در این دوران یک مادر آمریکایی به دلیل از دست دادن شغلش، مجبور به فروش خانهاش شد و به همراه فرزند خود در یکی از پناهگاههای آوارگان اسکان یافت. آنها به سختی زندگی خود را میگذراندند تا جائی که تنها آرزوی پسربچه این زن، داشتن تخت و اتاقی برای خواب بود؛ جایی که از آن خودشان باشد.
در اواخر سال میلادی گذشته و در نزدیکی کریسمس، به لطف گروهی از مددکاران اجتماعی و تعدادی از خیرین، این پسربچه به آرزویش رسید؛ خواستهای که شاید در نظر بسیاری از افراد، اصلا به چشم نمیآید.
یک گروه نیکوکار، هنگامی که از آرزوی این پسربچه مطلع شدند تلاش کردند تا آنها را به خواستهشان برسانند. این گروه در اقدامی ضربتی خانهای را برای این مادر و پسر تدارک دیدند و با همتی بلند تمام وسایل مورد نیاز را برایشان فراهم کردند. آنها این پسربچه را به همراه مادرش به خانه مورد نظر بردند و از او خواستند تا زمانی که نگفتند چشمهایش را باز نکند.
او آرام آرام در خانه قدم برمی داشت، سپس وارد اتاقی شد. در آنجا مادرش از او خواست تا چشمهایش را باز کند. پسربچه آنچه را که میدید باور نمیکرد. اتاقی با تمام امکانات رفاهی، بهویژه تختی که با تعدادی کتاب و عروسک در اطرافش تزئین شده بود.
مشاهده این صحنه کودک را به حدی متأثر کرد که از خوشحالی اشک شوق ریخت. شاید کریسمس 2018 برای این کودک آمریکایی زیباتربن کریسمس بود.
صحنههای این اتفاق زیبا در ادامه ارائه شده است.