پیامبر گرامی اسلام (ص) به عنوان اولین واقف شناخته میگردند که درباره این سنت حسنه چنین میفرمایند: «ان مما یلحق المؤمن من عمله و حسناته بعد موته علما نشره و ولدا صالحا ترکه، و مصحفا ورثه او مسجدا بناه. او بیتا لابن السبیل بناه او نهرا اجراه، او صدقة اخرجها من ماله فی صحته و حیاته و تلحقه من بعد موته»، چند چیز است که بعد از مرگ مومن پاداش آنها به او میرسد، علمی که از خود به یادگار گذاشته باشد، فرزند صالحی که جانشین خوبی برای او باشد، قرآنی که به ارث گذاشته باشد، مسجدی که ساخته، منزلی که برای مسافران در راه مانده بنا کرده، نهری که آن را جاری ساخته است و صدقه ای که در حال حیات و زندگی خود انجام داده باشد.
در منابع تاریخی آمده است که مردی از یهودیان به نام «مخیریق» که در جنگ احد مسلمان شده بود، همراه سپاه اسلام در جنگ با مشرکان شرکت داشت. هنگامی که به سوی احد حرکت کرد، گفت: «اگر من کشته شدم، هفت قطعه از باغهای من از آن رسول خدا (ص) باشد.» آن باغها عبارت بودند از: عواف، دلال، برقه، مبیت، حسنی، صافیه و حائط ام ابراهیم. مخیریق در این جنگ کشته شد و آن باغها از همان تاریخ، یعنی سال سوم هجری به ملک پیامبر (ص) درآمد و آن حضرت تصرف نمود. تا سال هفتم هجری کارگران رسول خدا (ص) آن باغها را اداره میکردند تا این که در همان سال آن باغها را وقف کردند.
موقوفات پیامبر (ص) به آن باغها منحصر نمیگشت، که در اینباره، سمهودى مینويسد: رسول خدا (ص) در خيبر نيز موقوفههايى داشته است که بخشى از سرزمين خيبر به نامهاى «الوطيح» و «الكتيبه» و «سلالم» را پيامبر (ص) وقف كرد. ابن ابى الحديد نیز چنين میگويد: رسول خدا از دنيا رفت در حالى كه مزارع زيادى در «خيبر»، «فدك»،«بنى النضير»، «وادى نخله» و همچنين «طائف» داشت كه پس از مرگ او همه صدقه شد. اینها نمونه هایی از موقوفاتی بود که رسول خدا(ص) در زمان زندگانی خویش وقف کرده است که بیان تمامی این موارد از توان این نوشتار خارج است.
زندگی ساده و به دور از تجملات امام علی (ع)، دلیلی بر عدم سرمایه این امام بزرگوار نمیگردد، چرا که ایشان علاوه بر سهمی که از غنایم جنگی نصیبشان میشد، همواره در اطراف مدینه به کشاورزی میپرداختند و بر اثر بصیرت و اطلاع کامل در امور کشت و زرع و با کوششهای شخصی، باغها و چاههایی احداث میکردند که سالیانه دارای محصولی فراوان بود و میتوان گفت از افراد نسبتا غنی مسلمانان آن روز بهشمار میآمدند. اما انفاق به فقرا و صدقات مستمر به مستمندان و بذل و بخشش به نیازمندان، هدف والای آن حضرت بود و همواره آسودگی دیگران و رفع احتیاج مسلمانان را، حتی بر زندگی روزمره خود ترجیح میدادند.
در بخشی از وقفنامه امام علی (ع) آمده است:
این آن چیزی است که وصیت نموده و دستور داده است به آن در اموال و داراییش، بنده خدا علی، برای خوشنودی خدا، تا مرا به واسطه آن به بهشت برد و دوزخ را از من برای خاطر آن دور سازد و آتش جهنم را بر من روا ندارد در روزی که گروهی روسفید و گروهی روسیاه میشوند. وصیت چنین است: املاکی که در «ینبع» و اطراف آن دارم و نسبت آنها به من شناخته شده است، همه آنها و بندگان در آنها صدقه است. جز بندگانم «رباح» و «ابو نیرز» و «جبیر» که این سه تن آزادند و هیچکس بر آنها تسلطی ندارد. ایشان غلامان مناند و در اموال یاد شده پنج سال کار میکنند و حق برداشت مخارج و هزینه زندگی خود و فرزندانشان را دارند. با حفظ این مراتب آنچه در «وادیالقری» دارم و همه از اموال خودم میباشد اختصاص به فرزندان «فاطمه» دارد، و بندگان در این املاک صدقهاند (و در راه خدا مصرف میشوند). و آنچه در «دیمه» دارم و افرادی که در آنجا هستند نیز صدقه است، جز «زریق» که مانند غلامان یاد شده میباشد. و آنچه در «اذینه» دارم با آنان که در آنجا هستند نیز صدقه است، و «فقیرین» ـ چنانکه میدانید ـ نیز صدقه است و باید در راه خدا مصرف شود. آنچه از اموالم در اینجا یاد کردم همه صدقه لازم قطعی است، و این حکم در زندگی و پس از مرگ من جاری خواهد بود، باید در آنچه سبب خوشنودی خدا و در راه خداست به مصرف رسد و خویشانم از بنیهاشم و بنیمطلب نزدیک و دور بهره برند.
بخشی از موقوفات امام علی (ع)
۱-الاحمر، صحرایی است در «الرَّجْلاء» بین مدینه و شام، نیمی از آن از موقوفات آن حضرت و نیم دیگر متعلق به وراث بود.
۲-ادبِیه، در صحرای «إضَم» در أطراف مدینه واقع است.
۳-اذینه، نام یکی از وادیهای «قَبَلِیَّه» در أطراف مدینه میباشد.
۴-الأسحن، صحرائی است در حدود «فدک».
۵-بِئرالملک، در صحرای «قَناه» واقع است.
۶-البغیبِغه، چاهی است در نزدیک «رشاء» در اطراف مدینه.
۷-البغیبِغات، چند چشمه است در «ینبع» به نامهای «خَیْفُ الأراک» و «خَیْف لیلی» و «خَیْف بسطاس».
۸-البیضاء، صحرائی است در «حَرَّه الرَّجْلاء» دارای مزارع و باغها.
انتهای پیام/