او در این یادداشت به جایگاه پرستاران در نظام بهداشت، درمان و سلامت کشور، چالش ها و راهکارهای پیش رو پرداخت.
ربیعی در این یادداشت نوشت:
"سوم بهمن ماه سالجاری مقارن با ولادت حضرت زینب کبری (س) به نام تلاشگرانی مزین گشته است که حضرت زینب کبری بزرگ بانوی اسلام را سرمشق و سرلوحه کار و فعالیت خود قرار دادهاند . تقارن مبارک سالروز ولادت حضرت زینب کبری (س) و روز پرستار در تقویم رسمی كشورمان، امتداد مسیر صبر و استقامت ایشان است و امروز پرستاران كشورمان با تأسی از این الگوی بیبدیل، خود نمونهای از صبر را در مسیر نظام بهداشت و درمان كشور به نمایش گذاردهاند. پرستاران شریف همواره با تحمل زحمات فراوان و رنجهای ناشی از بیمارداری ، الگویی شایسته برای دیگران هستند . به همین مناسبت در این نوشتار می خواهم به برخی از مسایل و معضلات مرتبط با جامعه پرستاری بپردازم . به امید آنكه فتح بابی باشد برای نظریه پردازی صاحب نظران و اندیشمندان این حوزه . اعتقاد دارم برنامه یا برنامه های موفق از دل نظریه پردازی ها تولد می یابند؛ موضوعی كه به شدت در برنامه ریزی های ما كاملا خلا آن محسوس است.
سلامت یكی از اساسی ترین حقوق هر جامعه و محور توسعه است. تنها در یك جامعه سالم می توان انتظار داشت آحاد مردم از نعمت رفاه و خوشبختی بهره مند شوند . تضمین تحقق چنین امری، وظیفه نظام بهداشت و درمان كارآمد می باشد و در چنین نظامی، پرستاری حرفه ای است كه تاثیر بسزایی در حفظ و تامین و ارتقای سلامت جامعه دارد و بی توجهی به این حرفه ، بی توجهی به سلامت جامعه است. برنامه ها و سیاست های سلامت، بهداشت و پزشکی در هر جامعه بیش از هر امری به پیاده سازی و اجرای دقیق نیازمند است و نیروی انسانی کارشناس و دست اندرکاران این حوزه بویژه جامعه پرستاری عهده دار این مسوولیت هستند و بدون وجود آنان موفقیت و بهبود در این زمینه به دست نمی آید.
جدا از جامعه پزشکان، پرستاران قشری هستند که سهم بزرگی در جامعه بهداشت و سلامت کشور بر عهده دارند و بار مسوولیت و زحمت آنان فزاینده و بی پایان است؛ اما علی رغم تلاش های صورت گرفته طی سالهای اخیر و تدوین برخی مقررات حمایتی برای این حرفه مقدس، هنوز راهی طولانی تا رسیدن به سطح استاندارهای جهانی در پیش است و مشكلات عدیده ای در ارتباط با حل مشكلات و بهبود وضعیت كاری و معیشتی پرستاران به چشم می خورد كه باید در نظام بهداشت و درمان، یكبار برای همیشه مورد توجه جدی قرار گیرد به گونه ای كه بتوانیم شان اجتماعی شایسته ای برای آنان قائل شویم:
• ساعت های کاری زیاد برای پرستاران که بیش از همه به نیرو، انرژی و انگیزه برای کار نیاز دارند، باری طاقت فرسا است که توان کاری آنان را بسیار پایین می آورد. در حال حاضر برای تامین نیروی انسانی در خدمات پرستاری، مولفه هایی مثل نوع و وخامت بیماری، تعداد تخت ، سطح وابستگی بیمار، تركیب مهارت رده های مختلفی كه مراقبت را ارایه می دهند در نظر گرفته نمی شود و در بسیاری از بیمارستانها پرستاران به دلیل وضعیت معیشتی نامناسب و یا كمبود كادر ، مجبور به چند شیفت كاری هستند كه این مسئله هم سلامت پرستار و هم سلامت بیمار را به مخاطره می اندازد و قابل چشم پوشی نیست.
• نگرش حرفهای مدرسان پرستاری ایران با وضعیت ایده آل فاصله بسیاری دارد و تصویر دانشگاهی که توسط اساتید پرستاری ارائه میشود با تصویر بالینی پرستار همسان نیست. دانشجویان پرستاری نیز نگرش مناسبی به حرفه خود ندارند به طوری که پرستاری را یک شغل میدانند، نه یک حرفه مشخص و در حال تکامل. محیط دانشگاهی هم به نوبه خود نه تنها توسعهدهنده تفکر انتقادی نیست بلکه در مواردی به عنوان عامل سرکوبکننده نیز مطرح میشود.
• پزشك محور بودن نظام سلامت ما باعث اولویت یافتن درمان بر پیشگیری شده است و پزشكان عمدتادرگیر درمان هستند و نه پیشگیری. در حالی كه تیم محور بودن باعث می شود جایگاه تخصصی پرستاران نیز تحت الشاع قرار بگیرد.تاكید بیش از اندازه روی درمان و ساختار اجتماعی جامعه ایرانی كه به پیشگیری اهمیت نمی دهد باعث می شود جایگاه كادرهای درمانی متخصص نظیر پزشكان ارتقاء یابد و برخی كادرهای مرتبط با بهداشت عمومی و مراقبت های اولیه نظیر پرستاران جایگاه نازل تری بیابند.
• عدم تناسب ساختار مدیریت پرستاری با تعریف جامع ، عدم اجرای قوانین تعرفه گذاری خدمات بالینی پرستاری،نبود تعریف مشخص از نقش پرستار در سیاستگذاری ها، حاکمیت بالینی و در نهایت فقدان رشته های تخصصی تکمیلی پویا در حوزه بالینی پرستاری.
به طور عقلایی در حرفه ای كه افراد به شكل گروهی و سلسله وار همچون یك زنجیره كار می كنند و خروجی نهایی كارشان تحت تاثیر تلاش همه اعضای تیم است احساس عدالت بین اعضای آن تیم ، بر اساس میزان دستمزد هر فرد - ولو دستمزد بالا مشخص نمی شود بلكه در مقایسه دستمزد افراد درون تیم سنجش می شود. بنابراین كاهش شكاف دستمزد بین پزشكان و پرستاران در ایجاد احساس عدالت اجتماعی و روانی كادر پرستاری بسیار مهم است و این احساس عدالت و رضایت رابطه مستقیم و معناداری با كاركرد و خروجی نظام بهداشت و درمان دارد . بی تردید درمان نابرابری ها در بین كادر درمان مسئله مهمی است كه باید در نظام بهداشت و درمان بدان پرداخته شود. مشروعیت توزیع نامناسب درآمدها در بین اعضای كادر درمان در رده های منختلف شغلی و حرفه ای، نشات گرفته از فقدان نگاه متوازن و عادلانه به جایگاه و منزلت آنها در خروجی این نظام و عدم استفاده از همه ظرفیت های ایجاد شده در قوانین مرتبط با نظام بهداشت و درمان كشور است. نكته مهم اینجاست كه نظام های بهداشت و درمان در همه جای دنیا به شدت هزینه بر هستند و كشورهای توسعه یافته با اجرای قوانین و رویه های كنترلی و طراحی گایدلاین ها قادر به پایدارسازی منابع مالی و توزیع عادلانه درآمدهای ناشی از ارایه خدمات درمانی در بین همه اعضای تیم درمانی شدند در حالی كه در كشور ما معمولا گزینه "تزریق منابع مالی بیشتر " جایگزین "اصلاح شیوه توزیع درآمدها " انتخاب می شود. نظام بهداشت و درمان كشورمان از این منظر به شدت مشكل دارد. علاوه بر این ساختار اجتماعی و فرهنگی جامعه ایرانی كه تاكید بیش از اندازه به بحث درمان در مقابل پیشگیری دارد نیز به پررنگ تر شدن جایگاه پزشكان و كمرنگ ماندن شان و جایگاه پرستاران و سایر كادر های درمان مرتبط با مسائل بهداشت عمومی دامن زده است. همین تقسیم جایگاهها در دراز مدت بر توزیع درآمدها تاثیر گذارده است . به عبارت دقیق تر شكاف درآمدی میان پرستان و پزشكان را می توان محصول تاكیدات نظام اجتماعی و فرهنگی هم دانست.
• جاری نشدن قوانین موجود پرستاری، نبود زیرساختهای تشکیلاتی لازم برای ایفای نقش بایسته پرستاران در ساختار تشکیلاتی ، عدم ایفای نقشهای مدیریتی بیمارستانی توسط پرستاران، واگذاری برخی نقشهای پزشک به پرستار و فاصله آموزش و بالین از سایر چالش های این قشر زحمتكش جامعه می باشد. بدون شك هنوز ظرفیت های ایجاد شده در قوانین را اجرا نكرده ایم. برای مثال تحول مرحله به مرحله از مراقبت های اولیه سلامت، محوریت پزشك خانواده در نظام ارجاع ،سطح بندی خدمات و خرید راهبردی خدمات و پرداخت مبتنی بر عملكرد هنوز به صورت جامع اجرا نشده اند.
نتیجه ای كه از بیان فهرست مشكلات ساختاری و نهادی نظام بهداشت و درمان حاصل می شود این است كه ارتقای رضایت مندی كادر درمان در هر رده شغلی و افزایش كیفیت خروجی های این نظام فقط با تقویت منابع مالی یا افزایش پرداختها امكانپذیر نیست و این راه حل ها فقط به شكل تسكینی و در كوتاه مدت تاثیر مثبت دارند. از دیدگاه جامعه شناسی، روابط قدرت در هر جامعه ای از جمله جامعه بهداشت و درمان، تعیین كننده نظام توزیع مواهب و پاداش ها بین گروههای مختلف است و وقتی روابط قدرت نابرابر باشد تزریق منابع مالی جدید و هر اقدام مالی دیگر در نهایت به نفع گروههای پرقدرت می شود. متاسفانه ساختار قدرت در نظام بهداشت و درمان ایران مبتنی بر اقتدار بلامنازع پزشكان است. این اقتدار بلامنازع ممكن است برای پزشكان خوب باشد اما وقتی از موضع دولت به عنوان نماینده خیر جمعی مردم، و مدافع حقوق شهروندان از جمله پرستاران به مسئله بنگریم این رابطه مبتنی بر قدرت در بیمارستانها، به نفع نظام بهداشت و درمان نیست و در نهایت بیماران هم متضرر می شوند. بنابراین لازم است جایگاه پرستاران در كادر درمانی تصریح و سهم آنها در خروجی درمان مشخص گردد. پرستاران نباید به عنوان بخش فرعی فرایند درمان بلكه یكی از بازیگران اصلی و با سهم تصریح شده و مشخص در درمان به رسمیت شناخته شوند. پرستاران نیازمند آن هستند كه جایگاهی قابل مقایسه با همكاران خود در سطح بین المللی بیابند. عادلانه نیست كه درآمد سایر كادرهای درمانی و بالاخص پزشكان با درآمدهای پزشكان در سطح بین المللی مقایسه شود و درآمد پرستاران در چنین سطحی مقایسه نشود.
با توجه به گستردگی كادر پرستاری و خدمات متنوعی كه این كادر ارایه می دهد و میزان ارتباطی كه با بیماران و مراجعه كنندگان دارند لازم است مشكلات آنها به عنوان یكی از زنجیر ه های اصلی پروسه بهداشت و درمان، به طور جدی مطابق با استانداردهای این حرفه مرتفع گردد. امیدوارم نگاه مسولین دست اندركار به حرفه پرستاری به گونهای باشد تا معضلات را از سر راه برداشته و منجر به انگیزه و علاقه بیشتر افراد به شغل پرستاری شود. چرا كه افزایش کیفیت کار پرستاری، باعث ارتقای سطح خدمات رسانی در مجموعههای درمانی و بیمارستانی و کوتاه شدن طول دوره درمان بیماران میشود.
درمان، فعالیتی بسیار تخصصی است و همه اعضای ‹‹ تیم درمان›› باید آموزش های تخصصی با كیفیت دریافت كنند و از منظر تخصص و احترام به تخصص نباید بین اعضای تیم تبعیضی وجود داشته باشد. بدون تردید اهمیت دادن به پرستاران علاوه بر اینكه شایسته شان و جایگاه ایشان است می توان هم زمان به ارتقای كیفیت درمان و كاهش هزینه نظام درمان نیز كمك كند. بزرگترین اشتباه ما این است كه مشكلات پرستاران در نظام بهداشت و درمان كشور را جدای از سایر مشكلات بررسی می كنیم. واقعیت این است كه ما در نظام درمان با ‹‹ تیم درمان ››سر و كار داریم . تیم درمان شامل تخصص های مختلف با وظایف گوناگون است كه همه باید در كنار یكدیگر با احساس عدالت بدون تبعیض و با شان و منزلت كافی و دست آورد مادی عادلانه كاره كنند. بنابراین عدالت نقش بسیار تعیین كننده ای در سرنوشت و نتیجه درمان دارد. تیمی كه در آن احساس عدالت وجود نداشته باشد نتیجه خوبی كسب نمی كند. اگر بخواهیم بدانیم فقدان احساس عدالت در تیم درمان از جمله پرستاران از كجا نشات می گیرد باید مشكلات ساختاری شكل گرفته در دهه های مختلف را درك كنیم.
اگر بپذیریم كه پرستاری فراتر از شغل است بنابراین باید قبول كنیم تا زمانی که پرستار در کنار بیمار قرار می گیرد، فکر و دغدغه ای جز بیمار و خدمتی که لازم است ارائه بدهد،نداشته باشد. به عبارت بهتر، وضعیت پرستاری و سیستم پرستاری باید به یک تعالی علمی، پژوهشی، عملکردی و تخصصی برسد و در کنار آن هم تنوع خدمات پرستاری در زمینه های مختلف وجود داشته باشد که ارائه خدمات، بهتر صورت گیرد. بناتراین ما می توانیم با اهمیت دادن بیشتر به پرستاران و جایگاه آنها در نظام درمانی وضعیت عادلانه تری فراهم كرده و ضمن كاهش هزینه هاكیفیت سلامت را هم ارتقاء دهیم."
انتهای پیام/