هیچ کس هنوز نمیداند از کجا و چگونه این فرهنگ پا گرفت و با سرعت در سراسر جهان شیوع پیدا کرد. اما آنچه مسلم است امروز نگاه جهان به غرب، تهاجمی و منتقدانه است. بر خلاف پیشبینیها، آزادی بیش از حد، برای جوانان رشد یافته در این فرهنگ، خلا بزرگی ایجاد کرده است. آنقدر عمیق که گاهی برای پر کردن آن به ناهنجاریهای غیراخلاقی و بعضا عجیبی متوسل میشوند. با کمی دقت میتوان به خوبی دریافت که ارزشها در غرب، رنگ باخته و دیگر جایگاهی ندارند.
تحقیقات نشان میدهد هر اندازه که انسان چیزی برای ارائه ندارد و یا هرجا که در خود احساس کمبود و حقارت میکند، خودنماییهایش پررنگتر میشود. هر کس به طریقی، برخی با داشتههای مادی و ثروت خودی نشان میدهند و تعدادی هم نداشتههایشان را به رخ میکشند. جوانان غرب نیز از این قافله جا نماندهاند. تب ثروت و خودنمایی در میانشان رفته رفته افزایش مییابد. خرید خودروهای لوکس، لباسهای به اصطلاح برند و مهمانیهای آنچنانی بیش از هر چیزی مؤید این حقیقت است.
در این میان شبکههای اجتماعی مانند فیس بوک و اینستاگرام تبدیل به بستر مناسبی برای این خودنماییها و یا به عبارت بهتر تخلیه عقدههای درونی شدهاند. جوانان و نوجوانان غربی و اروپایی با به اشتراک گذاشتن تصاویری از خود در فضای مجازی سعی دارند تا چهرهای مقبول و موجه برای خود بسازند.
تصاویری که حاکی از تنزل انسانیت تا سطح غرایز نفسانی است. آنها به طرزی جنونآمیز در این خصوص با یکدیگر در رقابتند. عکسهایی از خودروهای لوکس آخرین مدل، ساعتهای برند، لباسها و کفشهای مارک، هواپیماها و کشتیهای شخصی، بستههای اسکناس و...که متاسفانه طرفداران و مخاطبان بسیاری دارد. با کمی جستجو در فضای مجازی با صفحههایی مواجه میشوید که به طور اختصاصی برای این منظور ایجاد شدهاند و هدفشان تنها تبلیغ و جذب گروهی از جوانانی است که در پی خودنماییهای این چنینی هستند.
اینکه تماشای این تصاویر چه احساسی در انسان ایجاد میکند جای بسی بحث و گفتگو است. اما این نکته که هر چیزی دوره و عمر خودش را دارد، حقیقتی انکارناپذیر است. در مقابل این جاذبههای کاذب و گاهی خطرناک تنها باید هوشیار بود و فریب نخورد که؛ تن آدمی شریف است به جان آدمیت...
تصاویر زیر تنها برخی از میلیونها پستی است که در فضای مجازی توسط جوانان غربی و اروپایی به اشتراک گذاشته شده است.
انتهای پیام/
به طور کلی زندگی منهای معنویت و دین،خروجی اش؛همین فخر فروشی ها و مادی گرایی های مفرط است، و نهایت اش پوچی و نابودی است.
ثروت اگر تجمع پیدا میکند به واسطه این است که فرد زکات و خمس خود را نمیپردازد و با ربا و نزول بر ثروت خود می افزاید ولی در واقع خود را در آتش می افکند.
ثروت اگر در راه خدا وخوشنودی او مصرف گردد مفید است وگرنه هیچ ارزشی ندارد.
فقط بعضی گره ها مهم زندگی با پول باز میشه.
چیزی که یک روز همه اینارو با خودش میبره و حتی ثروتت به داد نمیرسه اگه دنیا مال تو باشه نمیتونی جلوش رو بگیری.
مرگ است. اون موقع من ندار با اون دار تنها در دومتر از دل خاک جا میگیریم.
ثروتمندان وابستگیشون به دنیا بیشتر است.
من چیزی ندارم بهش دل ببندم
ولی این عقده ای بازیا رو در نمیارن
چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضو ها را نماند قرار
فکر نکنم خیلی آرامش داشته باشند وقتی حتی یک فقیر را ببینند
راستش همه فقيريم ؛ خيال مي كنيم كه پولداريم ... همه ي ما اين توهم رو داريم كه يا خيال مي كنيم ديگران پولدارن و يا خودمان پولداريم ... اگه اين ها دارا هستن با پول هاشون بيان يك دقيقه از عمرشون رو بخرن و برگردونن عقب ....
اینها همه توهمی بیش نیست
دارایی اصلی و ماندگار انسانیت انسان است