سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

فیلم‌های غافلگیر کننده در سینمای ایران

فیلمهای زیادی در سینمای ایران ساخته شده اند که عنصر غافلگیری در آنها پر رنگ بوده و ماجرای فیلم آنطوری که مخاطبان انتظار داشته اند، پیش نرفته است.

به گزارش   حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛  فیلم های زیادی در سینمای ایران ساخته شده اند که عنصر غافلگیری در آنها به شدت پر رنگ بوده. طبیعتا مخاطبان هنگام تماشای تعداد زیادی از فیلم ها احساس کرده اند رودست خورده اند و ماجرا آنطوری که آنها انتظار داشته اند پیش نرفته. حتی در فیلم های سینمایی و کمدی و تجاری هم از این دست تجربه ها زیاد داریم. فیلم هایی مثل «زن ها فرشته اند»، «چپ دست» یا حتی همین «خالتور» که الان در اکران سینماهاست؛ با این که آثار چندان مورد قبولی نیستند اما این عنصر غافلگیری را درون خودشان دارند.
 
 در فیلم های جدی تر هم زیاد شاهد این امر بوده‌ایم. فیلم «کیفر» حسن فتحی، «سالاد فصل» فریدون جیرانی یا ... آثاری از این دست هستند. در این مطلب تصمیم گرفتیم دست روی 9 فیلم سینمایی غافلگیر کننده مهم سینمای ایران بگذاریم و مهم ترین فیلم ها را از نقطه نظر رودستی که به مخاطبان زده اند مرور کنیم. تعداد فیلم ها طبیعتا خیلی بیشتر از اینهاست.

سگ کشی (1379)

کارگردان: بهرام بیضایی
 
 

جنس غافلگیری: شاید بشود فیلم «سگ کشی» را به جهت شدت رودست زدن، غافلگیر کننده ترین فیلم سینمای ایران به حساب آورد. تا جایی که مخاطب لحظه آخر به سرنوشتی دیگر برای پایان فیلم می اندیشد، اما اتفاقی دیگر رخ می دهد.

داستان فیلم بهرام بیضایی از این قرار است که گلرخ کمالی (مژده شمسایی) بعد از سال ها به ایران می آید و متوجه می شود که شوهرش ورشکست شده. او برای نجات شوهرش (مجید مظفری) دست به هر کاری می زند. بارها کتک می خورد، تهدید می شود و خلاصه زمانی که در پایان فیلم مجروح و درمانده چک ها را پس می گیرد، متوجه می شود که شوهرش با منشی شرکت شان نقشه داشته اند که توسط گلرخ چک ها را پاس کنند و از ایران بروند.

میزان موفقیت فیلم: سال 79 علاوه بر پنج سیمرغی که نصیب فیلم شد، سیمرغ بهترین فیلم از نگاه مردمی را هم گرفت. فیلم در زمان اکران هم بسیار مورد توجه قرار گرفت. «سگ کشی» بهترین فیلم بهرام بیضایی نیست اما هم غالب منتقدان به آن روی خوش نشان دادند و هم علاقه مندان و پی گیران سینما بیش از فیلم های دیگر او، آن را دیدند.
 

چهارشنبه سوری (1384)

کارگردان: اصغر فرهادی
 
 

جنس غافلگیری: اصغر فرهادی به خاطر جنس فیلم هایش تقریبا در غالب آثارش به مخاطب رودست می زند. فیلم های او بر اساس قضاوت بنا نهاده شده است و طبیعی است بخش زیادی از داستان به حدس و گمان و پس از آن گره گشایی اختصاص یابد و نوبت تحلیل خود مخاطب فرا برسد.

در این میان، فیلم «چهارشنبه سوری» مخاطبانش را بیشتر از سایرین غافلگیر می کند. او تصویری از یک زن شکاک و افسرده (با بازی هدیه تهرانی) را به تصویر می کشد که مدام به همسرش (حمید فرخ نژاد) بدبین است و به این که او با زن همسایه (پانته آ بهرام) رابطه دارد، شک دارد. 

فرهادی آنقدر روی بدبینی و شکاک بودن زن تاکید می کند که تا نیمه فیلم غالب مخاطبان حق را به شوهر می دهند و حتی برایش دل می سوزانند تا این که یکمرتبه و در اواخر فیلم به مخاطبش رودست می زند و زن همسایه را در ماشین مرد نشان می دهد.

میزان موفقیت فیلم: چهارشنبه سوری هم علاوه بر دریافت سیمرغ بهترین کارگردانی، بهترین بازیگر نقش اول زن و بهترین تدوین، عنوان بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را به خودش اختصاص داد و زمان اکران هم پرمخاطب ترین فیلم سال لقب گرفت.
 

دایره زنگی (1386)

کارگردان: پریسا بخت آور
 
 

جنس غافلگیری: تنها فیلم سینمایی پریسا بخت آور هم بر عنصر رودست زدن در دقیقه نود بنا شده. البته فراموش نمی کنیم از آنجایی که فیلمنامه دایره زنگی را اصغر فرهادی، همسر بخت آور نوشت، جنس غافلگیری های این فیلم هم تقریبا مشابه سایر آثار این کارگردان است. داستان فیلم دایره زنگی با تلاش یک دختر و پسر (باران کوثری و صابر ابر) برای جمع کردن پول تعمیر ماشین پدر دختر شروع می شود.

پسر تمام تلاشش را می کند که با درست کردن ماهواره های یک مجتمع این پول را جمع کند. آخر سر معلوم می شود دختر کارش دزدی بوده و این ماشین را هم از یک نفر دزدیده است. در نهایت می فهمیم که از تمام خانه ها هم یک چیزی دزدیده است. خانم بخت آور برای بیان مفهوم فیلمش استفاده ای بهینه از عنصر رودست زدن کرده و خیلی خوب پازل های داستان را کنار هم قرار داده است. حتما یکی از دلایل محبوبیت این کمدی پایان متفاوت آن است.

میزان موفقیت فیلم: در جشن خانه سینما تندیس بهترین فیلمنامه و بهترین بازیگر نقش اول مرد را گرفت. در زمان اکران هم خیلی زود توانست به باشگاه میلیاردی ها دست پیدا کند.
 

سعادت آباد (1389)

کارگردان: مازیار میری
 
 

جنس غافلگیری: مازیار میری در «سعادت آباد» درست در سکانس آخر به مخاطبش رودست می زند. نکته جالب اینجاست که در نسخه ای که در شبکه نمایش خانگی توزیع شده، این سکانس پایانی یعنی اوج غافلگیری فیلم حذف شده است و همین باعث ابتر شدن حرف و دغدغه فیلم شده. ماجرا از این قرار است که یاسی (لیلا حاتمی) در زندگی اش با محسن (حامد بهداد) دچار مشکل شده و می داند که همسرش نسبت به او بی توجه است و روابط کاری مرموزی دارد. بعد از یک مهمانی پر تنش که رازهای زیادی در آن فاش می شود، یاسی از محسن می خواهد که به خانه پرستار بچه برود و او را بیاورد. در سکانس پایانی می بینیم که محسن با پرستار دخترش (مینا ساداتی) رابطه دارد. رودست زدن در این فیلم، به اثرگذاری محتوایش کمک کرده است.

میزان موفقیت فیلم: سیمرغ بهترین بازیگر نقش مکمل زن را گرفت و در فروش هم خیلی زود به باشگاه میلیاردی ها پیوست. سعادت آباد محبوب طیفی از منتقدان هم بود و در زمان اکران نقدهای مثبتی درباره اش نوشته اند. از آن سو برخی با درونمایه فیلم زاویه داشتند و نقدهای محتوایی، منفی بود.
 

گناهکاران (1391)

کارگردان: فرامرز قریبیان
 
 

جنس غافلگیری: «گناهکاران» از جمله فیلم های پلیسی موفق سینمای ایران است که طبیعتا به خاطر ذات پلیسی که دارد، رودست زدن جزو خصایص آن محسوب می شود. با این حال اما مخاطبان در این فیلم طوری غافلگیر می شوند که اصلا انتظارش را ندارند.

ماجرا از قتل یک دختر شروع می شود. سرگرد روانگر و سرهنگ تدین مامور می شوند تا قاتل او را پیدا کنند. در طول فیلم ما با پنج فرد مظنون به قتل روبرو می شویم که هر کدام شان به خاطر روابط مختلفی که با او داشته اند، دلایل لازم برای قتلش را دارند. درست زمانی که مخاطبان بین این پنج گزینه سرگردان است، کارگردان ناگهان او را غافلگیر می کند. تازه می فهمیم که قاتل زن، سرگرد روانگر بوده. سرگردی که از ابتدا برای پیدا کردن قاتل زن مدام تقلا می کرد، خودش به خاطر عشقی که به زن داشته او را کشته است.

میزان موفقیت فیلم: گناهکاران اولین فیلم کارنامه فرامرز قریبیان بود که بر اساس فیلمنامه پسرش سام قریبیان ساخته شد. این فیلم سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را گرفت اما در زمان اکران آن طور که باید جنجالی نشد و فروش متوسطی داشت.
 

گذشته (1392)

کارگردان: اصغر فرهادی
 
 

جنس غافلگیری: در فیلم «گذشته» اصغر فرهادی چند بار پشت سر هم غافلگیرمان می کند. هر بار گمان می کنیم اصل ماجرا را فهمیده ایم و پی به مسیر داستان برده ایم اما هنوز چیزی نگذشته که متوجه می شویم یک رودست دیگر در کار است و تا باز شدن گره اصلی هنوز راه زیادی باقی مانده!

ماجرای فیلم درباره خودکشی همسر سمیر است. او و سایرین گمان می کنند او از شدت افسردگی دست به خودکشی زده است اما دختر مارین راز کشته شدن او را به فهمیدن رابطه میان شوهرش و مارین ربط می دهد. بعد از مدتی می فهمیم دختر مارین برای همسر سمیر ایمیل فرستاده و این مسئله را فاش کرده است اما رودست نهایی بعد از همه اینها وارد می شود. 

میزان موفقیت فیلم: گذشته با این که نسبت به «درباره الی» و «جدایی نادر از سیمین» نتوانست مخاطبان ایرانی را زیاد سر شوق آورد اما در جشنواره های مختلف جهانی خیلی خوب ظاهر شد. برنیس بژو، بازیگر فرانسوی این فیلم از چند جشنواره جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن را گرفت و خود اصغر فرهادی هم موفق شد در چندین و چند جشنواره مورد توجه قرار بگیرد.
 

رخ دیوانه (1392)

کارگردان: ابوالحسن داودی
 
 

جنس غافلگیری: مخاطب در «رخ دیوانه» هم چند بار رودست می خورد. تعداد این رودست خوردن ها آنقدر زیاد است که آخرین عنصر غافلگیری که در واقع مهم ترین آنهاست دیگر چندان به چشم نمی آید. اولین رودست زمانی است که راز بازی مسعود با جمع دوستان و سرکاری بودن تماس ها برای پیروز فاش می شود. از یک جایی به بعد پیروز هم وارد بازی می شود اما داستان پیش می رود و نهایتا متوجه می شویم که قضیه کاملا متفاوت با چیزی است که فکرش را می کرده ایم و اصلا مسعود از ابتدا قصه را طور دیگری چیده است. این بار رودست دوم را به مخاطب می زند. تعداد این عناصر غافلگیری باعث شده تا خیلی ها لقب «فیلم پر از دروغ» را برای رخ دیوانه در نظر بگیرند و در نقدهای مختلف بنویسند که کارگردان مخاطب را گول زده است.

میزان موفقیت فیلم: رخ دیوانه پنج سیمرغ از جشنواره سی و سوم گرفت که مهم ترین آنها سیمرغ بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و بهترین فیلم از نگاه مردم بود. این فیلم زمان فروش هم حسابی سروصدا کرد و فروش بالایی را برای آن به ثبت رساند.
 

من (1394)

کارگردان: سهیل بیرقی
 
 

جنس غافلگیری: سهیل بیرقی در اولین فیلم بلند سینمایی اش فیلمی ساخت که از چند منظر قابل تأمل است. علاوه بر بازی متفاوت لیلا حاتمی و بهنوش بختیاری، انتهای فیلم مخاطب را به شدت غافلگیر می کند. ماجرا از این قرار است که در کل فیلم با زنی به اسم آذر روبرو هستیم که خلافکار است و با اعتماد به نفس و زرنگی خاصی مقاصدش را پیش می برد. 

او کسب و کار فروش مشروبات الکلی را مدیریت می کند، سرپرست یک باند قاچاق است و حالا هم به پسر جوانی (امیر جدیدی) قول داده است تا او را به عنوان یک خواننده مطرح مشهور کند. او مدام از این پسر بهره کشی می کند و او را سر کار می گذارد تا این که بالاخره متوجه می شویم آن پسر، مامور پلیس است و تمام این مدت او بوده که آذر را سر کار گذاشته و مترصد فرصتی برای به دام انداختنش بوده.

میزان موفقیت فیلم: در جشنواره فجر در دو رشته نامزد دریافت سیمرغ شد اما موفقیتی در پی نداشت. فراموش نمی کنیم «من» سالی به جشنواره رسید که حریفان گردن کلفتی مثل «ابد و یک روز» سعید روستایی و «ایستاده در غبار» محمد حسین مهدویان را کنار خود داشت. اگر جز این بود حتما فیلم بیرقی چند سیمرغ می داشت.
 

ائو (خانه) (1395)

کارگردان: اصغر یوسفی نژاد
 
 

جنس غافلگیری: مهمترین ویژگی فیلم «ائو (خانه» این است که فضا را طوری پیش می برد که مخاطب اصلا انتظار غافلگیری نداشته باشد. دختر خانواده اجازه انتقال پیکر پدرش را برای استفاده تحقیقاتی در دانشگاه نمی دهد و این مسئله کاملا منطقی به نظر می رسد. تا 20 دقیقه آخر مخاطب فقط شاهد درگیری های متعدد است و انتظار دارد یکی از دو طرف کوتاه بیاید. اینجاست که عنصر غافلگیری رودست عجیبی به آنها می زند. 

از آنجایی که ممکن است خیلی ها هنوز فیلم را ندیده باشند، از بیان جزییات این غافلگیری خودداری می کنیم. همین قدر اشاره کنیم که کارگردان بخوبی فضایی برای روایت فیلمش ایجاد کرده. از آن طرف حواسش به شخصیت پردازی و نحوه گرفتن بازی بوده و طوری ذهن را آماده می کند که کمتر کسی به اتفاق اصلی فکر کند. همین مشخصه، باعث شده فیلم پایانی جذاب (از نظر دراماتیک نه محتوا) داشته باشد.

میزان موفقیت فیلم: فیلم خانه در جشنواره سال گذشته از سوی منتقدان بسیار مورد توجه قرار گرفت و در جشنواره های جهانی هم مطرح شد اما از آنجایی که در گروه هنر و تجربه اکران شده فروش چندانی ندارد. 
 
منبع: هفت صبح
 
انتهای پیام/
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.