در این نشست خبرنگاری در مورد خشونتهای فیلم «مغزهای کوچک زنگزده» و امکان متهم شدن به سیاهنمایی از هومن سیدی سوال پرسید.
سیدی در پاسخ گفت: نیت ما این نبود که بخواهیم چیزی را سیاه نشان دهیم. ما تلاش کردیم در مورد سختیها حرف بزنیم. برای ما مهم این بود که حرف بزنیم... اینکه نتیجه سیاه نمایی میشود یا نه ، نمیدانم. امیدوارم تماشاگر با ناامیدی از سالن خارج نشود. من سعی کردم با حال خوب کار تمام شود.
وی افزود: ما این افکار را به تماشاگر منتقل میکنیم که سینما فقط اجتماعی است و اگر این طور نباشد، سینما نتیجه نمیدهد. سعی کردم با بازی تیپیکال بازیگرها به واقعیت نزدیک شوم. سعی کردم چیزی را بیهوده کمرنگ یا پررنگ نکنم. طراحی صحنه به ما کمک کرد که به واقعیت نزدیک شویم.
سیدی در ادامه درباره شباهت بخشی از فیلمش به اثر کیانوش عیاری گفت: کیانوش عیاری یکی از عزیران در ذهن من است. متاسفانه فیلم «خانه پدری» را ندیدم و میدانم چنین صحنهای در فیلم من وجود دارد که شبیه فیلم ایشان است. من اگر آن فیلم را میدیدم، قطعا از کار عیاری تاثیر میگرفتم و از این بابت خوشحالم که آن کار را ندیدم! این احساس از بیرون است که حس میشود ما خودمان را سانسور میکنیم ولی من دنبال این بودم که تاثیر تا جایی باشد که اهمیت دارد؛ یعنی مرگ جسم دختر مهم نیست، میخواستم به اینجا برسیم که کاراکتر دختر زنده باشد برگردد و حرفهای دلش را بگوید.
او درباره مخاطب هدفش گفت: میتوان در یک طبقه اجتماعی، یک کاراکتر را به چند شکل مختلف بازی کرد. خشم و عقدهای بودن را میتوان به چند صورت نشان داد. فقط روی ماجرا را نبینیم. هر فیلمی مخاطب خاص خودش را دارد، شاید این فیلم را تشخیص دهند که گروه سنی خاصی باید آن را ببینند. من هم خیلی تاکیدی ندارم که چه گروهی فیلم را ببیند. خوشحال میشوم که مخاطبم از فیلم خوشش بیاید ولی منتظر نیستم تماشاگر با بشکن از سالن خارج شود!
سیدی همچنین درباره ریتم فیلم گفت: شاید از ابتدا قصد ما این بود که فیلم را شبیه به پرواز ترسیم کنیم و ابتدا و پایان باید ریتم پایین میآمد. به نظرم میآمد که اگر پایان فیلم با ریتم اواسط فیلم تمام شود. خستهکننده میشد.
پیمان شادمانفر هم در مورد فیلمبرداری اثر گفت: کل فیلم روی دست گرفته شد و این خیلی دشوار بود. سعی کردیم شبیه همه دوربین روی دستهایی که تا به حال دیدیم، نباشد و در فاصله و حرکت دوربین و ... سعی کردیم حس مستند باشد. من از حبیب سلطانی تشکر میکنم که دوربین من را همراهی میکرد. پلان ثابتی هم نگرفتیم.
نوید پورفرج بازیگر فیلم هم گفت: ما به کمپها رفتیم. آدمهای بسیار زیادی در دنیای واقعی در بیابانهای اطراف تهران زندگی میکنند و هرکسی به آنجا برود قطعا ایدههای زیادی میگیرد.
نوید محمدزاده هم درباره تحقیق پیرامون نقشش گفت: تحقیق من هومن سیدی و گروه بود که اینجا هستند و هرچه شد، آنها راهنماییام کردند.
همچنین ژاوه وند از بازیگران این فیلم گفت : من متاسفم برای کسانی که فکر میکنند در تهران چنین قشری نیستند. من هم این زندگی سخت را تجربه کردهام.
او گفت: از نوید محمدزاده و هومن سیدی تشکر می کنم. آنها مثل پسران من بودند و اگر کسی بخواهد بازهم به او کمک میکنم. سیدی گام به گام با من بود. البته من خودم باهوشم و همه چیز را یاد میگرفتم.
سیدی هم در ادامه صحبت های این بازیگر گفت: زندگی ژاوه وند بسار عجیب است و اگر کسی این قدرت را دارد که چنین فیلمهایی بسازد، این کار را بکند. ژاوهوند بسیار متخصص است به این دلیل که تجربیات زیادی دارد.
همچنین خبرنگاری از تکراری شدن نقش های نوید محمدزاده پرسید و محمدزاده در پاسخ گفت: کاراکترها متفاوت هستند و باید کارها را ببینید و بعد بگویید کدام نکات از بازی من مشترک هستند...
در ادامه خبرنگاری از سیدی پرسید آیا از فیلم «دار و دسته نیویورکی» اسکورسیزی تأثیر گرفتهاید؟ سیدی در پاسخ گفت: این فیلم را دوست دارم ولی تاثیری از آن نگرفتم.
در پایان جلسه دو خبرنگار با هومن سیدی و محمود گبرلو مدیر جلسه درگیری لفظی پیدا کردند و سیدی هم در پاسخ گفت اگر به دنبال این هستید که بگویید فیلم من کپی است، باید بگویم بله من ازهمه فیلمهای دنیا کپی کردهام و اگر قرار است شما اینطور صحبت کنید، ماهم میتوانیم از این نوع رفتارها داشته باشیم.
از حاشیه های این نشست خبری، نا تمام ماندن سوالات خبرنگاران بود. در پایان نشست با وجود اینکه هنوز سوال های خبرنگاران به اتمام نرسیده بود، گبرلو براساس زمان بندی برنامه را به پایان رساند و که باعث اعتراض چند تن از خبرنگاران شد!
انتهای پیام/