خانواده ی چاپلین
والدین چاپلین هر دو هنرمندانی در سالن بزرگ شهر لندن بودند و هر دو بازیگر و آوازهخوان، اما پیش از آنکه وی 3 ساله شود از هم جدا شدند. چارلی آواز خواندن را از مادرش آموخت. بعدها مادرش دچار بیماری روانی میشود و در یک آسایشگاه در حوالی لندن بستری میشود. با بستری شدن مادر، چارلی و برادرش رابطهٔ عمیق تری پیدا کردند و هر دو با استعداد بالایی که داشتند در همین سالن قدیمی که پدر و مادرشان در آن کار میکردند، مشغول به کار شدند.
چاپلین در سال 1910 به آمریکا رفت و با برادرانش استودیو چاپلین را تاسیس کردند. در سال ۱۹۲۸ مادر چاپلین، درست در زمانی که ۷ سال از انتقال وی توسط پسران به هالیوود میگذشت، از دنیا رفت. بعدها چارلی از وجود برادری ناتنی از سمت مادر آگاه شد به نام ویلر دریدن که این برادر نیز به مابقی برادران در هالیوود و استودیو چاپلین پیوست.
نخستین فیلم چارلی با نام ساختن یک زندگی که فیلم کمدی بود در سال ۱۹۱۴ آغاز کرد. در این کمپانی و با این فیلم چاپلین به شهرت رسید. به تدریج چاپلین به محبوبترین هنرمند تاریخ سینما تبدیل شد و تهیهکنندگی آثارش را نیز بر عهده گرفت.
نیمپشتکی که چاپلین را به سینما کشاند .
روزنامه اطلاعات در روز پنجم دیماه در یادداشتی به آخرین شب زندگی او پرداخته است؛ شبی که چاپلین در خانه بزرگش که برای همه اعضای خانواده و حتی فامیل اتاق داشت، در کنار نزدیکانش کریسمس را جشن گرفته بود. جشن آن شب تا ساعت سه بامداد که او به خواب میرود، به درازا میکشد و حدود یک ساعت بعد در خواب، قصه زندگی چاپلین به سر میرسد. اطلاعات در همین شماره در مطلبی مفصل با تیتر «چاپلین؛ نابغه سینما با عشق به انسانها زیست» مروری داشت بر سیر زندگی او از زمانی که کودکی یتیم و فقیر بود تا رسیدنش به قله شهرت در دنیای سینما. در کنار این گزارش، خاطرهای کوتاه از چاپلین دیده میشود که او در آن به یکی از اتفاقهای سرنوشتساز زندگیاش اشاره کرده است؛ اتفاقی که به روزهای کودکیاش برمیگشت؛ روزهایی که هشت ساله بود و به اصطلاح پادوی یک دسته آکروبات سیرک و به سختی دنبال لقمهای نان برای گذران زندگی: «یک نیمپشتک خطرناک سرنوشت مرا تغییر داد و از دلقک شدن در سیرک مرا به عالم سینما کشاند. در واقع باید دو پشتک پیدرپی با یک پرش میزدم اما یک پشتک و نیم بیشتر نزدم و همانطور که اشاره شد آن نیمپشتک باعث مردود شدن من از توفیق در این کار شد و از همان لحظه به این فکر افتادم که برای امرار معاش کار دیگری انتخاب کنم.» آن کار دیگر هم عالم پانتومیم و سینما بود که آرامآرام به سمتش کشیده شد.
روزنامه کیهان هم برای بزرگداشت چارلی چاپلین فقید دست پری داشت. نمونهاش مقالهای با تیتر «چارلی مرد کوچکی که انسان را بزرگ کرد» به قلم سهراب دهخداست که مطلبی ستایشگونه در وصف اوست. «مردی کوچک که اسطورهای عظیم شد» و «نبض بیدار زمان ما» از دیگر مطالب روزنامه کیهان در وصف و ستایش چاپلین هستند. پس از مرگ، جسد او در همان دهکدهای دفن شد که بعد از تبعیدش از آمریکا، در نزدیکی ژنو ساکنش شده بود. به نوشته کیهان، مراسم به خاکسپاری کمدین نامدار سینما ساده و با همراهی حدود ۳۰ نفر از بستگان و ۱۵۰ خبرنگار و ساکنان دهکده برگزار شد.
آن روزها تلویزیون ایران هم ویژهبرنامههایی را در بزرگداشت چاپلین روی آنتن برد؛ پخش یکی دو فیلم از کارهای او و گفتوگو درباره هنر و زندگیاش ازجمله این برنامهها بود که روزنامه کیهان در گزارشی به آنها اشاره کرده است.
تاسیس اتحادیه سینماگران
چاپلین در سال ۱۹۱۹ به همراهی تعدادی از دوستان سینماییاش اتحادیه سینماگران را تاسیس کرد. آن زمان این فرصت برای او پدید آمده بود تا پس از سالها، به دل مشغولیهای خود بپردازد و فارغ از نظام مافیایی حاکم بر هالیوود، حرف دل خویش را به زبان تصویر بیان کند.
بسیاری چارلی چاپلین را تنها یک کمدین موفق میدانند حال آنکه او در طول زندگانی خود در زمینه موسیقی نیز استعداد فراوانی از خود نشان داد. ساخت موسیقی فیلم کار عادی وی بود و توانست در مجموع موسیقی 23 فیلم را به پایان برساند. موسیقی فیلم لایم لایت ساخته چالین در سال 1972 برنده جایزه اسکار شد. سر انجام، سر چارلز اسپنسر چاپلین 25 دسامبر سال 1977 در سن 88 سالگی درگذشت.
منبع:همشهری
انتهای پیام/