داستان فیلم معادی در شرایط بمباران جنگ تحمیلی و در خیابان های تهران آغاز می شود. در ابتدای فیلم مخاطب سینما در یک سردرگمی به سر می برد و دلیل تعدد بیش از حد لوکیشن ها مثل مدرسه راهنمایی، خانه، خیابان و همچنین شخصیتهای پرشمار قصه معلوم نیست؛ اما هرچقدر داستان جلو می رود سینمادوستان بیشتر با قصه ارتباط برقرار می کنند.
پیمان معادی و لیلا حاتمی شخصیت های اصلی فیلم، در ابتدا بسیار کم حرف هستند و بازی آنها دلچسب نیست اما سایر شخصیتها مثل حبیب رضایی و سیامک انصاری بیشتر خودشان را نشان دادند. در «بمب یک عاشقانه» همه شخصیت ها به نوعی عاشق هستند؛ از پسر و دختر نوجوان گرفته تا زن و مردی که در فیلم جزو نقش های سوم و چهارم هستند.
در این فیلم تقریباً همه شخصیت ها در جای خود قرار دارند و انتخاب بازیگر به درستی انجام شده است. هرچند اگر افرادی همچون حبیب رضایی هم در داستان نبودند، به اصل موضوع ضربه نمی خورد.
«بمب؛ یک عاشقانه» نگاه متفاوتی به شرایط انسان ها در بحبوحه جنگ تحمیلی دارد. به گفته برخی ها معادی در این فیلم جنگ را بسیار خشن نشان داده و نکته قابل توجه برای این فیلم انتخاب «بمب» است که توسط آمریکایی ها بوده است.
از طرف دیگر، معادی در زیر پوست قصه خود به عوارض جنگ هم اشاره داشت؛ به طور مثال مردی که به جبهه رفته و زنی که روزی به فکر ازدواج با آن مرد بوده است و یا بمباران شهرها چه ویرانی هایی را که برای شهرها به بار نمی آورد.
اوج هیجان فیلم معادی در 15 دقیقه آخر داستان شکل می گیرد؛ جایی که لیلا حاتمی و پیمان معادی به خوبی در نقش خود حل شده اند و با جملاتی زیبا و درخور، مخاطب سینما را با خود همراه می کند.در لحظات پایانی قصه دو شخصیت اصلی داستان، غرور خود را کنار گذاشته ونشان می دهند که می شود با سخن گفتن بسیاری از مشکلات را برطرف کرد.
یکی از ویژگی های مهم این فیلم دیالوگ های بازیگران بود. پیمان معادی که در این فیلم در مقام نویسنده هم قرار دارد، با نوشتن دیالوگ های زیرکانه سعی دارد به برخی از موضوعات سیاسی طعنه بزند. شاید بتوان گفت که تصویربرداری این فیلم نیز از نکات برجسته اثر معادی است. نگاه محمود کلاری به عنوان مدیر فیلمبرداری کاملا در داستان مشهود است وشاید بمب یک عاشقانه در این بخش رقیبی مهم برای سایر فیلم ها باشد.
یادداشت از محمدرضا فلاحی
انتهای پيام/