یکی از کشورهایی که نقش این قدرتها در آن بسیار پر رنگ به نظر میرسد ایران است. کشوری که به دلیل داشتن مرزهای گسترده، موقعیت ژئوپلیتیک خاص و منابع زیر زمینی فراوان، طمع سیری ناپذیری قدرتهای امپریالیستی را همواره متوجه خود کرده است. با این حال مقاطعی از تاریخ بوده است که این قدرتها در رسیدن به اهداف خود در ایران با شکست مواجه شدهاند.
در واقع بهواسطه وجود زیرکی، فراست و کاردانی رهبران ایران قدرتهای جهانی نتوانستند مطامع شوم خود را جامه عمل پوشانده و به ایران ضربه زنند. در همین ارتباط در بحبوحه انقلاب ایران و در مقاطعی که رهبران آمریکا در واشنگتن امید خود را به حفظ شاه از دست میدادند تلاش برای حفظ بقایای سلطنت و به بیراهه کشاندن انقلاب در صدر اهداف تصمیمسازان در کاخ سفید قرار گرفته بود. انقلابی که به زعم آنان تمام نقشههای آمریکا برای تداوم سلطه بر ایران را نقش بر آب میکرد.
بر این اساس پژوهش زیر در پی پاسخ به این پرسش است که چگونه در حالی که جنبش ملی شدن صنعت نفت به رهبری مصدق نتوانست بر کودتای کودتاچیان غلبه کند، امواج انقلاب ایران طومار تمام نقشههای واشنگتن برای کودتا در ایران و تغییر مسیر انقلاب را در هم پیچید؟ به عبارتی چگونه شد که ژنرال هایزر نتوانست انسجام ارتش را حفظ و از شکاف در آن جلوگیری کند و از آن در جهت یک کودتا برای بقای سلطنت پهلوی بهره ببرد؛ این در حالی بود که ماموریت وی در تهران سپردن تعهد حمایت و وفاداری ارتش به یک دولت غیر نظامی و در اصل ایجاد زمینه و بستر لازم برای طراحی یک کودتا بود.
توانایی امام در متحد کردن تمام گروههای سیاسی
از مواردی که به اضمحلال قدرت سرکوبگر ارتش در کوران انقلاب یاری رساند رهبری امام خمینی و قرار گرفتن تمام گروههای سیاسی در پشت سر ایشان و در واقع توانایی امام در زیرچتر قراردادن همه جانبه انقلابیون برای سرنگونی رژیم پهلوی بود. این مسئله از جمله مواردی بود که ماموریت ژنرال هایزر در طراحی یک کودتا به وسیله ارتش را به شکست کشانید. در واقع در جایی که رهبران جنبش ملی شدن صنعت نفت نتوانستند همراه با هم در مقابل طرح کودتا مقاومت کنند، انقلاب اسلامی به رهبری امام آنگونه طیف متنوعی از گروهها، احزاب و جریانات متفاوت و بعضا متضاد را با خود همراه ساخت که دیگر ارتش نتوانست یارای رویارویی با انقلاب را در سر بپروراند2.
اشتباه راهبردی رهبر جنبش ملی شدن صنعت نفت
از موارد دیگری که باید در این زمینه مورد توجه قرار گیرد تصمیم اشتباهی بود که مصدق در روزهای منتهی به کودتا گرفت. در حالی که آیتا.. کاشانی اصرار بر به خیابان کشاندن مردم(همچون قیام سی تیر) داشت مصدق از این حرکت ابا داشت. در واقع در بسیاری از کودتاهایی که در سراسر جهان اتفاق افتاده است، کودتا با مقاومت مردم بوده که به شکست منتهی شده است. در واقع اینجا نقش رهبری جنبش بسیار با اهمیت تلقی میشود.
در انقلاب اسلامی امام همواره بر نقش مردم و ادامه مبارزه تاکید داشتند، مصدق از به خیابان کشاندن مردم در لحظه حساس تاریخی اجتناب کرد و این مسئله به پیروزی کودتاچیان کمک شایانی رساند. در جایی که حضور مردم در صحنه میتوانست در صفوف ارتش شکاف ایجاد کند و ارتش را به همراهی و همکاری با جنبش تشویق و ترغیب نماید، مصدق از به کارگیری این نیروی عظیم خودداری کرد. این امر زمانی اهمیت دو چندان پیدا میکند که در مقطع منتهی به کودتای 28 مرداد 1332 برخی از نظامیان حاضر در حاکمیت طرفدار مصدق بودند. 3
یکی از افسران ارتش میگوید در روز 15 بهمن ماه 1357، بیش از 1500 نفر از کارکنان نیروی هوایی و هوانیروز استان اصفهان با پیوستن به اجتماع انقلابی مردم اصفهان همراه با آنان در راهپیمایی علیه حکومت پهلوی و دولت بختیار تظاهرات کردند.
هر چند درجهداران و افسران رده بالای ارتش شاهنشاهی به محمدرضا پهلوی نزدیک بودند و از حامیان سرسخت این رژیم به حساب میآمدند اما بسیاری از ارتشیان از مقلدین امام بودند و ارادت خاصی به حضرت امام و رهنمودهایش داشتند. در واقع در ارتش شاهنشاهی بسیاری بودند که به واسطه تقلید از امام نمیتوانستند بر خلاف نظر و رای ایشان کاری انجام دهند و این مسئله در ماههای منتهی به انقلاب خود را به خوبی نشان میدهد.
در همین ارتباط ارتشبد قره باغی رئیس ستاد مشترک ارتش رژیم پهلوی میگوید: اکثر سربازان و تعداد قابل توجهی از افسران و درجهداران سخت معتقد به مذهب و مقلد مجتهدین و علمای دینی میباشند. او همچنین اضافه میکند که تعدادی از پرسنل شهربانی کتبا گزارش کردهاند که از مقلدین آیتا.. خمینی بوده و نمیتوانند بر خلاف دستورات ایشان عمل نمایند».4
در واقع ارتش شاهنشاهی از اواسط سال 1357 از اطاعت از رژیم پهلوی سر باز میزد. حضرت امام در شهریور سال 1357 پیامی را خطاب به ارتشیان فرستادند که توجه به آن بسیار جای تامل دارد: من از ارتش محترم ایران بسیار تشکر میکنم که در طول راهپیماییهای ملت علیه رژیم طاغوت آتش نگشودند و دست به جنایت نزدند.
ایشان همچنین با اتخاذ مواضعی بسیار هوشمندانه فرمودند که در این مقطع حساس که کشور بر لبه پرتگاه و به تعبیر ایشان بر سر دو راهی استقلال یا سقوط قرار گرفته است دست خود را به سوی تمامی نیروهای ارتشی اعم از نیروهای زمینی، دریایی و هوایی دراز میکنم و برای حفظ استقلال، عزت و عظمت ملت ایران و نجات ایشان از 50 سال حکومت ظالمانه پهلوی استمداد میطلبم.
بر این اساس بود که با توجه به درایت امام در مقطع منتهی به انقلاب تقریبا بسیاری از ارتشیان از رژیم پهلوی جدا شده بودند و به صفوف انقلاب پیوسته بودند به نحوی که حتی بسیاری از ارتشیان در تظاهراتهای مردمی که در سراسر کشور علیه حکومت پهلوی برگزار میشد شرکت میکردند. در واقع در این مقطع هر چند ردههای بالای ارتش همچنان طرفدار تداوم سلطنت محمدرضا بودند اما دیگر بدنه ارتش به انقلاب پیوسته بود به نحوی که بسیاری از اعلامیههای امام در پادگانهای ارتش و در میان نظامیان دست به دست میشد. این روند به شکلی بود که حتی اعلامیهها و نوارهای امام به کابین خلبانان هواپیمای نیروهای هوایی نیز میرسید و در این میان نقش افسران ارتش بیبدیل بود. در همین ارتباط یکی از افسران ارتش میگوید در روز 15 بهمن ماه 1357، بیش از 1500 نفر از کارکنان نیروی هوایی و هوانیروز استان اصفهان با پیوستن به اجتماع انقلابی مردم اصفهان همراه با آنان در راهپیمایی علیه حکومت پهلوی و دولت بختیار تظاهرات کردند5.
اوج واکنش امام به موضوع انحلال ارتش بود. در واقع در حالی که بسیاری از گروهها نظیر گروههای چپ شعار نابودی ارتش را سر میدادند امام در موضعگیری قاطع بر حفظ انسجام ارتش تاکید کردند و انقلابیون را از ایجاد هر گونه حرکت رادیکال منع کردند. ایشان فرمودند که ارتش باید حافظ امنیت و استقلال کشور باشد و نه این که در خدمت یک حکومت دستنشانده و اجانب و بیگانگان قرار گیرد. بدینترتیب درایت و هوشمندی امام موجب شد که در 22 بهمن 1357 ارتش، همسویی خود را با انقلاب اسلامی ایران رسما اعلام کند.
بیشتر بخوانید: روایت رهبرانقلاب از کشتار ۸ بهمن ۵۷ به دستور ژنرال آمریکایی
بدینترتیب برنامه و طرح ژنرال هایزر برای به شکست کشاندن نهضت انقلابی مردم ایران به سرانجامی نرسید. در واقع وی برخلاف کودتای 28 مرداد 1332 که روزولت توانست ارتش را در کودتا علیه مصدق همراه کند، نتوانست ارتش را از همراهی با انقلاب مردم ایران منصرف کند6. در نتیجه تلاشهای وی برای جهت دادن به نقش ارتش در تحولات انقلابی در ایران به شکست انجامید. مضاف بر همه اینها از نقش امام در اعتصابات علیه رژیم نیز نباید غافل بود. خود ژنرال هایزر در خاطراتش میگوید اقتصاد ایران در دست امام خمینی است و این کار را برای انجام هر گونه کودتایی سخت میکند7.
در مجموع باید گفت که آنچه سبب شد بر خلاف کودتای 28 مرداد 1332 نقش ارتش در انقلاب به بیراهه کشیده نشود درایت و کاردانی رهبران انقلاب و به ویژه شخص امام بود که با موضعگیریهای بجا و به موقع تلاش کردند از افراط و تفریط اجتناب شود و انقلاب و ارتش در مسیر صحیح خود حرکت کند. در واقع در حالی که بسیاری صحبت از انحلال ارتش میکردند ایشان با تیزبینی خاصی نه تنها از این طرح حمایت نکردند بلکه بر حفظ انسجام ارتش نیز صحه گذاشتند.
در واقع امام به خوبی میدانست که فروپاشی ارتش نیز میتواند برای انقلاب تبعاتی نامعلوم در پی داشته باشد. با این حال تمام تلاش ایشان این بود که با تغییر رویکرد ارتش هم از تلفات مردمی در انقلاب جلوگیری نمایند و هم انقلاب را با هزینه کمتر به پیروزی و جایگاه واقعی خویش رسانده و از اعوجاج و انحراف ارتش جلوگیری نمایند.
منبع: موسسه مطالعات تاریخ معاصر
انتهای پیام/