و مرکزی مقاومت یعنی فلسطین و قدس پایان یافت و یا در حال پایان یافتن است.
ما مقاومت را پس از آن که جنگ ژوئیه را با پیروزی به پایان رساندیم و پس از آن پایداری و مقاومت از خود نشان دادیم، حفظ کردیم. اکنون به فرماندهان شهید خود و به سرور، استاد، هدایتگر، رهبر و دوست خود و سرور شهدای مقاومت اسلامی یعنی سید عباس موسوی و همسر دانشمند، فاضل، گرامی و شهیدش سیده «ام یاسر» و کودک شهید آنان حسین و همچنین برادر نمونه و اسوه و شیخ شهدای مقاومت اسلامی شیخ راغب حرب و فرمانده جهادی، بزرگ و معلم خود حاج عماد مغنیه میگوییم: وصیت همیشگی همه شما، مقاومت و حفظ آن و ماندگاری، سرزندگی، کرامت، عزت و حفظ توانمندی در کسب پیروزیها و دستآوردها بوده است.
شما این مقاومت را با جهاد، شب زنده داری، تحمل مشکلات، فداکاری، اشکها و در پایان با خونهای پاک خود بنیان گذاشتید، پس از شما نسلی آمده است که این وصیت را حفظ کرد و فرماندهان شهیدی در عرصه حضور یافتند که راه شما را در همه میدانها با فداکاری، جهاد، قبول سختی ها، اشکها و خون هایشان ادامه دادند و خونهای مقاومت پس از شماجاری شد و کاروانهای شهدا پیاپی در مسیر شما به راه افتاد و این خونها همچنان در رگها جریان دارد و همه عرصهها را بدون هیچ گونه ترس، هراس، کوتاهی و ضعف حفظ میکنند.ای رهبران و سروران ما! مسیر و راه شما اکنون در سال ۲۰۱۸ بیشتر از هر زمان دیگری سرشار از سرزندگی، شادابی، اعتماد، آرزو، معنویات و توانمندی است و شاهد حضور مردان، زنان، کودکان و سالخوردگان و چشم انتظار آرزوها و رؤیاهای بزرگ است.
در سالروز فرماندهان شهید خود یعنی سید عباس و شیخ راغب و حاج عماد مغنیه، تفکر و ذهن، مسیر، اهداف و اولولویتهای آنان را گرامی میداریم و میگوییم این حزب متعلق به شما است و همچنان این فکر، ذهنیت، خط، اهداف و اولویتها را همراه خود دارد. شما رهبران مقاومت و هدایتگران راه و مسیر بودید و هستید و باقی خواهید ماند. شما دشمن ما را که همچنان دشمن ما است مشخص کردید، شما راهی را که ما همچنان در آن حرکت میکنیم ترسیم کردید، شما اهدافی را که ما همچنان آن را به دوش میکشیم تعیین کردید، شما با نفسهای پاک خود روح، اراده، عزم و توانی را که سینههای ما همچنان از آن سرشار است برانگیختید.
در مسیر شما آنگونه که تا کنون وصیت شما را حفظ کرده ایم در آینده نیز آن را حفظ خواهیم کرد. ما اکنون بیشتر از هر زمان دیگری نیازمند راه و مسیر شما و میراث انسانی، ایمانی، جهادی و اخلاقی شما هستیم، چرا که چالشهای پس از شما بزرگتر و دشوار شده است و هر روز بزرگتر و دشوارتر میشود. برادران و خواهران! ما این روز را در حالی گرامی میداریم که دستآوردهای بزرگ و مهمی کسب کرده ایم، من در بخش نخست سخنان خود به موضوع درگیری خود با دشمن اسرائیلی میپردازم. در بخش دوم برخی از مسائل منطقهای را به صورت خلاصه و تا جائی که زمان فرصت دهد اشاره میکنم. در بخش سوم به موضوع داخلی لبنان یعنی انتخابات میپردازم و بحث را در این زمینه در روزهای بعد کامل خواهم رد.
در ابتدا در خصوص درگیری کنونی با دشمن اسرائیلی و موضوعی که ذهن همه لبنانیها را به خود مشغول کرده است یعنی موضوع مرزهای آبی، منطقه اقتصادی و منابع نفتی لبنان در آبهای جنوبی، سخن میگویم. اجازه دهید محدوده سخنان خود را وسیعتر از مشکل منطقه اقتصادی لبنان و میدان نفتی بلوک ۹ که لیبرمن وزیر جنگ رژیم صهیونیستی به آن اشاره کرده است، ترسیم کنم. به نظر میرسد کل منطقه به صورت آشکار وارد مرحله جنگ بر سر نفت و گاز شده است، از این رو موضوع مورد بحث ما نیز موضوع جداگانه وبی ارتباطی نیست.
عوامل و اهداف درگیری بر سر نفت و گاز در منطقه و طمعهای موجود در این خصوص شناخته شده هستند و نیازی به توضیح بیشتری ندارد، اما آنچه باعث شده است این نزاع در چنین مرحلهای به اوج خود برسد وجود دولت ترامپ در آمریکا است، چرا که دولت او دارای ذهنیت اقتصادی و آزمندی و طمع ورزی است که بدون هیچ گونه شرمی آن را اعلام میکند. اکنون در محافل اراضی فلسطین اشغالی و روزنامهها و رسانهها و گزارشها و تحقیقات مراکز پژوهشی اسرائیلی، به مقادیر انبوه نفت و گاز در منطقه اشغالی جولان سوریه میپردازند، از این رو اسرائیل تلاش میکند تا از حضور ترامپ و دولت کنونی آمریکا و ضعف موجود در میان کشورهای عربی و درگیریها در سوریه استفاده کند و از طریق یک قطعنامه آمریکایی یا بین المللی منطقه اشغالی جولان را به محدوده رژیم صهیونیستی ملحق کند، چرا که جولان فقط به موضوع امنیت ملی و ذخایر آبی ارتباط ندارد بلکه به موضوع جنگ بر سر نفت و گاز نیز ارتباط دارد.
به غیر از جولان اگر بخواهیم درباره تحولات سوریه سخن بگوییم، عوامل زیادی در شکل دادن این تحولات سهیم هستند، برخی از سران کشورهای عربی و خارجی و برخی از ژنرالهای بلندپایه گزارشهایی منتشر کرده اند که از وجود منابع نفتی و گازی گسترده در خاک و آب سوریه خبر میدهند و همین موضوع یکی از دلایل درگیری بر سر سوریه است. هر چند دلیل اصلی، محور مقاومت وجود حکومتی در سوریه است که خارج از محور آمریکا قرار دارد و تسلیم اسرائیل نمیشود.
اما موضوعی که منابع مذکور در گذشته به آن اشاره کرده اند و اکنون به آن اشاره میکنند و در مرحله آینده نیز ابعاد گسترده تری به خود میگیرد، این است که یکی از دلایل نزاع در سوریه تسلط بر منابع نفتی و گازی در خاک و آب این کشور است. اشغالگری آمریکا در منطقه شرق سوریه و شرق فرات یعنی از منطقه بوکمال در مرزهای عراق تا حسکه و قامشلو و منبج در مناطق غربی حاکم شده است و اکنون پایگاههای آمریکایی در این مناطق برپا شده است، آمریکاییها پیشتر گفتند پس از نابودی داعش منطقه خاورمیانه را ترک میکنند، ولی داعش نابود شد و آنان منطقه را ترک نکردند، این در حالی است که خودشان از باقی ماندههای محافظت میکنند و مناطق امنی را برای آن ایجاد کرده اند و همه طرفها از جمله محور مقاومت، ارتش سوریه و حتی نیروهای روسی را از آسیب رساندن به داعش منع میکنند و برخوردهای نظامی اخیر در چارچوب حفظ این راهبرد بوده است.
اخیرا شاهد بودیم در بودجه پنتاگون بیش از ۵۰۰ تا ۷۵۰ میلیون دلار تحت عناوین مختلف به کمک به نیروهای سوریه دموکراتیک و یگانهای مدافع خلق در یک سال اختصاص داده شده است. این مبلغ به اسم حمایت از دموکراسی در سوریه و حمایت از کردها هزینه شده است. در اینجا باید به کردها توصیه کنم: از همه تجربههای گذشته پند بگیرید، آمریکا از شمه به عنوان ابزارهایی برای پیش بردن نبردها و اهداف خود علیه حکومت سوریه و ایران و روسیه و محور مقاومت و حتی مناطق دیگر از شما استفاده میکند ولی در پایان به مصلحت خود میاندیشد و شما را تنها میگذارند و شما را به ارزانترین قیمت میفروشد. آمریکاییها حتی در پایگاه التنف هم ماندگار شده اند این در حالی است که داعش به صورت کامل از منطقه بادیه سوریه خارج شده است، نیروهای آمریکایی در مناطق شرق فرات حضور دارند، چرا؟ به خاطر اینکه مهمترین ذخایر نفتی و گازی سوریه در مناطق شرق فرات قرار دارد.
دولت ترامپ اکنون با دید نفتی به عراق نگاه میکند، عراق در ذهن ترامپ و دولت او چاههای نفت را تداعی میکند نه مردم و دولت و حکومت و آینده و امنیت عراق را، این در حالی است که جنگ مصیبت بار آثار ویرانگری را بر زیر ساختها و جامعه و مردم عراق به جا گذاشت و قربانیهای بسیاری گرفت. ترامپ یک سال پیش در تبلیغات انتخاباتی خود مرتب لفط نفت را تکرار میکرد و میگفت: باید بر ذخایر نفتی مسلط شویم! ترامپ به وعدههای انتخاباتی خود عمل کرد و در مورد قدس نیز به حداقل دو میلیارد مسلمان و مسیحی اهانت کرد و کرامت آنان را مورد تعرض قرار داد. مورد دیگر از جنگ و جدالهای نفتی در منطقه بین ترکیه و قبرس است و گفته میشود که دلیل اصلی بحران اخیر کشورهای حاشیه خلیجی، طمع برخی کشورها برای سیطره بر منابع گازی و نفتی قطر بوده است.
از این رو جدال در منطقه بر سر نفت و گاز است و آمریکا این نبرد را در شرق فرات و عراق و خلیجی مدیریت میکند، در غیر این صورت همه جهانیان میدانند که اگر ترامپ بخواهد مشکل بین عربستان و امارات با قطر حل شود در طول دو ساعت حل خواهد شد. اکنون نیز در مورد اسرائیل موضوع اصلی همان موضوع نفت است. خواستم با ذکر این مقدمه به همه لبنانیها در مرحله نخست بگویم: هنگامی که رژیم اشغالگر اسرائیل جنوب لبنان را اشغال کرده بود و سپس تا سال ۲۰۰۰ میلادی که به نوار مرزی جنوبی عقب نشینی کرد، برخی از لبنانیها گمان میکردند که نبرد با اسرائیل ربطی به آنها ندارد و مشکل ساکنان جنوبی است، برای برخیها اهمیت نداشت که مناطق بنت جبیل یا مرجعیون و سایر مناطق از اشغالگران پس گرفته میشود یا نمیشود! اما این موضوع مربوط به گذشته است و قصد نداریم گذشتهها را مرور کنیم، ولی اکنون منبع نفتی موجود در جنوب لبنان مانند همه منابع نفتی به همه لبنانیها تعلق دارد و بخشی از دارایی آنها محسوب میشود و درآمد آن به صندوق مالی لبنایها وارد میشود.
همه لبنانیها به این منابع نفتی و گازی که در آبهای منطقهای ما وجود دارد چشم دارند چرا که غیر از آن منبع درآمد دیگری نداریم. این منابع نفتی متعلق به همه لبنانیها است و بخشی از امید و آروز و راه نجات لبنان به شمار میرود و ممکن است اقتصاد و زندگی و معیشت لبنانیها را در مسیر مختلفی قرار دهد. آیا نبرد بر سر منبع نفتی بلوک ۹ و منطقه اقتصادی در مرزها با فلسطین اشغالی به جنوب لبنان اختصاص دارد؟ خیر، این نبرد به همه لبنانیها تعلق دارد. دوم: باید بدانیم موضوع اصلی در جدال کنونی، مرزهای زمینی نیست بلکه مرزهای آبی و منطقه اقتصادی است زیرا راه حل مرزهای زمینی آسان است و آمریکاییها و سایرین میخواهند حق آسان ما را به اسم مناطق مورد نزاع در مرزهای زمینی به ما بدهند تا حق دشوار ما را در دریا و آبهای منطقهای و منابع نفتی از ما بگیرند.
اکنون رژیم صهیونیستی در حال احداث دیوارهای حائل در اراضی اشغالی است و تا کنون به سوی اراضی لبنان دست دراز نکرده است، از این رو مردم نباید دچار اشتباه شوند و گفته شود دولت و شورای عالی دفاع تصمیماتی اتخاذ کرده اند و اسرائیل نیز همچنان در حال دیوار کشی است، چرا که اسرائیل همچنان به دیوار کشی در خارج از اراضی لبنان مشغول است. مشکل از جایی آغاز میشود که اسرائیل بخواهد در اراضی مرزی لبنان که به مناطق مورد نزاع معروف است شروع به دیوار کشی کند. دولت و شورای عالی دفاع و دیدار رؤسای سه قوه بر این تقطه توافق کردند که لبنان با این اقدام اشغالگران مقابله خواهد کرد. اما در حال حاضر مسأله مرزهای زمینی مطرح نیست بلکه مرزهای آبی و آبهابی منطقهای در میان است. سوم: لبنانیها تا کنون در نبرد مرزهای دریایی و منابع نفتی و گازی متحد بوده اند و همچنان به این اتحاد پایبند هستند.
لبنانیها در مورد محافظت از حق و حقوق و مرزهای لبنان و کوتاهی نکردن در مورد آن باید متحد باقی بمانند، چرا که وحدت لبنان در سطح رسمی و مردمی، مهمترین دلیل کسب پیروزی و دستآورد در این نبرد است. مسئولان و نیروهای سیاسی لبنان نباید به نیروهای شیطانی اجازه دهند بین لبنانیها اختلاف بیاندازند و موضعگیری آنان را دچار چنددستگی کنند. منظورم از این نیروهای شیطانی، آمریکا است چرا که بیشتر از هر نیروی دیگری در این پرونده وسوسه افکنی میکند! چهارم: ما از سال ۲۰۰۰ تا کنون گفته ایم که مقاومت در ترسیم مرزهای زمینی و دریایی دخالت نمیکند چرا که این مسئولیت بر عهده دولت لبنان است و ما این موضع را به اطلاع مسئولان دولتی رسانده ایم. سال ۲۰۰۰ من در جشن شب پیروزی گفتم که مقاومت به محافظت از وجب به وجب خاک لبنان که دولت تعیین کند بخشی از خاک لبنان است پایبند میماند.
اکنون نیز که در بحبوبه نبردها در این زمینه قرار داریم دوباره اعلام میکنیم که ما خارج از نبرد تعیین مرزهای زمینی و دریایی قرار داریم و دولت و نهادهای دولتی حق و حقوق مردم لبنان را در این زمینه تعیین خواهند کرد. از این رو مسئولان دولتی و نهادهای دولتی باید در این پرونده اقتصادی، تاریخی، حساس و حیاتی در سطح اعتماد و امانتداری مورد انتظار ظاهر شوند و حداکثر شجاعت و مسئولیت پذیری را از خود نشان دهند. مسئولان باید بدانند که مردم لبنان اکنون چشم به راه آنان هستند و همه ما وظیفه داریم که از دولت و مواضعش حمایت و پشتیبانی کنیم و در هر آنچه که میخواهد و لازم دارد در کنارش بایستیم. پنجم: دولت و مردم لبنان باید در این پرونده از موضع قدرت وارد شوند چرا که ما ضعیف نیستیم! لبنانیها اگر خود را ضعیف فرض کنند نبرد را خواهند باخت.
اگر در روح و درون رهبران و مسئولان رسمی و دولتی لبنان احساس ترس و ضعف و سستی و سردرگمی و کوتاه امدن در برابر اعمال فشار جهانی وجود داشته باشد و در مقابل حقوق و مرزها و منابع ملی و حاکمیت ملی لبنان کوتاه بیایند، گام در راه باخت و زیانمندی گذاشته اند. میخواهم به همگان بگویم اگر ما لبنانیها متحد باشیم و به توانمندیهای خود پشت گرم باشیم، قدرتمند هستیم و باید از موضع قدرت مذاکره و این پرونده را پیگیری کنیم. باید به مسئولان بگویم شما نیز میتوانید اسرائیلی را که تهدیدتان میکند تهدید کنید و اگر آمریکاییها نزد شما آمدند و گفتند با ما همراهی و همکاری کنید تا تهدیدهای اسرائیل را از شما دور کنیم، به آنها بگویید شما نیز باید به خواستههای ما عمل کنید تا تهدید حزب الله را از سر اسرائیل دور کنیم.
سید حسن نصرالله دبیر کل حزب الله لبنان در ادامه سخنانش به مناسبت گرامیداشت یاد فرماندهان شهید، گفت، اسرائیل هم میداند، آمریکا هم میداند، همه آنها میدانند در کنار معادله طلایی، مقاومت تنها توانایی شما در این نبرد، یعنی نبرد نفت و گاز است زیرا ارتش لبنان از داشتن موشک زمین به زمین یا زمین به دریا، زمین به هوا و ... منع شده است، ارتش لبنان ارتش ضعیفی نیست، کادر ارتش اعم از فرماندهان، افسران و دیگر نظامیان در سطح بالای شجاعت و شهامت و مسئولیت پذیری قرار دارند، اما دستشان از برخی تسلیحات خالیست، چه کسی مانع تجهیز ارتش لبنان به چنین سلاحی است؟ پاسخ آن آمریکاست، امروز لبنان و هر شهروند لبنانی میتواند بگوید ما را (از برخی چیزها) تحریم کنید ما نیز شما را تحریم میکنیم، ما را بمباران کنید ما نیز با شما چنین میکنیم، به ما حمله کنید ما نیز به شما حمله میکنیم، ما شجاعت و قدرت این کارها را داریم و دشمن هم به این توانایی ما آگاه است.
این سخنان، سخنان دوران واپسگرایی عرب نیست، تهدیدات توخالی نیست و اسرائیل هم به این واقعیت آگاه است. این گوی و این میدان، میتوانیم چنین میدانی را تجربه کنیم و بیازماییم. بر اساس تصمیم شورای عالی دفاع لبنان، میادین نفت و گاز فلان در سواحل دریایی فلسطین از منابعی است که اسرائیل آن را اشغال کرده و اجازه بهره برداری نمیدهد، اما من به شما وعده میدهم طی چند ساعت میتوان فعالیت در این میادین را آغاز کرد. باید اینگونه رفتار کرد که بهره برداری از این موارد حق ماست و در بهره برداری از این منابع کسی بر ما مقدم نیست، این منابع حق ماست و باید به این حقمان دست یابیم و قدرت دستیابی به این حقوق را هم داریم.
نکته ششم در سخنان من این است که آمریکا واسطه بی طرفی نیست، به ویژه اینکه یکی از طرفهای مجادله رژیم اسرائیل باشد، اگر برای این گفته دلیل میخواهید به سخنان مقامات تشکیلات خودگردان فلسطین، سازمان آزادیبخش فلسطین و تمامی فلسطینیان گوش فرا دهید. آنان بارها و بارها تاکید کردند آمریکا میانجی بی طرفی نیست. وقتی آمریکا میانجی میشود برخورد با این میانجی باید به گونهای باشد که گویا با وکیل مدافع اسرائیل رودررو شده ایم. اصلا در این مسئله مورد سومی دیده نمیشد بلکه موضوع این است که مثلا لبنان با اسرائیلی وارد مذاکره میشود که تیلرسون یا ساترفیلد یا هر فرد دیگری از آمریکا نمایندگیش را بر عهده دارند پس با توجه به این نکته خیلی به چنین واسطهای دل نبندید. آمریکا به یقین منفعت لبنان را نمیخواهد بلکه در پی منافع صهیونیست هاست.
آمریکا در پی آن است تا حد امکان، آبها، منابع و سرمایههای ما را به سود صهیونیستها تصاحب کند. با توجه به چنین پیشینه ای، وقتی با آمریکا وارد مذاکره میشویم باید هوشیار باشیم. حتی فراتر از این، اصلا موضوع وساطت آمریکا در میان نیست، بلکه آنان به اینجا (لبنان) آمده اند تا خواسته خود را بر ما دیکته و به ما ابلاغ کنند، آمدند تا تهدیدمان کنند یعنیای لبنان اگر این موارد را نپذیرید خبری از مرز، نفت، آب و ... نیست.
وساطت آمریکا حتی از نظر ظاهر هم شباهتی به میانجیگری و وساطت ندارد. در هر حال میخواهم بگویم ما با یک فرصت تاریخی مواجه شده ایم، کشور، اقتصاد و حاکمیت کشور در برابر فرصت خوبی قرار گرفته است در چنین شرایطی همه ما به عنوان هموطن لبنانی باید متحد، هوشیار، مسئولیت پذیر، شجاع و امانتدار باشیم، به حق خود و به توانایی خود ایمان داشته باشیم و در برابر تهدیدات دچار هراس نشویم و بدانیم به خواست خدا پیروزیم.
نکته دوم درباره اسرائیل؛ البته در هر حال در قبال اسرائیل، چه موضوع آن به لبنان ارتباط داشته باشد یا به کل منطقه، بیدار و هوشیاری شرط لازم است و باید با احتیاط عمل کرد. موضوع مرزها یا موضوع جنگ از موضوعاتی است که قابلیت بررسی و مناقشه دارد، اصرار به ایجاد دیوار در بسیاری از مناطق مرزی لبنان برای خود مفاهیمی به دنبال دارد که در گذشته نیز بدانها اشاره شده ا، مثلا گواهی بر ترس و اضطراب آنان است، ساخت چنین دیواری به این معنی نیست که اسرائیل سیاست هجومی را رها کرده و به سیاست دفاعی متوسل شده است چرا که نگران شهرک ها، نگران الجلیل و نگران مناطق شمالی است.
اما مسائل دیگری هم وجود دارد که بسیار خطرناکند، من در سخنان اخیری که داشتم به عملیات جاسوسی اسرائیل در لبنان اشاره کردم، آنچه که در صیدا رخ داد، یعنی تلاش نافرجام برای ترور یکی از کادرهای جنبش حماس، اتفاق خطرناکی است. من به عنوان عضوی از مقاومت نمیگویم زیرا در موضوع اسرائیل بنده متهم (به دشمنی با آنان) هستم، اما نهادهای رسمی امنیتی در لبنان در تحقیقاتشان دریافته اند اسرائیل در اجرای این عملیات نقش داشته است و جا دارد از دولت و نهادهای امنیتی لبنان تشکر کنیم. این کار تجاوز به امنیت، حاکمیت وحقوق مردم لبنان و تجاوز به حقوق فلسطینیان و سوریهای است که مقیم لبنانند. کاری که انجام شد خطرناک است و نیازمند موضعگیری و برنامه ریزی است و نمیتوان چشمها را بر آن فرو بست، البته پس از این ترور نافرجام برخی سعی کردند موضوع را سبک جلوه دهند، اما این کار آغازی بر تحریکهای اسرائیل برای ترورهای بیشتر بود، این سخن من نیست بلکه نهادهای رسمی امنیتی هم به این موضوع اشاره کرده اند.
قوه قضائیه لبنان هم به آن اشاره کرده است، کسانی که بازداشت و دستگیر شده اند نیز در اعترافاتشان به این نکته اشاره کرده اند. اگر این ترورها در لبنان اجرایی میشد با توجه به شرایطی که لبنان با آن مواجه است کشور با فتنه داخلی مواجه میشدیم، آیا با این حال نمیتوان گفت: این اتفاقات و سیاست ها، امنیتی است؟ این موارد به امنیت ملی، امنیت فردی و امنیت اجتماعی مرتبط است و باید پیگیری شود یا به طور خلاصه بگویم سکوت بر چنین اتفاقاتی یا چشم پوشی از آنها جایز نیست.
در موضوع نقض حریم هوایی لبنان باید به این نکته اشاره کنم که در دو سه هفتهای که از این موضوع گذشته است در ادبیات رسمی لبنان شاهد اظهار نظرهایی درباره زمین و دریا بوده ایم، آیا ما در کشوری زندگی میکنیم که آسمان ندارد؟ یا آنکه حاکمیت بر آسمانمان را به عنوان امتیاز واگذار کرده ایم؟ نقض حریم هوایی لبنان، به اقدامی روزانه و حتی ساعتی تبدیل شده است، از آسمان لبنان به سوریه و کشورهای همسایه حمله میکنند.
من به جنگ سوریه کاری ندارم زیرا این کشور، خودش از خودش دفاع میکند، آنچه که هفته گذشته در سوریه رخ داد (سرنگون شدن جنگنده صهیونیستی) دستاورد بسیار مهم نظامی بود. به یقین اوضاع در پس از این حادثه مثل قبل آن نخواهد بود. در پایینترین حد ممکن دستاورد این اتفاق این است که حساب کار دست اسرائیل خواهد آمد. به یقین این اتفاق آثار مهمی بر روند فعالیت و تحرکات نیروی هوایی اسرائیل خواهد داشت. مقامات سوریه اگر چه از اوضاع داخلی این کشور خرسند نیستند، اما از مدتها قبل به پدافند هوایی دستور داده بودند هر جنگنده اسرائیلی که در آسمان سوریه دیده میشود هدف قرار بگیرد، آنان دستور دادند حتی اگر موشکهایی را هم به خاک سوریه شلیک کردند پدافند هوایی مقابله کند.
این دستور چند ماهی است که اجرایی شده است، اما هفته گذشته روند مقابله شدیدتر بود و به خواست خدا شاهد مصداق آیه و ما رمیت اذ رمیت و لکن الله رمی بودیم. در مقابل پس از این اتفاق تلاشهای طرف مقابل برای انحراف افکار عمومی و سبک شمردن جایگاه ارتش سوریه شروع شد، آنان مدعی شدند این اتفاق ناشی از تصمیم ایران یا روسیه است حال آنکه تصمیم به مقابله با جنگندهها و موشکهای اسرائیلی در آسمان سوریه، فقط تصمیم بشار اسد رئیس جمهوری سوریه است و هم پیمانان سوریه کاملا به این موضوع آگاهند. طرف مقابل در اظهار نظرهایش در پی اهانت به ارتش سوریه و ارتشهای عربی بوده است در نتیجه سعی کرد این حادثه را به ایران، روسیه وحتی حزب الله نسبت دهد در شرایطی که سرنگون کنندگان این جنگنده افسران و نظامیان ارتش عربی قهرمان سوریه بودند، یعنی نظامیانی که ما به مدت هفت سال با آنان در ارتباطیم و ارتباط ما با آنان بیش از زمانی است که در لبنان حضور داشته اند.
ما در این ارتباط به معرفت، آگاهی، تجربه، هوشیاری، شجاعت و دقت افسران و نظامیان ارتش عربی سوریه پی برده ایم، شرایط آنان به گونهای است که در جایگاهی قابل توجه و عالی جای میگیرند. اما مقصود از اهانت و سبک شمردن چمین ارتشی چیست؟ هم کسانی که نظام سوریه را قبول ندارند و هم کسانی که با نظام سوریه همراهند، در هر جایی از کشورهای عربی و جهان اسلام که حضور دارند باید به اقدام قهرمانانه ارتش عربی سوریه و پدافند هوایی این ارتش و هم چنین به تصمیم ریاست جمهوری سوریه افتخار کنند. ما همواره به این اقدام قهرمانانه افتخار میکنیم.
تیلرسون اخیرا به لبنان آمد پیش از او نیز ساترفیلد به لبنان آمده بود، آنچه رخ داد برای ما قابل پیش بینی نبود، اینکه مقامات آمریکایی به مقامات لبنانی بگویند ما با شما و در کنار شما هستیم و به اسرائیل اجازه نمیدهیم اوضاع امنیتی لبنان را به هم بریزد، به اسرائیل اجازه نمیدهیم حاکمیت لبنان را نقض کند، حق شما را در منابع آبی و ... ادا میکنیم. اما هم زمان نگاهی به بودچه پنتاگون بیاندازید میبینید در این بودجه خواستار کمک سه میلیارد و سیصد میلیون دلاری برای اسرائیل شده اند و میدانید کمک پنتاگون به اسرائیل، کمک نظامی است. ارتش لبنان هم ارتشی است که آمریکا به آن کمک کرد وکمک میکند، اما تا چه حد؟ چهل یا پنجاه میلیون دلار و در عالیترین شرایط فراتر از صد میلیون دلار نیست حتی تا سقف صد و پنجاه میلیون دلار را به زبان میآوریم. آمریکا مهمترین هواپیماهای راهبردیش را به اسرائیل میدهد، اما لبنان نه تنها هواپیمایی دریافت نمیکند بلکه سامانه دفاع هوایی هم دریافت نمیکند تا بتواند از خود و حاکمیتش دفاع کند.
مدت زمانی موضوع اسرائیل موضوع مورد بحث گروههای مختلف لبنانی بود و از سرکشیها و دشمنیهای اسرائیل میگفتند، اما آیا امروز هم درباره طمع ورزیهای اسرائیل به لبنان بحث و تدقیق میشود؟ چنین نیست. حتی اگر بپذیریم این طمع ورزیهای بررسی میشود، اما آیا تهدیدات ناشی از آن علیه لبنان هم بررسی میشود؟ آمریکا به جای آنکه در پی راه حلی برای دلایل و اسباب باشد در پی راه حل برای نتیجه است. ما برای آنکه با این تهدیدات مقابله کنیم باید به توانمندیهایی مجهز شویم، ما در این زمینه باید محتاط و هوشیار باشیم، بی توجه به آنچه که در مقالات و روزنامهها نوشته میشود، در تمامی سخنرانی گذشته ام درباره موضوع جنگ سخن گفتم، جنگ محاسبات پیچیدهای دارد، اینگونه نیست که اسرائیل بگوید در پی جنگ نیست و ما آنان را در این گفته صادق بدانیم، بلکه این سخن میتواند درست و هم زمان نادرست باشد. آنچه که اسرائیل را از جنگ دور میکند این است که مطمئن نیست در این جنگ پیروز خواهد شد. این معادلهای است که فرماندهان شهید ما بر اسرائیل تحمیل کرده اند.
سید حسن نصرالله دبیر کل حزب الله لبنان در ادامه سخنانش به مناسبت گرامیداشت یاد فرماندهان شهید، گفت، در مورد مسائل منطقهای به سرعت به چند نکته اشاره میکنم، موضوع فلسطین، تداوم محاصره آمریکا علیه مردم فلسطین، منع کمک به آنروا، منع کمک به تشکیلات خودگردان فلسطین، قرار دادن جنبشهای مقاومت فلسطین و فرماندهان مقاومت در فهرستهای تروریسم، تصویب مجازاتهای جدید علیه گروههای فلسطینی در مجلس نمایندگان آمریکا و فشارهای بیشتر و بیشتر از موضوعات مهمی است، اما در این میان اتفاقی که باید از آن با قدرت حمایت کرد اجماع فلسطینیان در مخالفت با تصمیم دونالد ترامپ و اجماع آنان در نپذیرفتن توافق قرن و همچنین الگوهایی است که فلسطینیان در هفتههای گذشته ارائه کرده اند و من در این جا تنها به نام سه نفر از آنها اشاره میکنم، شهید و فرزند شهید، احمد جرار، فردی که الگویی قابل توجه به شمار میآید و مردم فلسطین باید با او همراه باشند. دومین الگو دختر نوجوان یعنی عهد التمیمی است، دختری که هم خودش و هم خانواده اش نشان دادند جسور و شجاعند.
دختر نوجوانی که نظامی اسرائیلی را سیلی میزند و در برابرشان میایستد و در دادگاه نیز پدر و مادرش به او توصیه میکنند مقاوم و پایدار باشد. سومین الگو عمر العبد است که روز گذشته چهار بار به حبس ابد محکوم شد، چنانچه مقرر شد نامش در هیچ یک از توافقات برای مبادله قرار نگیرد، اما او در برابر این حکم لبخند زد تا جایی که لیبرمن خشمگین شد. اگر درباره امیدها، آینده و چشم اندازها صحبت میکنیم به این دلیل است که چنین الگوهایی را در اختیار داریم.
نکته بعدی موضوع مناسبتی است و آن سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در ایران است، سی و نه سال از برپایی نظام جمهوری اسلامی گذشت یعنی نظامی که انقلاب اسلامی ایران آن را به بار نشاند. انقلابی که نظام شاهنشاهی را سرنگون کرد. مردم ایران با مشارکت در همه پرسی، نظام جمهوری اسلامی و قانون اساسی جمهوری اسلامی را بنیان نهادند. سی و نه سال است که مردم ایران، این کشور، این نظام و این جمهوری را نوسازی میکنند و از استقلال و حاکمیتشان دفاع میکنند، از استقلال واقعی خود حمایت میکنند، ایران کشوری است که هیچ کشوری در جهان در تصمیماتش مداخله نمیکند.
نه در قانون اساسی، نه در قوانین کشوری، نه در سیاست ها، نه در راهبردها، نه در برنامهها و نه در هیچ چیز دیگری در این کشور مداخله نمیشود. مردم ایران از استقلال، حاکمیت، وجهه مردمی، قدرت و توسعه کشورشان دفاع میکنند. سی و نه سال این کشور و این نظام در معرض تهاجم آمریکا، غرب و برخی از کشورهای عربی است، اما در مقابل این کشورها مقاومت میکند. چند هفته قبل گروکشیهایی را شاهد بودیم، اما در چند روز گذشته شاهد تظاهرات میلیونی مردم ایران در شهرهای این کشور بودیم.
ما در سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران قرار داریم و در این مناسبت ضمن اعلام فخر، عزت و درود، از ایمانمان به این انقلاب و به این نظام اسلامی و ایستادگیش در کنار لبنان، فلسطین، سوریه، عراق، بحرین، یمن و امتهای عرب و دفاعش از حقوق اعراب و مسلمانان و تحمل پیامدهای این سیاستها میگوییم و به نام همه شما به امام آیت الله العظمی سید علی الحسینی الخامنهای و تمامی مقامات جمهوری اسلامی و به تک تک مردم این کشور درود میفرستیم.
به عنوان جمله معترضه اشاره کنم که آمریکاییها به لبنان آمدند و اظهار داشتند به لبنانیها کمک میکنند تا مانع مداخله ایران در لبنان شوند من در اینجا به یک جمله اشاره میکنم، درباره مداخله ایران در لبنان، به ما سند و برهان نشان دهید، حتی به یک مورد در این زمینه اشاره کنید. حزب الله متهم است که نماینده منافع ایران است، اما ایران هیچ منفعتی در لبنان ندارد که منفعت لبنان تلقی نشود. این اتهام ظلم بزرگی است، سخن من این است که ما هم پیمان و دوست ایرانیم و به این ارتباط راهبردی، عقیدتی و ایمانی افتخار میکنیم، ایران هیچگاه و در هیچ زمینهای در امور لبنان مداخله نمیکند، نه در تلاش برای حل معضل کرسی ریاست جمهوری مداخله کرد، نه سعی کرد شخصی یا مسئولی را در لبنان وتو کنند در شرایطی که در برخی کشورها این مباحث وجود دارد چنانچه در برخی کشورها حتی نخست وزیر را به گروگان میگیرند.
الان ما انتخابات پارلمانی را در لبنان در پیش داریم، اما ایران چه مداخلهای در این زمینه دارد؟ لبنانیها به شعارها توجه نکنند بلکه یک نمونه برای ما بیاورند که ایران کجا در امور داخلی لبنان مداخله کرده است؟ کجا ایران به جای لبنانیها تصمیم گرفت؟ یک مثال بیاورید که حزب الله کاری کرده باشد که به نفع لبنان نباشد، اما به سود ایران باشد؟ ایران برای لبنان، یک کشور هم پیمان، برادر، دوست و کشوری است که برای لبنان جز خیر را نمیخواهد و هر آنچه را در توان دارد برای لبنان گذاشته و همچنان آماده است تا به لبنان کمک کند. این کمک تنها در بعد مقاومت لبنان نیست بلکه در بعد تجهیز تسلیحاتی ارتش، توسعه کشور، موضوع نفت و موضوع برق هم مصداق دارد. لبنانیها این دولت شماست که در این زمینه واکنشی نشان نداده است، با کشوری روبرو هستیم که آماده است به ما در ابعاد مختلف کمک کند و کمک هایش هم تنها به مقاومت لبنان اختصاص ندارد، اما مشکل در داخل لبنان است.
نکته بعدی نیز مناسبتی و به مناسبت ماه فوریه است، هفت سال از آغاز انتفاضه مسالمت آمیز مردم بحرین میگذرد، در این مدت شاهد مقاومت و پایداری بوده ایم، علمایی، چون آیت الله عیسی قاسم در اقامت اجباری قرار گرفتند، علما و هزاران جوان در زندان جای داده شدند، اما تظاهرات متوقف نشده است. احکام قضایی ظالمانه و حتی اجرای احکام ظالمانه اعدام نتوانسته است این مردم را متوقف کند. بر اساس اطلاعاتی که دارم میگویم که پس از این، در هفت، هشت یا ده سال بعد نیز این حرکت متوقف نخواهد شد بلکه این مردم بر مطالبات به حقشان اصرار دارند و در پی احیای خون شهدا، مظلومیت زندانیان و مصائب بازماندگان و خانوادهها و و مادران و پدران شهدا هستند.
موضوع خطرناکی که درباره بحرین وجود دارد نکتهای است که در گذشته نیز بدان تاکید کردم و آن اینکه برنامهای در بحرین در حال اجراست تا ترکیب جمعیتی این کشور تغییر یابد یعنی طرحی که مشابه با برنامههای اسرائیل است. ممکن است این گشور تنها کشوری در جهان باشد که شهروندانش را با لغو تابعیت مجازات میکند، یعنی دولت بحرین افرادی را از نقاط مختلف دنیا وارد کشور میکند و به آنان تابعیت بحرینی میدهد، در شبکههای اجتماعی سرودها و ترانههایی را به زبانهای مختلف اعم از هندی و پاکستانی میشنویم که خوانندگان خود را بحرینی معرفی میکنند.
در نقطه مقابل، شهروندان بحرینی از تابعیت کشورشان محروم میشوند و مصیبت اصلی این است که نظام سیاسیای که مردم بحرین را لغو تابعیت میکند متشکل از خاندانی است که خودشان بحرینی نیستند بلکه از کسانی هستند که وارد بحرین شده اند تا بر بحرینیها حکومت کنند. پس از گذشت هفت سال از انتفاضه مردم بحرین بار دیگر ایستادگی خودمان را در کنار این مردم اعلام و آنان را دعا میکنیم، آنچه که ما در این زمینه بدان متهم شده ایم نادرست است.
سید حسن نصرالله در ادامه سخنرانی خود در مراسم بزرگداشت سالگرد فرماندهان شهید مقاومت از جمله سید عباس الموسوی، شیخ راغب حرب و عماد مغنیه، گفت:در مسئله یمن نیز چیز جدیدی وجود ندارد ولی من فکر میکنم باید به لحاظ اخلاقی در برابر سکوت جهان و سازمانهای بین المللی به نکتهای و اجب اشاره کنم. همه سازمانهای بین المللی به وجود بیست میلیون گرسنه و صدها هزار بیمار دچار به بیماری وبا در یمن اشاره میکنند و هر روز شاهد حملات مختلف به یمن هستیم و کشتارهای متعددی در این کشور رخ میدهد و جهان نیز سکوت کرده است. مسئله قابل توجه این است که در همه کشورهای عربی و اسلامی و جهان صداها و طرفهای معدودی از مظلومیت ملت یمن سخن میگویند و یکی از این صداها متعلق به حزب الله است ولی برخیها میخواهند صدای حزب الله ساکت شود.
این طرفها به این بهانه لبنانیها را تهدید میکنند که جنبشی در لبنان در هر مناسبتی به این مسئله اشاره میکند که تجاوز بزرگی علیه یمن وجود دارد و به مردم این کشور ظلم و ستم میشود و حملات وحشیانهای علیه این کشور شده است، جنبشی که از همه اعراب و مسلمانان میخواهد این تجاوز را متوقف کنند. حتی حاضر نیستند این صدا را بشنوند، صدایی که برای دنیا و آخرت ماست ولی از ما میخواهند سکوت کنیم ولی ما میگوییم که هرگز به یاری خداوند سکوت نمیکنیم چرا که سکوت کمتری کاری است که ما میتوانیم درباره ملت مقاوم و مبارز یمن داشته باشیم.
وی درباره اوضاع انتخاباتی لبنان گفت: یک دوره زمانی برای انتخابات در لبنان تعیین شده است و قانون انتخابات را بر اساس نسبیت داریم. نخست این که این قانون، عادلانه است هر چند که این که میتوانستیم قانون بهتری داشته باشیم ولی این قانون با وضع کنونی بهترین قانون انتخابات در تاریخ لبنان است. دوم این که برخیها میگویند این قانون، قانون حزب الله است.
قطعا این قانون قانون حزب الله نیست. همان طور که میگفتند که دولت نخست وزیر میقاتی دولت حزب الله است. بله حزب الله در تدوین این قانون نقش تاثیرگذاری داشته است ولی همه گروههای سیاسی لبنان درباره این قانون توافق کردند. قطع نظر از این که قانون را قانون حزب الله یا ... بدانید من به شما میگویم قانون انتخابات جدید در لبنان یک افتخار سیاسی بوده و مهمترین دستاورد سیاسی در طی دهههای گذشته است. قطع نظر از توافق طائف اگر میخواهیم از دستاورد سیاسی سخن بگوییم قانون انتخابات جدید از مهمترین دستاوردهای سیاسی در لبنان است. اهمیت این قانون در این است که زمینه را برای هر فردی که محبوبیت مردمی داشته باشد آماده کرده است تا در پارلمان نماینده مردم شود. از نتایج این قانون این است که انتخابات سال جاری به معنای درهم شکستن طرف مقابل نیست و هیچ طرفی نمیتواند در انتخابات بر اساس درهم شکستن طرف مقابل شرکت کند چرا که در این قانون چنین ظرفیتی وجود ندارد.
در قانون اکثریتی چنین شرایطی وجود دارد ولی در قانون نسبیت چنین شرایطی وجود ندارد و هر طرفی سهم و جایگاه عادی را به دست میآورد و هیچ طرفی نمیتواند طرف مقابل را درهم بشکند. زمانی قانون نسبیت نتیجه دارد که انتخابات در شرایط آرام برگزار شود. نباید انتخابات باعث فتنه در کشور شود. مسئله دیگری این است که ما میخواهیم در انتخاباتی شرکت کنیم که به دست دو گروه نباشد و نباید انتخاباتی به مانند انتخابات سال ۲۰۰۹ و ما قبل برگزار شود. قرار نیست این انتخابات میان دو جریان هشت مارس در ائتلاف با جریان ملی آزاد و جریان چهارده مارس برگزار شود. امروز گروههای سیاسی متعدد در لبنان فهرستهای انتخاباتی خود را تشکیل میدهند.
در گذشته بحث و جدل درباره تعیین اسامی در فهرستها این بود که آیا این فرد در دو جریان هشت یا چهارده مارس قرار دارد یا خیر. من نمیخواهم وارد این بحث و جدل شوم. امروز نیروهای سیاسی مرتبط به جریان چهارده مارس در یک دایره انتخاباتی با یکدیگر رقابت میکنند و نیروهای سیاسی مرتبط به هشت مارس نیز ممکن است در یک دایره انتخاباتی با یکدیگر رقابت کنند، یعنی این که ممکن است طرفهای وابسته به جریان هشت مارس چند فهرست انتخاباتی ارائه کنند. بنابراین امروز هیچ طرفی نمیتواند نبرد انتخاباتی را در سال ۲۰۱۸ بدین گونه ارائه کند که نبرد درهم شکستن دو گروه سیاسی بزرگ در لبنان خواهد بود. هرگز این گونه نخواهد بود.
سید حسن نصرالله در ادامه گفت: ممکن است جریان المستقبل و جریان ملی آزاد و حزب سوسیالیست ترقی خواه در یک دایره انتخاباتی متحد یکدیگر باشند و در دایره انتخاباتی دیگر با یکدیگر رقابت کنند. ممکن است ما و جنبش امل با جریان ملی آزاد در یک دایره انتخاباتی متحد یکدیگر باشیم و در دایره انتخاباتی دیگری رقابت کنیم. این وضع برای نیروهای مرتبط به جریان هشت مارس نیز صادق است. برگزاری چنین شکلی از انتخابات، مسئلهای طبیعی است. باید اجازه بدهیم که همه گروههای سیاسی مشغول انتخابات باشند و ما به همه دوستان و متحدان خود گفتیم که آزاد باشید و گزینههای مناسب خود را انتخاب کنید و با هر طرفی میخواهید متحد شده و به منافع خود توجه داشته باشید.
برخی از رسانهها به موضوعاتی اشاره کرده اند که من آن را تکذیب میکنیم. ما فهرستهای انتخاباتی و نامزدهای خود را بر فهرستها و گروههای سیاسی مشخصی تحمیل میکنیم. ما نمیگوییم حزب فلانی باید فلان فرد را نامزد کند. هرگز چنین موضعی نداریم. درست است که دوست داریم همه دوستان و متحدان ما یک فهرست انتخاباتی یکپارچه و مشترک ارائه کنند و دوست داریم به همه دوستان خود کمک کنیم ولی خواستههای خود را بر این طرفها تحمیل نمیکنیم. باید هر طرفی به منافع سیاسی و حساسیتهای موجود در کشور و منطقه توجه داشته باشد. تنها دو جنبش حزب الله و امل چند ماه است که موضع خود را در انتخابات نهایی کرده اند. گروههای دیگر سیاسی ممکن است که با گروههای دیگر رقابت کنند یا متحد یکدیگر شوند و باید منتظر تدوین فهرستهای انتخاباتی باشیم.
دبیر کل حزب الله لبنان تاکید کرد: در طی هفتههای گذشته شاهد آن هستیم که برخیها به دنبال یک نبرد هستند و این موضوع را القاء میکنند که حزب الله میخواهد در انتخابات پارلمانی آینده اکثریت کرسیها را به دست آورد. این ادعاها بی پایه و اساس است. دلایل زیادی وجود دارد که این طرفها چنین ادعاهایی را مطرح میکنند. برخیها با این ادعاها میخواهند برخی از کشورها نظیر آمریکا، عربستان سعودی، امارات و ... را بترسانند و با این ادعاها درخواست کمک و یاری دارند و میگویند قانون انتخابات باعث میشود حزب الله اکثریت را در پارلمان به دست آورد و باید از ما حمایت مالی و رسانهای کنید و باید میان گروههای مختلف آشتی ایجاد کنید تا همه این گروهها فهرست انتخاباتی یکپارچه کنند و در غیر این صورت حزب الله کنترل پارلمان را به دست خواهد گرفت.
این ادعا، دروغ و فریبکاری است. ممکن این این ادعاها، تلاشی برای تغییر قانون انتخابات به این بهانه باشد که این قانون باعث میشود حزب الله اکثریت را در پارلمان به دست آورد. ممکن است این ادعا برای فشارهای بیشتر بر حزب الله باشد و ما چنین فشارهایی را پیش بینی میکنیم چرا که با شرایط انتخابات روبرو هستیم. مجازاتهای مالی، فهرستهای تروریستی و دادگاه بین المللی ترور رفیق الحریری و ... مطرح است. دادگاه بین المللی یک دادگاه سیاسی و تحت تاثیر مسائل سیاسی است و ما پیش بینی میکنیم از این دادگاه نیز برای نبرد انتخاباتی استفاده کنند. با تاسف شدید میخواهند از خون نخست وزیر شهید رفیق الحریری در درگیریهای سیاسی استفاده کنند.
بر اساس قانون انتخابات لبنان هیچ حزبی سیاسی در این کشور با هر قدرتی نمیتواند اکثریت کرسیها را در پارلمان به دست آورد. برخیها پس از انتخابات به دستاوردهای تخیلی خود اشاره نکنند و نگویند مانع از آن شدیم که حزب الله بتواند اکثریت کرسیهای پارلمان را به دست آورد. در لبنان هر حزب سیاسی هر چه قدر هم قدرت داشته باشد، نمیتواند اکثریت کرسیها را در پارلمان به دست آورد. زمانی که انتخابات میان دو جریان اصلی در لبنان نیست، بنابراین هیچ گروه نمیتواند در پایان انتخابات بگوید که گروهم توانسته است اکثریت کرسیهای پارلمان را به دست آورد چرا که گروههای مختلف سیاسی با و علیه یکدیگر متحد میشوند.
ما خود را برای شرکت در انتخابات آماده میکنیم. ما نظر خود را درباره ائتلاف بندیهای خود نهایی کرده ایم. ما مدتهای زیادی که است که رابطه ائتلافی با جنبش امل داریم و همچنان این رابطه باقی خواهد ماند. ما تفاهم خوبی با گروههای موجود در جریان هشت مارس داریم و هیچ مشکلی با یکدیگر نداریم. طبیعی است که رابطه ائتلافی با گروه نیروهای لبنانی نداشته باشیم چرا که هیچ نقطه مشترکی درباره موضوعات سیاسی با یکدیگر نداریم. درباره جریان المستقبل نیز باید به این مسئله اشاره کنم که نزدیک به یک تا دو ماه است که اعضای این جریان میگویند با هر گروهی به استثنای حزب الله متحد شویم. به این جریان میگویم که چه طرفی (از حزب الله) از شما درخواست ائتلاف کرده است. موضوع ائتلاف با جریان المستقبل مطلقا در حزب الله مطرح نشده است. اگر جریان المستقبل فکر میکند در نبرد انتخاباتی خود با حزب الله روبروست، نبرد انتخاباتی ما با هیچ گروه و جریانی نیست. ما در انتخابات پارلمانی لبنان در سال ۲۰۱۸ نبرد انتخاباتی با هیچ گروهی نداریم.
دبیر کل حزب الله لبنان گفت: در قانون انتخابات نسبی این کشور هر فردی بر اساس توان خود میتواند در انتخابات شرکت کند و به نتیجه برسد، بنابراین نیازی به نبرد و درگیری نیست. ما درباره جریان ملی آزاد لبنان، رابطه ائتلاف سیاسی قوی و مستحکمی داشته و تفاهمات ثابت و پایداری داریم. طبیعی است که ما به صورت یک حزب یکپارچه نیستیم و ممکن است درباره برخی از موضوعات اختلاف نظر داشته باشیم ولی ما نقشهای یکدیگر را کامل میکنیم. این روابط بر اساس موضع گیری مشخصی متزلزل نمیشود. ممکن است حادثه دشوار و تلخی رخ داده باشد ولی در نهایت هر دو طرف بر این مسئله اصرار دارند که این رابطه ائتلافی سیاسی حفظ شود. ما در مسئله انتخابات با یکدیگر گفتگو و تاکید کردیم جریان ملی آزاد در انتخابات ملزم به موضوع خاصی نیست. ممکن است در برخی از دایرههای انتخاباتی با یکدیگر متحد شویم و ممکن است در برخی از دایرهها انتخاباتی فهرستهای انتخاباتی متفاوتی ارائه کنیم. ما تلاش میکنیم که به منافع انتخاباتی خود توجه داشته باشیم و این وضع، آسیبی به روابط دوستانه ما نمیزند. در گفتگو با حزب سوسیالیست ترقی خواه نیز شرایط برای گفتگو وجود دارد و ما موضع خود را هنوز قطعی و نهایی نکرده ایم.
سید حسن نصرالله در پایان سخنان خود بیان داشت: پس از تجارب فراوان، زمان آن رسیده است که لبنانیها بدانند که دیگر چیزی به نام اکثریت یک گروه سیاسی مشخص وجود ندارد و هیچ گروهی نمیتواند جدا از گروههای سیاسی اصلی بر کشور حکومت میکند. این وضع تنها درباره طوایف نیست و حتی درباره نیروهای سیاسی اصلی نیز است. ساختار و ماهیت لبنان بدین شکل است که باید همه با یکدیگر رابطه شراکت داشته باشند. درباره نامزدهای حزب الله نیز به این مسئله اشاره میکنم که تا دو روز آینده موضع خود را درباره اسامی نامزدهای حزب الله نهایی خواهیم کرد. این تصمیم درباره فهرستهای انتخاباتی نیست و این فهرستها بعدا منتشر میشود. قرار گرفتن افراد در این فهرستها بر اساس تفاهم با جنبش امل و متحدان دیگر خواهد بود.
بنابراین اسامی نامزدهای حزب الله تا دوشنبه یا سه شنبه در ساعت شش بعد از ظهر در تلویزیون برای شرکت در انتخابات سال ۲۰۱۸ اعلام خواهد شد. بار دیگر به سید عباس الموسوی، شیخ راغب الحرب و حاج عماد مغنیه و همه فرماندهان و نیروهای عزیز شهید حزب الله میگوییم که وصایای آنان را حفظ خواهیم کرد و به راه آنان ادامه خواهیم داد و با ادامه دادن به راه و افکار این شهدا پیروزیهای جدیدی را برای لبنان، فلسطین، سوریه و کل منطقه رقم خواهیم زد.
انتهای پیام/