هیچ کس در پکن یا هراره نمیگوید که آیا چین پیش از کودتای زیمبابوه از آن خبر داشته است یا نه. مدت کوتاهی قبل از اینکه تانکهای ارتش زیمبابوه به خیابانها بیایند، وزیر دفاع چین به ملاقات فرمانده ارشد ارتش زیمبابوه و همتای چینی او در پکن اشاره کرد. خبر این دیدار در کنار پیشرفت کودتا به طور گسترده در جنوب آفریقا گزارش شد. برخی از ناظران منطقهای به چین مظنون هستند و این کشور را در کودتای مذکور دخیل میدانند. چین پیش از این از مبارزان چریکی جنبش «اتحادیه ملی آفریقایی زیمبابوه» در زمان مقابله موگابه با رژیم سفید «رودزیا» که در اقلیت بود، حمایت کرد. پکن در یک دهه گذشته داراییهایش را به میزان قابل توجهی در آفریقای سیاه (مناطق جنوب صحرای بزرگ آفریقا) افزایش داده است و مداخلهاش در رخدادهای این قاره از امروز به بعد، دور از انتظار نیست.
موگابه یکی از بازماندگان بزرگ سیاستهای بین المللی به حساب میآید و یک سفیر آمریکایی او را «یک جنگجوی متخصص با استعداد» توصیف کرد. رقیب اصلی او در انتخابات سال 2008 از رقابت کنارهگیری کرد. موگابه ۹۳ ساله ۳۷ سال قدرت را در دست داشته است. از زمانی که او حدوداً نود ساله شد و مشخص شد که «گریس موگابه» همسر او نیز مایل است برای رسیدن به ریاستجمهوری تلاش کند، این روند تغییر کرد. طرحریزی برای این هدف هفته گذشته به اوج رسید و منانگاگوا که معاون محبوب موگابه بود از سمتش برکنار شد. این اقدام برای تحکیم موقعیت گریس موگابه انجام شد.
همسر موگابه که به دلیل عادتهایش در خرید به «گریس گوچی» معروف شده است، هرگز در زیمبابوه محبوب نبوده است و در دولت نیز کسی از او حمایت نمیکند.
پس از اینکه منانگاگوا هفته گذشته اخراج شد به نظر میآمد قدرتش را از دست داده است. اما حالا انتظار میرود قدرت در اختیار او قرار بگیرد. این شرایط فقط به کشور زیمبابوه محدود نیست. «عبد الفتاح السیسی» رئیسجمهور مصر نیز از جهات زیادی شبیه معاون مستعفی موگابه است. او نیز پس از برکناری حسنی مبارک و پسرانش قدرت را در دست گرفت. آنها برای رسیدن به این موقعیت فقط منتظر نماندهاند. آنها در این سالها با نسلی از شخصیتهای مشابه با ناامیدیهای مشابه در ارتباط بودهاند. این افراد شبکه قدرتمندی را تشکیل میدهند که در شرایط کنونی زیمبابوه مورد استفاده قرار میگیرد.
سرعت و موفقیت کودتای زیمبابوه با کودتای نافرجام ترکیه در ژوئیه 2016 کاملاً متفاوت بود. در ترکیه گروه کوچکی از افسران ارتش علیه «رجب طیب اردوغان» رئیسجمهور این کشور به پا خواستند. درست در زمانی که اردوغان در اوج قدرتش بود. آنها نتوانستند ساختمانهای اصلی دولت را بگیرند و اجازه دادند اردوغان با ملت و کسانی که به او وفادار بودند ارتباط برقرار کند. این در حالی است که موگابه در زمان کودتا در اوج قدرت نبود و ارتش نیز ساختمان تلویزیون رسمی کشور را به تسلط خود درآورد.
انتهای پیام/