سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

قصه‌های قرآن؛

ماجرای پنهان کردن همسر حضرت ابراهیم در صندوق

ماجرای پنهان کردن ساره همسر حضرت ابراهیم در صندوق و احضار آن ها توسط حاکم مصر را در اینجا بخوانید.

به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ یکی از مورخین و تاریخ نگاران بزرگ بشریت، پروردگار عالم و کتاب مقدس قرآن کریم است که با بیان روایت های مختلف، تاریخ اسلام را ورق می زند.

اهمیت پوشش زن در سیره ابراهیم (ع)

 
حضرت ابراهیم (ع) در مسیر هجرت همراه ساره و لوط (ع) عبور می‌کردند. حضرت ابراهیم (ع) برای حفظ ناموس خود «ساره» از نگاه چشم‌های گناه کار، صندوقی ساخته بود و ساره را در آن قرار داد. هنگامی که به مرز ایالت مصر رسیدند، حاکم مصر به نام «عزاره» در مرز ایالت مصر مأموران گمرک را گماشته بود تا عوارض را از کاروان‌هایی که وارد سرزمین می‌شوند بازستاند، مأمور به بررسی اموال حضرت ابراهیم (ع) پرداخت تا اینکه چشمش به صندوق افتاد به حضرت ابراهیم (ع) گفت: «در صندوق را بگشا تا محتوای آن را قیمت کرده و یک دهم قیمت آن را برای وصول مشخص کنم.»
 
حضرت ابراهیم (ع): خیال کن این صندوق پر از طلا و نقره است یک درهم آن را حساب کند تا بپردازم، ولی آن را باز نمی‌کنم.
 
مأمور که عصبانی شده بود حضرت ابراهیم (ع) را مجبور کرد تا درب صندوق را باز کند.
 
سرانجام حضرت ابراهیم (ع) به اجبار دژخیمان درب صندوق را گشود، مأمور وصول ناگهان زن با جمالی در میان صندوق دید و به حضرت ابراهیم (ع) گفت: «این زن با تو چه نسبتی دارد؟»
 
حضرت ابراهیم (ع): این زن دخترخاله و همسر من است.
 
مأمور: «چرا او را در میان صندوق نهاده‌ای؟»
 
حضرت ابراهیم (ع): غیرتم نسبت به ناموسم چنین اقتضا کرد تا چشم ناپاکی به او نیافتد.
 
مامور: «من اجازه حرکت به تو نمی‌دهم تا به حاکم مصر خبر بدهم تا او از ماجرای تو و این زن آگاه شود.»
 
مأمور برای حاکم مصر پیام فرستاد و ماجرا را به او گزارش داد حاکم مصر دستور داد تا صندوق را نزد او ببرند، می‌خواستند تنها صندوق را به نزد پادشاه ببرند که حضرت ابراهیم (ع) گفت: «من هرگز از صندوق جدا نمی‌شوم مگر اینکه کشته شوم.»
 
ماجرا به حاکم گزارش دادند، حاکم دستور داد صندوق را به همراه حضرت ابراهیم (ع) نزد او ببرند؛ مأموران و حضرت ابراهیم (ع) به همراه صندوق و سایر اموالشان نزد حاکم رفتند و پس از اینکه حاکم درب صندوق را باز کرد حضرت ابراهیم (ع) رو به حاکم مصر گفت: در این صندوق همسر و دخترخاله‌ام در میان آن است، حاضرم همه اموالم را بدهم، ولی درب صندوق را باز نکنم.
 
حاکم که از این سخن حضرت ابراهیم (ع) سخت ناراحت شد، او را مجبور کرد تا صندوق را بگشاید و ناگهان حاکم با نگاه ساره دست خود را به طرف او دراز کرد.
 
حضرت ابراهیم (ع) از شدت غیرت به خدا متوجه شد و عرض کرد: خدایا دست حاکم را از دست درازی به سوی همسرم کوتاه کن.
 
بی‌درنگ دست حاکم در وسط راه خشک شد، حاکم به دست وپا افتاد و به ابراهیم گفت: آیا خدای تو چنین کرد!
 
حضرت ابراهیم (ع): آری خدای من غیرت را دوست دارد و گناه را بد می‌داند او تو را گناه بازداشت.
 
حاکم: از خدایت بخواه دستم خوب شود در این صورت دیگر دست درازی نمی‌کنم.
 
حضرت ابراهیم (ع) از خدا خواست دست او خوب شد، ولی بار دیگر به سوی ساره دست درازی کرد که باز با دعای حضرت ابراهیم (ع) دست‌اش در میانه راه خشک شد و این موضوع سه بار از جانب حاکم مصر و حضرت ابراهیم (ع) تکرار شد.
 
حضرت ابراهیم (ع) دعا کرد و دست حاکم خوب شد، وقتی که حاکم این معجزه و غیرت از ابراهیم دید احترام شایانی به او کرد و گفت: تو در این سرزمین آزاد هستی هرجا می‌خواهی برو، ولی یک تقاضا از شما دارم کنیزی را به همسرت می‌بخشم تا او را خدمتگذاری کند.
 
حضرت ابراهیم (ع) تقاضای حاکم را پذیرفت و کنیزی را به نام حاجر به ساره بخشید و به این ترتیب غیرت و معجزه و اخلاق حضرت ابراهیم (ع) موجب گرایش حاکم مصر به آیین حضرت ابراهیم (ع) یکتاپرستی شد و او را با احترام بسیار بدرقه کرد.
 

منبع: قصه های قرآن به قلم روان، محمد محمدی اشتهاردی

 
انتهای پیام/
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۶۲
در انتظار بررسی: ۰
امید
۰۸:۰۳ ۲۶ بهمن ۱۴۰۰
درتورات امد است ک حضرت ابراهیم میگویداین زن خواهرمن است وماموران ساره را ب حرم سرا حاکم میبرند ؟!اینواقای فریدون مشیری توکلیپش گفت ایا درست است؟خداوند چطور راضی شده ب این امر؟!اگردرست نیست لطفا مناظر کنید تا ملت اگاه شوند
ناشناس
۱۴:۱۷ ۳۰ تير ۱۴۰۰
اینها افسانه های قوم یهود هست. بهتره اصل داستانها را از منابع اصلیش روایت کنید.
ناشناس
۲۲:۰۵ ۱۷ خرداد ۱۳۹۷
جالب بود تشکر از شما
ناشناس
۱۶:۱۹ ۱۷ آذر ۱۳۹۶
چه جالب
ناشناس
۰۸:۱۱ ۱۷ آذر ۱۳۹۶
الان جوری شده که بعضی از مردها زن هاشون رو به صورت کاملا بزک کرده و با آرایش خیلی غلیظ میارن در سطح جامعه تا همه ببینن!!!
ناشناس
۰۶:۰۴ ۱۷ آذر ۱۳۹۶
داستان زیبایی بود
ایمان
۰۴:۰۴ ۱۷ آذر ۱۳۹۶
من به این معجزات اعتقاد دارم وباورمیکنم
ناشناس
۰۲:۲۳ ۱۷ آذر ۱۳۹۶
ممنونم بابت مطلب
ناشناس
۰۱:۲۱ ۱۷ آذر ۱۳۹۶
پیامبر خدا زنشو میزاره تو صندوق اونوقت ما زنها مونو با ساپورت و شلوار پاره میفرستیم تو خیابون
وای بر ما
ناشناس
۰۰:۴۳ ۱۷ آذر ۱۳۹۶
سلام
واقعا عالی بود تا به حال نشنیده بودم
ولی در این دنیای کوچک با آدمهایی که ۵۰،۶۰سال از عمرشان گذشته است هر کس نتیجه اعمالش را دیده است کافیست کمی با تفکر به سر گذشت اطرافیانتان بنگریم
ناشناس
۲۳:۳۱ ۱۶ آذر ۱۳۹۶
سلام برهمه منتظران,مهدی,عج خیلی خوب بود .ممنونم
ناشناس
۲۳:۰۳ ۱۶ آذر ۱۳۹۶
اینهاهمه نشانه قدرت و حکمت خداست
ناشناس
۲۱:۴۸ ۱۶ آذر ۱۳۹۶
بسیارعالی بود
ناشناس
۲۱:۱۶ ۱۶ آذر ۱۳۹۶
باتشکر از سایت خوبتون وگزارش .ممنون
ناشناس
۲۰:۲۶ ۱۶ آذر ۱۳۹۶
التماس دعا دارم
ناشناس
۲۰:۲۲ ۱۶ آذر ۱۳۹۶
خوب بود گزارش
ناشناس
۱۹:۲۲ ۱۶ آذر ۱۳۹۶
السلام علیک یا ابا عبدالله
علی
۱۹:۱۸ ۱۶ آذر ۱۳۹۶
اینا واقعی هستند خرافات نیستند معجزات خدا همیشه کنار انسان بوده از آدما درخواست تعقل دارم که خالق این دست و پا کیست انسان همینجوری بوجود نمیاد خدای یکتا را باور کنید و ایمان داشته باشید به او بهشت و جهنم حق است روز جزا حق است مرگ حق است اینا داستانهای قرآن برای عبرت ما انسان هاست تا به سعادت برسیم تا مرگ نیامده دست از جهل بردارید و به خدای یکتا ایمان بیاورید
ناشناس
۱۸:۲۲ ۱۶ آذر ۱۳۹۶
درود خدا بر حضرت ابراهیم (ع)
ناشناس
۱۸:۰۶ ۱۶ آذر ۱۳۹۶
گزارش خوبی بود
ناشناس
۱۷:۲۸ ۱۶ آذر ۱۳۹۶
سلام عرض ميكنم خدمت همه
ممنون
ناشناس
۱۷:۲۰ ۱۶ آذر ۱۳۹۶
التماس دعا
ناشناس
۱۷:۲۰ ۱۶ آذر ۱۳۹۶
التماس دعا
ناشناس
۱۷:۲۰ ۱۶ آذر ۱۳۹۶
گزارش بسیار خوب
ناشناس
۱۷:۲۰ ۱۶ آذر ۱۳۹۶
عالی
ناشناس
۱۷:۲۰ ۱۶ آذر ۱۳۹۶
عالی .سپاس
ناشناس
۱۷:۱۹ ۱۶ آذر ۱۳۹۶
گزارش خیلی خوبی بود باتشکر از نویسنده گزارش .ممنون
ناشناس
۱۶:۰۱ ۱۶ آذر ۱۳۹۶
گزار ش بسیار عالی بود وخوب .ممنونم
ناشناس
۱۵:۰۷ ۱۶ آذر ۱۳۹۶
این نیز از نشانه های قدرت خداوند است
ناشناس
۱۴:۰۵ ۱۶ آذر ۱۳۹۶
عالی بود
ناشناس
۱۳:۵۲ ۱۶ آذر ۱۳۹۶
درود و سلام بر همه انبیاء و اولیاء خداوند مخصوصآ حضرت ابراهیم و پیامبر عظبم الشآن اسلام فخر کائنات حضرت محمدمصطفی صلوات الله علیه و آلهم اجمعین و عجل فرجهم / صلوات
ناشناس
۱۳:۴۹ ۱۶ آذر ۱۳۹۶
منبع روایت و درستی راوی این روایت ذکر می کردین خیلی خوب بود
ناشناس
۱۳:۴۸ ۱۶ آذر ۱۳۹۶
حاکم عجب آدمی بوده..... اینهمه دلیل و منطق و معجزه رو حالی اش نشده و رو اجبار عقب نشینی کرده
الناز
۱۳:۱۲ ۱۶ آذر ۱۳۹۶
بیشترشبیه افسانه ست و غیرقابل باور
ناشناس
۱۳:۱۲ ۱۶ آذر ۱۳۹۶
پس یعنی زنان مون رو توی صندوق بزاریم خدا خشنود میشه؟
ناشناس
۰۹:۲۴ ۱۷ آذر ۱۳۹۶
عجب
ناشناس
۱۲:۵۶ ۱۶ آذر ۱۳۹۶
عالی بود تشکر
ناشناس
۱۲:۲۳ ۱۶ آذر ۱۳۹۶
منبع این روایت در کجاست؟
ناشناس
۱۲:۲۰ ۱۶ آذر ۱۳۹۶
جالب بود
ناشناس
۱۱:۰۶ ۱۶ آذر ۱۳۹۶
نشانه قدرت خداوند بزرگ و معجزات الهی در این روایت به وضوح دیده میشود سنگ شدن دست حاکم ظالم و پلید و اعتراف به اشتباه از زیباترین حکایت های پند آموز انبیا است
ناشناس
۱۰:۳۹ ۱۶ آذر ۱۳۹۶
خیلی خوب بود درود خدا بر پیامبرش حضرت ابراهیم ع باد از این روایت ها زیاد پخش کنید ممنون
محمد
۱۰:۳۷ ۱۶ آذر ۱۳۹۶
جالب بود
ولی ای کاش سند دقیق این ماجرا را نویسنده عزیز ذکر می کرد
ناشناس
۱۶:۲۶ ۱۶ آذر ۱۳۹۶
مخاطب گرامی!
روایت هایی که می خوانید برگرفته از قصه های قرآنی است که در کتاب قصه های قرآن به قلم روان، محمد محمدی اشتهاردی آورده شده است.
شما می توانید با مراجعه به این کتاب و همچنین قرآن کریم و دیگر اسناد مکتوب این روایت و دیگر روایات را بخوانید.
ناشناس
۱۰:۳۳ ۱۶ آذر ۱۳۹۶
مطلب جالب بود ومن قبلا نشنیده بودم
ناشناس
۱۰:۳۲ ۱۶ آذر ۱۳۹۶
سلام خدا بر نیک اندیشان
بزرگوار گرامی پیامبر خدا با آگاهی از آینده و غیب و همچنین ارتباط با خدا بهتر میداند که چگونه از ناموس خود محافظت نماید اگه طبق فرمایش شما با پوشش ساده حساسیت را بر میداشت بدون شک این کار را انجام میداد پس نسبت به درایت پیامبر که بدون وحی خدا کاری انجام نمیدهد نباید شک و تردید کرد
ناشناس
۱۰:۱۹ ۱۶ آذر ۱۳۹۶
بسیار زیبا
ناشناس
۱۰:۱۴ ۱۶ آذر ۱۳۹۶
جالب بود
ناشناس
۱۰:۱۴ ۱۶ آذر ۱۳۹۶
خیلی عالی بود
ناشناس
۱۰:۱۳ ۱۶ آذر ۱۳۹۶
درود خدا بر حضرت ابراهیم (ع) و حضرت ساره (س)
ناشناس
۱۰:۱۳ ۱۶ آذر ۱۳۹۶
روایت جالبی بود
ناشناس
۱۰:۰۲ ۱۶ آذر ۱۳۹۶
روایت جالبی بود
ناشناس
۰۹:۳۸ ۱۶ آذر ۱۳۹۶
سلام درود خدا بر حضرت ابراهیم یکتا پرست
ناشناس
۰۹:۳۲ ۱۶ آذر ۱۳۹۶
خیلی عالی بود
ناشناس
۰۹:۳۰ ۱۶ آذر ۱۳۹۶
هاجر (س) همسر دوم حضرت ابراهیم (ع)
ناشناس
۰۹:۲۹ ۱۶ آذر ۱۳۹۶
درود خدا بر حضرت ابراهیم (ع)
خلیل
۰۹:۲۹ ۱۶ آذر ۱۳۹۶
این سئوال پیش میادآن اینکه اگرپیامبرخداهمسربزرگوارش رادرصندوق قرارنمی دادمثل بقیه عبورمی کردنداین اتفاق نمی افتاد وحساسیت ایجادنمی کردودوم اینکه مقنعه کفایت می کرد و اینکه پرواضح است درصندوق رامامورین بازمیکردند و
ناشناس
۱۲:۴۹ ۱۶ آذر ۱۳۹۶
اگر اشتباه نکرده باشیم ایشون پیامبر خداست و بهتر از همه می داند چکار کند و خدا نیز از آن کار رضایت داشته
ناشناس
۱۴:۳۶ ۱۶ آذر ۱۳۹۶
تو راز و حکمت خدا و پیامبر خدا رو بهتر میدونی یا خودشون؟؟ این که پادشاه به یکتا پرستی گرایش پیدا کرد تنها یکی از حکمت هاست ..کمی تفکر
۰۳:۵۰ ۰۶ آذر ۱۳۹۹
تو هیچ چیز نمیدونی بهتر نظر ندی
ناشناس
۰۹:۲۵ ۱۶ آذر ۱۳۹۶
خیلی جالب بود.
azad
۰۹:۲۱ ۱۶ آذر ۱۳۹۶
درود بر مردان باغیرت خدا و پیامبران راستینش
ناشناس
۰۹:۰۴ ۱۶ آذر ۱۳۹۶
هاجر کنیز ساره بوده