وی افزود: آگاهی حافظ از نبی «قرآن»، در شیوه سخنوری او میتواند کارگر افتاده باشد. زیرا که نامههای سپندآیینی، زبانی نمادین، رازناک و پیچاپیچ دارد به سخن دیگر باورمندان به این نامههای مینوی برآنند که در هر واژه یا پاره از این نامهها چندین لایه معنایی و پیام شناختی نهفته است که هر کس بر پایه نگاه تیز و کاونده خویش یا حتی فراتر از آن با روانی روشن با دل پاک و پیراسته میتواند از لایههای آشکار بیرونی به لایههای نهان درونی برسد. سرودههای خواجه نیز از چنین ساختار و سرشتی برخوردارند. پیوند در میان پارههای پندار، در میان واژههای هر بیت با یکدیگر آن چنان نغز و نازک و نهان است که کمتر میتوان از بیتی تنها یک پیام و معنا را ستاند.
این پژوهشگر ادبی درباره آشنایی حافظ با جامعه روزگار خود بیان کرد: بیگمان هر سخنور راستین ویژگیها، هنجارها و چگونگیهای زمانه خود را در سرودههایش بازتاب میدهد. این بازتاب در دیوان حافظ هم با نمودی آشکارتر دیده میشود. بسیاری از این ویژگیها و هنجارها در زمانهای دیگر نیز میتواند پدیدار شود. به هر روی ویژگیهایی مانند آزمندی، دورویی و سودجویی در شمار ویژگیهایی هستند که در هر زمانی و هر جامعهای کمابیش روایی دارد. بر همین پایه است که آنچه حافظ درباره روزگار خود گفته است در روزگاران دیگر یا در میان دیگر مردم جهان هم آشناست.
انتهای پیام/