سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

باشگاه خبرنگاران جوان گزارش می دهد؛

امام رضا (ع) از تولد تا شهادت/ خلاصه‌ای از زندگینامه امام هشتم شیعیان

حضرت علی‌بن موسی الرضا (ع) در پایان ماه صفر سال 203 قمری، به دست مأمون به شهادت رسیدند.

به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ حضرت علی‌بن موسی الرضا (ع) در یازدهم ذی‌القعده سال 148 هجری در مدینه متولد شدند و در پایان ماه صفر سال 203 قمری، به دست مأمون به شهادت رسیدند.

ولادت

حضرت رضا (ع)، بنا به قول بسیاری از مورخان، در روز یازدهم ذی‌القعده و در مدینه منوره متولد شدند. از قول مادر ايشان نقل شده است كه: «هنگامیكه به حضرتش حامله شدم به هيچ وجه ثقل حمل را در خود حس نمی‌كردم و وقتی به خواب می‌رفتم, صداي تسبيح و تمجيد حق تعالي وذکر «لااله‌الاالله» را از شكم خود می‌شنيدم, اما چون بيدار می‌شدم ديگر صدايی بگوش نمي‌رسيد؛ هنگامي‌كه وضع حمل انجام شد، نوزاد دو دستش را به زمين نهاد و سرش را به سوی آسمان بلند كرد و لبانش را تكان می‌داد؛ گويي چيزی می‌گفت».

نظير اين واقعه, هنگام تولد ديگر ائمه و بعضی از پيامبران الهی نيز نقل شده است, از جمله حضرت عيسی (ع) كه به اراده الهی, در گهواره لب به سخن گشود و با مردم سخن گفتند كه شرح اين ماجرا در قرآن كريم آمده است.

کنیه

امام كاظم (عليه السّلام) کنیه ابوالحسن را به ایشان عنايت فرمودند، و به على بن يقطين گفتند: «اى على، اين پسرم (با اشاره به امام رضا عليه السّلام)، آقاى فرزندان من است و من كنيه خیش را به او داده‌‌ام. البته امام كاظم (ع) نيز كنيه‌شان ابو‌الحسن بوده است و اين كنيه ميان پدر و فرزند مشترک امی باشد. بدين جهت امام كاظم (عليه السّلام) را «ابو الحسن اوّل» و امام رضا (عليه السّلام) را «ابو الحسن دوم» مى‌نامند.

القاب

مشهورترین لقب امام هشتم شیعیان، «رضا» به معنای خشنودی، است. امام محمدتقی (عليه‌السلام) امام نهم و فرزند ايشان سبب ناميده شدن آن حضرت به اين لقب را اينگونه نقل می‌فرمايند : «خداوند او را رضا لقب نهاد زيرا خداوند در آسمان و رسول خدا و ائمه اطهار در زمين از او خشنود بوده‌اند و ايشان را برای امامت پسنديده‌اند و همينطور (به خاطر خلق و خوی نيكوی امام) هم دوستان و نزديكان و هم دشمنان از ايشان راضی و خشنود بود‌ند».

يكي دیگر از القاب مشهور حضرت «عالم آل محمد» است. نقل شده است که امام کاظم (ع) به فرزندانش می‌گفت: «برادر شما علی بن موسی، عالم آل محمد است.» اين لقب نشانگر ظهور علم و دانش ايشان می‌باشد؛ جلسات مناظره متعددی که امام با دانشمندان بزرگ عصر خويش, به‌ويژه علمای اديان مختلف انجام داد و در همه آن‌ها با سربلندی تمام بيرون آمد، دليل کوچکی بر اين سخن است. اين توانايی و برتری امام, در تسلط بر علوم، يكی از دلايل امامت ايشان می‌باشد و با تأمل در سخنان امام در اين مناظرات, كاملاً اين مطلب روشن می‌گردد كه اين علوم جز از يك منبع وابسته به الهام و وحی نمی‌تواند سرچشمه گرفته باشد. 

 مادر امام رضا (ع)

مادر امام رضا (ع) کنیزی از اهالی نوبه بوده است که درباره نام مقدّس اين خانم، راويان اختلاف دارند، برخی، آن حضرت را خيزران ناميده‌اند و گفته‌اند كه ايشان ام ولد و از اهالى نوبه بوده و اروى نام داشته و لقبش شقراء بوده است. برخى گفته‌‌اند اسم او نجمه و كنيه‌‌اش امّ‌البنين بوده و برخى نام آن بانو را تكتم دانسته‌اند. در روایتی آمده که مادر امام رضا (ع) کنیزی پاک و پرهیزگار به نام نجمه بود که حمیده مادر امام کاظم (ع) وی را خرید و به پسرش بخشید و بعد از ولادت حضرت رضا (ع) او را طاهره نامید.‌»

شیخ صدوق در مورد ایشان می‌نویسد: «ایشان از زمره زنان شريف غير عرب و كنيز حميده خاتون مادر امام موسى (عليه السّلام)، و از زنان شايسته در عقل و دين و شرف بود و بانويش حميده را بسيار محترم مى‌‌داشت و از روى احترام به او هرگز در مقابلش نمى ‌نشست. بنابراين حميده به پسرش امام موسى (عليه السّلام) گفت: «اى فرزند، يقينا تكتم كنيزى است كه من هرگز بهتر از او را نديده‌ام و شكّى ندارم كه خداوند به او فرزندانى عطا خواهد كرد. من او را به تو بخشيدم و سفارش مى‌كنم كه با مهربانى با او رفتار كنى.»

همسر امام رضا (ع)

در مورد تعداد همسران آن حضرت بین مورخان اختلاف است، اکثر مورخان تعداد همسران آن حضرت را یک یا دو نفر نوشته‌اند، و عده کمی نیز برای حضرت سه همسر یاد کرده‌اند. اما مشهور این است که حضرت دارای همسری به نام سبیکه (س) بوده اند که ایشان مادر امام جواد (علیه اسلام) و از خاندان ماریه قبطیه همسر پیامبر (ص)، بوده است. در برخی از منابع تاریخی، همسر دیگری نیز برای امام رضا(ع) ذکر شده است، مأمون به امام رضا (ع) پیشنهاد داد که با دخترش «‌ام حبیب‌» یا «‌ام حبیبه‌» ازدواج کند و امام نیز پذیرفت. طبری این ازدواج را در حوادث سال ۲۰۲قمری یاد می‌کند. گفته‌اند که هدف مأمون از این کار، نزدیکی بیشتر به امام رضا (ع) و نفوذ به خانه وی جهت اطلاع از برنامه‌هایش بوده است. سیوطی نیز، از ازدواج دختر مأمون با امام رضا (ع) یاد می‌کند ولی اسم آن دختر را ذکر نمی‌نماید.

فرزندان امام رضا (ع)

درباره تعداد و اسامى فرزندان امام رضا (عليه السّلام) نيز اختلاف است، گروهى آن‌ها را پنج پسر و يک دختر نوشته‌‌اند، به نام‌هاى محمّد قانع، حسن، جعفر، ابراهيم، حسين و عايشه. امّا شيخ مفيد بر اين باور است، كه امام هشتم (عليه السّلام)، فرزندى جز امام محمّد جواد (عليه السّلام) نبوده است، و ابن شهرآشوب و طبرسى در اعلام الورى، نيز بر همين اعتقاد مى‌باشند، اما قول معتبر در تعداد فرزندان، اين است كه آن حضرت را دو فرزند بوده، به نام‌هاى محمّد و موسى، و جز آنها فرزندى از آن حضرت به جاى نمانده است‌. گفته شده فرزندی از آن حضرت که دو سال یا کمتر داشته در قزوین دفن شده است، که امامزاده حسین کنونی قزوین همان است. بنابر روایتی امام در سال ۱۹۳ به این شهر مسافرتی داشته است.

امام رضا (ع) در مدینه

حضرت رضا (عليه السلام) تا قبل از هجرت به مرو، در مدينه زادگاهشان، ساكن بودند و در آنجا در جوار مدفن پاک رسول خدا و اجداد طاهرينشان به هدايت مردم و تبيين معارف دينی و سيره نبوی می‌پرداختنند. مردم مدينه نيز، امام رضا (ع) را بسیار دوست می‌داشتند و به ايشان همچون پدری مهربان می‌نگريستند. تا قبل از اين سفر، با اينکه امام بيشتر سالهای عمرش را در مدينه گذرانده بود, اما در سراسر مملکت اسلامی، پيروان بسياری داشتند که گوش به فرمان اوامر امام بودند.

علی‌بن موسی الرضا (ع)، در گفتگويی كه با مامون درباره ولايت عهدی داشتند، در اين باره اين گونه می‌فرمايند: «همانا ولايت عهدی هيچ امتيازي را بر من نيفزود. هنگامی كه من در مدينه بودم فرمان من در شرق و غرب نافذ بود و اگر از کوچه‌های شهر مدينه عبور می‌کردم, عزيرتر از من كسی نبود. مردم پيوسته حاجاتشان را نزد من می‌آوردند و كسی نبود كه بتوانم نياز او را برآورده سازم, مگر اينكه اين كار را انجام می‌دادم و مردم به چشم عزيز و بزرگ خويش، به من مى نگريستند».

 امامت امام رضا (ع)

امام رضا (ع) پس از شهادت پدرش امام کاظم (ع) در سال ۱۸۳ق امامت را عهده‌دار شد؛ مدت امامت آن حضرت ۲۰ سال (۱۸۳-۲۰۳ق) بود که با خلافت هارون الرشید (۱۰ سال)، محمد امین (حدود ۵ سال)، مأمون (۵ سال) همزمان شد.

امامت و وصايت حضرت رضا (عليه السلام ) بارها توسط پدر بزرگوار و اجداد طاهرينشان و رسول اكرم (ص) اعلام شده بود. به خصوص امام كاظم (عليه السلام) بارها در حضور مردم ايشان را به عنوان وصی و امام بعد از خويش معرفی كرده بودند؛ يكی از ياران امام موسی كاظم (عليه السلام) می‌گويد: «ما شصت نفر بوديم كه موسی بن‌جعفر (ع) به جمع ما وارد شد، درحالی که دست فرزندش علي در دست او بود، فرمود: «آيا مي‌دانيد من كيستم ؟»، گفتم: «تو آقا و بزرگ ما هستی»، فرمود: «نام و لقب من را بگوئيد»، گفتم: «شما موسی بن جعفر بن محمد هستيد»، فرمود: «اين كه با من است كيست؟»، گفتم: «علي بن موسي بن جعفر»، فرمود: «پس شهادت دهيد او در زندگاني من وكيل من است و بعد از مرگ من وصي من مي باشد». در حديث مشهوری نيز که جابر از قول نبى ‌اكرم (ص) نقل مي‌كند، امام رضا (عليه السلام) به عنوان هشتمين امام و وصي پيامبر معرفی شده‌اند. امام صادق (عليه السلام) نيز مكرر به امام كاظم می‌فرمودند: «عالم‌ آل‌محمد از فرزندان تو است و او وصی بعد از تو می‌باشد».

 پس از شهادت امام هفتم، بیشتر شیعیان با توجه به وصیت امام(ع) و دلایل و شواهد دیگر، امامت فرزند ایشان، علی بن موسی الرضا (ع) را پذیرفتند و وی را به عنوان امام هشتم تأیید نمودند. این دسته که بزرگان اصحاب امام کاظم (ع) را هم شامل می‌شد به نام قطعیه مشهور شدند. ولی گروه دیگری از اصحاب امام هفتم ‏(ع) بنا به دلایلی، از اعتراف به امامت علی بن موسی الرضا (ع) سرباز زده و در امامت حضرت موسی بن جعفر (ع) توقف کردند. آنان اظهار می‌داشتند که موسی بن جعفر (ع) آخرین امام است و کسی را به امامت تعیین نکرده و یا دست‏‌کم ما از آن آگاه نیستیم، این گروه واقفیه (یا واقفه) نامیده شدند. ا‌مام رضا(عليه السّلام) در روايتى سرنوشت آن‌ها را اينگونه بيان فرمودند: «در حيرت زندگى مى‌كنند و نهايت در حال كفر مى‌ميرند.»

 سفر امام رضا (ع) به خراسان

هجرت امام رضا (ع) از مدینه به مرو در سال ۲۰۰، یا ۲۰۱ قمری بود. پس از تصمیم مأمون تصمیم مبنی بر دادن پیشنهاد ولایتعهدی به امام، او یکی از افراد خویش به نام رجاءبن ابی ضحاک را به مدینه فرستاد تا امام را به مرو محل اقامت مأمون بیاورد. به عقیده برخی، مأمون مسیر مشخصی برای سفر امام رضا (ع) به مرو انتخاب کرد تا آن حضرت از مراکز شیعه‌نشین عبور نکند، زیرا از اجتماع شیعیان بر گرد امام می‌ترسید. او دستور داد تا حضرت را از مسیر کوفه نیاورند بلکه از طریق بصره،خوزستان و فارس، به نیشابور بیاورند. مسیر حرکت، طبق کتاب اطلس شیعه چنین بوده است: مدینه، نقره، هوسجه، نباج، حفر ابوموسی، بصره، اهواز، بهبهان، اصطخر، ابرقوه، ده شیر (فراشاه)، یزد، خرانق، رباط پشت بام، نیشابور، قدمگاه، ده سرخ، طوس، سرخس، مرو. به گزارش شیخ مفید مأموران مأمون، امام رضا (ع) و برخی از بنی‌هاشم را از مسیر بصره به مرو آوردند. مأمون آن‌ها را در خانه‌ای و امام رضا را در خانه‌ای دیگر جای داد و او را اکرام کرد.

شیخ صدوق از معول سجستانى آورده: «زمانى كه براى بردن امام رضا (عليه السّلام) به خراسان پيكى به مدينه آمد، من در آنجا بودم. امام به منظور وداع از رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلم) وارد حرم شد، او را ديدم كه چندين بار از حرم بيرون مى ‌آمد و دوباره به سوى مدفن پيغمبر بازمى‌ گشت و با صداى بلند گريه مى‌کرد. من به امام نزديك شده و سلام كردم و علّت اين موضوع را از آن حضرت جويا شدم. در جواب فرمودند: «من از جوار جدّم بيرون رفته و در غربت از دنيا خواهم رفت.»

امام پیش از رفتن به خراسان به داخل مسجد پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله و سلم) وارد شد و دستش را بر لبه قبر شريف نهاد و فرزندش را به قبر چسباند و نزد جدّش رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله) طلب حفاظت براى او كرد و سپس به فرزندش گفت: «به تمام وكلا و خدمتكارانم گفته‌‌ام كه از تو شنوايى داشته باشند و پيرويت كنند»، و به اصحابش او را معرفى كرد كه جانشين وى خواهد بود.

حدیث سلسه‌الذهب

در طول سفر امام به مرو ، هركجا توقف می‌فرمودند, بركات زيادی شامل حال مردم آن منطقه می‌شد. از جمله هنگامی كه امام در مسير حركت خود وارد نيشابور شدند و در حالی كه در محملی قرار داشتند از وسط شهر نيشابور عبور كردند. مردم زيادی كه خبر ورود امام به نيشابور را شنيده بودند, همگی به استقبال حضرت آمدند. در اين هنگام دو تن از علما و حافظان حديث نبوی, به همراه گروه‌های بيشماری از طالبان علم و اهل حديث و درايت، مهار مرکب را گرفته وعرضه داشتند: «ای امام بزرگ و ای فرزند امامان بزرگوار، تو را به حق پدران پاک و اجداد بزرگوارت سوگند می‌دهيم كه رخسار فرخنده خويش را به ما نشان دهی و حديثی از پدران و جد بزرگوارتان پيامبر خدا برای ما بيان فرمایی تا يادگاری نزد ما باشد». امام دستور توقف مركب را دادند و ديدگان مردم به مشاهده طلعت مبارک امام روشن گرديد. مردم از مشاهده جمال حضرت بسيار شاد شدند به طوری كه بعضي از شدت شوق می‌گريستند و آنهايی كه نزديک ايشان بودند، بر مركب امام بوسه می‌زدند. ولوله عظيمی در شهر طنين افكنده بود به طوری كه بزرگان شهر با صدای بلند از مردم می‌خواستند كه سكوت نمايند تا حديثی از آن حضرت بشنوند.

ایشان فرمودند: «شنیدم از پدرم موسی بن جعفر (ع) که فرمود شنیدم از پدرم جعفر بن محمّد (ع) که فرمود شنیدم از پدرم محمّد بن علی (ع) که فرمود شنیدم از پدرم علی بن الحسین (علیهما السّلام) که فرمود شنیدم از پدرم حسین بن علی (ع) فرمود شنیدم از پدرم امیرالمؤمنین علی بن أبی طالب (ع) که فرمود شنیدم از رسول خدا (ص) که فرمود شنیدم از جبرئیل که گفت شنیدم از پروردگار عزّ و جلّ فرمود: «کَلِمَةُ لا إلهَ إلّا اللّهُ حِصنی فَمَن دَخَلَ حِصنی اَمِنَ مِن عَذابی بِشُروطِها وَ أنَا مِن شُروطِها»، «کلمه‏ «لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ‏» دژ و حصار من است. پس هر کس داخل دژ و حصار من شود، از عذاب من ایمن خواهد بود.» پس هنگامی که مَرکب حضرت حرکت کرد با آواز بلند فرمود با شروط آن و من یکی از آن شروط هستم.

امام رضا (ع) و مسأله ولایتمداری

 مهمترين فصل تاريخى زندگى امام رضا (عليه السّلام) جريان ولايتعهدى آن حضرت است، جریانی که به موجب آن، حضرت مجبور شدند از شهر مدینه به مرو سفر کنند و پس از مدتی و با کینه مأمون به شهادت برسند.

هنگامی که حضرت رضا (عليه السلام ) وارد مرو شدند، مأمون از ايشان استقبال شايانی كرد و در مجلسي كه همه اركان دولت حضور داشتند صحبت كرد و گفت: «همه بدانند من در آل عباس و آل علی (عليه السلام) هيچ كس را بهتر و صاحب حق‌تر به امر خلافت از علی‌بن‌موسی‌رضا (عليه السلام ) نديدم». پس از آن به حضرت رو كرد و گفت: «تصميم گرفته‌ام كه خود را از خلافت خلع كنم و آن را به شما واگذار نمايم.»، اما امام كاملا از قصد مأمون آگاهى داشت، چرا که مأمون براى رسيدن به خلافت، برادرش امين را كشته بود و بغداد را خراب كرده بود. به همین دلیل به او گفتند: «اگر اين خلافت مال تو است جايز نيست خودت را خلع كنى و لباسى را كه خدا به تو پوشانده به ديگرى بدهى، و اگر خلافت مال تو نيست چيزى كه مال تو نيست جايز نيست آن را به من بدهى.»

مأمون بر خواسته خود پافشاری كرد و بر امام اصرار ورزيد، اما امام فرمودند:‌ «هرگز قبول نخواهم كرد.»، وقتي مأمون مأيوس شد، گفت: «پس ولايت عهدی را قبول كن تا بعد از من شما خليفه و جانشين من باشيد». اين اصرار مأمون و انكار امام تا دو ماه طول كشيد و حضرت قبول نمی‌فرمودند و می‌گفتند: «از پدرانم شنيدم, من قبل از تو از دنيا خواهم رفت و مرا با زهر شهيد خواهند كرد و بر من ملائك زمين و آسمان خواهند گريست و در وادی غربت در كنار هارون ‌الرشيد دفن خواهم شد». اما مأمون بر اين امر پافشاری نمود تا آنجاكه مخفيانه و در مجلس خصوصی حضرت را تهديد به مرگ كرد. لذا حضرت فرمودند : «اينک كه مجبورم، قبول می‌كنم به شرط آنكه كسی را نصب يا عزل نكنم و رسمی را تغيير ندهم و سنتی را نشكنم و از دور بر بساط خلافت نظر داشته باشم». مأمون با اين شرط راضی شد. پس از آن حضرت, دست را به سوی آسمان بلند كردند و فرمودند: «خداوندا ! تو مي‌دانی كه مرا به اكراه وادار نمودند و به اجبار اين امر را اختيار كردم؛ پس مرا مؤاخذه نكن همان گونه كه دو پيغمبر خود يوسف و دانيال را هنگام قبول ولايت پادشاهان زمان خود مؤاخذه نكردی؛ خداوندا عهدی نيست جز عهد تو و ولايتی نيست مگر از جانب تو، پس به من توفيق ده كه دين تو را برپا دارم و سنت پيامبر تو را زنده نگاه دارم، همانا كه تو نيكو مولا و نيكو ياوری هستی».

شرایط علمی زمان امام رضا (ع)

در قرن دوم هـ.ق كه امام رضا (علیه‌السلام) می‌زيستند، مراكز علمی رو به فزونی گذاشت. مدارس مختلف در همه علوم و به همه زبان‌ها و ميان همه گروه‌ها پا گرفت. مدارس از جويندگان دانش در سطوح مختلف علمی و دين پر شد. به خصوص در زمان هارون الرشيد و مأمون و در زمان امامت امام جعفرصادق (علیه‌السلام) و امام موسی كاظم (علیه‌السلام) و امام علی بن موسی الرضا (علیه‌السلام).

 حضرت امام رضا (علیه‌السلام) در زمان منصور به دنيا آمدند و در زمان خلافت مهدی، هادی، هارون الرشيد و مأمون زندگی كردند و اين زمانی بود كه فرهنگ و فكر اسلامی به خوبی پايه گرفته بود و در آن زمان مؤسسين مذاهب فقهی مختلفی نیز زندگی می‌كردند. امام علی بن موسی الرضا (علیه‌السلام) پناه اهل فكر و معرفت بودند و با علمای فلسفه به مناظره و بحث می‌پرداختند و در حالی كه اهل فقه و شرع را هدايت و توجيه می‌كردند به محور آن‌ها تبديل شده بودند.

 مأمون پس از آوردن امام رضا(ع) به مرو، جلسات علمی متعددی با حضور علمای گوناگون تشکیل داد. در این جلسات، مذکرات زیادی میان امام و دیگران صورت می‌گرفت که به طور عمده درباره مسائل اعتقادی و فقهی بود. بخشی از این مذاکرات را طبرسی در کتاب احتجاج فراهم آورده است. مأمون می‌خواست با کشاندن امام به بحث، تصوری را که عامه مردم درباره ائمه اهل بیت (علیهم السلام) داشتند و آنان را صاحب علم خاص مثلاً «‌علم لدنّی‌» می‌دانستند، از بین ببرد. صدوق در این باره می‌گوید: «مأمون اندیشمندان سطح بالای هر فرقه را در مقابل امام قرار می‌داد تا حجت آن حضرت را به وسیله آنان از اعتبار بیندازد و این به جهت حسد او نسبت به امام و منزلت علمی و اجتماعی او بود.»، اما هیچ کس با آن حضرت روبه رو نمی‌شد جز آن که به فضل او اقرار کرده و به حجتی که از طرف امام علیه او اقامه می‌شود، ملتزم می‌گردید.

 این مجالس به تدریج مشکلاتی را برای مأمون درست کرد. زمانی که وی متوجه شد، تشکیل چنین جلساتی برای وی خطرناک است، اقدام به محدود کردن امام کرد. از عبدالسلام هروی نقل شده که به مأمون اطلاع دادند: امام رضا (علیه‌السلام) مجالس کلامی تشکیل داده و بدین وسیله مردم شیفته وی می‌شوند. مأمون به محمد بن عمرو طوسی مأموریت داد تا مردم را از مجلس آن حضرت طرد نماید. پس از آن امام در حق مأمون نفرین کرد.

 شهادت امام رضا (ع)

در نحوه به شهادت رسيدن امام نقل شده است كه مأمون به يكی از خدمتکاران خويش دستور داده بود تا ناخن‌های دستش را بلند نگه دارد و بعد به او دستور داد تا دست خود را به زهر مخصوصی آلوده كند و در بين ناخن‌هايش زهر قرار دهد و اناری را با دستان زهر‌آلودش دانه كند و او دستور مأمون را اجابت كرد. مأمون نيز انار زهرآلوده را خدمت حضرت گذارد و اصرار كرد كه امام ازآن انار تناول کنند. اما حضرت از خوردن امتناع فرمودند و مأمون اصرار كرد تا جايی كه حضرت را تهديد به مرگ نمود و حضرت به جبر, قدری از آن انار مسموم تناول فرمودند. بعد از گذشت چند ساعت، زهر اثر كرد و حال حضرت دگرگون گرديد و صبح روز بعد در سحرگاه روز 29 صفر سال 203 هجری قمری امام رضا (عليه السلام) به شهادت رسيدند.

 

انتهای پیام/

 

 همه آنچه که باید درباره امام رضا (ع) بدانید + تصاویر

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱۴۳
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
۰۰:۰۲ ۳۰ بهمن ۱۴۰۲
یا امام رضا قربونت آقا من و بپذیرید تا بیام زیارت شما
ناشناس
۲۱:۳۶ ۲۶ خرداد ۱۴۰۱
عالی
نجمه
۲۱:۱۶ ۲۲ بهمن ۱۴۰۰
عالی
رزا عقلی
۱۴:۵۴ ۰۳ آذر ۱۴۰۰
عالی خیلی خوبی مرسی
ناشناس
۰۶:۴۶ ۰۸ اسفند ۱۳۹۹
بنام خالق امام رضا برای امام هشتم هشت صلوات هدیه نماییدعالی
ایرانی
۰۷:۴۲ ۲۲ بهمن ۱۳۹۹
ممنون از این مقاله جامع و خوبتدن اما موضوع تهدید به مرگ امام از طرف مآمون صحت نداره چون هیچ امامی از مرگ ترسی نداره که بخاطر تهدید به مرگ کاری رو قبول کنه.موضوع تهدیدات، چیزهای دیگه ای بوده.از شما خبرنگار این باشگاه بعیده داستان رو مثل افراد معمولی بدون تحقیق کامل نقل کنید... بیشتر بررسی کنید لطفا
حمیدرضا
۱۱:۳۶ ۲۱ بهمن ۱۳۹۹
سلام بر امام هشتم خدا
ناشناس
۱۵:۰۵ ۱۲ بهمن ۱۳۹۹
خیلی بد
ناشناس
۱۹:۲۰ ۰۱ بهمن ۱۳۹۹
اسلام الیک یاشهید بیگناه.السلام علیک یا شهیدمظلوم خوش به حال خاکی که امام رضا در انجا خابیده .جانم فدایت امام رضا جان شب اول قبر به دادمون برس شفاعتمون کن.درود رحمت خداوند بر روح پاک خودت و اجدادت
...
۱۹:۴۷ ۰۵ دی ۱۳۹۹
هرچی دارم از امام رضاست امام رضا همیشه کمکم کرده با اینکه من آدم خوبی نیستم ولی هر وقت هرچی ازش خواستم بهم داده
فاطمه
۱۵:۲۷ ۰۱ دی ۱۳۹۹
عالی بود واقعا
اسلام علیک یا امام رضا(ع)
فاطمه
۱۵:۱۹ ۰۱ دی ۱۳۹۹
واقعا واقعا عالی بود
ثجهتتتتتتتتتتتتت
۱۸:۰۵ ۲۱ آذر ۱۳۹۹
خیلیییییییییییییییییی خخووووووووووووووووووببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببب
محمدحسین رحیمی
۲۳:۵۲ ۲۴ آبان ۱۳۹۹
اگر به صورت انشا وحدود یک صفحه یا دو صفحه بود بهتر بود
اما در هر صورت ممنون از زحمتی که کشیدید ومطالب رو دست مردم می دهید وبا زندگی امامان اشنا می کنید
حنانه
۱۴:۵۶ ۲۰ آبان ۱۳۹۹
من زندگینامه رو خوندم خیلی جذاب بود
ممنون از کسی که این ها رو برای ما گذاشته ⁦❤️⁩
ناشناس
۱۳:۴۹ ۱۸ آبان ۱۳۹۹
خیلی خوب بود من به عنوان تحقیق سر کلاس خاندم و ۱۰۰ نمره گرفتم خیلی ممنون به خاطر این همه گزارش عالی
فاطمه
۲۱:۰۹ ۲۶ مهر ۱۳۹۹
خیلی ممنپن عالی بود
مهناز عابدینی
۱۴:۵۶ ۲۶ مهر ۱۳۹۹
خیلی خوب واقعاً خوب من خیلی امام رضا وبقیهی امام هارو دوست دارم خیلی خوب که همه بداند زندگیه نامهی امامان را خیلی خوب❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤✨
علی
۱۴:۴۶ ۲۶ مهر ۱۳۹۹
ممنون از زحمات شما خیلی دقیق نوشته‌بودید
ناشناس
۲۳:۱۷ ۲۵ مهر ۱۳۹۹
خیلی عالی بود تشکر
محیا خانمحمدی
۱۷:۳۳ ۲۵ مهر ۱۳۹۹
عالی بود من که خیلی دوست داشتم و هر کس که این پیام رو میخونه بدونه که امام رضا واسه من یک مرد بزرگ هستش
علی بن ابی طالب
۱۵:۱۰ ۲۵ مهر ۱۳۹۹
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا
ناشناس
۱۵:۰۰ ۲۵ مهر ۱۳۹۹
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا
عالی بود
ثنا
۱۴:۴۲ ۲۵ مهر ۱۳۹۹
خوب است عالی هست
زینب قاسم اوا
۱۲:۲۰ ۲۵ مهر ۱۳۹۹
خوبه
ناشناس
۱۱:۵۹ ۲۴ مهر ۱۳۹۹
عالی بود
امید
۱۰:۴۷ ۲۴ مهر ۱۳۹۹
کامل نیست
سبحان
۱۴:۳۳ ۲۳ مهر ۱۳۹۹
عالی بود ممنون
غزل نظامی
۱۷:۱۰ ۲۰ مهر ۱۳۹۹
خیلی داستانش قشنگ بود ممنون
محمد
۲۰:۵۲ ۰۸ مهر ۱۳۹۹
خوب بود ولی خیلی کامل نبود در واقع خلاصه و کلی بود.
ناشناس
۰۸:۴۴ ۲۹ تير ۱۳۹۹
بنام خالق ۸صلوات هدیه امام رضاکنیدودعاکنیدمن درهردوسرادنیاواخرت شادباشم
ناشناس
۱۵:۳۱ ۲۸ تير ۱۳۹۹
خیلی عالی بود ممنونم
Sana
۲۲:۰۲ ۲۷ تير ۱۳۹۹
خیلی ممنون از مطالب مفیدتون
فقیه منزه
۱۸:۰۸ ۱۲ تير ۱۳۹۹
مطالب بسیار جالبی بود اگر در زندگینامه ها به مطالب ریزو جزیی اشاره شود خیلی جذاب میشودممنونم از مطالبتان
ناشناس
۱۵:۳۷ ۰۷ تير ۱۳۹۹
یا امام رضا زندگی و هر چی دارم مدیونتم که شفا دادی منو انشالله همه مریضها شفا بگیرن دکترا گفتن دو هفته دیگه بخاطر سرطان میمرم الان 4سال شده بچه هم دارم به لطف شفاعت امام رضا
نلی رحمانی
۰۰:۵۷ ۰۵ تير ۱۳۹۹
خیلی ازتون سپاس گذارم شما مردمان را بازندگی امامان آشنا میکنید واقعا عالی هست
سلین
۲۱:۲۱ ۲۵ خرداد ۱۳۹۹
ایاکسی این کتابو دانلود کاملشوداره
فاطمه زیدی
۱۲:۳۶ ۱۳ خرداد ۱۳۹۹
عالی بود ولی اگر سوال های گزینش بزارین عالیه عالی میشه
فاطمه
۱۹:۱۶ ۰۶ ارديبهشت ۱۳۹۹
عالییییییییییییی
ناشناس
۱۹:۰۹ ۲۷ فروردين ۱۳۹۹
عالی عالی بود
امید
۰۹:۵۵ ۲۶ فروردين ۱۳۹۹
از شما ممنونم
مریم شیری
۱۵:۴۰ ۲۱ فروردين ۱۳۹۹
ممنون از شما کسانی که این اطلاعات را در اختیار مردم می‌گذارید. ممنون
نرگس
۱۸:۲۰ ۰۶ فروردين ۱۳۹۹
عااااااالی
آریا
۱۹:۲۲ ۱۰ اسفند ۱۳۹۸
خیلی خوب بود
فروغی
۲۱:۴۳ ۲۸ بهمن ۱۳۹۸
خیلی خوب بود. و. یه هو. دلم برا. زیارتش. تنگ. شد..
حنانه
۲۱:۲۷ ۲۸ بهمن ۱۳۹۸
عالی و کم
ناشناس
۱۸:۳۱ ۲۷ دی ۱۳۹۸
خیلی خوب بود
ناشناس
۱۷:۳۶ ۱۶ دی ۱۳۹۸
عالی بوووووووود
ناشناس
۲۲:۵۴ ۱۳ دی ۱۳۹۸
بسیارعالی توصیف شده ممنونم
دانیال
۲۲:۳۸ ۰۸ دی ۱۳۹۸
خیلی خیلی خوب بود متشکرم
نازنین
۲۲:۲۸ ۰۷ دی ۱۳۹۸
عالیهههههههههههه♥♥♥♥♥
ابوالفضل
۲۱:۴۲ ۲۵ آذر ۱۳۹۸
سلام وعرض ادب کتاب میتونید برام چاپ کنید
آوا تلغری
۱۴:۱۸ ۲۲ آذر ۱۳۹۸
سلام بر همه مردم ایران واقعنوان خیلی خوب بود ومن خیلی دوست داشتم
حدی
۰۰:۰۲ ۱۹ آذر ۱۳۹۸
خیلی خوب
امید
۱۹:۳۴ ۰۹ آذر ۱۳۹۸
عالی بود
یه نفر
۱۸:۰۱ ۱۰ آبان ۱۳۹۸
عالی بود با امام رضا
امیر محمد
۱۵:۵۸ ۱۰ آبان ۱۳۹۸
عالی عالی بود
فاطمه
۱۶:۲۰ ۰۸ آبان ۱۳۹۸
سلام زندگینامه امام رضابسیارعالی بودممنون
ناشناس
۱۱:۳۹ ۰۸ آبان ۱۳۹۸
خیلی ممنون
خاطره
۱۹:۳۲ ۰۷ آبان ۱۳۹۸
خیلیییییی خوب نوشتییییییییی
ناشناس
۱۷:۲۴ ۰۷ آبان ۱۳۹۸
خیلی خوب بود بسیار عالی
Marzyeh
۱۷:۲۱ ۰۷ آبان ۱۳۹۸
اقا مارو هم بطلب بیایم به پابوست
sevda
۱۵:۲۷ ۰۷ آبان ۱۳۹۸
خیلی خوب بود
ناشناس
۱۳:۴۸ ۰۷ آبان ۱۳۹۸
سلام و خسته نباشید مطالب خیلی خوب و مختضر ومفید بود از زحماتتان ممنونیم اجرتون با امام رضا (ع).
ناشناس
۱۲:۱۳ ۰۷ آبان ۱۳۹۸
عالی بود متشکرم از شما یا امام رضا علیه السلام
شایان
۰۹:۴۱ ۰۷ آبان ۱۳۹۸
عالی واقعا عالی
ناشناس
۰۸:۴۶ ۰۷ آبان ۱۳۹۸
حال کردم
علي
۲۳:۳۸ ۰۶ آبان ۱۳۹۸
سلام
هميشه كذاشتن مطالبي از شرح زندگي اهل البيت ع. كه باعث اشنايي. همگان به اين خاندان ميشود. ،
مطلوب است.
قربت الله
ناشناس
۱۷:۲۷ ۰۶ آبان ۱۳۹۸
عالی بود
امیرمحمد
۱۵:۰۸ ۰۶ آبان ۱۳۹۸
صلوات
ناشناس
۰۱:۰۲ ۰۶ آبان ۱۳۹۸
یا امام رضا
ناشناس
۰۰:۳۲ ۰۶ آبان ۱۳۹۸
السلام علیک یاغریب الغربا

ممنونم
محمد
۲۰:۳۸ ۰۵ آبان ۱۳۹۸
سلام خیلی عالی یود انشاالله خداوندتوفیق دهد پیرو واقعی پیامبرگرامی (ص)واامامان معصوم(ع) باشیم باتشکر
مائده
۱۸:۰۲ ۰۵ آبان ۱۳۹۸
خیلی خوب بود
ناشناس
۱۲:۳۰ ۰۵ آبان ۱۳۹۸
عالی بود
جهانتاب
۲۱:۰۶ ۰۴ آبان ۱۳۹۸
درود بر محمد و خاندان پاکش...یا امام رضا(ع)
ناشناس
۱۷:۴۹ ۰۴ آبان ۱۳۹۸
سلام خیلی قشنگ بود
فاطمه
۰۱:۴۹ ۰۴ آبان ۱۳۹۸
سلام اقا جان خیلیییی دوستتتتت دارم
من ساکن مشهدم هروقت برم حرم برا همتون دعا می کنم ....
ناشناس
۲۳:۲۰ ۰۳ آبان ۱۳۹۸
یا حصرت رضا هر وقت صدا زدم جوابم دادیحالا هم می خواهم نوه ام رو شفا بدی دو روزمتولد شده به کرامتت قسم کمکش کن
یه نفر
۲۲:۰۰ ۲۹ مهر ۱۳۹۸
عالی بودددددددددد
ناشناس
۱۸:۴۵ ۲۹ مهر ۱۳۹۸
سلام.آقای خوب و مهربانم یاعلی ابن موسی الرضابازهم مارابه طلب.ای کاش منزلمان مشهدمقدس بود.که هرروزبی یام پابوست.
ناشناس
۱۳:۰۳ ۲۲ مهر ۱۳۹۸
سلام و دورود خدا به امام رضاع یا امام رضا شفای من فقط به دست توئه ....
انقدر در میزنم تا در رویم باز کنی...
یا امام رضا منو دست خالی برنگردون...
عاشق امام رضا
۰۷:۳۶ ۲۲ مهر ۱۳۹۸
آقای مهربون میشه مارو بطلبی
ناشناس
۱۵:۰۷ ۱۹ مهر ۱۳۹۸
خيلى زيبا بود
حسن
۱۱:۲۷ ۱۰ مهر ۱۳۹۸
مطمئن باشید امام رضا هیچکس را بی نصیب نمی زاره.
توکل هم بکنید.
ناشناس
۰۹:۳۵ ۰۸ مهر ۱۳۹۸
سلام اقای خوبی ها دل تنگتم دلم پردرده خیلی مشکل دارم خیلی زندگیم داره داغون میشه خسته ام کمکم کن یا رضای غریب تو رو جان مادرت زهرا کمکم کن
جلیل
۱۵:۰۶ ۱۵ شهريور ۱۳۹۸
السلام علیک یا سلطان یا علی ابن موسی الرضا علیک السلام
ناشناس
۲۲:۴۴ ۱۳ شهريور ۱۳۹۸
افتخار میکنم در زمینی و کشوری دفن میشوم که امام رضا نیز در ان دفن شده ...دوستت دارم امام رضا تو غریب نیستی ❤
ناشناس
۰۰:۲۲ ۰۵ شهريور ۱۳۹۸
دمتون گرم
احمد
۰۰:۰۰ ۲۳ مرداد ۱۳۹۸
خوشا به سعادت آنان که تو را فهمیدند ، یا علی ابن موس الرضا
حمیده
۱۸:۳۲ ۱۷ مرداد ۱۳۹۸
آقا ده روزی نیست که از پیشتون اومدم خیلی دلتنگتم طوری که وقتی نفس میکشم ته قلبم غصه است هرکی میخواد بیاد پیشت دلم میگیره نمیدونم دوباره کی دعوتم میکنی حرمت فدات بشم نذار بیشتر از یکسال بگذره از این آدما داغون بکاری برام بکن راحت شم اونقدر برام عزیزی که کسی فکرشو رو هم نمی کنه کی میگه شما غریب هستین فدای گنبد زردت بشم فدای حال و هوای حرمت آقای خوبی دلتنگتم خیلی ...خوش به حال مشهد یا امام رضا رو دارن دوست دارم مردمم داخل حرمت باشه آقا جونم شفاعتم کن ...کربلارو نصیبم کن
ناشناس
۰۸:۴۹ ۱۲ مرداد ۱۳۹۸
سلای آقای خوبی .مهربونی.عشق.دوستت دارم آقا.اسلام علیک یا امام غریب .
رسول
۱۵:۰۲ ۰۷ مرداد ۱۳۹۸
سلام آقا..از پر بودن دلم نمیدونم چ بگویم. ۱۱سال در حسرت اینم که بیام پابوست..اما نخواستی که بیام..قسمتم نکردی..خودم میدونم..چون لیاقت شو ندارم..تورو به جان مادرت قسم دستم و بگیر یا امام رضا..فقط یکبار..فقط یکبار به خوابم بیا...دلم پر درده آقا جان..تورو به غریبگیت قسم..جوابمو بده
دلشکسته
۰۱:۲۰ ۰۱ مرداد ۱۳۹۸
االسلام علیک یا علی ابن موسی الرضا. اقا چند وقت پیش یه نامه برات فرستادم جوابمو ندادی خودم اومدم پابوست آقا بازم نگام نکردی آقا تورو به جون مادرت قسم میدم حاجتمو بده بیارمشون دست بوست آقا .امام رضا دوستم داره صب میاد پیشت بهش گفتم دل شکسته منم با خودش بیاره پیشت آقا جواب این دل شکسته منم بده آقا به عظمت پزرگی پدرتون قسمتون میدم نا امیدم نکن اقا این ماهی حاجتمو بده
امیر
۱۶:۳۱ ۲۷ تير ۱۳۹۸
ممنون از نویسنده عالی بود
علی
۰۳:۰۰ ۲۳ تير ۱۳۹۸
بسیار ممنونم از مطالب زیباتون تا ابد .ایشالله همیشه نظر آقامون به همه ی مسلمانان جهان باشد از امام رضا برای سلامتی خودم و خانوادم التماس دعا دارم .
ناشناس
۰۲:۴۰ ۲۳ تير ۱۳۹۸
عالی بود
ناشناس
۱۲:۲۶ ۲۲ تير ۱۳۹۸
یا امام رضا دلم میخواد بییام حرمتون اما این چشمهای نالایق و گناه کار من لیاقت دیدن شما رو نداره شرم دارم از نگاه شما
سیدمهدی موسوی فرزند سیدعلی
۰۱:۱۱ ۲۲ تير ۱۳۹۸
خیلی عالی بود ممنون اززحمات.همه شما
koko
۰۲:۰۴ ۱۹ تير ۱۳۹۸
عالیه ممنونم