سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

همراه باشهدا؛

زندگی نامه شهید امید

گوشه‌ای از زندگی‌نامه شهیدامید از شهدای هشت سال دفاع مقدس را در اینجا بخوانید.

به گزاش خبرنگارحوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛حماسه دفاع مقدس روز به روز بالنده‌تر شد و جوانان ما چونان کوهی استوار در برابر تهاجم دشمن ایستادند. مقدس‌ترین و با ارزش‌ترین استقامت، دفاع از عقیده است و بدون شک دوران هشت ساله جنگ تحمیلی عراق علیه ایران از افتخارات بزرگ و بی‌نظیر ایران اسلامی است.

شهادت زندگانی جاودانه یافتن است؛ اوج و عروج تعالی است. شهادت تکامل ایمان و نهایت خلوص قلب‌هاست. شهادت مردن تحمیلی نیست، انتخاب آزادانه و آگاهانه است؛ خلوت عاشق و معشوق است.شما می توانید در ادامه شرح کوتاه زندگی یکی از شهدای دفاع مقدس را در ادامه بخوانید:منصور امید كه برگی زرین از تاریخ سراسر دلیری و حماسه اسلام را به خود اختصاص داده سال 1346 در خوی دیده به دنیا آمد. وی در زمان شكل گیری انقلاب نوجوانی بیش نبود و با وجود سن اندك خویش در حد توان در راهپیمائی ها شركت می نمود تا اینكه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در كنار تحصیل خویش پس از شكل گیری پایگاه های مردمی بسیج در یكی از پایگاه ها مشغول خدمت به انقلاب می شود. بعد از مدتی فعالیت اولین حضورش در جبهه های جنگ صورت می گیرد كه محل مبارزه اش غرب كشور بوده است. بعد از دومین بار رفتن به مناطق جنگی به خدمت نظام وظیفه فرا خوانده شد. عاشقانه به خدمت مقدس سربازی روی آْورد و در حین سربازی بر اثر رشادت و لیاقتی كه از خود نشان می دهد مسؤولیتی را به عهده اش واگذار می كنند تا اینكه درتاریخ 66/2/25 در یك عملیات جسورانه در تاریكی شب بخشی از نیروهای خودی را به قلب سپاه دشمن هدایت می كند و در حین درگیری و پس از وارد كردن ضربات زیادی بر پیكر دشمن زبون و غافل، به درجه رفیع شهادت نائل می گردد . دوستان شهید خاطره ای را نقل می كنند كه در شب عملیات نصف شب بیدار شد. وقتی علت بیدار شدنش را سؤال می كنند می گوید می خواهم غسل شهادت انجام دهم.

فرازی از وصیت نامه شهید امید


بسم رب الشهدا و الصدیقین
با درود به رهبر كبیر انقلاب اسلامى و با سلام به قائم مقام رهبری آقای منتظری و درود و سلام به خانواده هاى معظم شهدا انقلاب و جنگ تحمیلى و سلام به جانبازان و معلولین انقلاب و جنگ تحمیلی و درود و سلام بیكران به رزمندگان سلحشور ما كه هر روز برای آزادسازی كربلا از دست بعثی ها و صهیونیست ها به پیش می روند.

اول هدف از وصیتهایی كه این شهیدان گلگون كفن می نویسند چیست؟ هدف آنها این است كه تجربه هایی كه در این انقلاب و جنگ به دست آورده اند به جامعه خودشان و به مردم و امت انتقال دهند. در وهله اول شما بدانید اینها كه شهید می شوند از انصار و یاران حسین(ع) هستند چرا كه همانند امام حسین(ع) مظلوم شهید می شوند.
و در بین ما كسانى پیدا مى شوند كه معنى شهید شدن را نمى دانند و مى گویند براى چه اینها شهید می شوند. اینها شهید نمى شوند براى منافع شخصى شما كه به فكر خودتان هستید و به غیر از خودتان دیگران را نمى پسندید. اینها شهید مى شوند و آنگونه افراد مثل اهل كوفه هستند.
اگر دوست، فامیل یا یك شهیدی كه نمی شناسید به شهر ما بیاورند تحولی اندك در ما ایجاد می شود و كمی گریه و ناله می كنیم كه بعد از مدتی از یاد می رود و فراموش می كنید كه ما نیز یك دوست و یا فامیل و یا یك شهیدی در شهر خودمان داشتیم كه چنین وصیتهائی به ما كرده بود. برادران من، خانواده های شهدا را دلداری بدهید. چون كه شهادت اعضا خانواده سخت و دشوار است. این كار به عهده برادرانی كه اسمشان را حزب ا... گذاشته اند است.
وصیت بعدى من به افرادی است در پشت میز مى نشینند و بیت المال در اختیار آنها است.بدانید كه این میز به منزله یك شیطان است و هر كس و هر فردی را گول مى زند. كارهایتان را خالصانه انجام دهید و آنها را از روى ریا انجام ندهید. وصیت من به جوانان جامعه خودمان این است كه ای برادر من، اگر چنانچه راه مارا ادامه نمیدهی لااقل در جامعه خودت فساد مكن. اگر به فكر خودت هم نیستی به فكر این خانواده های شهدا و رزمندگان باش كه وقتی می بینند فسادی در جامعه هست ناراحت می شوند.


وصیت من به مردم جامعه خود این است كه به رزمندگان كه هر روز در جبهه هستند و در زیر آتش توپ و خمپاره قرار دارند ارزش و بها بدهند و قدر اینها را بدانند. چون این رزمنده ها نعمت بزرگ الهی هستند و اگر اینها نباشند ما در خانه خودمان نمی توانیم آسوده باشیم.وصیت من باز هم به جوانان این است كه اگر نمی توانند شهوت خود را كنترل كنند، ازدواج نمایند تا فساد در جامعه كم شود. و این جوانان هستند كه باید نگذارند ضدانقلاب از جامعه ما سوءاستفاده بكند و در این راه به یكدیگر مارك و تهمت نزنید.


توصیه می كنم هر وقت، وقت پیدا كردید 5 دقیقه در گوشه اى بنشینید و به آخرت فكر كنید. با خود بگویید خدا ما را آفریده. بعد از این دنیاى فانى ما را به كجا خواهد برد و سرنوشت ما در آن دنیا چه خواهد بود.اگر چنان چه مقدور باشد قبری در حیاط و یا در جائی كه توان داشته باشید حفر كنید و در داخل آن بیندیشید كه همانا این عمل در روح شما خیلی تأثیر خواهد داشت. وصیت من این است كه همیشه به فكر فقیران و مستمندان جامعه خودتان باشید و یار و غمخوار آنها باشید. مشكلات آنها را به هر نحوی كه بشود برطرف كنید.نمازهای خود را در اسرع وقت بخوانید و دل از خدا نَكَنید، چون اوست كه همه عیبها و نقصهای ما را پوشانده است.در بخشش لذتى است كه در انتقام نیست.


حال وصیتى به پدر و مادر و برادران و خواهرانم دارم
ای پدر و مادر عزیزم، می دانم كه از من همیشه ناراضى بودید و برای شما یك فرزند مفیدى نبودم و نافرمانى ها كرده ام، شما را به خدایی كه ما را آفریده است قسم می دهم كه مرا حلال كنید. انشاءا.. روزی می رسد كه در آن دنیا به زیارت امام حسین(ع) برویم.

وصیت من به برادرانم این است كه راه مرا ادامه بدهند و از رفع مشكلات جامعه خودشان خسته نشوند و انشاءا... كه شما برادران عزیز مرا به بزرگی خودتان حلال می كنید.وصیت من به خواهرانم این است كه حجاب خودشان را حفظ كنند و فقط حجاب موجب شادی روح من در آن دنیا خواهد شد. مانند زینب(س) [فداكار]باشید و انشاءا... شما هم مرا حلال می كنید.وصیت من به فامیل ها این است كه هر چهكه من به آنها بی ادبی كرده ام و یا به حرفهای آنها گوش نداده ام آنها هم به بزرگی خودشان مرا حلال بكنند.قبر مرا مثل عادل عظیم خانی بكنید و به جای عكس من دعای فرج آقا امام زمان(عج) را بگذارید.


و در آخر دو بیت شعر برای پدر و مادرم:
آخشام اولدی ای آنا آخشام اولدی ای آتا  قربان اولارام سنه، سن یارالی من یارالی

انتهای پیام/

بیوگرافی شهید منصور امید

 

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.