وی افزود: این افراد در غزل فرم، غزل را با استفاده از حروف اضافه به سمت نثر می کشاندند تا از ظرفیت لایه های زیرین غزل هم در شعر خود استفاده کنند. در این میان برخی ها تقلبی بودند؛ این دوستان چپ نویسی را ادامه دادند، یعنی قافیه را در سمت چپ غزل می گذاشتند و وزن غزل را با کلمات پرمیکردند. این چپ نویسی ها شعر را شبیه غزل فرم می کرد، ولی تفاوت زیادی با آن داشت.
وی افزود: متاسفانه تعداد کثیری از شاعران از همین راه چپ نویسی در غزل داعیه دار غزل فرم شدند. این نوع شعر به قالب غزل کمک شایانی نمی کند. غزل باید آن عشوه های زنانه ای را که در این قالب شعری است در خود داشته باشد. این را نفعی برای غزل نمی دانم. به آنچه به صورت غزل مثنوی یا غزل قطعه می بینیم نمی توان غزل فرم گفت. فرمت کردن غزل در گذشته های دور هم وجود داشته است. برخی شاعران غزل مثنوی می نوشتند، یعنی در دل مثنوی غزل پیاده می کردند. یکی از اولین کسانی که ترانه غزل نوشت، شهریار قنبری بود. این کار برای کباده کشی ها بد نیست! نه اینکه بخواهیم غزل را به سمت غزل قطعه ببریم.
این شاعر با اشاره به چگونگی قالب غزال بیان کرد: قالبی به اسم غزال داریم.در قالب غزال یک مصراع نسبت به مصراع قبلی یک رکن بیشتر دارد. این کار فقط به خاطر خود نشان دادن است و یا شاعر از محدودیت غزل به تنگ آمده بوده است. اگر کسی نتواند غزل بگوید و از عهده آن برآید، در غزل مثنوی هم نمی تواند خود را نشان دهد و بهتر است غزل به همان شکل خود باقی بماند.
انتهای پیام/