در این مقاله آمده است: اقدامات کاخ سفید برای دومین بار در ماههای اخیر بر خلاف مسیر طبیعی منافع دیگر نقشآفرینان جهان است. رئیس جمهور آمریکا اوت گذشته در اقدامی تعجببرانگیز از منظر کشورهای دیگری که سرگرم ارعاب و مهار کره شمالی بودند، جنگ کلامی را با کیم جونگ اون آغاز کرد؛ این بار هدف او، توافق چند جانبهای است که هدف از آن جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای است. برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)، یک توافق موثر با قابلیت راستیآزمایی تعهدات است. در واقع اینطور میتوان تصور کرد که این نوع دیپلماسی بینالمللی که به توافق ایران منتهی شد راهی برای عبور از یک جهان پسادوقطبی خواهد بود. آمریکا و روسیه بر روی این توافق کار کردند و بسیاری از مسائلی را که بر سر آنها اختلاف داشتند، کنار گذاشتند.
برجام مدرکی زنده از این حقیقت است که جامعه بینالمللی ضمن آگاهی از دستور کارهای امنیتی متفاوت همگان، قادر به دستیابی به یک توافق متمرکز و خاص است. این توافق با حمایت پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد و آلمان و همچنین اتحادیه اروپا همراه شد.
ترامپ تعهد را خود به پایگاه سیاسیاش مبنی بر خروج از توافق هستهای ایران، دنبال کرده است. وی مشارکت آمریکا را در این توافق قطع نکرده، اما از تایید پایبندی ایران به این توافق خودداری کرده است. اساسا، ترامپ تصمیمگیری درباره این توافق را به کنگره آمریکا واگذار کرده است تا در مدت شصت روز درباره اعمال مجدد تحریمها علیه ایران تصمیمگیری کنند.
دمیتری پسکوف، سخنگوی ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه، گفت: عقبنشینی احتمالی آمریکا از این توافق پیامدهای منفی به بار میآورد. در صورتی که آمریکا از این توافق خارج شود، تهران نیز از توافق خارج خواهد شد. یانگ جیچی، مشاور دولتی چین، نیز از آمریکا خواست این توافق را حفظ کند. همه امضاکنندگان دیگر این توافق، نگرانی خود را درباره خروج احتمالی آمریکا از این توافق اعلام کرده و بر تعهدشان به این توافق تاکید کردهاند. امانوئل مکرون، رئیس جمهور فرانسه، ترزا می، نخست وزیر انگلیس، و آنگلا مرکل، صدر اعظم آلمان، با صدور بیانیهای مشترک بر تعهد دولتهای خود به حفظ برجام تاکید کردند. فدریکا موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، نیز اعلام کرد: «برجام، توافقی دوجانبه و متعلق به یک کشور نیست و هیچ کشوری به تنهایی نمیتواند آن را لغو کند.»
در ادامه این مقاله آمده است: اجماع همه حامیان این توافق جالب توجه است؛ اما نقش آمریکا در این میان حیاتی است.
حتی (با وجود اقدامات ترامپ) اگر برجام برای آیندهای قابل پیشبینی باقی باشد، شکافها در روابط دو سوی اقیانوس اطلس گستردهتر میشود. آلمان، فرانسه، انگلیس، روسیه و چین با هر اختلاف نظری که دارند مجبور خواهند بود رویکرد مسئولانهتری در قبال امنیت منطقهای و جهانی اتخاذ کنند.
زیگمار گابریل، وزیر امور خارجه آلمان، که از اعضای حزب سوسیال دموکرات آلمان است گفت: «ضروری است اروپا درباره این مسئله وحدت خود را حفظ کند. ما همچنین باید به آمریکاییها بگوییم این رفتارشان در قبال مسئله ایران، اروپاییها را به همراهی با موضع مشترک روسیه و چین علیه آمریکا، سوق میدهد.»
دمیتری ترنین مدیر مرکز کارنگی در مسکو نیز در پیامی در صفحه توییتر خود نوشت: «اقدامات اخیر ترامپ در قبال کره شمالی و ایران، باعث شده است بازیگران دیگر از آلمان و فرانسه گرفته تا چین و روسیه نقش آفرینیشان را در مدیریت امنیت در یوراسیای بزرگتر افزایش دهند.»
این کاری دشوار است. نمونههای معدودی دیده میشود که در آن رهبران اروپایی توانستهاند اقداماتشان را هماهنگ کنند و بدون آمریکا، درباره یک مسئله امنیتی به توافق برسند. همراه کردن روسیه در این مسیر دشوارتر است. قدرت تحریمهای آمریکا بسیار سنگین است. شاید اروپاییها دوست داشته باشند بتوانند با روسیه امنیت را مدیریت کنند، اما مشوقها و مجازاتهای بسیاری وجود دارد که توافقات را در واشنگتن ارزشمند یا بیارزش میکند؛ و البته، اتحادیه اروپا نیز در قبال رفتار روسیه در اوکراین، مسئله خاص خود را دارد. با این حال، آمریکا در آینده از توافقات بین المللی فراگیر برای حل اختلافات موجود بین اروپا و روسیه از یکسو، و چین و روسیه از طرف دیگر دور خواهد بود. این امر پیشتر در یوراسیای بزرگتر رخ داده است. به رغم بی اعتمادی دوجانبه و نبود تقارن در قدرت اقتصادی، روسیه و چین برای همسو کردن سیاست هایشان در این منطقه در تلاش هستند.
انتهای پیام/