سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

تفسیر آیات 17-18 سوره نساء

خواندن معنا و تفسير آيات قرآن كريم، به فهم درست آن و عملی كردن دستورات الهی در زندگی‌مان كمک می‌كند.

به گزارش خبرنگارحوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛قرآن سرتاسر اعجاز در زندگی مادی و معنوی است. اگر ما آن را با معرفت تلاوت کنیم، حتماً اثرات آن را خواهیم دید. برای آگاهی‌ و فهم بهتر و بيشتر آيات قرآن كريم هر شب تفسير آياتی از اين معجزه الهی را برای شما آماده می‌كنيم.

سوره نساء چهارمین سوره قرآن کریم است و ۱۷۶ آیه دارد. سوره نساء از نظر ترتیب نزول،بعد از سوره ممتحنه قرار دارد . همانطور که می‌دانیم ترتیب کنونی سوره های قرآن مطابق با ترتیب نزول سوره ها نیست . این سوره در مدینه و پس از هجرت نازل شده است.

 این سوره از نظر تعداد کلمات و حروف طولانی ترین سوره پس از سوره بقره است و نظر به اینکه بحث های فراوانی در مورد احکام زنان در آن آمده، به سوره نساء نامیده شده است .

 فضیلت و خواص سوره نساء

در فضیلت سوره نساء از پیامبر عظیم الشأن اسلام روایت شده است: «هر کس سوره نساء را قرائت کند، مانند آن است که بر همه مؤمنانی که میراثی بر جای گذاشته اند، صدقه داده است و اجری همانند آزاد کردن بنده به او خواهند داد و از شرک به دور بوده و در مشیّت الهی، از کسانی خواهد بود که خداوند از آنها در گذشته است». در کلامی از امیرالمؤمنین علی علیه السلام آمده است: «اگر فردی سوره نساء را روزهای جمعه تلاوت نماید، از فشار قبر در امان خواهد بود.» شیخ طوسی قرائت سوره نساء را بعد از نماز صبح روز جمعه، مستحب دانسته است.

 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ 

تفسير :
شرایط پذيرش توبه

در آيه گذشته مسئله سقوط حد و مجازات مرتكبين اعمال منافى عفت ، در پرتو توبه صريحا بيان شد و در ذيل آن با جمله (ان الله كان توابا رحيما؛ خداوند توبه بندگان را بسيار مى پذيرد و نسبت به آنها رحيم است اشاره به پذيرش توبه از طرف پروردگار نيز شده ، در اين آيه صريحا مساله توبه و پاره اى از شرايط آن را بيان مى كند و مى فرمايد: (توبه تنها براى آنها است كه گناهى را از روىجهالت انجام مى دهند.) (انما التوبة على الله للذين يعلمون السوء بجهالة ).اكنون ببينيم منظور از (جهالت ) چيست ؟ آيا همان جهل و نادانى و بى خبرى از گناه است ، و يا عدم آگاهى از اثرات شوم و عواقب دردناك آن مى باشد؟

 

كلمه (جهل ) و مشتقات آن گرچه به معانى گوناگونى آمده است ولى از قراين استفاده مى شود كه منظور از آن در آيه مورد بحث طغيان غرايز و تسلط هوسهاى سركش و چيره شدن آنها بر نيروى عقل و ايمان است ، و در اين حالت ، علم و دانش انسان به گناه گرچه از بين نمى رود، اما تحت تاثير آن غرائز سركش قرار گرفته و عملا بى اثر مى گردد، و هنگامى كه علم اثر خود را از دست داد، عملا با جهل و نادانى برابر خواهد بود.

ولى اگر گناه بر اثر چنين جهالتى نباشد بلكه از روى انكار حكم پروردگار و عناد و دشمنى انجام گيرد، چنين گناهى حكايت از كفر مى كند و به همين جهت توبه آن قبول نيست ، مگر اين كه از اين حالت بازگردد و دست از عناد و انكار بشويد.در واقع اين آيه همان حقيقتى را بيان مى كند كه امام سجاد (عليه السلام ) در دعاى ابو حمزه با توضيح بيشترى بيان فرموده است آنجا كه مى گويد: (الهى لم اعصك حين عصيتك و انا بربوبيتك جاحد و لا بامرك مستخف و لا لعقوبتك متعرض و لا لوعيدك متهاون لكن خطيئة عرضت و سولت لى نفسى و غلبنى هواى ...)

(خداى من ! هنگامى كه به معصيت تو پرداختم اقدام به گناه از راه انكار خداونديت نكردم و نه به خاطر خفيف شمردن امر تو بود و نه مجازات تو را كم اهميت گرفتم و نسبت به آن بى اعتنا بودم و نه وعده كيفرت را سبك شمردم بلكه خطايى بود كه در برابر من قرار گرفت و نفس اماره ، حق را بر من مشتبه كرد و هوى و هوس بر من چيره شد).سپس قرآن به يكى ديگر از شرايط توبه اشاره كرده و مى فرمايد: (سپس بهزودى توبه كنند) (ثم يتوبون من قريب ).در باره اين كه منظور از قريب (زمان نزديك ) چيست ؟ در ميان مفسران گفتگو است ، جمع زيادى آن را به معنى قبل از آشكار شدن نشانه هاى مرگ مى گيرند، و آيه بعد را كه مى گويد پس از ظهور علائم مرگ توبه پذيرفته نمى شود، شاهد بر آن مى دانند بنابر اين تعبير به (قريب ) شايد به خاطر اين است كه اصولا زندگى دنيا هر چه باشد كوتاه و پايان آن نزديك است .


اما بعضى ديگر آن را به معنى زمان نزديك به گناه گرفته اند، يعنى به زودى از كار خود پشيمان شود و به سوى خدا بازگردد، زيرا توبه كامل آن است كه آثار و رسوبات گناه را به طور كلى از روح و جان انسان بشويد، و كمترين اثرى از آن در دل باقى نماند، و اين در صورتى ممكن است كه در فاصله نزديكى قبل از آنكه گناه در وجود انسان ريشه بدواند و به شكل طبيعت ثانوى در آيد از آن پشيمان شود، در غير اين صورت غالبا اثرات گناه در زواياى قلب و جان انسانى باقى خواهد ماند، پس توبه كامل توبه اى است كه به زودى انجام پذيرد و كلمه (قريب ) از نظر لغت و فهم عرف ، نيز با اين معنى مناسبتر است .درست است كه توبه بعد از زمان طولانى نيز پذيرفته مى شود، اما توبه كامل نيست و شايد تعبير به (على الله ): (توبه اى كه بر خدا لازم است آن را بپذيرد) نيز اشاره به همين معنى باشد زيرا اين تعبير تنها در اين آيه از قرآن آمده است و مفهوم آن اين است كه پذيرش اين گونه توبه ها از حقوق بندگان مى باشد در حالى كه پذيرش توبه هاى دور دست از طرف خداوند يك نوع تفضل است نه حق .
پس از ذكر شرايط توبه مى فرمايد: خداوند توبه چنين اشخاصى را مى پذيرد و خداوند دانا و حكيم است ) (فاولئك يتوب الله عليهم و كان الله عليما حكيما).در آيه بعد اشاره به كسانى كه توبه آنها پذيرفته نمى شود نموده ، مى فرمايد: (كسانى كه در آستانه مرگ قرار مى گيرند و مى گويند اكنون از گناه خود توبه كرديم توبه آنان پذيرفته نخواهد شد. دليل آن هم روشن است زيرا در حال احتضار و در آستانه مرگ ، پرده ها از برابر چشم انسان كنار مى رود، و ديد ديگرى براى او پيدا مى شود، و قسمتى از حقايق مربوط به جهان ديگر و نتيجه اعمالى را كه در اين زندگى انجام داده با چشم خود مى بيند و مسايل جنبه حسى پيدا مى كند واضح است كه در اين صورت هر گناهكارى از اعمال بد خود پشيمان مى گردد، و همانند كسى كه شعله آتشى را نزديك خود ببيند از آن فرار مى كند.

 

مسلم است كه اساس تكليف و آزمايش پروردگار بر اين گونه مشاهده ها نيست ، بلكه بر ايمان به غيب و مشاهده با چشم عقل و خرد است .
به همين دليل در قرآن مجيد مى خوانيم : هنگامى كه نخستين نشانه هاى عذاب دنيا بر بعضى از اقوام پيشين آشكار مى گشت باب توبه به روى آنها بسته مى شد، در سرگذشت فرعون مى خوانيم : (حتى اذا ادركه الغرق قال آمنت انه لا اله الا الذى آمنت به بنو اسرائيل و انا من المسلمين الان و قد عصيت قبل و كنت من المفسدين ؛ تا آن زمان كه غرقاب دامن او را گرفت ، صدا زد: الان ايمان آوردم كه معبودى جز معبود بنى اسرائيل نيست و من از تسليم شدگانم اما به او گفته مى شود الان اين سخن را مى گويى ؟ و پيش از اين نافرمانى كرده و از مفسدان بودى ! به همين دليل توبه تو پذيرفته نخواهد شد.

از بعضى از آيات قرآن (مانند آيه 12 سوره سجده ) استفاده مى شود كهگناهكاران در قيامت با مشاهده عذاب الهى از كار خود پشيمان مى شوند ولى پشيمانى آنها سودى نخواهد داشت . چنين كسانى درست مانند مجرمانى هستند كه وقتى چشمشان به چوبه دار افتاد و طناب دار را بر گلوى خود احساس كردند، از كار خود پشيمان مى شوند، روشن است كه اين پشيمانى نه فضيلت است و نه افتخار و نه تكامل ، و به همين جهت چنان توبه اى بى اثر است .البته اين آيه با رواياتى كه مى گويد: توبه تا آخرين نفس پذيرفته مى شود هيچگونه منافاتى ندارد، زيرا منظور از آن روايات لحظاتى است كه هنوز نشانه هاى قطعى مرگ را مشاهده نكرده و به اصطلاح ديد برزخى پيدا ننموده است .دسته دوم : از كسانى كه توبه آنها پذيرفته نمى شود آنها هستند كه در حال كفر از جهان مى روند، در آيه فوق درباره آنها چنين مى فرمايد: آنها كه در حال كفر مى ميرند توبه براى آنان نيست ) (و لا الذين يموتون و هم كفار).اين حقيقت در آيات متعدد ديگرى از قرآن مجيد نيز بازگو شده است .

اكنون اين سوال پيش مى آيد كه چنين كسانى كه در حال كفر از دنيا مى روند چه موقع توبه مى كنند كه توبه آنها پذيرفته نخواهد شد؟

بعضى احتمال داده اند كه توبه آنها در عالم ديگر پذيرفته نمى شود و بعضى احتمال داده اند كه منظور از توبه در اينجا توبه بندگان نيست ، بلكه توبه خداوند يعنى بازگشت او به عفو و رحمت مى باشد، ولى ظاهر اين است كه آيه هدف ديگرى را تعقيب مى كند و مى گويد: (كسانى كه از گناهان خود در حال صحت و سلامت و ايمان توبه كرده اند ولى در حال مرگ با ايمان از دنيا نرفتند توبه هاى گذشته آنها نيز بى اثر است ).
توضيح اينكه : مى دانيم يكى از شرائط قبولى اعمال نيك انسان (موافات برايمان ) است . يعنى با ايمان از دنيا رفتن ، و كسانى كه در لحظه پايان زندگى كافر باشند، اعمال گذشته آنها ( حتى اعمال نيكى كه در حال ايمان انجام داده اند) طبق صريح آيات قرآن حبط و نابود مى گردد، توبه هاى آنان از گناه اگر چه در حال ايمان انجام شده نيز در چنين صورتى نابود خواهد شد.

 

بطور خلاصه شرط قبولى توبه دو چيز است : نخست اين كه قبل از مشاهده نشانه هاى مرگ باشد و ديگر اين كه انسان ، با ايمان از دنيا برود.
ضمنا از اين آيه استفاده مى شود كه انسان نبايد توبه را به تاءخير اندازد، زيرا ممكن است بطور ناگهان مرگ او فرا رسد و درهاى توبه به روى او بسته شود و جالب توجه اين كه تاءخير توبه كه از آن به تسويف تعبير مى كنند در آيه فوق هم رديف مرگ در حال كفر قرار داده شده است و اين نشانه اهميتى است كه قرآن به اين موضوع مى دهد.در پايان آيه مى فرمايد: (براى اين هر دو دسته ، عذاب دردناكى مهيا كرده ايم ) (اولئك اعتدنا لهم عذابا اليما).احتياج به تذكر ندارد كه توبه علاوه بر آنچه گفته شد شرايط ديگرى نيز دارد كه در آيات مناسب به آن اشاره خواهد شد.

انتهای پیام/

برچسب ها: تفسیر ، سوره ، آیات ، نساء
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.