شبهه افکنان
افرادی در طول تاریخ، مأمون را از به شهادت رساندن امام رضا (ع) تبرئه نمودهاند که البته برای گفتههای دلایل محکمی نیز ارائه ننمودهاند. این افراد یا علم کافی به چگونگی شهادت امام (ع) و نقشه های شوم مأمون نسبت به پیشوای شیعیان نداشته اند و یا آنکه از حقیقت ماجرا آگاهی کامل داشتهاند اما تعصب ورزیدهاند و به پیروی از هوا نفس خویش، مانند پیشینیان خود بر ضد ائمه اظهار نظر نمودند.
یكى از این افراد «ابن جوزى» است كه پس از نقل قول از دیگران كه نوشتهاند پس از یك استحمام در برابر امام (علیه السلام) بشقابى از انگور كه بهوسیله سوزن زهرآلود مسموم شده بود، نهادند و او با تناول انگورها مسموم شده بدرود حیات گفت، ابن جوزى مى نویسد كه این درست نیست كه بگوییم مأمون عامل مسموم كردن وى بوده باشد. چه اگر اینطور بود پس چرا آن همه در مرگ امام ابراز حزن و اندوه مى كرد. این حادثه چنان بر مأمون گران آمد كه از شدت اندوه چند روز از خوردن و آشامیدن و هرگونه لذتى چشم پوشیده بود. این جوزی با اینکه مسموم شدن امام رضا (ع) را میپذیرد اما با ارائه دلیل نامنطقی حزن مأمون از شهادت امام، این حاکم جنایتکار را تبرئه میکند.
«اربلى » نیز به پیروى از ابن جوزى همین عقیده را ابراز كرده و همانگونه بر گفته خویش دلیل آورده است. احمد امین نیز از كسانى است كه معتقدند كسى غیر از مأمون بود كه سم را به امام خورانیده ، چه او حتى پس از مرگ امام و ورودش به بغداد هنوز جامه سبز مى پوشید و بعلاوه ، مأمون با علما درباره برترى حضرت على (علیه السلام) مباحثه مىكرد.
برخی از دلایلی که این دسته از افراد برای تبرئه مأمون ارائه دادهاند به این شرح است:
1- پیمان ولیعهدى كه به موجب آن امام پس از مأمون به خلافت مىرسید.
2- بزرگداشت شان امام و تایید شرف و علم و فضیلت وى و ارجمندى خانوادهاش .
3- به همسرى وى در آوردن دخترش كه خود عامل تحكیم دوستى میان آن دو بود.
4- استدلال مأمون بر برترى على (علیه السلام) در برابر علما.
5- ابراز اندوه فراوان پس از درگذشت امام بطورى كه از خوردن و آشامیدن و دیگر لذتها روى گردانده بود.
6- دفن كردن امام در كنار قبر پدرش رشید، و اینكه او خود بر جسد وى نماز گزارد.
7- پس از درگذشت امام ، او همچنان لباس سبز مىپوشید حتى پس از ورودش به بغداد.
8- پیوسته با علویان به رغم اقدامهاى مكرر بر ضدش ، مهربانى مىنمود.
9- خلق و خوى مأمون به او اجازه چنین جنایتى نمىداد.
10- مسمومیت امام از جعلیات شیعه است .
اما واقعیت
مرحوم علامه مجلسی در خصوص شهادت امام رضا(ع) مینویسند:
علمای ما و علمای عامه درباره این که امام رضا (ع) با اجل خود از دنیا رفته، یا این که او را با سم شهید کردهاند، بنا بر قول اخیر آیا مامون این جنایت را مرتکب شده یا کس دیگر، اختلاف دارند و در میان شیعیان مشهور این است که امام رضا (ع) در اثر سمی که مامون به او داده، شهید شده است، تنها مرحوم سید علی بن طاوس و همچنین اربلی در کشف الغمة، این نسبت را انکار کردهاند. بعضی این قول را به شیخ مفید نیز نسبت دادهاند ولی ظاهر عبارت شیخ مفید در ارشاد چنین است که او نیز قائل به مسمومیت امام (ع) بوده است، زیرا او نوشته: «تا این که رای مامون را درباره آن حضرت دگرگون ساختند و تصمیم به کشتن آن بزرگوار گرفت و چنان شد که روزی آن حضرت با مامون طعامی خوردند و حضرت از آن طعام بیمار شد و مامون نیز خود را به تمارض زد». مرحوم مفید در ادامه گزارش خود از اباصلت هروی روایت کرده که گفت: «پس از آن که مامون (در آن روز) از نزد آن حضرت بیرون رفت بر آن جناب وارد شدم، حضرت به من فرمود: «ای اباصلت اینان کار خود را کردند»، و زبانش به ذکر خدا گویا بود. باز مرحوم مفید در روایت دیگر از محمد بن جهم نقل کرده که گفت: «حضرت انگور زیاد دوست داشت، پس قدری انگور برای آن حضرت تهیه کردند، و در دانههاسوزن های زهرآلود زدند، سپس آن را کشیده و آن انگور را به نزد آن بزرگوار آوردند حضرت، از آن انگور زهرآلود میل فرمود و سبب شهید شدند و گویند که این نوع زهر دادن بسیار ماهرانه و دقیق است».
شهید مطهری نیز مینویسد: «قرائن نشان میدهد که امام رضا(ع) را مسموم کردند و یک علت اساسی همان قیام بنی العباس در بغداد (بر علیه مأمون) بود، مأمون در حالی حضرت رضا(ع) را مسموم کرد که از خراسان به طرف بغداد میرفت و مرتب اوضاع بغداد را به او گزارش میدادند، به او گزارش دادند که بغداد قیام کرده او دید که حضرت رضا(ع) را نمیتواند عزل کند و اگر با این وضع آشفته بخواهد وارد بغداد شود بسیار مشکل است، برای اینکه زمینه رفتن آنجا را فراهم کند و به بنی عباس بگوید کار تمام شد، حضرت را مسموم کرد و آن علت اساسی که میگویند و قابل قبول هم هست و با تاریخ وفق دارد، همین جهت است»
طبری مینویسد: «مأمون نامهای به بنی عباس در بغداد نوشت و مرگ علی بن موسی(ع) را به آنان اعلام کرد و از آنان خواست که به اطاعت او درآیند، زیرا دشمنی آنان با او جز با بیعت وی با علی بن موسی(ع) نبوده است. از دیگر موجباتی که مورخان در قتل امام رضا(ع) ذکر کردهاند، کینهای میدانند که مأمون از امام رضا(ع) به دل گرفته بود، طبرسی مینویسد: علتی که موجب شد مأمون امام رضا(ع) را به شهادت برساند، این بود که آن حضرت بی محابا (و بدون ترس) حق را در برابر مأمون اعلام میکرد، در بیشتر موارد در مقابل او قرار میگرفت که موجب عصبانیت و کینه او میشد.»
روایتی را شیخ مفید از عبدالله بن بشیر نقل کرده که عبدالله گفت: «مأمون به من دستور داد که ناخنهای خود را بلند کنم، سپس مرا خواست و چیزی به من داد که شبیه تمر هندی بود و به من گفت: «این را به همه دو دست خود بمال»، سپس نزد امام رضا(ع) رفت و به من دستور داد که انار برای ما بیاور، من اناری چند حاضر کردم و مأمون گفت: «با دست خود آن را بفشار»، من فشردم و مأمون آن آب انار را با دست خود به حضرت خورانید و همان سبب مرگ آن حضرت شد و پس از خوردن آن آب انار دو روز بیشتر زنده نماند».
اما اینكه گفته اند داستان مسمومیت امام از ساختگی هاى شیعه است ، باید گفت كه پیش از شیعه، خود تاریخ نویسان سنى این جنایت را به مأمون نسبت داده بودند و شیعیان نیز شرح این داستان را در كتاب هاى اهل سنت مىخواندند كه در منابع بسیارى از آنان آمده است.
انتهای پیام/
السلام علیک یاعلی بن موسی(ع)