عضو هیئت علمی دانشگاه علم و صنعت گفت: صنعت خودروی سنگین ما بر خلاف صنعت خودروی سبک، قابلیت صادراتی داشت، اما امروز باید منتظر مراسم ترحیم آن باشیم.
به هرحال سیکلهای تغییر آب و هوایی در طول دورانهای مختلف زمینشناسی رخ داده و هنوز قطعی نشده است، اما اگر منشاءهای آلودگی را کم کنیم، اوضاع آب و هوایی موجود قابل تحملتر میشود؛ از طرف دیگر نمیتوان انتظار داشت که جامعه صنعتی از حرکت باز ایستد، چرا که در آن صورت از عوامل دیگر رنج خواهیم برد و به نوعی دیگر خود را نابود میکنیم. اگر جامعه صنعتی راکد شود، قطعا از درون میپوسد. اکنون چند سالی است که تقریبا جامعه در حال توسعه ایران، در بخشهایی قفل کرده و پویایی خود را از دست داده و آنقدر مشکلات مسئولان زیاد است که به فساد درونی که این ایستایی را ایجاد میکند، توجه نمیکنند. یکی از این ایستاییها را در بخش خودروهای سنگین شامل کامیون، اتوبوس درون و برون شهری، مینی بوس و خودروهای صنعتی و راهسازی میبینیم.
در رابطه با نقش و اهمیت خودروهای سنگین در تصمیمگیریهای مهم کشوری، پای گفتگو با امیرحسین کاکایی عضو هیئت علمی دانشگاه علم و صنعت نشستهایم که متن آن در ادامه آمده است؛
در این سالها در تمام محافل بررسی آلودگی هوا، متهم اول در ایجاد آلودگی هوا خودرو است و به این بهانه مسئولان و منتقدان و همه مردم، توجهشان به خودروسازی معطوف شده و بیشتر قوانین وضع شده در مورد خودروی سواری است. در نتیجه روزبهروز توجه همگان بیشتر به سمت خودروی سواری رفته و از این موضوع غافل میشوند که خون اصلی شریان صنعت کشور، خودروهای سنگین است؛ خودروهای سنگین با وجود نقش پررنگی که در چرخه اقتصادی کشور دارند، همیشه مورد بیمهری قرار گرفتهاند و بهتدریج اکسیژن نه تنها در شریانهای اقتصاد کم شده است، بلکه اکسیژن واقعی به ما هم در شهرهای صنعتی نمیرسد.
وقتی بهجای اتوبوس درون شهری، به خودروی سواری توجه میکنیم، روز بهروز توان حمل و نقل عمومی تضعیف و سن اتوبوسهای در حال کار زیاد و آلودگی هوا بیشتر می شود. همچنین از آنجا که به علت کاهش توان جایجایی مسافر و پایین آمدن جذابیت استفاده از خودروی همگانی، مردم بیشتر به سمت خودروهای سواری هجوم آورده و به این ترتیب آلودگی تولید شده به ازای هر نفر مسافرت چند برابر میشود. پدیده متعاقب این حرکت، در نظام سیستمی شهرها افزایش ترافیک های سنگین است که خود بر آلودگی بیشتر هوا دامن می زند.
روند کلی اقتصاد کلان روی این موضوع تأثیر مستقیم دارد؛ زمانی که رکود گسترده بر اقتصاد حاکم شود، خودبهخود عمر خودروهای فرسوده به دلیل فقدان صرفه اقتصادیِ سرمایهگذاری،کاهش میآبد، اما در کشور ما حتی در دوران رونق دهه گذشته هم شاهد این بیمهری و افول ساختاری بودهایم. عدم خرید از خودروسازهای سنگین داخلی موجب کاهش تیراژ تولید و حتی در برخی موارد توقف خط تولید آنها شد. نتیجه این تغییرات، افزایش قیمت خودروهای مذکور و در نتیجه کاهش بهروزرسانی ناوگان بود که خود باعث افول بیشتر صنعت خودروسازی سنگین در کشور شد. امروزه بسیاری از داشتههای ما در صنعت خودروی سنگین از دست رفته و این یک فاجعه است. جالب است بدانید که صنعت خودروی سنگین ما بر خلاف صنعت خودروی سبک، با مکانیزمهای نوین، در گذشتهای نه چندان دور، بهترین محصولات را تولید کرده و قابلیت صادراتی داشت، اما امروز باید منتظر مراسم ترحیم آن باشیم.
تبعیض بین خودروی سواری و خودروی سنگین در ایران را باید در سیاستهای اقتصادی تمام دولتی جستجو کرد، خودروی سواری یکی از محصولات صنعتی پر فروش است که مشتری اصلی آن مردم هستند و دولت بهخوبی بر آن کنترل دارد. بهعبارت دیگر خودروی سواری یکی از پر سودترین صنایع کشور برای دولت است، زیرا که در هر شرایطی درصد قابل توجهی از فروش هر خودرو را در قالب انواع مالیات، عوارض و بیمه دریافت کرده و حتی کسی مقدار واقعی این عواید دولت از فروش خودروی سواری را نمیداند. در حالی که در بسیاری از سالها، این صنعت و سهامداران آن به ظاهر زیان دادهاند، اما فروش خودروی سواری، مکانیزمی مناسب و بیدردسر برای جمعآوری پول از سطح جامعه است.
اما در مورد خودروی سنگین تقریبا همه چیز برعکس است و اتوبوسهای شهری، بین شهری، کامیونها و خودروهای صنعتی و راهسازی نه تنها برای دولت سودآور نیست، بلکه هزینههای مختلفی در بر دارد.
در مورد مکانیزم عمده هزینه اتوبوسهای شهری را بهطور عملی دولت در قالب سازمانهای مختلف پرداخت میکند. بعضی وقتها هم به ظاهر بین دولت و این سازمانها همچون شهرداری تضادهایی بروز میکند که عملا سرمایهگذاری در این بخش مهم را مختل میسازد. بهطور کلی در هیچجای دنیا، اتوبوسرانی شهری، بدون کمک دولت، سودآور نیست، در ایران بهطور اولی این اتفاق میافتد و عملا با مکانیزمهای قیمتگذاری، هیچگاه بخش خصوصی نمیتواند در این بخش سودآور عمل کند و در نتیجه زمانی که دولت بههر دلیلی سرمایهگذاری در این زمینه را کاهش دهد، بهطور حتم، به روزرسانی ناوگان با مشکلات جدی روبهرو میشود. اتفاقی که به طور عملی در شهرداری تهران تقریبا در یک دهه گذشته رخ داده و نتیجه آن افزایش عمر و تعداد ناوگان فرسوده در شهرهای بزرگ و در رأس آنها تهران بود و این موضوع معادل در جا زدن و حتی کاهش تعداد اتوبوس در حال رفت و آمد در شهر و در نتیجه افزایش تقاضای خودروی سواری و در نتیجه ترافیک بوده است.
در مورد اتوبوسهای بین شهری، کامیون و تجهیزات راهسازی و ساختمانی مکانیزم کمی فرق میکند و دولت به دلیل در تماس نبودن این بخشها با زندگی روزمره مردم، بهطور مستقیم روی آنها حساس نیست. فقط در مورد اتوبوسهای بین شهری، معمولا موعد سال نو، موضوع قیمت گذاری و کنترل آنها جدی شده و مابقی سال موضوعی تحت این عنوان وجود ندارد. در مورد کامیونها هیچ کس به نقش عمده آنها در آلودگی شهری توجهی ندارد و تقریبا میتوان گفت که هیچ قانون قاطعی بر کیفیت اتوبوسها، کامیونها و ماشین آلات راهسازی در حال کار وجود نداشته و یا اجرا نمیشود. نتیجه آن این است که هر کس که دارای یک اتوبوس یا کامیون یا ماشین راهسازی است، تا آنجا که میتواند از وسیله خود استفاده میکند و در نتیجه خودروهایی متعلق به چهل و یا حتی پنجاه سال پیش را در این رده مشاهده میکنیم که متأسفانه هر از چند گاهی این اتوبوسهای بین شهری فرسوده، جان تعداد زیادی دانش آموز را میستاند.
دولت فقط به آنچه جلوی چشم مردم قرار دارد، توجه میکند و مسائل بلند مدت را نمیبیند. این مهمترین اشکال ساختاری در کشور است که از نظر من مانع کاهش آلودگی با منشاء ترافیک و خودروها شده است. تا وقتی دولت نگاه کوتاه مدت داشته باشد، روز به روز آلودگی در شهرهای صنعتی افزایش یافته و صنعت تولید خودروی سواری کشور به تولید خودروهای کم کیفیت خود با قیمت بالا ادامه میدهد تا دولت بتواند پول خود را دریافت کرده و صنعت خودروی سنگین هم روز به روز به کشورهای خارجی و واردات وابسته تر شده و اوضاع ناوگان آن بدتر میشود.
باید اساتید اقتصاد و سیاست با هم کنار آمده و به جای توجه به وضعیت کوتاه مدت جامعه، به فکر منافع بلند مدت آن باشند و با همکاری هم جامعه را برای حرکت در مسیر درست بسیج کنند. تا وقتی که دولتهای ما به این اشکالات ساختاری توجه جدی نکنند، اوضاع آب، هوا، زمین، اشتغال، رفاه و سایر حوزهها روز به روز افول پیدا خواهد کرد.
گفتگو از سمیه عرب
انتهای پیام/