به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ با توجه به روند پیشرفت جوامع و تکنولوژی، سبک زندگی انسانها به مرور زمان دگرگون شده است. دگرگونی که با ظهور تکنولوژی و تزریق آن به فرهنگ جوامع، سبک زندگی و رفتار خانوادهها را هم تحت تأثیر قرار داده است.
با ورود تجددگرایی و تقلید از فرهنگ اروپایی در عصر قاجار و تحول شگرف پوشش و آداب رفتاری در دو دوره پهلوی، میتوان گفت سبک زندگی خانوادههای ایرانی دچار تغییراتی شد که گاهی به ضرر و گاهی به نفع جامعه بود، اما دیری نپایید که با در نظر گرفتن جنبههای مثبت تجددگرایی و بومی کردن آن با فرهنگ ایرانی اسلامی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، همه خانوادهها در یک سطح و با یک فرهنگ آن هم فرهنگ ایرانی و اسلامی شکل گرفتند. تا اینکه نسلها تغییر کرد و دوباره تقلید از جوامع غربی شکاف گسترده را بین خانوادهها ایجاد کرد.
به همین منظور مبحثی را درباره سبک زندگی ایرانی و اسلامی آغاز کردهایم. در آغاز راه باید دید که این دو در تعریف انسان، زندگی، آفرینش و سبک زندگی چه اشتراکات و تفاوتهایی با یکدیگر دارند. در این باره گفتگویی کوتاه با حسین آسا پژوهشگر و استاد دانشگاه داشتیم که در ادامه میخوانید.
حسین آسا پژوهشگر و استاد دانشگاه درباره سبک زندگی ایرانی و اسلامی، اظهار داشت: بحث درباره سبک زندگی ایرانی اسلامی با توجه به نهاد خانواده است. به عقیده من، باید در نظر گرفت که چه مسائلی در هر نظام فلسفی و فکری وجود دارد. همچنین درباره زندگی انسانها هم، باید هدف از آفرینش در نظر داشت و هم جایگاه انسان بررسی شود و در مرحله بعد کار ما پاسخ دهی به پرسشهای بنیادی است و باید ابعاد سبک زندگی ایرانی و اسلامی را در دستور کار قرار بدهیم.
وی ادامه داد: ما باید از ابتدا به نظام زندگی ایرانی و اسلامی توجه ویژه داشته باشیم. باید بررسی کنیم آیا در آن دو سوالهای بنیادین درباره خانواده مطرح شده است یا خیر؟ اگر بله پاسخها چیست. یا اگر مشترکاتی در مسائل وجودشناختی در بین این دو سبک باشد، باید و نبایدهای مشترکی هم وجود دارد.
این استاد دانشگاه افزود: نظام زندگی ایرانی، اسلامی در سایه انگیزه و هدف آفرینش است که حیات انسان تبیین خاصی به خود میگیرد. هدف و سبک زندگی انسان در هر مکتبی به گونهی خاص تعریف میشود. اما در باب سبک زندگی ایرانی و اسلامی باید گفت در بسیاری مسیرها این دو تفکر با هم تطابق دارند؛ این دو تفکر در بسیاری از مبانی هستی مشترکات زیادی دارند که خود این اشتراکها در نظام فکری نتیجه و هدف روشنی را ایجاد میکند.
وی اظهار کرد: اگر نیم نگاهی به مبانی فکری سبک زندگی اسلامی داشته باشیم، می بینیم که تفکر اسلامی خیلی واضح و روشن درباره انسان و حیات بشری صحبت کرده است. اما از سویی هستی در تفکر ایرانی تا جایی که تاریخ به ما نشان میدهد، به دور از دنیای مادی است. جهانبینی ایرانی را میتوانیم در راستای جذابیت و کشش ذاتی درون و همچنین تلاش وافر مغان در اشاعه اعتقادات ایرانی قرار داد.
آسا در پایان خاطرنشان کرد: با کنکاش در متون دینی زرتشت و فرهنگ عام و خاص ایران باستان، درک می کنیم که مهارتهای فکری فلسفی بر دو مؤلفه بسیار اساسی و انسان شناسانه تاکید میکنند. یکی از این مولفهها فطری بودن نیازها و تعاملات انسان و دیگری اجتماعی بودن افراد است. خود همین تعاملات و گرایشها میتواند در بررسی سبک زندگی، خانواده، حیات و انگیزه حیات به ما کمک کند. با توجه به این دو مؤلفه است که ما میتوانیم حقوق و وظایف اجتماعی خود را درک و به آن عمل کنیم.
انتهای پیام/