این تعزیه خوانی، با مجلس شهادت مسلم بن عقیل (ع) کار خود را در محوطه بنیاد فرهنگی روایت فتح آغاز کرد.
در آغار، کارگردان اثر، بعد از نقالی و بیان اینکه ده شب گوشه ای از عشق به امام حسین را نشان میدهیم، جای خود را به مرشد یا راوی داستان داد. راوی (پردهخوان) گفت: امشب تعزیه شهادت مسلم بن عقیل (ع) را برای شما اجرا میکنیم. ماجرا از جایی آغاز میشود که برای ابن زیاد خبر میآورند مسلم در خانه هانی بن عروه سکونت دارد.
مجلس تعزیه شهادت مسلم بن عقیل (ع) یار با وفای سالار شهيدان، از بیمعرفتی مردم کوفه گفت. از تلاش مسلم بن عقیل برای آزادی هانی بن عروه؛ مردی که به دليل پناه دادن به مسلم، توسط ابن زياد و يزيد در بند بود.
شخصیتهای تعزيه خوان، طوری در نقش خود فرو رفته بودند که گویی در کوفه هستی و تمام این جورها و ناعدالتیها را در حق حسين بن علی (ع) و خاندانش با چشمان خود میبینی! كوفيان كه در پی زر و زيور و قدرت بودند، در نهايت مسلم را تنها گذاشتند. مسلم غريبانه در شهر گشت و سر آخر در خانهای برای يک شب پنهان شد. میخواست هرچه زودتر خود را به امامش برساند و او را از آمدن به كوفه بازدارد. اما نشد؛ مكان اختفايش را برای ابن زياد فاش كردند و شد آنچه نبايد می شد.
عشق كه باشد، آدمی هر سختی را به جان میخرد و چه عشقی بالاتر از محبت به امام حسين (ع). زمانی که مسلم تنها یک قدم با مرگ فاصله داشت، باز هم بیعت با يزيديان را قبول نکرد و با گفتن جملهای به دیار عاری از دروغ و ریا و هرگونه شرارت پرواز کرد. آن جمله اين بود: «اگر عشق به حسین را در تمام سلولهايم حس میکنم، پس حاضرم سرم را هم فدای حسین و خاندانش کنم.»
مجلس تعزيهخوانی شهادت مسلم بن عقيل (ع) به کارگردانی طهمورث تمام شد؛ نمیدانم چقدر گذشته بود؛ اما وقتی به خود آمدم، همه را با چشمان آغشته به اشک برای مظلوميت امام حسین (ع) و يارانش میدیدم. انگار کسی نمیخواست از آن حال و هوای زیبای حسینی به بیرون بیاید.
سوگواره «رکعت به رکعت عاشقی» به کارگردانی سیاوش طهمورث در دومین شب محرم، سوگواره شهادت حر بن یزید ریاحی را اجرا کرد.
در شب سوم هم، میزبان مجلس تعزیه شهادت عابس و شوذب بود.
انتهای پیام/