فیلمهایی که در آن فیلمساز قبل از اینکه در یک روند درست از فیلتر مخاطب داخلی بگذرد و از تفکر، دغدغه و فرهنگسازی برای مردم بهره ببرد، بیشتر به جایزههای زرین جشنوارههای خارجی فکر میکند.
بیشتر این نوع فیلم ها از فقر با ساختار های بصری روستا ها ساخته می شدند و به شکل آگاهانه بر سلیقه جشنواره ها تاکید میکردند و به جای توجه به نگاه عادلانه به قصه و جریان مخاطب شناسی داخل، معیار آنها را رعایت میکردند.
در این جریان نمیتوان از حضور موثر برخی بزرگان هم چشم پوشی کرد اما مسیری که در سینمای ایران راهاندازی کردند به نام فیلم های جشنوارهای، معضلی است که نه تنها به فیلمسازان جوان راه غلط را نشان میدهد؛ بلکه در ابعاد بین المللی استقلال و زبان مشخص سینمای ایران را در وزنه ملی بودنش از بین می برد.
حالا پس از گذشت این همه تجربه حضور در جشنواره های خارجی، هنوز سینمای ما نتوانسته به جایگاه درستی در ابعاد بین المللی برسد و ما کماکان با این پتانسیل بالای فیلمسازی با فرم و محتوای منحصر به فرد بازاری برای فیلم های سینمای ایران در جهان نداریم و تنها با جایزه گرفتن ها و حضور در مراسمهای سطح پایین و فرش پهن کردنهایی که بسیاری از آنها برای سفارش جشنوارههاست، لبخند میزنیم و با آرم جشنوارههای متوسط عکس میگیریم.
آیا حالا با گذر این همه سال، تجربه فیلم های مختلف و با برگزاری جشنواره مستقل جهانی فجر وقت آن نرسیده که به فکر بازار و اکرانهای جهانی سینمای ایران در روند گیشه سینمای جهان باشیم و تنها به جایزه گرفتن در جشنوارههایی که در بعضی مواقع داوران آنها ایرانی هستند و به دورهمی بین المللی بیشتر شبیه اند، بسنده نکنیم.
گزارش از بهنام صادقی
انتهای پیام/