سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

گفتگوی خواندنی با پدر قاتل ستایش/ ثانیه های قبل از اعدام چگونه گذشت؟

براساس اعلام وکیل مدافع، امیرحسین صبح امروز در محوطه زندان رجایی شهر قصاص می شود.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ به پایان قصه نزدیک می‌شویم؛ قصه‌ای که از آن یکشنبه تلخ شروع شد؛ یکشنبه ٢٢فروردین ٩٥. دختربچه ٦ساله‌ای به نام «ستایش قریشی» به طرز دلخراشی به قتل رسید.

قاتل امیرحسین ١٦ساله بود، پسر همسایه‌ای که به ستایش تجاوز کرد و او را با چاقو به قتل رساند؛ امیرحسینی که حالا زیر تیغ است؛ امیرحسینی که زندگی دو همسایه در خیرآباد ورامین را ویران کرد؛ یکی در حسرت قصاص و دیگری در انتظار بخشش. شهریور‌ سال ۹۵ بود که امیرحسین در شعبه هفتم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی خازنی پای میز محاکمه قرار گرفت.

پس از چندین‌بار محاکمه، سه اتهام عمل منافی عفت، قتل عمد و جنایت بر میت به امیرحسین تفهیم شد. براساس رأی صادره، قاتل این پرونده درخصوص اتهام قتل عمد به قصاص نفس و درخصوص اتهام تجاوز به عنف به یک‌بار اعدام و درخصوص اتهام جنایت بر میت به ۷۴ضربه شلاق محکوم شد. حالا پس از گذشت یک‌سال و ٩‌ماه، ساعت ٩ صبح سه‌شنبه با خانواده امیرحسین تماس گرفتند و از آنها خواستند در زندان حضور پیدا کنند.

شاید این آخرین ملاقات باشد. مادر، پدر و خواهر امیرحسین به زندان رجایی‌شهر رفتند. وارد یک سالن بزرگ شدند؛ سالنی با ٥ نگهبان. ٥ دقیقه‌ای روی صندلی‌های سرد نشستند تا امیرحسین را آوردند. هم دستبند به دستانش بود و هم پابند به پاهایش. ثانیه‌ها به سرعت می‌گذشت، اما بغض و اشک مجال صحبت نمی‌داد. پدر امیرحسین در رابطه با آخرین ملاقاتش با تنها پسرش می‌گوید.

نخستین جمله‌ای که به امیرحسین گفتید، چه بود؟

حرف زیادی برای گفتن نبود. یعنی شرایط طوری بود که نمی‌شد صحبت کرد. اولش او را در آغوش گرفتم. چند دقیقه اول هیچ حرفی بین ما رد و بدل نشد. باور این‌که آخرین ملاقات است، برایم سخت بود. امیرحسین چندبار از ما خواست که حلالش کنیم. همان موقع بود که همسر و دخترم به گریه افتادند. من می‌خواستم جلوی اشکم را بگیرم. به آنها دلداری می‌دادم، اما خودم به گریه افتادم.

امیرحسین می‌دانست این آخرین ملاقات است؟

می‌دانست. مدام این جمله را تکرار می‌کرد که کارش تمام است و دیگر اعدام می‌شود.

ترسیده بود؟

گریه می‌کرد. بیشتر وقتمان به گریه‌کردن گذشت. نمی‌توانستیم حرف بزنیم. تکرار می‌کرد اشتباه کردم، اشتباه.

از شما چیزی نخواست؟

نه، هیچی. فقط می‌گفت ‌ای‌ کاش خدا مِهرم را به دل خانواده آقای قریشی بیندازد و من را ببخشند. من بچگی کردم. در آن زمان درحال خودم نبودم. هیچ‌کدام از کارهایی که کردم را به یاد ندارم. می‌خواست که او را ببخشند.

همسر و دخترت چه کار می‌کردند؟

آنها اصلا فکرش را هم نمی‌کردند این آخرین ملاقات باشد، اما با کلمه‌کلمه‌ای که امیرحسین می‌گفت، اشک می‌ریختند. بعد از پایان ملاقات هم حال همسرم بد شد و او را به بیمارستان بردیم. قلبش مشکل دارد. یکی از رگ‌های قلبش گرفته است. باید بالون بزنند. تا ظهر چهارشنبه هم در بیمارستان بستری بود. اوضاع ‌و احوال خوبی ندارد. دخترم از او پرستاری می‌کند.

از زمان اجرای حکم امیرحسین اطلاع دارید؟

صبح چهارشنبه خودم به دادسرای ورامین رفتم و مطمئن شدم امیرحسین را صبح پنجشنبه اعدام می‌کنند. این درحالی است که هنوز همسر و دخترم خبر ندارند.

برای امیرحسین نتوانستید رضایت بگیرید؟

از آن روزی که این اتفاق افتاده تا دوماه پیش، یک جمله هم بین من و پدر ستایش رد و بدل نشد. چندبار واسطه فرستادیم، اما فایده‌ای نداشت. یک‌بار دخترم واسطه شد، اما خانواده ستایش حتی در را روی او باز نکردند. برادر همسرم هم چندبار خواست وساطت کند، اما نشد. محرم‌ سال گذشته، من پدر ستایش را دیدم، سلام کردم، جواب سلام من را هم نداد. همسرم هم مدتی قبل، مادر ستایش را به‌طور اتفاقی در امامزاده خیرآباد دید. مادر ستایش حتی تحمل دیدن ما را هم ندارد. پدرش هم همین‌طور. البته من حال آنها را درک می‌کنم.

با وجودی که ما همسایه بودیم، اما چند روز پس از این اتفاق خانواده ستایش از محل ما رفتند. البته هنوز در خیرآباد هستند اما محل زندگی‌شان را تغییر داده‌اند. از اهالی محل شنیدیم که مادر ستایش حال ‌و روز خوبی ندارد. وقتی هم که ما را می‌بیند، حالش خراب‌تر می‌شود. با وجود این، توانستم دوماه پیش پدر ستایش را در خیابان‌های خیرآباد ببینم. با او صحبت کردم. از او خواستم پسرم را ببخشد. التماسش کردم. دستش را بوسیدم. گفتم من از مال دنیا تنها یک خانه ٨٠متری دارم. آن را هم به نام شما می‌کنم. از خون امیرحسین بگذر، اما فایده‌ای نداشت. او گفت: «نمی‌توانم ببخشم.» ولی من همچنان التماس می‌کردم. بعد اهالی محل و همسایه‌ها ما را از هم جدا کردند. من نتوانستم برای پسرم کاری بکنم.

در حال‌حاضر مادر امیرحسین چه کار می‌کند؟

دوستان و اقواممان به خانه‌مان آمده‌اند و دست به دعا شده‌اند. همه ما منتظر گذشت خانواده ستایش هستیم. امیدوارم این آخرین ملاقات نبوده باشد.

امید به دیدار دوباره امیرحسین دارید؟

من خانواده‌ام را آرام می‌کنم. نمی‌گذارم اشکم و سوز دلم را ببینند، اما امید دارم. امیرحسین را خدا به ما داد و اگر بخواهد دوباره به ما می‌بخشد. چشمانم به رحمت بیکران خداوند است.

قصاص می‌خواهند

این درحالی است که پدر ستایش بارها عنوان کرده بود هیچ صحبتی با کسی ندارد و خواهان اجرای حکم قصاص است. «ستایش که دیگر زنده نمی‌شود. زندگی ما هم که نابود شد، اما اجرای حکم قصاص از مرگ ستایش‌های دیگر جلوگیری می‌کند. باید درس عبرتی برای دیگران باشد.»

بامداد چهارشنبه‌ای که گذشت شاید واپسین بامداد امیرحسین بود که دیگر هرگز تکرار نمی‌شود.

واکنش به اعدام امیرحسین

با انتشار خبر اعدام امیرحسین در زندان رجایی‌شهر، در کنار وکیل مدافع امیرحسین که نامه‌ای به مادر ستایش نوشت و از او خواست امیرحسین را ببخشد، لیلی رشیدی، بازیگر کشورمان هم به اعدام این پسر واکنش نشان داد.

لیلی رشیدی در این یادداشت نوشته است: «اتفاق تلخی که برای ستایش قریشی افتاده و ضربه‌ای که به خانواده او وارد شده قابل چشم‌پوشی و نادیده‌گرفتن نیست، اما باید درنظر بگیریم که امیرحسین هم کودک است و قربانی محیط و جامعه شده است. در همین میان، پیوستن ایران به کنوانسیون حقوق کودک به این معنی است که ایران ملزم به رعایت قانون و قصاص نکردن امیرحسین است.

البته اعدام‌نشدن امیرحسین به این معنی نیست که رنج خانواده مقتول فراموش می‌شود. قطعا ضربه‌ای که به خانواده ستایش و همچنین جامعه وارد شده، قابل چشم‌پوشی نیست ولی باید این مسأله را درنظر بگیریم اشتباهی که امیرحسین مرتکب آن شده، تحت‌تأثیر اتفاقات بیرون است. محیطی که امیرحسین در آن بزرگ شده، نظام آموزشی، تربیت خانوادگی و... عواملی که به هر نحو کودکان و ازجمله امیرحسین را نادیده گرفته، دلیلی بر بروز چنین اتفاقاتی است. درواقع ما مقصریم که امیرحسین‌ها درگیر چنین اتفاقاتی می‌شوند و نتیجه آن می‌شود ستایشی که دیگر نیست. ما مقصریم که با بی‌توجهی به کودکان و در نظر نگرفتن حقوق‌شان، آنها را تبدیل به متجاوز و.. می‌کنیم. درنهایت امیدوارم روزی برسد که کودکان قصاص و قربانی محیط و جامعه نشوند.»

منبع:روزنامه شهروند

انتهای پیام/

آخرین حرفهای قاتل ستایش قبل از اعدام

برچسب ها: قتل ، حوادث ، جنایت ، اعدام
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۲۳
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
۰۴:۴۹ ۲۳ مهر ۱۳۹۹
اینهارو باید کشت
ناشناس
۱۰:۱۱ ۱۹ دی ۱۳۹۶
من اگه بودم می بخشیدم و اعتقاد دارم اگه خانواده ها اهمیت می دادن به بچه هاشون نباید ستایش بیرون می رفت بدون خانوادش چون امیز حسین نه با بی اهمیتی صدها بدتر از اون این کارو می کردن.من یه دختر 28 سالم و متنفرم از خانواده هایی که دیگرارو مقصر اشتباه خودشون می دونن.قبل از امیر حسین خودشون مقصرن.اما بخشش پای چوبه دار می تونست یه ارحسین دیگه رو به جامعه بده که تجربش باعث عبرت بشه نه مرگش
ناشناس
۱۶:۵۰ ۱۶ دی ۱۳۹۶
خیلی لحظات سختی برای خانواده امیرحسین رقم خورده خدا صبر به
بنده خدا
۱۵:۳۲ ۱۶ دی ۱۳۹۶
خدا از گناه کسانی که دارند بچه های ما رو به انحراف میکشند و یا زمینه انحراف رو ایجاد میکنند نمیگذره
کاش کسانی که منافعی در مسموم بودن فضای مجازی دارند و نمیگذارند این فضا کنترل و پاک بشه به خودشون بیان
شاید نفر بعدی فرزند خود آنها باشه اون وقت باید دید نظرشون چیه؛ ُُ؟
ناشناس
۰۹:۰۰ ۱۶ دی ۱۳۹۶
تو رو به خدا مواظب فرزندانتون باشید که با چه کسانی ارتباط دارند و به کجا رفت و آمد دارند.این خانواده هم مانند سایر خانواده ها یک زندگی معمولی داشت که این اتفاق در اثر غفلت برایشان افتاد.بعضی فکر می کنند که این قضایا فقط برای دیگران است و این یعنی غفلت.با گسترش فضای مجازی و انتشار مطالب و محصولاتی که با فرهنگ ما سازگاری ندارد ذهن پرسشگر و کنجکاو کودکان و نوجوانان به این سمت گرایش پیدا کرده و تبعات منفی که شاهدش هستیم را در پی دارد.
ناشناس
۰۹:۰۰ ۱۶ دی ۱۳۹۶
تو رو به خدا مواظب فرزندانتون باشید که با چه کسانی ارتباط دارند و به کجا رفت و آمد دارند.این خانواده هم مانند سایر خانواده ها یک زندگی معمولی داشت که این اتفاق در اثر غفلت برایشان افتاد.بعضی فکر می کنند که این قضایا فقط برای دیگران است و این یعنی غفلت.با گسترش فضای مجازی و انتشار مطالب و محصولاتی که با فرهنگ ما سازگاری ندارد ذهن پرسشگر و کنجکاو کودکان و نوجوانان به این سمت گرایش پیدا کرده و تبعات منفی که شاهدش هستیم را در پی دارد.
ناشناس
۰۸:۳۸ ۱۶ دی ۱۳۹۶
خدا به مادرش صبر بده
ناشناس
۲۳:۱۵ ۱۵ دی ۱۳۹۶
اگه دخترخودتون هم بود هشتگ میردی #قصاص حق من است
# اجرای قانون اجرای فرمان خدا
یاس
۲۰:۰۳ ۱۵ دی ۱۳۹۶
امیر حسین جنایت کار پیش چشم خانوم لیلی رشیدی مثل کودک میماند
ناشناس
۱۹:۱۶ ۱۵ دی ۱۳۹۶
متاسفم واقعا کارشونو میکنن. بعد تقاضای بخشش دارن..... هیچ کدوم کارم یادم نمیاد...مگ میشه...
ناشناس
۱۶:۲۴ ۱۵ دی ۱۳۹۶
خدا در قرآن فرموده قصاص به نفع شما هست...یک دلیل این فرموده خدا این هست که بقیه درس عبرت میگیرند....همین دین هم گفته هرکس از حق قصاص بگذره کار خیلی خوبی کرده...دین اسلام و قرآن مجید بهترین هستن
ناشناس
۱۶:۲۴ ۱۵ دی ۱۳۹۶
خدا در قرآن فرموده قصاص به نفع شما هست...یک دلیل این فرموده خدا این هست که بقیه درس عبرت میگیرند....همین دین هم گفته هرکس از حق قصاص بگذره کار خیلی خوبی کرده...دین اسلام و قرآن مجید بهترین هستن
ناشناس
۱۵:۵۴ ۱۵ دی ۱۳۹۶
ماجرای تلخی بود
هم برای هر دو خانواده و هم برای همه ما
خدایا خودت به هر دو خانواده صبر بده
خیلی خیلی سخته
ناشناس
۱۴:۱۷ ۱۵ دی ۱۳۹۶
نمیتونم خودمو جای خانواده ی ستایش بذارم پس نمیتونم نظری بدم
ناشناس
۱۳:۱۶ ۱۵ دی ۱۳۹۶
خدا کنه که دیگه تکرار نشه این داستانها هر کسی هم بود رضایت نمیداد چون بدتر از قتلش تجاوز به مقتول بوده که راه رضایت را بر شاکی میبندد
ناشناس
۱۳:۱۵ ۱۵ دی ۱۳۹۶
خانم لیلی رشیدی که میفرمایید کودک بوده و تحت تاثیر القائات و محیط ناسالم و فضای مجازی ،خود شما چقدر کنترل بر فضای مجازی و پاک نگه داشتن آن از القائات ضد اخلاقی و .. را قبول دارید و به آن پایبندید؟؟
قشر خاصی در جامعه هستن که در برابر کنترل و نظارت بر ضد اخلاقیات در جامعه و فضای مجازی هوچی گری و سر و صدا میکنند و مانع این کار هستن . اینها در واقع شریک جرم در حوادث اینچنینی هستند. بعد هم دایه دلسوز میشوند. مسئولینی هم که رضایت خلق رو بر رضایت خدا ترجیح میدن و جلو این القائات رو نمیگیرن در واقع زمینه ساز این چنین جنایاتین.
چند وقت قبل هم آتنا،( دختر معصوم دیگریقربانی همین القائات شیطانی شد . و چقدر جنایات و تجاوزات دیگری که اتفاق افتاده و مسکوت مانده و چقدر زندگی ها و آبرو ها که از بین رفته و بعض مواقعدمنجر به خود کشی شده.
الان دو خانواده داغدار و شکسته شدند . که شاید میشد جلو اون رو گرفت. پدر و مادر قاتل هم البته قطعا میتونستن کنترل بیشتری داشته باشن. متاسفانه الان فرزند سالاری بی حد و حصری بر خانواده ها حاکمه که هیچ منطقی نداره .
اگر قتل در جریان نزاع یا تصادف و امثالش بود شاید قاتل بیشتر مستحق عفو و گذشت باشه. و از اولیای دم انتظار گذشت بیشتری داستیم. اما شاید آنها هم خواسته اند جلو قتلهای دختران شش ساله دیگری رو بگیرن که معلوم نبود دختر کدوم یکی از ما ممکن بود باشن.

خدا به خانواده هر دو صبر عنایت کند.
ناشناس
۱۲:۵۸ ۱۵ دی ۱۳۹۶
گذشت بهتر بود.
محمد
۱۲:۴۷ ۱۵ دی ۱۳۹۶
هرچند قصاص خوشایند نیست ولی حضور در جامعه بعد از این ماجرا هم برای امیر حسین شاید قابل تحمل نبود در ضمن کمی هم خودمون را جای خانواده قریشی بذاریم واقعا دردی که اونا تحمل میکنن بیشتر از خانواده امیرحسینه چون ستایش بدون گناه از بین رفت.
ناشناس
۱۲:۳۲ ۱۵ دی ۱۳۹۶
با توجه به آسیب شناسی ها و روانشناسی هایی که روی او انجام شد و همینطور قانون حمایت از کودکان وی نباید اعدام می شد.
ناشناس
۲۱:۳۵ ۱۴ دی ۱۳۹۶
بکشید این حیوانات را
ناشناس
۱۳:۵۲ ۱۴ دی ۱۳۹۶
این حرف همه مجرمین
ناشناس
۱۲:۵۶ ۱۴ دی ۱۳۹۶
لعنت خدا بر شیطان که دشمن آشکار انسان است
ناشناس
۱۲:۵۶ ۱۴ دی ۱۳۹۶
قصاص شد که جامعه بهتر بشه ودیگه ستایشی کشته نشه و امیر حسین دیگه ای هم قصاص نشه انشاالله