پرتوی درابتدای این نشست در پاسخ به سوال خبرنگاران درخصوص نزدیکی فیلم «کامیون» و فیلم «فراری» گفت: من این فیلم نامه را در سال 2000 نوشتم و 2001به چندین جشنواره فرستادم که در هر دو جشنواره ای که فرستادم فیلمنامه برتر شد و جایزه هم برد اما فرصت نشد فیلم را بسازم. شاید اگر آن زمان آن را میساختم می گفتید فیلم «فراری» تحتتاثیر این فیلم من بوده است.ما چنین موضوعاتی زیاد داریم. فیلم کوتاهی ساخته شد پیتر فالک نقش راننده را بازی کرد که بین مکزیک و آمریکا داستان می گذشت و در فیلم خانمی را می خواست به آن سوی مرز بفرستد برای زایمان. به هر حال این موضوعات زیاد است و قبل از انقلاب هم فیلمی به اسم جاده با چنین محتوایی داشتیم که در فرهنگنامه جمال امید هم می توانید اطلاعاتی از این فیلم پیدا کنید.
وی در ادامه گفت: حدود سال 60 و سر صحنه فیلمبرداری گلنار در جنگل های دوهزار بودیم و مرحوم سجادی حسینی دستیارم بود و من دیدم او بسیار استرس دارد و پرسیدم چرا مدام می خواهد برود شهر... من از سجادی حسینی پرسیدم مشکل چیست؟ گفت من در تهران خانه ای گرفته ام و همسرم مشکلی پیدا کرده و... این مشکل اسباب و اثاثیه همسر او ایده این فیلم برای من بود و سعی کردیم به او کمک کنیم. اصل فیلم نامه من از سال 67 بود تا به حال و امروز توانستم آن را بسازم.
پرتوی گفت: ایزدی ها زمانی که مورد حمله قرار گرفتند تابستان بود و از تشنگی می مردند. من به این دلیل برف را انتخاب کردم که چیزهایی بود که در اخبار میدیدیم که عده ای غرق می شوند و... ایده من از ساخت این فیلم پناه جویی و امن بودن برای یکدیگر بود. همه ما دیدیم که این افراد چگونه به نقاط مختلف دنیا پناه بردند و خیلی از آنها در شرایط جوی سخت گیر افتادند. ناامنی که برای پناه جوها وجود دارد این ایده را به من داد که ما می توانیم برای پناه جوها جای امنی باشیم و فرصتی به آنها بدهیم.
موحدی نیز درخصوص حضور خواننده زن کردی گفت: ما برای موسیقی فیلم به آواهایی نیاز داشتیم. ظاهرا خبر این نیاز ما خیلی اغراق شد و اصلا قرار نبود که خواننده ترکی بیاید و... ما از صدای این خانم در صحنههای شروع و برخی صحنههای دردناک دیگر بهره بردیم و برای تیتراژ پایانی هم ترانه قدیمی و فولکلور کردی بهره بردیم که زنی برای مرد از دست رفته اش می خواند. ما می خواستیم ترجمه این شعر را در تیتراژ آخر هم بگذاریم.
همچنین پرتوی درخصوص اجازه بهروز وثوقی برای بازی در فیلم «کامیون» گفت: من در فرصت ممنوع الفعالیت شدنم که بعد از« افسانه دو خواهر» برایم ایجاد شد، تصمیم گرفتم بازیگرانی را به کار در خارج از کشور دعوت کنم. بهروز وثوقی بعد از اینکه فیلمنامه را خواند، گفت از فیلمنامه خوشش آمده و من متوجه شدم برای حضور وثوقی در ایران مجوز نداده اند. من تغییراتی در فیلمنامه ایجاد کردم و زمانی را که خانههای کردها را آتش می زنند، به داستان ربط دادم. بعد از مدتی و بعد از تغییراتی که دادم، متوجه شدم هزینه ساخت فیلمم در ترکیه را هم ندارم و به بهروز وثوقی اعلام کردم که شرایط برای ساخت فیلم در ترکیه فراهم نیست.
راستاد در ادامه گفت: «من مدتی دستیاری کرده ام برای بزرگانی مثل کیارستمی، پرتوی و... وهمه خاطراتم ازآ« دوران به خاطرم هست. من بیشتر به خاطر دستیاری در فیلم خوشحالم و افتخار می کنم که دستیار پرتوی بودم.
آقاخانی در ادامه در خصوص تجربه همکاری خود با پرتوی گفت: من هیچ نگرانی از نتیجه کار نداشتم چون پرتوی را می شناختم و فیلمنامه هم قوی بود و با کمال میل آن را انتخاب کردم ضمن آن که گریم من خیلی کمک کرد که بهتر به ایفای نقش بپردازم. پرتوی ابتدا دوست نداشت گریم شوم اما بعد خودش هم راضی بود. از سوی دیگر، آقای اسکندری واقعا در زمینه گریم کمک بزرگی به ما کرد.
در ادامه پرتوی در پاسخ به سوال خبرنگار مبنی بر معرفی شخصیت سعید آقاخانی و شخصیت بهروز، خبرنگار بیان کرد: اگر کاراکتر از خودش حرف بزند و خودش را معرفی کند، که نمی شود معرفی نقش. این خیلی قدیمی است که کاراکتر بیاید از خانواده اش حرف بزند تا مخاطب او را بشناسد.
پرتوی ادامه داد: شخصیت بهروز بسیار متعهد است و به مسئولیتی که برعهده دارد پایبند است.
آقاخانی افزود: شاید لازم نبود زودتر معرفی شوم. از یک جایی به بعد شخصیت خیلی بهتر خودش را به مخاطب معرفی کرد.
گفتنی است؛ در پایان نشست هم مدیر جلسه محمود گبرلو عوامل فیلم را به گرفتن عکس یادگاری دعوت کرد.
انتهای پیام/