این فرقه و گروه، فاقد مبانی روشن بر مسلک خود هستند و تنها با یک سری انگارههای باطل به حیات خود ادامه میدهند. شیطانپرستی «SATANISM» در واقع به معنای عدم پرستش خداوند است و دنیایی را ترسیم میکند که هیچ روزنه امیدی برای آن متصور نیست، به همین دلیل شیطانپرستی را جهان تاریک میگویند.
در حقیقت عدم پرستش خداوند و در مقابل خدا قرار گرفتن به اندیشههای برخی از فلاسفه مدرن مانند نیچه و حتی پستمدرن مثل مارتین هایدگر بر میگردد. این فلاسفه به این نتیجه رسیدند که جهان و هر آنچه که در اوست مربوط به خودشان میشود و قدرت خداوند و حکمت لمیزلی در آن تأثیری نداشته و ندارد، لذا به همین دلیل است که شیطانپرستی رواج پیدا میکند.
زیرا درون انسان خلأیی به وجود میآید که از چه راهی میتوان به آرامش رسید؟ و از چه راهی میتوان به عاقبتی خیر رسید؟ از این رو بعضی از اندیشمندان غربی شعر و موسیقی را برای رسیدن به آرامش و در حقیقت جایگزین پرستش خداوند عنوان کردند.
شیطانپرستی، معجونی است که هر آدم گرفتاری را به وحشیگری و نفرت سوق میدهد و در حقیقت کوره راه است. مسیری که به هیچ جا راه ندارد، بنبست است. برای شیطانپرست طوری تفهیم میکنند که در جادهای قرار دارد پر از خطکشیهای درهم و برهم و او در یافتن راه خروج تا سر حد جنون و دیوانگی پیش میرود و سرانجام مطمئن میشود، راه بازگشتی وجود ندارد و باید با همان شیطانپرستی بماند تا آخر.
امروز دیگر صلیبهای وارونه، ستاره پنجپر، ۶۶۶، صورتهای نقاشی شده، ماسکهای حیوانات درنده شاخدار، برهنهپوشی،. تنها نشانهها و سمبلهای شیطانپرستی نیستند بلکه عمدهترین نشانه شیطانپرستی را در تجاوز و قتل به ویژه در تجاوز به کودکان و نوجوانان به همراه قتل آنان باید دید.
عقاید شیطانپرستی و پیدایش آن را در موسیقی متال که انواعی دارد:
Black metal و Heavy metal را میتوان به عنوان شاهدی بر عمق فعالیتهای آنها در این زمینه دانست. توصیههای آنها به شنیدن آهنگهای تند همراه با خشونت است، که وحشت و نفرت را به همراه دارد. آنها موظفند همیشه خشم و نفرت خود را نسبت به مسیح و سایر مقدسات اعلام کنند. در اصل آنها به جنگ با خود واقعیت پرداختهاند و به خیال خام خود به دنبال حقیقت گم شده و حقیقت هستند، آنها خوانندگان بسیار خشنی که در صداهایشان میتوان غرّش را شنید، سمبل قدرت شیطانپرستی میدانند و پیام شیطان را میرسانند.
اهانت به ادیان الهی به عنوان آزادی بیان در تصنیفهای خوانندگان ترویج و تبلیغ میشود متأسفانه اکنون موسیقی بِلًک متال که از موسیقی Yiddish گرفته شده است.
گذشته از اعتقادات، اعمال و سنبلها، شیطانپرستان ظاهری متفاوت با دیگران دارند که میتوان آنها را حتی از جمع تشخیص داد. به طور مثال مدل موهایشان عجیب و غریب است. اکثراٌ ابروهایشان را میتراشند یا به سمت بالا طراحی میکنند، رنگ آرایششان اغلب مشکی، بنفش و قرمز تند است، پوست بدنشان را با اشکالی مانند جمجمه، لباسهایشان از جنس جیر و چرم و اکثراً به رنگ مشکی و قرمز میباشد، چکمههای چرمی ساقبلند که اغلب با فلز تزئین شده است میپوشند.
شیطانپرستی که در قدیم وجود داشته با شیطانپرستی جدید تفاوت دارد. از این رو در شیطانپرستی قدیمی اصل شهوترانی را اصل لاینفک مراسمهایشان میدانستند و قربانی کردن را امری ضروری برای آرامش و احترام به شیطان میدانند. اما در شیطانپرستی جدید اعتقادی به وجود شیطان خارجی ندارند بلکه وجود شیطان را در درون خود انسان میدانند و این باطن هر کسی است که شیطان در آن وجود دارد و دیگر اینکه انسان باید کاملترین لذات جسمانی را در این دنیا ببرد. آنها عقیده دارند که:
خدایی در شیطانپرستی وجود ندارد.
خودپرستی؛ خدایی جز خود انسان وجود ندارد و هر انسانی خود یک خداست. (Humanism اومانیسم)
اعتقاد به اصالت ماده (ماتریالیسم Materialism)
اعتقاد به استفاده از لذت در حد اعلای آن (Hedunism) وجود دارد موسیقی متال نیز میتواند یکی از راههای تقویت و رشد این تفکر در بین جوانان باشد موسیقی متال دارای زیر مجموعههای زیادی است که برخی از آنان جز مهمترین گروههای شیطان پرست محسوب میشوند مانند هوی متال و بلک متال و…. Black Metal بلک متال در نروژ از زمانی پدید آمد که نئو وایکینگهای نروژ در جستجوی راه و وسیلهای برای نابود کردن مسیحیت در نروژ و بعد در تمام دنیا بودند و در این راه انسانهای بسیاری را کشتند و کلیساهای زیادی را آتش زدند و بلک متال را تا نهایت نواختند تا شاید خدای تاریکها باز گردد.
موسیقی که سخن از دنیای تاریک سرد و بی روح را بیان میکند سبکی مملو از خوشونت مرگ و کشتار (DEATH METAL) مرگ، یگانه حقیقتی است که راه فراری از آن نیست. ایده مرگ در نزد شیطان پرستان به دو دسته بسیار عمده تقسیم میشوند. دسته اول کسانی که خودآگاهانه مرگ و ماندن در جهنم را ترجیح میدهند. دسته دوم کسانی که منکر مرگ میشوند و بر این گمانند که پرستش شیطان کفایت میکند تا او آنان را از چنگال مرگ رهائی بخشد و عمری جاودان نصب آنان گرداند. از این مکان دسته اول خطرناکترند زیرا آگاهانه به جنگی نامقدس در برابر خداوند روی میآورند. جنگی که میدانند در آخر به شعلههای آتش ختم میشود.
آنان گناه را زینت درونی انسان تصور میکنند. به مرحلهای میرسند که دیگر گناه برای زندگی آنان از آب و نان نیز ضروریتر میشود تا درجهای که دیگر چیزی به جز گناه نمیبینند. گناه، گناه، گناه. به هر گناهی دست میزنند. ربا، قتل، دروغ، تهمت، دزدی، شرب خمر، هتاکی به مقدسات و مومنین، اعمال منافی عفت تعداد زیاد دیگر سبک متال وجود دارد که هر کدام دارای خصوصیات خاص خود هستند، اما وجه اشتراک بسیاری از آنان عبارت است از رواج خشونت و فحشا با توجه بدانچه ذکر شد که بیانگر بخشی از فرهنگ غرب و در راس آن امریکا است.
منبع:پرسمان دانشجویی
انتهای پیام/