انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
وای خدا مرگم بده موش بیچاره چه گناهی کرده اینطوری سرشو میزنی به سنگ
حالم بد شد . چندشه
هوفان لانچ از دوران جنگ به همراه پدرش که از ارتش فرار کرده بود، در دل جنگل مخفی شد. آنها در تمام این سالها از ترس کشته شدن، زندگی پنهانی را میان درخت ها و کنار حیوانات داشتند، زندگی عجیبی که از هرگونه تماس با جهان اطرافشان دور بود.
مرد جنگلی موش را شکار و سپس آنقدر با سنگ می کوبد که جانور تلف شود، بعد از آن، موش را روی آتش کباب میکند و می خورد. قصه این مرد، ناخودآگاه ذهن را به طرف شخصیت داستانی تارزان می برد که به همین سبک و با لباسی اینچنینی روزگار خود را می گذراند.
انتهای پیام/