سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

دفاعیات جالب 2 جوان شیطان صفت در مقابل اتهام تجاوز به دختر جوان

2 پسر که با شکایت دختر جوان به اتهام تجاوز دستگیر شده بودند، در دادگاه از خود دفاع کردند.

به گزارش گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان؛ دوسال پیش بود که با میثم درفضای مجازی آشنا شدم. روزهای اول آشنایی خیلی زود گذشت وپس ازحدود چهارماه فهمیدم عاشقش شده ام.

 تا اینکه یک روز با دوستش آمد سراغم ومن هم با خوشحالی سوار خودروی سیاهش شدم. اما چند دقیقه بعد متوجه شدم گرفتاریک شیاد شیطان صفت شده ام.هرچقدر فریاد زدم والتماس کردم فایده‌ای نداشت. تا اینکه....

صندلی عقب نشسته بودم که با تهدید وضرب وشتم آنقدر به سروصورتم کوبیدند که بیهوش شدم ودیگر چیزی نفهمیدم. وقتی به هوش آمدم خودم را در محله نا آشنایی یافتم. انگار کابوس می‌دیدم اما افسوس که همه چیز واقعیت داشت. بشدت سردرگم ودرمانده شده بودم و نمی‌دانستم چه کار کنم. بالاخره با هرزحمتی که بود خودم را به خانه رساندم.

 مادرم خانه نبود و مادر بزرگ گوشه اتاق پذیرایی نشسته بود. پس از سلامی ســـــرد و بی روح یکراست رفتم به اتاقم. همه چیز برایم تاریک وسیاه بود. موج ناامیدی همه وجودم را گرفته بود. وقتی به آینه نگاه کردم خودم را نشناختم چون حماقت وساده لوحی‌ام باعث شده بود گرفتار دو پسر شیطان صفت وهوسران شوم. و...

درحالی که به آینه چشم دوخته و نادم و پشیمان بودم تصمیم گرفتم به کلانتری بروم وحقیقت را برای پلیس افشا کنم. تنها چیزی که از پسر شیطان صفت داشتم شماره تلفنش بود که آن را دراختیار کارآگاهان گذاشتم. تا اینکه خوشبختانه چند روز بعد میثم در یک قهوه خانه با چند دختر خیابانی دستگیر شد اما هنوز کابوس‌های زجرآورم تمام نشده.

 من اسیر یک حماقت بزرگ شدم. از وقتی با میثم دوست شده بودم دروغ گفتن به پدر و مادرم راحت شده بود درباره اوقاتی که با او چت می‌کردم پدرو مادرم خبر نداشتند. می‌خواهم بگویم تاوان دروغ وحماقتم بلایی بود که دو شیطان صفت سرم آوردند. حالا دیگر تصمیم گرفتم فقط زیر سایه پدرو مادرم باشم و دیگر هیچ وقت چنین حماقتی نکنم.

سرانجام پرونده دو پسر شیطان صفت که پس از شکایت دختر جوان فریب خورده و با ردیابی‌های پلیسی دستگیر شده بودند پس از بازجویی و صدور کیفرخواست، در شعبه یکم دادگاه کیفری استان البرز تحت رسیدگی قرارگرفت.

در آغاز جلسه محاکمه دختر جوان رنگ پریده در جایگاه قرار گرفت و از دو پسر جوان به اتهام تجاوز شکایت کرد. سپس متهم ردیف اول پشت میز محاکمه ایستاد تا به سؤالات قضات پاسخ دهد.

از چه طریقی با این دختر آشنا شدی؟

فضای مجازی.

چرا از احساسات این دختر سوءاستفاده کردی؟

نمی‌دانم. واقعاً اشتباه کردم.

شغلت چه بود؟

شغل خاصی نداشتم فقط بعضی اوقات در مغازه پدرم می‌ایستادم.

چند کلاس درس خوانده‌ای؟

دیپلمه هستم.

چند وقته این‌طوری دختران را فریب می‌دهی؟

من هیچ‌کس را فریب ندادم خودشان خواستند که فریب بخورند.

چرا به این دختر وعده ازدواج داده بودی؟

از او خوشم آمده بود اما وقتی دیدم چقدر راحت بامن قرارگذاشت دیگر نتوانستم قبول کنم که به‌عنوان همسر او را قبول نمایم.

چرا؟

دختری که به راحتی با چند جمله با من رابطه برقرار کرده احتمال دارد با پسران دیگر هم باشد. من چنین همسری نمی‌خواستم.

خودت که براحتی با دخترها دوست می‌شدی؟

درسته اما می‌خواستم زنم این‌طوری نباشه.

پس چرا با دوستت این دختر جوان را مورد آزار جنسی وتجاوز قرار دادی؟

اشتباه کردم اما این آزار نبود او خودش خواست و همراه ما آمد.

چرا کتکش زدی؟

پاسخی ندارم....

اعتیاد داری؟

بله چند وقتی بود که شیشه مصرف می‌کردم.

دختر جوان را پس از ربودن کجا بردید؟

من و دوستم باهم بودیم و اصلاً هیچ اجباری نبود. دخترهم خودش سوارماشین ما شد. سپس دیگر متهم پرونده پای میز محاکمه ایستاد و حرف‌های همدستش را تکرار کرد اما اتهام آدم ربایی وتجاوز را انکار کرد.

پس از پایان اظهارات متهمان، قضات وارد شور شدند تا درباره متهمان باتوجه به اسناد و مدارک موجود در پرونده تصمیم‌گیری کنند.

منبع: رکنا

انتهای پیام/

تجاوز 2 جوان به دختر جوان

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱۰
در انتظار بررسی: ۰
خهحمد
۲۰:۲۳ ۲۱ مهر ۱۳۹۶
این بابااحمالا مسلمان نیست شاید فرهنگ این اقاکارمتعافی است چونکه سن این بچه پایین است برای ما وروحیه ما سازگاری نداره وگرنه کشور هندکه چندین دین ومذهب که شاید ما اسم انهاهم تابحال نشنیده ایم
مح
۲۰:۰۲ ۲۱ مهر ۱۳۹۶
من تعجب میکنم یک دختر جوان به همین راحتی همرا دوتا پسر که هیچ شناختی نداری سوار ماشین انا میشه بعد میگه گول خوردم دختر خانم توکه ظرفیت استفاده ازفضای مجازی نداری غاط کردی وارد این بازیها شدی هرچی سرت امده حق تو بوده من خودم هم دختر دارم به نظر من برو از بی ایمانی اطرافیانت شاکی باش نتوانستن نان حلال به تو بدهند
ناشناس
۰۷:۵۵ ۱۱ مهر ۱۳۹۶
سنگ سار کردن حقشونه
ناشناس
۱۹:۱۱ ۱۰ مهر ۱۳۹۶
خودش سوار شده پس نمیتونه ادعای بی گناهی کنه
saeed
۱۳:۴۵ ۱۰ مهر ۱۳۹۶
تا خوده دختره نخواد هیچ پسری نمیتونه به زور سوارش کنه
تا دختر نگه میو میو پسره نمیگه بیو بیو
اسلان
۱۳:۴۱ ۱۰ مهر ۱۳۹۶
اعدام واقعا کمه برای این آشغالا البته دخترا هم نباید اینقدر ساده لوح یاشند شوهر درست حسابی میاد خواستگاری نه اینکه دخترو ببره بیرون
ناشناس
۱۲:۵۱ ۱۰ مهر ۱۳۹۶
چه اتفاقات زشتی رو شاهد هستیم
ناشناس
۱۱:۳۵ ۱۰ مهر ۱۳۹۶
دختره هم نباید میرفت
حسین
۱۱:۲۶ ۱۰ مهر ۱۳۹۶
هر چه می کاری درو خواهی کرد. این یک قانون غیر قابل تغییر است. اما فهمیدنش برای بعضی ها گویی خیلی مشکل است تا این بلاها سرشان بیاید که دیگر فایده ای ندارد.ح
ناشناس
۱۰:۱۳ ۱۰ مهر ۱۳۹۶
بی غیرتا