باشگاه خبرنگاران-
شیخ طوسی ابوجعفر محمد بن حسن متوفی 460 در کتاب «التهذیب» صفحهی 17 جلد 2 باب فضل زیارت الحسین «علیهالسلام» مینویسد:
اخبار وارده در زیارت مقید به اوقات خاصه است که از آن جمله روز عاشورا و روز بیستم ماه صفر است.
طبق روایت جابر بن عبدالله انصاری به عنوان اولین زائر
در «مصباح المتهجد» صفحهی 551 در استحباب زیارت حسین روز اربعین که بیستم ماه صفر است مینویسد: روزی است که جابر در این روز به زیارت آمد.
و سید ابنطاووس در «اقبال» و علامهی حلی در «المنتهی» و علامهی مجلسی در مزار بحار و شیخ یوسف بحرانی در «حدائق» و حاجی نوری در «تحیة الزائر» و شیخ عباس قمی در «مفاتیح»، همه از شیخ طوسی نقل کردهاند.
فقط شیخ بهائی در «توضیح المقاصد» مینویسد:
اربعین حسین 19 ماه صفر می شود، و این نظریه روی حساب دهم محرم است که جزو عشرهی اول میشود، و باید چهلم جزو عشرهی دوم 19 باشد، و این رأی اولل خلاف متعارف است، ثانیا ربطی به ثواب و زیارت مأثوره ندارد، چه همه ساله که اختلاف حسابی در تمام و ناقص بودن نیست که بگوئیم اگر ماه محرم 29 روز بوده، اربعین نوزده میشود، و چهلم را از روز 11 محرم میشمارند، چنانچه مجلسی از کفعمی در وجه تسمیهی زیارت اربعین در حدیث حضرت عسکری «علیهالسلام» مینویسد: اربعین روز بیستم ماه صفر است که چهل روز پس از عاشورا میباشد، یعنی چهلم شهادت حسین «علیهالسلام» است، و این همان روزی است که جابر بن عبدالله انصاری برای زیارت قبر سیدالشهداء آمد و حدیث نبوی را روایت کرد، و اول زائر قبر حسین در اولین اربعین بوده است
هر اربعين حسيني، قاصد حماسه نامي را، پيامدار استعلاي ايمان، نشانهاي از شکوه عشق، و برگ هميشه سبزي بر درخت هماره سرخ شهادت است. اربعين يک واژه نيست؛ کتابي قطور و پرماجراست. کتابي که گذر زمان و حادثههاي زمين، هرگز نميتواند نوشتههاي آن را محو کند و البته کهنگي در آن راه ندارد. اربعين، هنرنامه مصوّر آرمان گرايي و حق ياوري است. اربعين، نشانهاي بر اعتلاي دين و بالندگي زمزمههاي دعا و تلاوت قرآن در شب عاشوراي حسيني است. اربعين، صداي عدالت و صداقت، و شاخههاي درخت آزادگي است که از خاک کربلا روييده وتا ژرفاي روزها و روزگاران ريشه دوانيده است. اربعين، جويبار هميشه جاري و سرخ تاريخ، و جوشش چشمههاي خون خداوند از چهار سوي عالَم است.
چله عارفانه تشيّع
عاشورا، روز شهادت حماسه سازان و اربعين، روز زيارت مرقد عاشورا سازان است. عاشورا، خروش خون حسين واربعين، پژواک اين فرياد ظلم شکن است. عاشورا و اربعين، نقطه ابتدا و انتهاي عشق نيست؛ بلکه چله عارفانه تشيع سرخ علوي است. عاشورا تا اربعين، نقطه اوج عشق حسيني است و در اين چهل روز، حسين عليهالسلام تنها سخن محافل است تا در طول عمر انسان، بهانه بيداري و ظلمستيزي باشد. عاشورا، زمانه خون و ايثار است و اربعين، بهانه تبليغ و پيمان. در عاشورا، حسين عليهالسلام با تاريخْ سخن گفت و در اربعين، تاريخ پاي درس حسين عليهالسلام نشست. عاشورا روز کشت «خون خدا» در کوير جامعه ظلمزده است و اربعين، آغاز برداشت نخستين ثمره آن. آري، اربعينْ فرصتي براي اعلام همبستگي با عاشوراست.
اهميت اربعين
گرامي داشت اربعين، تعظيم شعاير ديني و رمز پويايي هميشگي نهضت پربار حسيني و اعلام پايبندي به مکتب سرخ عاشوراست. اگر پيشوايان معصوم ما به برگزاري مراسم عزاداري، نوحه خواني و مرثيهسرايي تأکيد بسيار داشتهاند و اگر براي گرياندن و گريستن، زيارت کردن و نماز خواندن بر تربت امام حسين7 ثواب و فضيلتهاي فراواني بيان کردهاند، به دليل همين آثار بالنده معنوي و عاطفي است که در روح مسلمانان آزاده بر جاي ميگذارد.
سرگذشت جاودانه
در آينه تاريخ، حوادثي ديده ميشود که مثل يک حباب در خاطرهها ميترکد و گرد و غبار فراموشي ميپذيرد و به کلي از صفحه يادها محو ميشود. اما حوادثي نيز هست که همانند موج، دامنه ميگيرد، گسترده ميشود و کران تاکران را در مينوردد. چنين حادثههايي، جاويد و بيمرگ است و هيچ سدّ و پردهاي را توان پوشاندن آنها نيست. يکي از اين سرگذشتهاي جاودانه، ياد بزرگ سردار دشت کربلا، حضرت حسين بن علي عليهالسلام است که با هر اربعين، حرمتي فزونتر مييابد؛ زيرا گرامي داشت چهلمين روز شهادت آن پرچمدار بزرگ اسلام، زنده نگه داشتن ياد و خاطره او و پاسداري از ارزشهاي معنوي است. حتي در نخستين اربعين عاشوراي حسيني نيز، جابر بن عبداللّه انصاري و عطيه عوفي، به زيارت تربت پاک سيدالشهداء رفتند و در سوگ آن عزيز گريستند و به عزاداري پرداختند. از آن پس، در اين روز، مراسم با شکوهي در کشورهاي مختلف برگزار ميشود تا شور و حماسه ديگري در تداوم عاشورا پديد آيد.
تأکيد بر زيارت امام حسين عليهالسلام
اربعيناز مقدسترين و با فضيلتترين عبادتهايي که در فرهنگ روايي اسلام به آن سفارش شده، زيارت اولياي الهي و امامان معصوم عليهمالسلام است و در ميان آن بزرگواران، زيارت امام حسين عليهالسلام اهميت ويژهاي دارد، به گونهاي که براي زيارت هيچ يک از معصومان، اين اندازه سفارش نشده است. امام صادق عليهالسلام به ابن بُکَير که از ترس در راه زيارت امام حسين عليهالسلام سخن ميگفت، فرمود: «آيا دوست نداري که خداوند تو را در راه ما ترسان ببيند؟» از آن جا که خداوند قلبهاي مردم را در گرو عشق به امام حسين عليهالسلام نهاد و عشق، عاشق را به سر منزل دوست ميرساند، عاشقان حسين عليهالسلام از نخستين اربعين، با وجود حاکميت بيداد اموي و انواع فشارهاي پنهان و آشکار، پاي در راه زيارت حضرت ابي عبداللّه نهادند و تا به امروز، زيارت امام حسين عليهالسلام به عنوان يک آرزوي هميشگي براي هر مرد و زن مسلمان بوده است.
زائر امام حسين عليهالسلام در فراز عرش، هم سخن آفريدگارش مي شود
آثار و برکات زيارت امام حسين عليهالسلام
در روايات اسلامي، براي زيارت قبر سيدالشهداء، آثار و برکات زيادي نقل شده است؛ زيارتي که در آن شناخت و تقرب وجود داشته باشد. از جمله علامه مجلسي رحمهالله در بحارالانوار، چنين آورده است:
1. خداوند خطاب به فرشتگان مقرّب نموده و ميفرمايد: «آيا زائران حسين را نميبينيد که چگونه با شور و شوق به زيارت او ميشتابند؟»
2. «زائر امام حسين عليهالسلام در فراز عرش، هم سخن آفريدگارش ميشود».
3. «زائر امام حسين عليهالسلام در بهشت به همسايگي پيامبر و خاندانش مفتخر و مهمان آنان ميگردد».
4. «زائر امام حسين عليهالسلام به مقام فرشتگان گراميِ خدا ارتقاء مييابد».
زيارت اربعين
از زيارتهايي که در روايات اسلامي به عنوان علامت ايمان شمرده شده، زيارت اربعين امام حسين عليهالسلام است. امام حسن عسکري عليهالسلام در اين زمينه فرموده است: «پنج چيز علامت مؤمن است: 51 رکعت نماز در شبانه روز، زيارت اربعين، انگشتر در دست راست، بر خاک گذاشتن پيشاني و بلند گفتن بسم اللّه الرحمن الرحيم در نماز». زيارت نامه امام حسين عليهالسلام در روز اربعين، از امام صادق عليهالسلام و به وسيله صفوان جمّال نقل شده است. صفوان، ساکن کوفه و از راويان مورد اعتماد به شمار ميرود. او فردي پرهيزکار بود که افتخار شاگردي امام کاظم عليهالسلام را هم داشته است.
عطيه و زيارت مرقد امام حسين عليهالسلام در اربعين
اربعين و زيارت امام حسين عليهالسلام با نام دو تن عجين است. يکي از اين دو تن «عطية بن عوف کوفي» است که در نخستين اربعين سيدالشهداء، به کربلا رفت و مرقد پاک آن حضرت را زيارت نمود. عطيه، اهل کوفه بود و در زمان خلافت اميرمؤمنان علي عليهالسلام ديده به جهان گشود. از او نقل شده است: وقتي از مادر متولد شدم، پدرم مرا به کوفه نزد علي عليهالسلام برد و عرض کرد: اين پسر به تازگي از مادر متولد شده، او را چه بنامم؟ امام فرموده بود: «هذا عَطيّة اللّه؛ اين هديهاي الهي است.» به همين مناسبت، مرا عطيه ناميدند. عطيه با «محمدبن اشعث» بر ضد «حجاج بن يوسف ثقفي» حاکم ظالم مدينه قيام کرد، ولي پس از شکست محمدبن اشعث، راهي فارس شد. وي از مردان مورد اعتماد است که شيعه و سني از او روايت نقل کردهاند. عطيه همچنين خطبه حضرت زهرا عليهاالسلام را در مورد غصب فدک از عبداللّه بن حسن شنيده و آن را نقل کرده است.
جابربن عبداللّه انصاري و زيارت اربعين
آن زمان که سر پاک امام حسين عليهالسلام بر نيزه رفت و اهل بيت او به اسارت برده شدند، عشق حضور در کربلا و زيارت مرقد مطهر امام حسين عليهالسلام براي عاشقانش، آرزويي دست نيافتني به نظر ميرسيد؛ زيرا دستگاه ستم اموي، چنان پرده سياه خود را برجهان اسلام گسترده بود که کسي باور نميکرد بتوان اين پرده نفاق را دريد و خود را به زيارت سرور شهيدان عالم رساند. اما آتش محبت حسين عليهالسلام چنان در قلبهاي مؤمنان فروزان بود که هيچ گاه نتوانستند آن را خاموش کنند. آري، همين محبت بود که انسانهاي دلباخته را به سوي کربلا کشاند و هنوز يک اربعين بيشتر از شهادت او نگذشته بود که عشق حسيني، پاي جابربن عبداللّه انصاري را براي رفتن استوار ساخته، شوق ديدارو زيارت امام حسين عليهالسلام او را حرکت داد. جابر وقتي خود را به کنار فرات رسانيد، در آن غسل کرد تا پاک و مطهر شود، آن گاه به سوي قبر مطهر اباعبداللّه الحسين عليهالسلام حرکت کرد. او وقتي دست خود را روي قبر شريف حضرت نهاد، فريادي زد و از هوش رفت. بعد از آن که به هوش آمد، سه بار گفت: يا حسين! و سپس شروع به خواندن زيارت کرد.
زائر امام حسين عليهالسلام به مقام فرشتگان گراميِ خدا ارتقاء مييابد
ورود اهل بيت در اربعين اول
بدون ترديدي اهل بيت بعد از واقعه عاشورا، به زيارت اباعبداللّه عليهالسلام مشرف شدند. اما بين تاريخنگاران درباره تاريخ اين جريان، اختلاف نظر وجود دارد. گروهي از آنها، اربعين اول و برخي نيز اربعين سال بعد، را زمان ورود اهل بيت به کربلا ميدانند. از جمله افرادي که ورود اهل بيت را در اربعين اول تأييد ميکند، سيد بن طاووس است. وي در کتاب اللهوف مينويسد: وقتي زنان و فرزندان حسين عليهالسلام از شام برگشته و به سرزمين عراق رسيدند، به راهنماي قافله گفتند: «ما را از کربلا ببر». وقتي به کربلا رسيدند، جابربن عبداللّه انصاري و جمعي از بني هاشم و مرداني از اولاد پيغمبر صلياللهعليهوآله را ديدند که براي زيارت مرقد مطهر حسين عليهالسلام آمدهاند. پس همگي در يک زمان در آن سرزمين گرد آمدند.
مبارزه حضرت زينب عليهاالسلام و امام سجاد عليهالسلام
وقتي خبر شهادت امام حسين عليهالسلام و اسارت اهل بيت آن حضرت به گوش يزيد ميرسد، لبخند پيروزي بر لبانش مينشيند و گمان ميکند که با شهادت فرزند پيامبر گرامي اسلام و اسارت خاندانش، شکوه و اقتدار او افزونتر ميشود و دشمنان حکومتش بيش از پيش بيمناک ميگردند. از اين رو، هنگام ورود کاروان اسرا به شام، جشن با شکوهي به شکرانه بزرگترين پيروزي نظامي ـ سياسياش، برگزار ميکند. اما برخلاف تصور او، اسيران کربلا و به ويژه حضرت زينب عليهاالسلام و امام سجاد عليهالسلام گاه با سوگواري، زماني با تبليغ، گاهي با افشاگري و گاه با منطق و استدلال و سخنان حکمتآميز، چنان هيبت او را شکستند که طولي نکشيد يزيد به درماندگي و ناتواني خود اعتراف کرد.
شکوه کاروان کوچک
اگر شکوه کاروان کوچک اسرا در برابر نگاهها، تحقيرها و شماتتهاي انبوه دشمن بشکند، دور از انتظار نخواهد بود و اگر زنان و کودکان از ترس قساوت و بيرحمي دژخيمان به زاري و التماس بيفتند، جاي شگفتي نيست. اما اسيران کربلا، عزت وآزادگي را در مکتب علي و حسين عليهماالسلام آموخته بودند و نه تنها تحقيرها، توهينها، تهديدها و سختيها اندکي از صلابت و شکوه آنان نکاست، که با اقتدار تمام در برابر يزيد و ابن زياد ايستادند و غرور آنان را با منطق و استدلال در هم شکستند و مُهر ننگ و نفرين ابدي را بر پيشاني شان کوبيدند.
منبع: عبداللطيف نظري، نشريه گلبرگ، شماره 61