به گزارش حوزه دانشگاهی گروه علمی پزشكی باشگاه خبرنگاران جوان؛ حجت الاسلام والمسلمین محمدیان، رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها در جمع فعالان فرهنگی دانشگاه ها گفت: روز 9دی یکی از روزهایی است که ملت بزرگ ما با حضور بسیار پررنگ و تأثیرگذار خود، توانست یک فتنه را خنثی کند. به یاد حماسهای که مردم در آن روز آفریدند و برای یادآوری تجربیاتی که در این ایام برای ملت ما پیش آمد، با ذکر آیهای از قرآن، چند نکته را خدمت شما عرض میکنم.
خداوند کدام دعای پیامبر(ص) را مستجاب نکرد؟
حجت الاسلام محمدیان گفت: خداوند در قرآن کریم میفرماید: «قُلْ هُوَ الْقادِرُ عَلى أَنْ يَبْعَثَ عَلَيْكُمْ عَذاباً مِنْ فَوْقِكُمْ أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِكُمْ أَوْ يَلْبِسَكُمْ شِيَعاً وَ يُذيقَ بَعْضَكُمْ بَأْسَ بَعْضٍ انْظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الْآياتِ لَعَلَّهُمْ يَفْقَهُون» (انعام/65) خداوند چنین قدرتی دارد که برای شما از بالای سرتان عذاب نازل کند یا عذابی از زیر پایتان برای شما بفرستد(مانند «خسف» یا فرورفتن در زمین) و خدا میتواند شما را متفرق یا گروهگروه کند که با هم درگیر شوید تا بعضی از گروهها بتوانند طعم جنگ و سختی را به گروه دیگر بچشانند.
وقتی این آیۀ تهدیدآمیز(تهديد امت به عذاب الهی) نازل شد، پیامبر اکرم(ص) وضو گرفتند و یک نماز طولانی و مفصلی خواندند و بعد از نماز، به درگاه خدا تضرع کردند و از خداوند خواستند «امت مرا از عذابی که از آسمان بیاید یا از زیر پای آنها بیاید، یا اینکه فرقهفرقه بشوند و به جان هم بیفتند، مصون بدار!»
جبرئیل نازل شد و گفت: خداوند آن دو خواستۀ اول شما را اجابت کرد، اما خواستۀ بعدی شما را (اینکه در بین امت اختلاف و تفرقه پیش نیاید) اجابت نکرد. رسول خدا(ص) دوباره دست به دعا بلند کردند و از درگاه خداوند خواستند که این دعای سوم را هم اجابت کند (مجمعالبيان فيتفسيرالقرآن/4/487)
دلیل مستجابنشدنِ دعای پیامبر(ص) چه بود؟
وی افزود: در پاسخ دعای پیامبر(ص) این آیات نازل شد: «أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ» (عنکبوت/2) آیا مردم چنین گمان میکنند همینکه گفتند «ایمان آوردیم» آنها را رها میکنیم؟! «وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ صَدَقُواْ وَ لَيَعْلَمَنَّ الْكَاذِبِين» (عنکبوت/3) کسانی را که قبل از امت اسلام بودند(امتهای قبلی) نیز امتحان کردیم-حکمتش این است- که معلوم شود چه کسی راست میگوید و چه کسی دروغ میگوید؟
ادعای ایمان کار سختی نیست؛ هر کسی میتواند ادعای ایمان کند، مهم این است که آیا در این ادعای ایمان، صادق است یا کاذب؟
حجت الاسلام محمدیان بیشترین امتحانات الهی را در عرصه اجتماعی دانست و افزود: بعد از آن دعای پیامبر(ص) و نزول این آیه، معلوم شد که اصلِ امتحان الهی، با همین اختلافاتی است که در بین مردم پیش میآید. با توجه به مجموعۀ آیات قرآن، اصلیترین عرصۀ امتحانات الهی یا بیشترین امتحانات الهی در عرصههای اجتماعی و اختلافاتی است که بین مردم پدید میآید. البته امتحان فقر، بیماری و گرسنگی هم هست، ولی اگر مجموعۀ امتحانات الهی را در قرآن، فهرست کنید، قطعاً بیشترین ابتلائات و امتحانات در خصوص مسائل اجتماعی و اختلافاتی است که بین مردم اتفاق میافتد.
اختلاف بین امت اسلام و فرقهفرقهشدن مردم از همان دورۀ پیامبر(ص) وجود داشت و بعد از ایشان هم تا به امروز، وجود داشته است.
امام رضا(ع) خطاب به یاران نزدیکش فرمود: «لَا يَكُونُ مَا تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْنَاقَكُمْ حَتَّى تُمَيَّزُوا وَ تُمَحَّصُوا فَلَا يَبْقَى مِنْكُمْ إِلَّا الْقَلِيلُ ثُمَّ قَرَأَ الم أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُون» (ارشاد مفید/2/375) آنچه برایش گردنهای خود را دراز میکنید و منتظرش هستید(ظهور حضرت حجت(ع) و حکومت ایشان) امکان ندارد اتفاق بیفتد، مگر اینکه از همدیگر جدا شوید (متمایز شوید) و آن غربال الهی یا خالصسازی اتفاق بیفتد.
اینکه میفرماید: «وَ هُمْ لا يُفْتَنُون» فتنه در اینجا به معنای امتحان است، در واقع خداوند بهوسیلۀ فتنه، آدمها را امتحان میکند. امتحان معمولاً خوشایند نیست؛ خصوصاً وقتی انسان در امتحان، به سؤالی برخورد کند که قبلاً نخوانده و برایش جدید است.
یکی از واقعیتها در زندگی مؤمنین، امتحان ایمان است
رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها افزود: یکی از واقعیتها در زندگی اهل ایمان-چون ادعای ایمان کردهاند- این است که امتحان میشوند تا صدق ادعای ایشان ثابت شود. شما تا وقتی به مدرسه و دانشگاه نروید، کسی به شما نمیگوید «باید سرِ جلسۀ امتحان حاضر شوید!» کسی که ادعای ایمان نداشته باشد، معلوم است که امتحان ایمان از او گرفته نمیشود.
در هر کلاسی متناسب با خودش، امتحان گرفته میشود. ایمان هم یک کلاس نیست؛ کلاسها و یا سطوح مختلفی دارد. «هرکه در این بزم مقرّبتر است، جام بلا بیشترش میدهند» سنت الهی این است که هرچه بالاتر برویم، بلاها بیشتر میشود، چون ادعای ما سنگینتر میشود و برای همین است که بالاترین امتحانات و بلاها، برای انبیاء و اولیاء است «البَلاءُ لِلوِلاء»
ریشۀ اصلی امتحانات الهی، دشمنان دین هستند
وی گفت: حالا خداوند این امتحانات اجتماعی را چگونه میگیرد؟ سیستمی که خدا برای این امتحانات در جامعه قرار داده، چیست؟ ریشۀ اصلی امتحاناتی که خداوند در یک جامعۀ دینی قرار داده است، طبیعتاً دشمنان دین هستند(البته در جاهایی که مربوط به حوزۀ دین است) یک عدهای واقعاً با دین و مذهب و آرمانهای مردم، مخالف هستند و اینها قطعاً اقداماتی را علیه ما طراحی و اجرا میکنند.
حجت الاسلام محمدیان با اشاره به اینکه بر اساس ادبیات قرآنی، ریشۀ فتنهها «اهلکتاب» هستند افزود: عمدۀ فتنههایی که در قرآن مطرح شده است، از سوی اهلکتاب است. حتی پشت پردۀ منافقین، اهلکتاب قرار دارند. امیرالمؤمنین(ع) دربارۀ مروانبنحکم فرمود: «كَفٌّ يَهُودِيَّة» (نهجالبلاغه/ خطبه73) یعنی «دستِ مروان، دستِ یهودی است» حالا یا از این باب فرمودند که مروان مثل یهودیها پیمانشکن است، یا از این باب که پشت پردۀ مروان، یهودیها هستند. بالاخره یهودیها در پشت پرده، خیلی به اینها کمک کردند، عمدتاً پشت پردۀ جریان نفاق، همین یهودیها بودهاند.
اصلِ فتنهبرانگیزی علیه انقلاب و دین ما، از سوی یهودیانِ صهیونیست است
وی افزود: امروز هم در مقابل انقلاب و دین ما، اصلیترین جریاناتی که وجود دارند، در پشت پردهاش، یهودیانِ صهیونیست قرار دارند و مسیحیانی که در این قضایا هستند نیز اساساً در خدمت یهودیها قرار گرفتهاند؛ اصلِ فتنهبرانگیزی در آنجاست.
فتنهگریِ دشمنان دین، در دو بخش اتفاق میافتد: یک بخش آن، مستقیم است که در واقع آسانترین بخش است. مثلاً اینکه 39 است دارند ما را تهدید نظامی میکنند و 8سال هم این تهدید را اجرا کردند. دو سه سال هم جنگ داخلی در بخشهایی از کشور ایجاد کردند. همچنین فشارهای سیاسی و تحریمهای اقتصادی و فضاسازی رسانهای، از جملۀ فتنههای مستقیمی است که خیلی واضح و روشن از سوی دشمنام ما اجرا میشود. آخرین نمونهاش هم ایجاد داعش بود که خودشان به آن اعتراف کردهاند.
فتنهگریِ غیرمستقیم دشمن، از طریق برخی «خواصّ» است که دچار ضعف ایمانند
رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها فتنه گری غیر مستقیم دشمن را از طریق برخی خواص که دچار ضعف اند دانست و افزود: فتنهگریِ دشمنان علیه ما، یک بخش غیرمستقیم هم دارد که با «بهرهگیری از نیروهای داخلی جهان اسلام» است و با استفاده از کسانی است که ما اسم آنها را «خواصّ» میگذاریم. عمدۀ سوءاستفادۀ دشمن، از طریق عدهای از «خواصّ» است که دچار ضعف ایمان هستند یا در صفِ منافقان قرار میگیرند.
خطرناکترین فتنهها، در همین بخش غیرمستقیم، شکل میگیرد و بسیار هم تأثیرگذار است. همۀ ما میدانیم که ریشۀ فتنه از کجاست اما با آن ریشه، مستقیماً کاری نداریم، آنچه مردم با آن مرتبط میشوند، شاخ و برگ فتنه است که باید به آن بپردازیم. آنچه روی پرده است و ما شاهد آن هستیم، فتنهای است که مربوط به خواص جامعه است.
خواص و نخبگان، در فتنهها و امتحانات اجتماعی، بیشترین نقش را ایفا میکنند
وی تأکید کرد: افراد عادی در جریان فتنهها و امتحانات سخت اجتماعی و دینی، کار چندانی از دستشان برنمیآید و خیلی نمیتوانند نقش ایفا کنند؛ مگر در حد سیاهیلشکر. این خواصّ هستند که بهدلیل موقعیتهای ویژهای که دارند، بیشترین نقش را ایفا میکنند. نخبگان علمی(اعم از حوزوی یا دانشگاهی) نخبگان سیاسی، نخبگان رسانهای و... مورد طمعِ عوامل پشتپرده قرار میگیرند. آنها طعمههایی را در مسیر خواصّ قرار میدهند که باعث میشوند گرفتار شوند.
مرجع فکری اقشاری از جامعه بودن، مورد مشورت مردم قرار گرفتن، یا صاحب نفوذ شدن در جامعه، زمینه را برای انواع انحرافات از جمله «نفاق» فراهم میکند. طبیعتاً عوامل پشت پرده نیز دنبال همین افراد میروند و روی آنها سرمایهگذاری کنند.
تلاش برای حفظ یا ارتقای موقعیت اجتماعی، مهمترین لغزشگاه علما و خواص است
عضو شورای عالی نقلاب فرهنگی گفت: حفظ موقعیت اجتماعی، بلکه تلاش برای ارتقای آن، مهمترین لغزشگاه علما و خواص است. گاهی هزینههای بسیار هنگفت، برای حفظ موقعیت اجتماعی صرف میشود و گاهی از دین و ایمان نیز هزینه میشود.
پیامبر اکرم(ص) فرمود: «ظَهَرَ الْحِرْصُ فِي الْقُرَّاءِ وَ النِّفَاقُ فِي الْعُلَمَاءِ فَعِنْدَ ذَلِكَ يَنْزِلُ بِهِمُ الْبَلَاء» (ارشادالقلوب/1/67) نفاق در چه کسانی ظاهر میشود؟ بهفرمودۀ پیامبر(ص) در علما ظاهر میشود و در آن موقع، بلا بهوسیلۀ آنها نازل میشود، یعنی اینها «وسیلۀ نزول بلا» میشوند!
رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها با اشاره به اینکه گروهی از فتنه گران در لباس نیروهای مذهبی ظاهر می شوند، تصریح کرد: خواصِ فتنهبرانگیز، برای ضربهزدن به مذهب، در لباس نیروهای مذهبی ظاهر میشوند و خودشان را مذهبی نشان میدهند تا بتوانند به اهداف خودشان برسند. این همان بحث نفاق است.
کلمۀ «نفاق» در فرهنگ بعد از انقلاب، تحریف شده و معنای اصلی خود را از دست داده است؛ چون در همان اوایل انقلاب، ما به جریانی که در واقع «محارب» بود، گفتیم «اینها منافق هستند» سازمان مجاهدین خلق که ما به آنها منافق میگوییم، در واقع محارب بودند. منافق در اصل، کسانی هستند که لباس دین بر تن میکنند و ادعای انقلابیبودن و متدینبودن دارند، ولی در باطن، اعتقادی به این معانی ندارند. منافع و موقعیتهای اجتماعی آنها اقتضا میکند که در جامعه، در لباس دین و انقلابیبودن، حرکت کنند تا به اهداف خودشان برسند.
وی تأکید کرد: و کسانی هستند که از ابتدا، واقعاً متدین بودهاند و دین را قبول داشتهاند و از نظر قلبی هم ایمان داشتهاند اما در بین راه، ایمان خود را از دست میدهند منتها همان ظاهر قبلی خود را حفظ میکنند. یعنی ممکن است مؤمنین هم در وسط راه، برگردند. اینطور نیست که هر کسی ایمان آورد و در این راه وارد شد، ضمانت قطعی به او بدهند که تا ابد مؤمن باقی میماند!
طبق آیات قرآن، برخی از مؤمنین هستند که بعد از مدتی سقوط میکنند و ایمان خود را از دست میدهند، یعنی کسانی که قبلاً مؤمن بودهاند و ایمانشان درست بوده، در وسط راه خسته میشوند و جاذبههای دنیا، آنها را جذب میکند و دچار وسوسۀ شیطان و هوای نفس میشوند و ایمان خود را از دست میدهند.
قرآن دربارۀ اینها میفرماید: «لا تَعْتَذِرُوا قَدْ كَفَرْتُمْ بَعْدَ إيمانِكُمْ» (توبه/66) یعنی «عذرتراشی نکنید! شما بعد از آنکه ایمان آورده بودید، کافر شدید!» این آیه صراحتاً میگوید: بعضیها ابتدا ایمان میآورند ولی بعداً کافر میشوند.
پس ممکن است افرادی در یک دورهای، مؤمن باشند اما بعداً کافر بشوند. این کافرین دو بخش هستند: یک بخش از آنها صراحتاً مخالفت خود را اعلام میکنند، اما بخش دیگر، در لباس نفاق، بین مؤمنین باقی میمانند.
مشکل اصلی جامعۀ اسلامی با مؤمنینی است که مسیر نفاق را در پیش میگیرند
حجت الاسلام محمدیان تصریح کرد: مشکل اصلی جامعۀ اسلامی با این دو دسته است که یک مدتی همراه مؤمنان هستند و الفتی با هم پیدا میکنند و روابط عاطفی بین آنها پدید میآید، اما بعداً ایمان خود را از دست میدهند و برای سایر مؤمنین، باور اینکه این دوستانِ گذشته، مسیر نفاق را در پیش گرفتهاند، خیلی سخت است.
در جریان جنگ جمل، اکثر مردم حیران بودند که «مگر میشود، طلحه و زبیر، با آن سابقۀ خوب، دچار چنین اشتباهی بشوند!» همسر پیامبر(ص) نیز در این ماجرا بر شتری سوار شده بود که این شتر، خیلی قداست پیدا کرده بود، بهحدی که امیرالمؤمنین(ع) فرمود: «تا وقتی این شتر سرِ پا است، جنگ تمام نمیشود»
پس میشود کسانی که بالاترین و برترین سابقه را دارند و بیشترین خدمت را کردهاند، یکروزی در مقابل علی(ع) قرار بگیرند. کمااینکه طلحه و زبیر در مقابل علی(ع) قرار گرفتند؛ چرا؟ چون از علی(ع) حکومت بصره و کوفه را خواسته بودند اما حضرت، مصلحت ندانست که چنین پُستی را به آنها بدهد.
طلحه و زبیر، چون از خواصّ بودند، توانستند به مردم جسارتِ ایستادن مقابل علی(ع) را بدهند
وی افزود: معاویه برای طلحه و زبیر، نامهای فرستاده بود که امیرالمؤمنین(ع) در جنگ جمل، این نامه را افشا کرد. معاویه بهطور جداگانه به طلحه و زبیر وعده داده بود که «هرکدام از شما قیام کنید، من پشت سر شما هستم و برای خلافت، با شما بیعت میکنم!» طلحه و زبیر هم وسوسه شدند؛ البته در کنار این امر، عوامل دیگری نیز دستبهدست هم دادند تا جنگ جمل، شکل بگیرد.
طلحه و زبیر، چون از خواصّ بودند توانستند در مقابل علی(ع) این هنجارشکنی را انجام دهند و به مردم جسارت بدهند که «میشود در مقابل علی(ع) نیز ایستاد!»
رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها امتحانات الهی و فتنه ها را جاری در زندگی مؤمنان دانست و افزود: در سال 88 فتنهای در کشور ما پدید آمد، اما قبل از آن هم ما دهها فتنه را پشتِ سر گذاشته بودیم و بعد از این هم طبیعتاً فتنههایی در پیش رو خواهیم داشت، چون این سنت قطعیِ الهی است. مهم این است که مؤمنین و انقلابیون، متوجه باشند که پروندۀ فتنه و امتحانات الهی، هیچوقت بسته نمیشود ولی سؤالات امتحان، تغییر میکند و طبیعتاً سؤالات، تکراری نخواهد بود.
برای اینکه امتحان و غربال الهی درست انجام شود، اَشکال و ظواهرش تغییر میکند، ولی اصلش وجود دارد. اولین نکته این است که بدانیم، فتنه همیشه هست و هیچوقت جامعه بدون فتنه نخواهد بود.
حجت الاسلام محمدیان تصریح کرد: نکتۀ دوم اینکه هیچوقت در آدمها و شخصیتها، توقف نکنیم و در سابقۀ خوب افراد، متوقف نباشیم و از تغییر آدمها تعجب نکنیم؛ آدمها تغییر میکنند، هم ریزش وجود دارد و هم رویش وجود دارد. یک عدهای از جریانهای مخالف و انحرافی، به سوی جریان حق میآیند و عدهای هم برعکس! کمااینکه شمر، یک زمانی جزو لشکریان امیرالمؤمنین(ع) بود! در همان زمان هم افرادی مثل زهیر(از شهدای کربلا) بودند که طرفدار عثمان بودند.
اینکه «ملاک، وضع فعلی افراد است» عبارت درستی است و در واقع، یک سخن قرآنی است. باید امروز ببینیم که هر کسی چه وضعی دارد؟
برخی امروز نیروهای ارزشی را شماتت میکنند که «چرا از آقای احمدینژاد حمایت کردید!»
حجت الاسلام محمدیان تصریح کرد: بعضیها امروز به شماتتکردن نیروهای ارزشی میپردازند که «آن موقع شما از فلانی حمایت کردید و رهبر انقلاب هم گفت: نظر فلانی به من نزدیکتر است» آن روزی که جریان ارزشی از آقای احمدینژاد حمایت میکرد، شعارهای او بسیار شعارهای خوبی بود؛ امروز هم اگر کسی آن شعارها را بدهد-اگر بقیۀ جوانب کارش درست باشد- از او میپذیریم.
آن روزی که نیروهای ارزشی از آقای احمدینژاد حمایت میکردند، بهدلیل ویژگیهای مثبتی بود که در ایشان وجود داشت. از روزی هم که متوجه شدند، مسیر ایشان عوض شده است، نیروهای ارزشی هم مسیر خود را در حمایت از او تغییر دادند. ما با هیچکسی عقد اخوت نبستهایم؛ به این معنا که «به هر قیمتی تا آخر با او خواهیم ماند!» این عهد، فقط با امام معصوم است و کسانی که مسیر امام معصوم را طی کنند.
وی افزود: یک زمانی در این کشور، یک کسی را قائممقام رهبری کردند. اما عدهای چون ایشان را از نزدیک میشناختند، میدانستند که این کار درستی نیست، منتها عموم مردم، این را پذیرفته بودند. بالاخره هم خودِ امام(ره) ایشان را کنار گذاشت.
یک زمانی هم مردم ما، بالاترین رأی را به بنیصدر دادند. اما بعداً مردم فهمیدند که انتخابشان اشتباه بوده است. اینها امتحان است؛ اگر همۀ باطنها آشکار بود که اصلاً جایی برای امتحان باقی نمیماند!
آن روزی که مردم به آقای احمدینژاد رأی دادند، بهخاطر این بود که بعد از چندین سال که «شعار حمایت از محرومین، استکبارستیزی، بازگشت به آرمانهای انقلاب و...» مهجور شده بود، ایشان آمد و این پرچم را بلند کرد و مردم هم بهدرستی از او حمایت کردند. امروز هم که مسیر خودش را عوض کرده است، مردم نیز مسیر خود را از او جدا میکنند. نباید در سابقۀ خوب افراد و شخصیتها، توقف کنیم.
هشدار امام صادق(ع) دربارۀ کسانی که بهواسطۀ اهلبیت(ع) اعتبار اجتماعی پیدا میکنند
رئیس نهاد نمایندگی با اشاره به روایتی از امام صادق (ع) گفت: به این روایت کلیدی و مهم توجه کنید. امام صادق(ع) میفرماید: «إِنَّا أَهْلُ بَيْتٍ لَا يَزَالُ الشَّيْطَانُ يُدْخِلُ فِينَا مَنْ لَيْسَ مِنَّا وَ لَا مِن أَهْلِ دِينِنَا فَإِذَا رَفَعَهُ وَ نَظَرَ إِلَيْهِ النَّاسُ أَمَرَهُ الشَّيْطَانُ فَيَكْذِبُ عَلَيْنَا وَ كُلَّمَا ذَهَبَ وَاحِدٌ جَاءَ آخَر» (تحفالعقول/309) ما اهلبیت(ع) همیشه اینگونه هستیم که شیطان، کسانی را که از ما نیستند و از اهل دین ما هم نیستند، در جمع ما وارد میکند، هرگاه شیطان او را بالا برد و مورد توجه مردم قرار گرفت، شیطان به او میگوید: «حالا وقت این است که اهلبیت(ع) را تکذیب کنی!» در آخر روایت میفرماید: هر کدام از اینها که رفتند، یکی دیگر جای او میآید.
خیلیها بهخاطر فرزندانشان از دینشان میگذرند؛ مثل زبیر
وی افزود: امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: «مَا زَالَ الزُّبَيْرُ رَجُلًا مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ حَتَّى نَشَأَ ابْنُهُ الْمَشْئُومُ عَبْدُ اللَّه» (نهجالبلاغه/ حکمت453) یعنی «پیوسته اینچنین بود که زبیر از ما اهلبیت(ع) بود تا آن پسرِ شومش (عبدالله) بزرگ شد و او را از ما جدا کرد.» خیلیها بهخاطر فرزندانشان از دینشان میگذرند.
باید تعریف درستی از شاخص داشته باشیم تا در امتحانات و فتنهها گرفتار نشویم. امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: «الْمُنَافِقُ قَوْلُهُ جَمِيلٌ وَ فِعْلُهُ الدَّاءُ الدَّخِيل» (غررالحکم/1578) منافق کسی است که خیلی خوب و قشنگ حرف میزند، اما فعلش یک بیماری و مرضی است که دخل همه را میآورد!
حجت الاسلام محمدیان به تناقض در رفتار و گفتار منافقین اشاره کرده و افزود: شعارها، پرچمها، نمادها و ادعاها در بین منافقان، خیلی پررنگ و زیبا و پرطنین است؛ شعارهای بسیار دهانپُرکن سر میدهند، حرفشان بهظاهر نسخههای شفابخش است، اما فعل و رفتارشان، بدترین بیماریهاست.
الحمدلله امروزه چون رهبری میتواند با عموم مردم سخن بگوید، خیلی از این فتنهها در نطفه خفه میشود، مشکل امیرالمؤمنین(ع) این بود که فقط باید با خواص سخن میگفت، چون رسانههای امروزی وجود نداشت و این امکان وجود نداشت که حضرت، سخن خود را به گوش عموم مردم برساند.
وی گفت: امروز به برکت این امکانات رسانهای، چون رهبری میتواند با عموم مردم حرف بزند، خواصّ در پشت سر مردم قرار میگیرند! مردم با فطرت پاک خودشان گاهی خیلی بهتر و زودتر از خواصّ، تشخیص میدهند، چون حجابهایی مثل منافع، رانتها و هوسها، عمدتاً مربوط به خواصّ است.
بحمدلله الان نزدیک به چهل سال از این انقلاب میگذرد و تجربیات فراوانی بهدست آوردهایم و ملت ما پخته شده است، البته مشکلات بزرگی هم وجود دارد. هرچه جلوتر برویم امتحانات دقیقتر میشود، مهم این است که در امتحانات و فتنهها، درست بفهمیم و درست عمل کنیم.
رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها تأکید رکد: امروز بیشترین فشار دشمن، در بخش اقتصادی است. شاید مهمترین امید دشمن در این بخش باشد که بتوانند مردم را خسته کنند. یک عدهای چندین سال است که در زندگی و معیشت خودشان با مشکلات جدّی مواجه شدهاند. برخی شغل داشتهاند و آن را از دست دادهاند و عدۀ نسبتاً زیادی هم اصلاً شغلی پیدا نکردهاند.
طبیعی است، کسی که چندین ماه یا چند سال، از نظر معیشتی با مشکل مواجه است، بیرون بیاید و اعتراض کند و طبیعی است که ضدانقلاب هم از این مسئله برای خودش فرصتی ایجاد کند. باید صفِ این مردم عادی را از ضدانقلاب جدا کنیم.
امیدواریم مسئولین دولتی بهدرستی تدبیر کنند و از امکاناتی که در کشورمان وجود دارد، بهره بگیرند برای اینکه چرخ اقتصاد بچرخد و مشکلات معیشتی مردم برطرف شود.
انتهای پیام/