به گزارش گروه بینالملل باشگاه خبرنگاران جوان؛ جمال خاشقجی در گفتگو با شبکه تلویزیونی الجزیره عربی گفت: سال ۲۰۱۷ به عنوان سالی که چهره عربستان را تغییر داد در تاریخ ثبت خواهد شد. چنانچه سال ۱۹۷۳ میلادی لحظه تاریخی مهمی برای عربستان بود و در پی جنگ معروف اکتبر، قیمت نفت بالا رفت و درآمد عربستان چند برابر شد و چهره عربستان را کاملاً تغییر داد.
همچنین سال ۱۹۷۹ نیز یک نقطه عطف تاریخی برای عربستان بود، چرا که عربستان در این سال به وهابیتش و تندروی هایش بازگشت و اختیاراتی گسترده به علما داد؛ و حال در سال ۲۰۱۷ اوضاع نسبت به گذشته کاملاً تغییر کرد. هنوز زودهنگام است که راجع به تحولاتی که در این سال رخ داد سخن بگوییم، اما مسلماً عربستان در زمینههای مختلف تغییرات بسیار گستردهای را شاهد خواهد بود. من این تغییرات را در سه مساله بیان میکنم.
مساله نخست راجع به خاندان حاکم بر عربستان و رابطه این خاندان با پادشاه و رابطه اش با ملت است. هم اکنون محمد بن سلمان این روابط را کاملاً تغییر داده است، اما هیچکس نمیتواند بگوید که این روابط چه تغییری نسبت به گذشته خواهد داشت، اما همگان میدانند که روابط جدید با روابط گذشته کاملاً متفاوت خواهد بود.
مساله دوم مساله نهاد دینی است. کاملاً زیر پای نهاد دینی خالی شده است، اما مساله رابطه دولت با اسلام میانه رو مشخص نشده است و معلوم نیست که دولت چه اسلام میانه رویی را مد نظر دارد، اما به هر حال دولت برای مشروعیت حکومت خود نیازمند اسلام است.
مساله سوم مساله فساد در کشور است. فساد طی سالهای گذشته جامعه سعودی را نابود کرده است و اساساً کارهای کشور بر اساس همین فساد انجام میشود و بر شاهزادگان و تجار اثر گذاشته است و باید این فساد را کاملاً از بین برد. معلوم نیست که این فساد کی پایان مییابد و مشخص نیست که دولت سعودی با چه فسادی مبارزه خواهد کرد و چه نوع فسادی از مصونیت برخوردار خواهد بود. به طور خلاصه باید بگویم که ما در نقطه عطف تاریخی مهم قرار داریم و باید منتظر آینده باشیم.
خاشقجی گفت: بر عکس دهه هشتاد و نود میلادی قرن گذشته که تحرکات و رویدادهای در عربستان بسیار کند باید و انگار که هیچ رویداد مهمی در این کشور رخ نمیداد، هم اکنون اوضاع تغییر کرده است به گونهای که هیچ روزی نیست که ما شاهد یک رویداد یا تحول مهم در عربستان هستیم. این اوضاع در حال شکل گیری است و هنوز چهره مشخصی از آن پدیدار نشده است. شما ببینید شاهزاده محمد بن سلمان دهها باب و پنجره را بر روی عربستان گشوده است و دهها تن را تغییر داده است، اما هنوز مشخص نیست که برای این کارها طرحی روشن وجود داشته باشد. عربستان در حال زایمان و شکل گیری مجدد قرار دارد؛ و این شکل گیری یک شکل گیری تاریخی است.
سیاست خارجی عربستان زمینه آسان تری برای ایجاد تغییرات محسوب میشود. سیاست خارجی بر مبنای پیروزی و شکست بنا میشود و چنانچه در یک سیاست مشخص شکست بخورد باید آن سیاست را تغییر دهد. مثلاً ما اگر یمن را به عنوان نمونه مورد توجه قرار دهیم میبینیم که به حاشیه راندن و بازی ندادن به حزب اصلاح یمن از همان آغاز کار یک اشتباه بود. من و دیگران نیز از همان آغاز جنگ یمن، به این موضوع اشاره کردیم، اما رسانههای سعودی و مسئولان سعودی با این نظر مخالف بودند و حزب اصلاح را متهم به خیانت میکردند و میگفتند که حزب اصلاح صنعا را فروخته است و متاسفانه بسیاری از این قبیل اتهامهای نادرست را به حزب اصلاح وارد میکردند. اما همین چند هفته پیش عربستانیها بار دیگر حزب اصلاح را به آغوش پذیرفتند. آیا این تحول محسوب میشود؟ آیا میتوان از این اقدام استنباط کرد که سعودی آماده است تا در خصوص موضعش درباره حزب اصلاح، اسلام سیاسی و بهار عربی تجدید نظر کند؟
من معتقدم که آن چیزی که محمد بن سلمان را واداشت درباره حزب اصلاح تغییر موضع دهد این بود که وی به این امر نیاز داشت نه اینکه سیاست جدیدی داشته باشد. شکست در سیاست سابق و محقق نشدن خواست سعودی در سیاست سابق، باعث شد که آنها سیاست خود را تغییر دهند و خود را پایبند به سیاست اشتباه گذشته نکنند. من تجدید نظر عربستان درباره اسلام سیاسی را به عنوان مثال بیان کردم و ما میتوانیم این مساله را به موارد دیگر همچون مساله فلسطین، مساله روابط میان کشورهای حوزه خلیج فارس، رابطه سعودی با ترکیه و رابطه سعودی با پاکستان نیز تعمیم دهیم و عربستان میتواند در سیاستهای خود در قبال همه این موضوعات تجدید نظر کند.
در موارد بسیاری سیاستهای عربستان تغییری نکرده است. سیاست عربستان در قبال بهار عربی تغییر نکرده است. سیاست عربستان در قبال ترکیه نیز بسیار عجیب است. در حالی که بینعالی یلدیریم نخست وزیر ترکیه امروز و فردا به عربستان خواهد آمد روزنامههای عربستان به صورت عجیب و بی سابقهای ترکیه را مورد حمله قرار میدهند.
همچنین بحرانی که میان عربستان و قطر به وجود آمده است در چارچوب اختلاف میان عربستان و قطر باقی نمانده است و به کویت و عمان نیز کشیده شده است و روابط عربستان با کویت و عمان به شدت سرد است.
شورای همکاری خلیج فارس تقریباً از بین رفته و در اتاق سی سی یو قرار دارد.
سیاست سعودی در مورد لبنان که دیگر چیزی برای گفتن باقی نگذاشت. مقامات سعودی به دنبال اجرای طرح قطع دست حزب الله در لبنان بودند و همگان در روزهایی که سعد الحریری در ریاض بود نفس شان را حبس کرده بودند و احساس میکردند که جنگی رخ خواهد داد، اما هیچ اتفاقی نیفتاد و همه چیز به سر جای اولش بازگشت. تمام اینها میطلبد که کارشناسان راهبردیای که اطراف محمد بن سلمان را گرفته اند نقشه منطقه را در پیش روی خود بگذارند و ارزیابی مجددی از سیاستهای سعودی داشته باشند، زیرا منطقه به سعودی نیاز دارد و سعودی نیز به پیرامون خود احتیاج دارد. از این رو باید با یک بازنگری سیاستهایی را در پیش بگیریم که به نفع ما باشد. ما باید نسبت به همه آن سیاستهایی که ما را به نتیجه نرسانده اند تجدید نظر کنیم.
خاشقجی درباره تاثیر جنگ یمن بر اوضاع امنیتی و اقتصادی عربستان گفت: جنگ یمن به شدت بر اوضاع اقتصادی عربستان تاثیر گذاشته است. هیچ کس نمیداند که این جنگ چه هزینه گزافی بر عربستان تحمیل میکند. هزینه جنگ یمن یادآور هزینههای گزافی است که جنگ عراق بر آمریکا تحمیل کرد و چندین هزار میلیارد دلار هزینه به آمریکا تحمیل کرد. تصور نمیکنم که عربستان بتواند از پس چنین هزینههایی بر بیاید، اما مسلماً جنگ یمن چند میلیارد دلار هزینه روی دست عربستان گذاشته است.
مساله دیگر این است که جنگ یمن موجب بدنامی بین المللی عربستان شده است. عربستان هم اکنون به لحاظ بین المللی در تنگنا قرار دارد. موشکهای انصارالله هم اکنون تهدید کننده و بسیار نگران کننده اند. این امور میطلبد که عربستان در مساله تجدید نظر کند، اما در وضعیت کنونی عربستان نمیتواند سیطره انصارالله بر یمن را بپذیرد.
انتهای پیام/