در شرایطی که کسی فکر نمیکرد این جشنواره ادامه پیدا کند در سال ۹۰ فراخوان دومین جشنواره اعلام شد. این نهال رو به رشد بزرگ و بزرگتر شد تا در زمستانی نه چندان سرد و در هیاهوی زلزلههای گاه و بیگاه در اقصی نقاط کشور، هشتمین جشنواره مردمی فیلم عمار آغاز به کار کرد.
با توجه به تعداد آثار ارسالی به دبیرخانه جشنواره و عبور بخش زیادی از فیلتر هیئت انتخاب و رصد کردن فیلمهای بخشهای مختلف، متوجه ارتقا کمی و کیفی جشنواره شدم که جای تحسین دارد. عدهای از فیلمسازانی که در دورههای گذشته حتی شانس عبور از هیئت انتخاب را هم نداشتند، امسال وارد بخش مسابقه شده اند و این یعنی پیشرفت.
یکی از شاخصههای مهم و ارزشمند عمار این است که در حاشیه جشنواره، اقدام به برگزاری کارگاههای آموزشی مختلفی از جمله فیلمنامه نویسی، کارگردانی، تصویربرداری و... میکند. این حرکت شایسته در جهت تربیت و رشد هنرمندان متخصص قابل ستایش است و از نقاط قوت جشنواره نیز به حساب میآید. محتوای فیلمها و نوع رویکرد فیلمسازان هم جشنواره عمار را به یک قطب و یک نوع سینمای خاص تبدیل کرده است. فیلمها موضوعاتی دارند که به جرأت میتوان گفت: بخشهای دیگر سینمای ایران به این موضوعات نمیپردازند.
از دیگر شاخصههای جشنواره عمار نبودن شرط خاصی برای شرکت در آن است. شما اگر به هر طریقی توانایی ساخت اثری را داشته باشید، میتوانید بعد از تولید، آن را به جشنواره ارسال کنید تا مورد ارزیابی قرار بگیرد. این بستر بسیار مهمی است که عمار در اختیار مخاطب خود قرار داده تا هر کس استعدادی در زمینه فیلمسازی دارد و در هر سنی که هست، خود را محک بزند و اثرش مورد ارزیابی مردم قرار بگیرد.
اکرانهای مردمی فیلم عمار که در نقاط مختلف کشور و در مکانهای عمومی و خصوصی انجام میشود هم از نقاط قوت آن است چراکه به جای رفتن مردم به سالنهای سینما، فیلمها به دیدن مردم میآیند آن هم رایگان.
اینها که گفته شد و شاید برخی مسائل دیگر از خصوصیات مثبت و هوشمندانه جشنواره عمار بود. اما به عنوان کسی که در جبهه فرهنگی انقلاب با نگاهی دلسوزانه به برخی از رفتارها در برگزاری این جشنواره نقد دارم، نمیتوانم چشمم را روی کمی و کاستیها ببندم و تحمل کنم.
عمار یک فرصت، غنیمت و نعمت است در این هیاهوی رسانهای غرب و شرق. پس باید قدرش را دانست، هم از آن به بهترین نحو محافظت کرد و هم نگرانش بود.
بزرگترین موضوعی که مرا آزار میدهد برخورد عوامل اجرایی جشنواره با مخاطبانی است که به سینما میآیند تا فیلم ببینند، اما چون از نظر حجاب و پوشش مثل ما مقید نیستند، روی خوشی از عوامل اجرایی نمیبینند! چرا؟
مگر نه اینکه یکی از اهداف عمار، وسیع کردن حوزه مخاطب خود است؟ مگر نه اینکه عمار به دنبال جذب اکثریت مردم و روشن کردن ذهن آنان با حقایق انقلاب و اسلام است؟ پس آیا با اینگونه رفتارها جواب خواهیم گرفت؟!
مگر قرار است ما فقط به هر کسی که چادر به سر دارد احترام بگذاریم و فقط برای او فیلم بسازیم؟! احساس میکنم برخی از دوستان هم راه را گم کرده اند و نمیدانند چه ضربهای دارد به عمار و خط آن میخورد.
من و شما که از یک تفکر پیروی میکنیم لازم نیست برای هم فیلم بسازیم و روی همدیگر کار فرهنگی کنیم! کار فرهنگی را باید روی کسی انجام داد که از این تفکر زلال به هر دلیلی دور مانده و باید به او کمک کرد.
انتظار من این بود که اگر فردی بدحجاب برای دیدن فیلمها به سینما آمد، یکی از عوامل اجرایی به استقبالش برود، به او لیست فیلمها را بدهد و برایش توضیح بدهد که عمار چیست و چه هدفی دارد و برای چه چیزی تلاش میکند. نه اینکه با نگاهی غضب آلود که چرا حجاب ندارد حتی جواب سلام او را هم ندهد! اتفاقی که خود به چشم دیدم.
فرش قرمزکردن کف سینما فلسطین هم کاری غیر تخصصی و غیر متعارف بود! واقعا چه نیازی بود؟ نکند ما هم داریم با موکت شروع میکنیم تا کم کم به فرش باریک و قرمز با حاشیههای طلایی برسیم؟!
عمار با مردمی بودن خودش و دور بودن از زرق و برق هاست که عمار است. سینما باید فضای خودش را داشته باشد و شبیه سینما باشد. نه شبیه منزل، نه مسجد، نه مدرسه، نه پارک و نه خیلی جاهای دیگر.
این عمل غیرکارشناسانه موجب شده امسال به کرات صدای جاروبرقی به انواع صداهایی که در لابی سینما شنیده میشود، اضافه شده و حس خوبی به مخاطب منتقل نشود.
رفقای خودم! عمار یک کلونی نیست و نباید باشد. عمار باید با رشد خود سینمای حرفهای کشور را متأثر کند و فیلمسازان و سینماگران حرفهای را جذب کند. عمار باید به اندازهای مردمی باشد که ظرفیت پذیرش هر کسی را با هر پوشش و هر تفکری داشته باشد تا بتواند پیام انقلاب را به گوش همه برساند و اینگونه است که میتواند مخاطب جذب کند.
حاسِبوا أنْفُسَکُم قَبلَ أنْ تُحاسَبوا، خودمان را نقد کنیم، قبل از اینکه نقدمان کنند.
حمید رسائلی
منبع:سدنا